سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

آیت الله یعسوب الدین رستگاری جویباریآیت الله موسوی دهسرخیمهدی نصیری

مدرنیته را پدیده ‌ای شرّ و بدعت آخرالزمان می ‌دانند

دکتر عبدالحسین خسروپناه (رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران) در کتاب «جریان شناسی فکری ایران معاصر»، اهالی روستای ایستای طالقان و مهدی نصیری (نویسنده کتاب اسلام و تجدد و مدیرمسئول فصلنامه سمات) را ذیل عنوان «جریان تجددستیز سنّتی» ارزیابی و تحلیل کرده است. او در این باره نوشته است: «در بهار 1381 یکی از نویسندگانی که با این طایفه ارتباطی داشت، این تفکر را با روش نقلی - دینی در کتابی با عنوان اسلام و تجدد مطرح کرد... نویسنده کتاب با گفتمان درون دینی، تعارض کلّی و ماهوی دین اسلام و علوم جدید و تکنولوزی را مطرح ساخت (کتاب روستای ایستا، صفحه هجده).»

«روحانیت و تجدّد: جریان شناسی فکری سیاسی روحانیت در دوره جدید» عنوان رساله دکتری عبدالوهاب فراتی در رشته علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم است که اخیراً از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است. دکتر داوود فیرحی استاد راهنما و دکتر منصور میراحمدی و دکتر علیرضا امینی استادان مشاور این رساله هستند. در پاسخ به این پرسش که فهم روحانیت از مدرنیته چیست؟ و در قبال آن چه موضع و نسبتی برقرار کرده است؟ نویسنده این رساله می‌کوشد با بصیرت و بینشی هرمنوتیکی، به حقیقت و شرایط حصول فهم روحانیت از تجدد نایل آید. این رساله،‌ در آغاز می ‌کوشد تبار و زمینه فهم روحانیت از تجدد را در درون تاریخ وسنتی که حوزه علمیه قم در درون آن شکل گرفته، بررسی و سپس چرخش هرمنوتیکی آن را در سال ‌های پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی نشان دهد. بدون تردید روحانیت دراین سال ‌ها به خودفهمی و دگرفهمی میمونی دست یافته و به امکان‌ های وجودی خود توسعه بخشیده است. بررسی ‌های این پژوهش نشان می‌ دهد که فهم روحانیت از غرب تا حدودی برخلاف سال ‌های قبل از انقلاب از الگوی واحدی پیروی نمی‌ کند و دچار تفاوت‌ های جدّی شده است. امروزه برخی روحانیون کلیت مدرنیته را به چالش کشانده و به نوعی درصدد احیای تفکر سنتی یا سامانه گذ‌‌‌شته ‌اند. برخی دیگر، که در این رساله از آنها به روحانیون طبقه متوسط یاد می ‌کنیم، به پذیرش بسیاری از مولفه‌ های آن تن می ‌دهند، برخلاف سنّتی ‌ها، نگاهی تئولوژیک به آن ندارند، مسایل غرب به عنوان شبهه بررسی نمی ‌کنند و سعی می ‌کنند برای دریافت بهتر غرب به آثار کلاسیک و جدید آن مراجعه نمایند. گروهی دیگر ضمن مقاومت در قبال مفهومی به نام غرب گرایی، اما بنا به الزامات زمان و مکان، جنبه‌ هایی از مدرنیته را پذیرفته و تعامل اسلام و مدرنیته را از طریق هم نهادسازی دنبال می ‌کنند. و بالاخره اینکه گروهی دیگر از روحانیون از مسیر نقدی که بر حوزه حدیث محور و عقلانیت استعلایی حاکم بر آن روا می ‌دارند به نوعی‌ با عقلانیت و خردورزی جدید هم افق می ‌شوند. هر یک از این جریان ‌ها، در درون به گونه ‌ها و دیسیپلین ‌های متنوعی تقسیم و بدین‌ گونه حوزه علمیه قم را از این حیث متکثّر می‌ سازند.

مبحث کانونی این رساله سه گونه فهم و طبعاً واکنش ‌های متفاوتی است که روحانیت حوزه علمیه قم با مدرنیته داشته است. این فهم ‌ها، حکایت از این گزاره قیاسی و بدیهی دارد که هنگامی که ذهن به پدیده‌ای توجه می ‌کند آن را یا نفی می‌ کند یاروستای ایستای طالقان می ‌پذیرد، یا بخشی از آن را نفی و بخشی را می ‌پذیرد. بر این اساس، هنگامی که مدرنیته در جهان زیست روحانیت ظاهر شود، به سادگی نادیده گرفته نمی‌ شود، بلکه روحانیت نیز به عنوان کنش‌ گری فعّال با آن هم‌ افق شده و نسبت به آن موضع می ‌گیرد. برخی از روحانیون کلیت مدرنیته را به چالش می کشند و در مقابل آن مقاومت می ‍ورزند، برخی به پذیرش بسیاری از مؤلفه های آن تن می دهند و گروه سوم ضمن مقاومت در قبال مفهومی به نام غرب گرایی، بنا به الزامات عمل جنبه هایی از مدرنیته را می پذیرند.

این تقسیم ‌بندی که به نوعی بر استدلالی قیاسی و استقرایی تکیه دارد گرچه ساده به نظر می ‌رسد اما برآیند پژوهش ما در حوزه علمیه قم نشان می‌ دهد که روایت و واکنش روحانیت در قبال مدرنیته بر همین تقسیم ‌بندی حمل شده است. این سه گونه فهم و واکنش نظری متفاوت در حوزه علمیه قم پس از انقلاب اسلامی را می ‌توان در سه جریان مهم ذیل، توصیف و بررسی کرد:

1. جریان نخست، جریانی است که در برابر مدرنیته مقاومت می ‌ورزد و به نوعی کلیّت آن را به چالش می ‌کشاند. این جریان، خود شامل چند تیپ فکری در درون حوزه علمیه قم است که هر یک از منظری متفاوت به مدرنیته نگاهی سلبی دارد. روحانیون سنّتی یا نسک ‌گرایان حوزه علمیه قم، فرهنگستان علومی اسلامی و نیز افراد همسویی مثل مهدی نصیری، در اینکه مدرنیته را به چالشی فراگیر کشانده و یا به آن بی ‌اعتناد هستند، چشم ‌اندازی مشترک دارند. با این تفاوت که سنّتی‌ های قم از قبیل آیت الله دهسرخی، صدیقین اصفهانی، رستگاری جویباری و سیدتقی طباطبایی، از تجدد و جهان بیرون از تفکر سنتی خود بی ‌اطلاعند و چون همواره میل به تکرار سنت دارند از تجدد می‌ گریزند و با آن مخالفت می ‌ورزند. این در حالی است فرهنگستان علوم اسلامی و نیز نیروهای همسو با سنت از مدرنیته و دنیای جدید، اطلاعات نسبی دارند و تا حدودی سر از آگاهی با آن مخالفت می ‌ورزند، هر دو مدرنیته را پدیده ‌ای شرّ و بدعت آخرالزمان می‌دانند، اما فرهنگستانی ‌ها درصدد ایجاد تمدنی اسلامی و انحلال تمدن غرب در الگوی خویش ‌اند. در حالی که برخی، ضمن گریزی نظری از مدرنیته، آرزوی تمدنی بدیل را به عصر ظهور حضرت حجت (ع) حواله می ‌دهد و تا پیش از آن، کلیت تجدد را از باب اکل میته و تن دادن به ضروریات فقهی می ‌پذیرد. با این همه نصیری در روی ‌گردانی نظری خود از مدرنیته، به آغوش سنتی ‌های قم بازمی ‌گردد و به همان ظاهر روایات مورد علاقه آنان تمسک می ‌جوید و از تأملات فلسفی و پی ‌گیرانه فرهنگستان علوم اسلامی در هماوردی با مدرنیته فاصله می‌ گیرند.

2. جریان دوم، جریانی است که تفکر دینی و کنونی حوزه‌ های علمیه را به علت ابتناء اش بر منقولات روایی، ناکارآمد می ‌داند و می ‌کوشد با نگاهی نقادانه و خردورزانه به میراث اسلامی، دین را عصری نماید. خروج این جریان از چارچوب ‌های رسمی شیعه و شورش آن علیه حوزه ‍‌ای که آن را حدیث‌ محور می ‌انگارد، ضمن آن که خود را با سایر جریان ها درگیر می ‌سازد به نوعی با خردورزی نوین پیوند می ‌خورد و زودتر از جریان ‌های دیگر حوزوی با مدرنیته هم ‌افق می ‌شود. در این جریان می ‌توان به آراء و نظریات آیت الله صالحی نجف ‌آبادی، آیت الله صادقی تهرانی و افراد دیگری همچون عباس یزدانی، نویسنده «عقل فقهی» و شیخ احمد قبانچی و محسن کدیور اشاره کرد.

3. جریان سوم، جریانی است که ضمن مقاومت در قبال پاره‌ای از جنبه ‌های غرب گرایی، ولی با تکیه بر الزامات زمان و مکان، می‌ کوشد تفکر دینی را با برخی از ارکان تجدد به هم نهادی برساند. آنچه در مواجهه‌ این جریان با غرب، اهمیت می ‌یابد پدیده غرب ‌زدگی است که می ‌کوشد شرق را از شرقیت اش تهی کند. مراد این جریان از غرب ‌زدگی نه نفی کلیت دنیای جدید بلکه مقابله با نگرشی است که خواهان اکتساب هویت غربی است. واژه غرب ‌زدگی نزد این جریان بر خلاف آل احمد در مفهوم اقتصادی‌ اش تقلیل نمی ‌یابد و مفادی گسترده ‌تر دارد. شخصیت هرمنونیک این جریان، حضرت امام خمینی و طبعاً بسیاری از شاگردان ‌اش می ‌باشند که به تدریج در سال های پس از انقلاب اسلامی به روایت ‌های مختلف اما همدلانه ‌ای از اندیشه ‌های آن فقید دست یافته ‌اند. گروهی از شاگردان آن فقید همانند آیت الله محمدهادی معرفت و آیت الله فاضل لنکرانی، از هم نهاد سازی های امام خمینی حمایت ورزیده و حاکمیت مردم که ویژگی جمهوری است با خداسالاری مکنون در نظریه ولایت انتصابی فقیه را ناسازگار نمی ‌پندارند و تعامل سنّت و تجدد در گفتمان استاد خویش را الگوی خود می ‌انگارند. در مقابل گروهی دیگراز شاگردان امام، همچون آیت الله منتظری، یوسف صانعی و صالحی نجف‌آبادی تلاش می ‌کنند با طرح نظریه ولایت انتخابی فقیه، تعبیری سازگار از ولایت با جمهوریت، ارائه و از غلتیدن آن به سمت دولتی غیر دموکراتیک جلوگیری به عمل آورند، درواقع این گروه با پذیرش بیشتری از الزامات جدید، می‌ کوشند به قلمرو هم نهادسازی دین و دنیای مدرن، گسترش دهند. در مقابل این دو روایت، آیت الله مصباح یزدی قرار دارد که روند هم نهادسازی و پذیرش الزامات مکرر، را نشانه زوال تفکر و میراث اسلامی می ‌داند و می ‌کوشد با برملا ساختن کید دنیای جدید از چنین میراثی محافظت به عمل آورد.

قائل شدن به چنین تقسیم‌ بندی برای روحانیت حوزه علمیه قم، به یک اعتبار فرا رفتن از تقسیم‌ بندی ‌های رایج و دوگانه روحانیت به سنتی و نوگراست. این فرارَوی نه تلاشی دلبخواهانه که پیامد بررسی دقیق آثار و منش روحانیت کنونی حوزه علمیه قم در مواجهه با مدرنیته است.

مطالب مرتبط 

اطلاعاتی تازه درباره اهل توقف طالقان

مقدمه نویسنده کتاب «روستای ایستا»

خاطره دیدار با آیت الله موسوی دهسرخی؛ فقیه تجددگریز

تجددگریزان دانشگاه امام صادق علیه السلام

دیدگاه مهدی نصیری درباره پیشوای اهل توقف طالقان

کتاب اسلام و تجدد و اهل توقف طالقان

پیامی در وبلاگ مهدی نصیری درباه اهل توقف طالقان

اهل توقف طالقان در کتاب «جریان شناسی فکری ایران معاصر»

پاسخ نصیری به خسروپناه درباره اهل توقف طالقان

دیدگاه مهدی نصیری درباره مرجع اهل توقف طالقان

نقد و بازخوانی کتاب «اسلام و تجدد» نوشته مهدی نصیری

فیلم سخنرانی مهدی نصیری درباره نسبت اسلام و تجدد


نوشته شده در  جمعه 94/7/10ساعت  6:15 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست مطالب وبلاگ البرز پژوهی
کتاب «تاریخ هشتگرد» منتشر شد
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود پنج کتاب از حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]
 
<