سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

قدمگاه پیر وشته طالقان

 - بخش اول-

کامبیز کبیری

کارشناس ارشد باستان شناسی

در ضلع جنوبی روستای وشته واقع در ارتفاعات جنوبی دره طالقان، بنای برجی شکلی قرار دارد به نام «پیر نمیر» و یا «پیر وشته» طالقان. بنای مزبور با ارتفاع 2358 متر از س تصویر جلد کتاب آثار تاریخی طالقان، نوشته ناصر پازوکی طرودیطح دریا و به موقعیت جغرافیایی 36 درجه و 9 دقیقه عرض و 50 درجه 48 دقیقه طول، در نزدیکی چشمه ای موسوم به «پیری دره» واقع است.

در مورد شجره نامه و یا شخصیت پیر وشته متاسفانه اطلاعی در دست نیست (پازوکی، ص372)، اما تعدادی از پیرمردان روستا نقل می کننند که در داخل مقبره؟ سنگ قبری مرمرین وجود داشته که بر روی آن مطالبی نوشته شده بود. یکی از همین پیرمردان ادعا می کند که مطالب مذکور را به خاطر دارد، اما تاریخ آن را چون عربی بوده فراموش کرده است. مطلب چنین است: «این بقعه متبرکه را امر فرمود سلطان میرزا علی از برای درویش نمیر دام الورعه خلد المکه» (پازوکی؛ همان). علیرغم فراموش شدن تاریخ بقعه، اما عنوان میرزا علی که در جای خود بدان خواهیم پرداخت از اهمیت بسزایی برخوردار است.

جغرافیای تاریخی: پیشتر گفتیم که بنای پیر وشته در ارتفاعات جنوبی دره طالقان قرار گرفته است، حمدالله مستوفی درباره اجتماعات انسانی این منطقه می گوید : کلاتها بوده و دیه های معتبر کمتر باشد. (نزهه القلوب؛ ص 179) سید ظهیرالدین مرعشی در طول اقامت چهارده روزه خود در طالقان (880 ق)، به دوتـا از این دهکـده ها به نام های جوزستان  و پاته اشاره می کند که امروزه تنها روستای جوزستان (= جوستان) در منتهی الیه شرقی دره طالقان برجای باقی مانده است همچنین از جمله کسانی که از طالقان نام می برد، می توان به زکریا محمد بن محمود قزوینی اشاره کرد. او در کتاب آثار البلاد و اخبار العباد (674 ق) می گوید: طالقان رستاویست دارای قریه ها که در کوهستان واقع شده فی ما بین قزوین و گیلان و کوه های دیلم، در کوه های طالقان زیتون و انار هست و از آنجا زیتون و انار به قزوین می آورند. (ص174) ابوالفداء (672-732 ق) نیز از قول ابن حوقل می‌گوید: طالقان به دیلم نزدیکتر است تا به قزوین (تقویم البلدان؛ ص487)، در این رابطه و با توجه به گفته امین احمد رازی از مورخان قرن یازدهم: از حوالی جرجان وحدود دامغان تا کوهستار ری و طالقان همه طبرستان است. (هفت اقلیم؛ ص57) چنین می توان نتیجه گرفت که در اوایل حکومت صفویه، طالقان هم بخشی از سرزمین طبرستان بوده است. درحالی که تا پیش از آن ابوریحان بیرونی (362-440 ق) از طالقان به عنوان طالقان دیلم (آثار الباقی؛ ص 182) و سمعانی (506-562 ق) بخشی از آن را، از آن ری و بخش دیگر را از آن قزوین (الانساب؛ ص 363) بیان کرده بوده اند.

باری، عاقبت محمد حسن خان صنیع الدوله وزیر انطباعات و حاکم قاجاری طالقان، تمامی این اشارات و امثال آن را خلاصه کرده می گوید: «اسم و شرح طالقان در کتب جغرافی و تاریخ عرب و عجم مسطور و مذکور است بعضی آن را ولایت نوشته و برخی روستا، یکی بلده و روستا نگاشته و دیگری بلوک و از این جمله برمی آید که ناحیه معظمی بوده است و در اینکه این ناحیه از مضافات و متعلقات کدام ولایت است، اختلاف عقیده وجود دارد. بعضی آن را جزء طبرستان دانسته، زمره ای داخل در خاک گیلان، جماعتی جزیی از خاک ری و عده ای طالقان را متعلق به قزوین دانسته اند، و عقیده شخصی من برآن است که طالقان خود ناحیه و ولایتی مفروز و مستقل بوده است.» (جغرافیای قدیم و جدید طالقان؛ ص11)

ضمناً مناطق دیگری نیز با نام طالقان وجود دارند که از جمله آنها می توان به طالقان طخارستان: «طالقان بزرگ ترین شهر طخارستان است، واقع در دشتی که مسافت آن تا کوهسار زیاده از یک پرتاب تیر نیست.» (جوینی؛ ص200) و یا طالقان جوزجان خراسان که مغولان پس از هفت ماه محاصره آن را در سال 617 هجری تصرف و با خاک یکسان کردند، اشاره کرد. مقدسی در اواسط قرن چهارم هجری (357 ق) می نویسد: «طالقان در دو موضع است یکی شهری است در دیلـم، و دیگر طالقان جـوزجـانـان.» (احسن التقاسیم؛ ص26) البته او از طالقان طخارستان اطلاعی نداشته است.

معماری بقعه پیروشته: تاکنون قریب به بیست بنای سنگی با پلان دایره (نظیر دو بنای گوسارخانه فیروزکوه از دوره ایلخانی)، مربع (نظیر برج بیامه سی لاریجان از دوره تیموری) و هشت ضلعی (نظیر آرامگاه های ناحیه طارم قزوین از دوره آل بویه - سلجوقی) در البرز مرکزی مورد شناسایی قرار گرفته اند، که بنای بقعه پیروشته نیز در زمره آنها می باشد.

بنای مزبور با پلان هشت ضلعی و مصالح لاشه سنگ و ملات گچ و ماسه بر روی صفه ای که از وصالی تخته سنگ های بزرگ با صخره طبیعی ایجاد گردیده، احداث شده است. سابقه پلان هشت ضلعی یعنی زدودن زوایای مربع به دوره اسلامی باز می گردد. در این روش که قبه با سهولت بیشتری برروی بدنه قرار می گیرد، دیگر نیازی به گوشواره های مثلثی نیست. این پلان که از دوره سلجوقی تا اواخر دوره ایلخانی از عمومیت بالایی برخوردار بود، از این تاریخ به بعد در فضای داخلی تعدادی از مقابر به طرح چلیپا و یا مربع تغییر حالت می‌دهد. از جمله این بناها می‌توان به امامزاده علی‌بن جعفر (713ق) و یا احمد بن قاسم (780 ق) در قم و نیز امامزاده حسین‌ رضا ورامین (ایلخانی) اشاره کرد. همچنین انتخاب ورودی در ضلع جنوب شرقی بقعه نیز، همچون ورودی مقبره سلطان ویس نیاق در ارتفاعات قزوین (سلجوقی؟) احتمالاً به دلیل وزش باد شمال طالقان و یا بادهای باران زای باختری منجیل بوده است.

درباره پوشش سقف بقعه، آن گنبدی رک (هشت وجهی) و دو پوسته است. بناهایی با گنبدهای کثیرالاضلاع در نقاط مختلف ایران و در دوره مختلف زمانی وجود دارند که از جمله آنها می‌توان به بناهایی با گنبد هشت ضلعی در شمال ایران متعلق به قرن نهم و یا بناهایی با گنبد شانزده ضلعی در قم (= مغول و تیموری) اشاره کرد. در این میان به نظر می‌رسد که گنبدهای دوازده ضلعی از پراکنش بیشتری برخوردار بوده‌اند، چنانکه تقریباً می‌توان نمونه‌هایی از آن را در تمام ایران و از دوره تیموری تا دوره قاجار مشاهده کرد. (مرادی؛ ص 116)

همچنین برخلاف نمای بیرونی بقعه و شته که دارای هیچگونه تزیینی نیست، در داخل و در نمای هر ضلع، طاقنماهایی به چشم می‌خورند که در بالای آنها ردیفی گوشوار مانند پوسته داخلی گنبد را دور می‌زنند. در هر یک از این طاقنماها که با آجرهای نره لعابدار (فیروزه‌ای و لاجوردی) مورد تزیین قرار گرفته‌اند، دو نقش محراب گونه لاجوردی دیده می‌شود. به کارگیری دو طاقنمای هم پهلو در اسپر یک طاقنمای بزرگتر، تزیینی مسبوق به سابقه است. چنانکه می‌توان نظایر آن را در طاقنماهای بیرونی گنبد شیخ جنید توران پشت یزد (سلجوقی؟) و نیز به صورت دو طاقنمای شکنجی در اضلاع بیرونی آرامگاه‌های ناحیه طارم قزوین (آل بویه؟) مشاهده کرد. بنا به گفته اسکوفیلد: «تنها خود شکل نیست که خوشایند است، بلکه انتخاب تعداد محدودی از اشکال است که تکرار یافته و بدین نحو وحدتی را در یک اثر معماری به وجود می‌آورند» (معماری تیموری در ایران و توران؛ ص 287). در پایین طاقنماها، نغول‌هایی که احتمالاً با کاشی های (= فیروزه‌ای، لاجوردی و سیاه) چسبیده بر سطح یک توده ملات گچ بدست آمده در قسمت درگاه مورد تزیین قرار گرفته بوده‌اند (شیزری؛ ص 11)، دیده می‌شوند. این نغول‌ها در حال حاضر فاقد هرگونه تزیین‌اند.

استفاده از کاشی لاجوردی در کنار کاشی فیروزه‌ای برای نخستین بار در بنای مسجد ملک زوزن یعنی از اواخر دوره خوارزمشاهی آغاز می‌شود، پیش از آن یعنی در دوره سلجوقیان تنها از کاشی فیروزه‌ای آن هم در حجمی بسیار محدود مورد استفاده قرار می‌گرفته است. کاشی های سیاه رنگ نیز همراه با کاشی های سبز و قهوه‌ای از دوره ایلخانی وارد بناهای اسلامی می‌شوند

در مجموع به نظر می‌رسد که بنای بقعه پیر وشته دارای یک دوره ساخت، یک دوره الحاقی و بیش از شش بار اندود گچ خصوصاً در پوسته داخلی گنبد می‌باشد. لایه‌های اندود در چند نقطه به خوبی قابل تشخیص‌اند و کاشیکاری‌ها همراه با درگاه فرو ریخته نیز احتمالاً مربوط به دوره الحاقی این بنا می‌باشند. این درگاه به علت آنکه با ملات گل ساخته شده بود نتوانست در طی سالیان دراز دوام بیاورد و لذا با حرکت تدریجی سنگ ها بر روی یکدیگر از بین می‌رود. کاشیکاری ها هم متاسفانه به دست انسان مضطرب گردیده‌اند. ضمناً در کف ضخره‌ای این بقعه، هیچ نشانه‌ای از حفر گودال به مانند آنچه که در قبور سنگی قلعه گبری ری (آل بویه) و یا آرامگاهی در سوادکوه مازندران (پیر شهریار؛ 880 ق) دیده می‌شود (ستوده؛ ص 433) وجود ندارد. پس در نتیجه این احتمال هست که بنای پیر وشته نه یک آرامگاه، بلکه همانطور که از قول عبدالوهاب قزوینی خواهیم آورد، تنها یک قدمگاه در ضلع جنوبی دره طالقان باشد. و سنگ قبری هم که برخی از روستاییان بدان اشاره می‌کنند، به مانند سنگ مرمر بقعه آقا سید حسین لنگرود (از دوره کیائیه) که در آن خبر آتش سوزی شهر و نیز بازسازی بنا ذکر شده، تنها یک کتیبه سنگی بوده است... ادامه در همین وبلاگ...


نوشته شده در  چهارشنبه 88/11/14ساعت  9:50 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست مطالب وبلاگ البرز پژوهی
کتاب «تاریخ هشتگرد» منتشر شد
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود پنج کتاب از حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]
 
<