سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

اینجا خیلی گسترده تر از آنجاست

=بخش اول=

حسین عسکری: بعد از ظهر چهارشنبه 12 آبان1378 به همراه اسماعیل آل احمد وارد محل سکونت آنها شدیم، آقای دکتر یوسف مجیدزاده شخصا" به استقبال ما آمد و خیلی گرم گرفت چیزی حوالی دو سه ساعت با هم حرف زدیم. او از گله هایش، تجربه هایش و کشفیات جدیدش صحبت کرد و چه شیرین هم حرف زد. گفتنی است که دکتر مجیدزاده متولد سال 1315 شهر تبریز است. مراحل رشد و دبستان و دبیرستان و دانشگاه را در تهران گذرانده است و چون شاگرد اول دانشگاه بود با بورسیه برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و پس از اخذ مدرک فوق لیسانس و ارایه رساله دکتری در رشته «باستان شناسی پیش از تاریخ» از موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو، به دانشگاه تهران دعوت شد. پس از انقلاب به دلایل شخصی بازنشسته شد. از استاد مجیدزاده هشت عنوان کتاب و در حدود 50 مقاله علمی به فارسی و 12 مقاله به انگلیسی به چاپ رسیده است. کتاب سه جلدی «تاریخ و تمدن بین النهرین» او در سال 1379 به عنوان کتاب برگزیده سال ایران معرفی شد. از فعالیت های مهم استاد مجیدزاده، کشف تمدن هلیل رود در جیرفت (متعلق به 2300 سال پیش از میلاد) و شش فصل حفاری در محوطه باستانی ازبکی شهرستان نظرآباد واقع در غرب استان تهران است. گفتگوی زیر چکیده سه ساعت گفتگوی صمیمی با دکتر مجیدزاده درباره ویژگی های محوطه باستانی ازبکی است که پس از گذشت ده سال منتشر می شود           .
دکتر مجیدزاده : قبل از این که مصاحبه شروع شود دوست دارم صحبتهایم را با گله از فرماندار ساوجبلاغ شروع کنم. در این یک ماه این شخصیت حتی یک باردکتر یوسف مجیدزاده هم به ما سر نزده است و عین خیالش هم نیست که یک هیات از طرف سازمان میراث فرهنگی به قصد بازسازی فرهنگ این مملکت به اینجا آمده اند و دارند کار می کنند. من پیش رییس اداره آموزش و پرورش شهرستان هم رفتم از ایشان هم خواستم تا بچه ها را برای دیدن به اینجا بیاورند اما ایشان حتی به خودشان این زحمت را هم ندادند که بیایند و ببینند ما داریم اینجا چه کار می کنیم. ما کاری را می کنیم که ایشان دارد درس می دهد. درباره گذشته این مملکت داریم کار می کنیم که بخشی از آن هم متعلق به خود ساوجبلاغ است. بی شک این آثار به دست آمده هم از نظر اقتصادی و هم از نظر فرهنگی در این شهرستان تغییراتی به وجود خواهد آورد. در جاهای دیگر حتی استانداران گوسفند قربانی می کنند و احکام و الواحی هدیه می کنند ولی با این وجود که دوستان من دو بار برای دیدن فرماندار رفته اند اما موفق به دیدار با ایشان نشدند. این گروه کاوش همه لیسانس و فوق لیسانس با بیست سی سال تجربه هستند. من خودم دکترا از آمریکا دارم و استاد بازنشسته دانشگاه هستم. هم از زندگی بریده ام و در میان این خاک و خل زحمت می کشم. متأسفانه همه گروه ها به ما سر زده اند جز کسی که باید به ما سر بزند. من این را در مقالاتم حتما" منعکس خواهم کرد   .
 
-سؤال عمده که خیلی ما را مشغول می کند رابطه این کشفیات با جلوه های آیینی است در این باره لطفا" توضیح دهید؟   
 
-این محوطه باستانی مجموعه ای از چند تپه باستانی است با نامهای «یان تپه»، «جیران تپه»، «گوموش تپه» و «تپه مرتفع ازبکی» که «یان تپه» از همه قدیمی تر است و آثار مربوط به نه هزار سال پیش را دارد و اما آثاری که ما در ازبکی یافته ایم در سیلک کاشان هم نمونه دارد با این تفاوت که اینجا خیلی گسترده تر از آنجاست و ما بعد از گذشت هفتاد هشتاد سال از حفاری های سیلک به ابزار و اطلاعات جدیدتری دست یافته ایم و اطلاعات زیادی را می توانیم به دست آوریم و ممکن است پنجاه سال بعد به آثاری دست یابند که ما الان گذرا از آنها می گذریم و توجهی به آنها نمی کنیم و آنها را نمی شناسیم اما پیشرفت علوم به کار کمک خواهد کرد. آثار «جیران تپه» هم ادامه آثار «یان تپه» است ظاهرا" از یان تپه 200 متر آن طرف تر یعنی به جیران تپه نقل مکان کرده اند. ببینید علت های نقل مکان هم برای ما کاملا" معلوم است. این علت ها دو گروه هستند: طبیعی و غیر طبیعی، طبیعی مثل فرسودگی ساختمان و غیر قابل تعمیر بودن و موش افتادگی و غیر طبیعی مثل جنگ و زلزله و آتش سوزی که در صورت طبیعی بودن علت، هیچ اثری در تپه اول باقی نمی ماند و همه را با خود می برند و چیز زیادی به دست ما نمی افتد که این تپه هم از همان نوع است اما در صورت غیر طبیعی بودن ممکن است حتی آدم ها هم زیر آوار بمانند و چیزهای خیلی زیادی به دست ما بیاید. مردم این تپه به یکی از دلایل طبیعی (زمان صلح) از اینجا رفته اند که حتی تیرهای خانه های قبلی را هم با خود برده اند. سفال معروفی هم به نام «چشمه علی» یا «سفال دوره دوم سیلک» دارند که در ایران خیلی معروف است و بعد از آن هم به همین تپه بزرگ ازبکی نقل مکان کرده اند. ما حدود چهار متر از سطح زمین پایین رفته ایم و دو تدفین پیدا کرده ایم که می توانم اصلا" بگویم برای هزاره پنجم هستند که دنباله فرهنگ همان تپه های قبلی می باشند. روی این تپه آثار هزاره چهارم، سوم، دوم و اول را داریم که این می رساند که این تپه چهار قلعه دارد که روی هم ساخته شده اند وقتی اولی خراب شده آن را کوبیده و صاف کرده اند و روی آن قلعه دوم را ساخته اند و همین طور ادامه داده اند تا قلعه بالایی که متعلق به مادها است (حدود 2700 سال پیش). قطر دیوار دور این قلعه پنج متر است.

در قلعه های پایین تر قطر دیوارهای دور قلعه 7 متر است که قلعه های پایین هم متعلق به آریایی ها است چون سفال این قلعه ها خاکستری است و متعلق به آریایی هاست اما سفال ایرانی های ساکن، قرمز یا  نخودی منقوش است که با سفال آریایی ها فرق دارد. آریایی ها ایلاتی و بیابانگرد بودندکه از شمال شرق وارد ایران شدند. این قوم تازه نفس با انواع حمله ها و جنگ ها و آتش سوزی ها مردم ساکن ایران را که کشاورز بودند و فرهنگ بالاتری داشتند و اهل جنگ نبودند، سرکوب کردند. آثار آتش سوزی از گرگان گرفته تا جنوب کوه های مازندران تا قزوین و کاشان و نزدیکی های کنگاور ادامه دارد. بنا بر این این قلعه ها هم متعلق به آریایی ها است و مادها هم شاخه ای از آریایی ها هستند. این تپه ازبکی قلعه ای در وسط یک شهر بزرگ خیلی مهم در شمال غرب ایران در اواخر هزاره دوم بوده به ابعاد 700 ×700 متر یعنی به مساحت 49 هکتار. با توجه به مطالب بالا باید بگویم که ما غیر از این تپه ها فقط یک تپه اسلامی داریم که متعلق به دوره ایلخانی است. ما دو قطعه کاشی لعابدار پیدا کرده ایم که متعلق به همان دوره است. حدود 50 تدفین اسلامی هم در این تپه هست. ما از 300 سال قبل به این طرف چیزی در اینجا پیدا نکرده ایم.


نوشته شده در  یکشنبه 88/10/6ساعت  1:32 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست مطالب وبلاگ البرز پژوهی
کتاب «تاریخ هشتگرد» منتشر شد
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود پنج کتاب از حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]
 
<