تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ علي پور 
" سرسپردگان بيشتر تابع يک موج بودند تا يک جريان مستمر و چون موج متوقف گرديد، پيوستگي آنها به آيين علوي يارسان در شخصيت نامبردگان متوقّف و مفقود شد و در بازماندگان آنها ادامه نيافت و بيشتر پيوندي از سر کنجکاوي و دريافتن بود تا باوري اعتقادي و ذاتي"
احتمال دارد اين استدلال عدم استمرار را در متوقف و مفقود شدن پيوستگي اين افراد به آيين يارستان را قبول کرد خصوصا که در اخر مي گويد: اغلب اين افراد از فراماسون هاي سرشناس بودند.
ولي به اين نکته نيز بايد نيم نگاهي کرد که در آيين يارستان اصل بر طي مراحل سلوک و رسيدن خود فرد به اين مقامات مي باشد و چه بسا اين انتقال مقامات از پدر به پسر و سرسپردگي در کودکي از مسايلي است بعد از سلطان سهاک در يارستان ورود کرده است.
در نتيجه قول بر پيوستگي موبد به اهل حق تا اخر عمر توسط احمد پژوه با ارتباطي که خود ايشان از نزديک با وي داشته قوت پيدا مي کند.
و فيه نظر
+ علي پور 
دوست عزيز اقاي فرهنگ بهتر نيست شما هم براي ادعاي خود مبني بر عدم وجود زرتشتي در کاشان و هرات سند بياوريد.
و نيز نگفتيد که چرا به وي موبد مي گفته اند؟
هر انچه که در مورد موبد بيدگلي را نمي پسنديد را قابل نقد مي دانيد درحالي که براي استدلالتان از شايد و احتمالات خود صحبت مي کنيد و تحقيق مرسلوند و نيز براون را بي اهميت جلوه ميدهيد.درحالي که با نشانه هايي که براون از حضور نماينده تيمور ثاني و شخصيت جذاب وي و گرايش بزرگاني مثل فراهاني و ... به وي و مسلک وي مي نمايد اين گرايش را نزديک به ذهن مي نمايد.
هر دو بزرگوار اقايان عسگري و فرهنگ موفق باشيد.
باز هم سلام! قابل ذکر است که جناب عالي در بخش پاياني يادداشت، اشاره به اشتباه مرحوم مرسلوند کرده ايد و باب پژوهش را باز گذاشته ايد، ليکن مجدداً به اين نکته اشاره کرده ايد که وي به سبب خرافه ها به دين زرتشت روي آورده است و سرانجام در محضر مرحوم نجم آبادي مسلمان شده است و پس از مرگ آن مرحوم بهمسلک اهل حق گرايش پيدا کرده است.اين نيز محل اشکال است. شايد در پژوهش، اثبات شود که ايشان از ابتدا مشي صوفيانه داشته است و بر اين باور بوده است که راه زرتشت و ديگر اديان توحيدي و غير توحيدي و حتي سلوک مرحوم شيخ هادي يک چيز بيشتر نيست و همه راه خدا را مي پيمايند( که يکي هست و هيچ نيست جز او/ وحده لا اله الا هو). در اين صورت بايد از طريق اعتقادات ولايي به واکاوي او نشست. موفق باشيد!
سلام! موبد بيدگلي زرتشتي نبود، چون بيدگل کاشان و به طور کلي منطقه ي کاشان قرن هاست که زرتشتي ندارد؛ از طرفي خود شما نوشته ايد که فرزند محمد باقر است، پس چه طور پدرش نام مسلماني دارد و خودش زرتشتي است؟! مگر مي شود آدم زرتشتي باشد و نامش عبدالعلي باشد؟ هرات افغانستان نيز فاقد زرتشتي است.زحمات شما در پژوهش و تحقيق قابل ستايش است و برايتان آرزوي موفقيت دارم ولي توصيه مي کنم نوشته هاي ديگران را نقد کنيد مثلاً مرحوم حسن مرسلوند ممکن است در مورد اين شخصيت اشتباه کرده باشد و بايد نظر او را اصلاح کرد. مطلب آخر اينکه تصوير مرحوم موبد براي اولين بار در وبلاگ سديد کاشان آمده است، و در گوشه ي راست اين تصوير امضاي سديد کاشان قرار دارد، بهتر بود که نام سديد کاشان را حذف نمي کرديدتا حقوق مالکيت معنوي رعايت شده باشد.