سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

در محضر خدا

* معصومه رحیم ­زاده

"همدلی بین انسان و جهان بر پایه عشقی که در شریان ­های عالم ساری است، نهاده شده است. خداوند متعال خود هم عشق است و هم عاشق و هم معشوق؛ عشقی که خداوند برای مخلوقات خود دارد در تمام مراتب هستی جریان دارد و در هر مرتبه ­ای به نحوی متجلّی است..."

ما ایرانیان به عنوان نخستین ملّت یکتاپرست در عهد باستان، همواره احترام به طبیعت و مظاهر آن و نیالودن و پاک نگهداشتن ­اش جزء لایَتجزّای اعتقاداتمان بوده آن هم در روزگارانی که نه جمعیّت به این افزونی بود و نه مصرف ­زدگی و مصرف ­گرایی و استفاده افسار گسیخته از ماده و انرژی تا به این حد. با تشرّف به دین رحمت ­بخش اسلام و انتخاب آگاهانه آن توسط ایرانیان نه تنها احترام به طبیعت بیش از پیش مورد تأکید قرار گرفت بلکه با تقدّس ­بخشی به آن موجب حفظ و حراست ­اش نیز گردید. برای مثال آب این عنصر حیات­ بخش که از دیرباز در آیین­ های ایران باستان از حرمت برخوردار بود در عهد اسلامی به عنوان مهریه حضرت زهرا (س) تلقّی شد و یا چشمه­ های مختلف با نام ­های چشمه خِضر یا چشمه علی از قداست سرشار شدند و همین طور در روایات و احادیث پرشمار از حضرت محمّد (ص) و ائمه گرامی خاک و هوا لبریز از فرشتگانی شدند که موکّل و نگاهبان آنها به شمار می ­آمدند. هر قطره ­ای از باران­، هر ذره­ای از خاک و هر برگی از درختان و گیاهان فرشتگان موکّلی داشتند که تعرّض به آنها به مثابه تعرّض به فرشتگان خداوند بود و گناه محسوب می ­شد.

کمتر کسی است که به جاهای مختلف ایران سفر کرده و تابلوهایی به این مضمون که «عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید» را ندیده باشد. به راستی معنای گناه در همین پیام چیست؟ آیا گناه تنها شامل شرک و کفر و ربا و زنا و دزدی و قتل می­ شود یا در هر دوره و عصری معنای بسیط و گسترده تر یافته و مصداق ­های جدیدتری را با تغییر نوع زندگی آدمیان شامل می­ گردد؟ بی ­تردید چنین است و یکی از همین مصداق­ های گناه در عصر کنونی آلودن محیط زیست و بی­ احترامی به طبیعت و جاندارانی است که خداوند به آنها حق حیات داده است و حتّی از آنها تحت نام «امّت» در کلام خویش یاد می ­کند که تکذیب ­کنندگان آن را ناشنوا و گنگ می ­نامد. جاندارانی که تسبیح خاص خود را نیز دارند هرچند ما از آنها آگاه نیستیم: «و ما من دابه فی الارض و لا طیر بجناحیه الا امم امثالکم ما فرطنا فی الکتب من شی ثم الی ربهم یحشرون. و الذین کذبوا بایتنا صم و بکم فی الظلمات من یشاالله یضلله و من یشا یجعله علی صراط مستقیم؛ و هیچ جنبنده ­ای در زمین و هیچ پرنده­ای نیست که با دو بال خویش می­ پرد مگر آنکه امت هایی همانند شما هستند؛ ما هیچ چیز را در کتاب فروگذار نکرده­ ایم، آنگاه همه به نزد پروردگارشان محشور می ­گردند و دروغ­ انگاران آیات ما ناشنوا و گنگ ­اند خداوند هرکس را که بخواهد بیراهش می گذارد و هرکس را بخواهد بر راه راست می­ دارد (انعام، آیات 38 و 39)». و یا: «تسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن و ان شی الا یسبح بحمده ولکن لاتفقهون تسبیحهم انه کان حلیما غفورا؛ آسمانهای هفتگانه و زمین و هرکه در آنها است برای او تسبیح می­ گویند و هیچ چیز نیست مگر آنکه شاکرانه او را تسبیح می ­گوید ولی شما تسبیح آنان را در­نمی ­یابید. او بردبار آمرزگار است (اسرا، آیه 44)».

پس چگونه است ما که خود را مسلمان می ­نامیم و عنوان مبارک و مسئولیت ­آفرین «خلیفه خدا» را نیز بر شانه می ­کشیم این چنین غافلانه و غیرمسئولانه دست به تخریب طبیعتی زده ­ایم که عشق و رحمت خداوند در آن جاری و ساری است. وقتی رابطه حقیقی انسان با طبیعت که بر مبنای همدلی و سلم و احترام بود به قهر و غلبه بر آن تبدیل شد، وقتی همه چیز به معیار سود و بهره ­وری بیشتر و بیشتر سنجیده شد، آنگاه این چنین می­ شود که اینک شاهد آنیم. رودخانه ­ها سر به طغیان برمی ­دارند، فصل ها برهم می­ خورند، دیو خشکسالی بر فرشته باران پیروز می­ شود و در هجوم گرد و غبار و ریزگردها پای می­ کوبد و سرود فتح سر می ­دهد، نسیم­ های آرام به توفان ­های ویرانگر بدل می ­شوند، انواع آفات و بیماری ­ها به درختان و گیاهان هجوم می ­آورند و ما منفعلانه نشسته ­ایم تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند.

اکنون هنگام آن رسیده که هرکس به مسئولیت خویش وفا کند. کمترین کار در چنین هنگامه­ ای بسیج و همّت همگانی برای کاشت درخت است این یاوران همیشه خاموش و بسیار مهربان و پرسود. اگر کمی، فقط کمی مسئولان و مدیران میهن ما خاصه مسئولان فضای سبز به مسئولیت سنگین خود واقف بودند و می ­دانستند کارشان در این برهه تا چه اندازه خطیر و جهادگونه و الهی است ما شاهد شهرهایی سبز، جاده ­هایی سبز و مهمتر از آن دل ­هایی سبز بودیم نمونه کوچک آن شهرهای نوبنیاد اند که می ­توان از آنها آغازید. کار بسیار سهل و آسان ­تر از آن است که فکرش را می­ کنیم کافی است در نخستین گام در یک بسیج همگانی از مردم خواسته شود به تناسب اقلیم شهرها درختانی که با آن اقلیم و جغرافیا سازگارند در آستانه خانه ­های خود بکارند و برای اجرای بهتر آن مشوق­ هایی نیز درنظر گرفته شود. تجربه نشان داده که کارهای گروهی و همگانی از این دست همیشه موفّق بوده وبه نتیجه ای دلخواه می ­انجامد «و یدالله مع الجماعه». با چنین شیوه ­های ساده و کم ­هزینه مشارکت ­های مردمی می ­توان امید داشت دست­های سبز درختان، قطرات حیات­ بخش باران را از ابرها ستانده و رطوبت و طراوت را به زمین  هدیه دهد و این چرخه با کاشت درختان بیشتر همچنان ادامه یافته تا روزی که همه جای ایران ما سبز و پرطراوت گردد.

________________

* دانش ­آموخته کارشناسی­ ارشد باستان ­شناسی از دانشگاه تهران و نویسنده تعدادی مقاله فرهنگی و کتابی با نام «سقاتالارهای مازندران» که در سال 1382 منتشر شده است.

- نشر نخست این یادداشت در: ماهنامه فراز البرز، ش 1، مهر 1394، ص 9. 


نوشته شده در  جمعه 94/8/8ساعت  11:48 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
کتاب «تاریخ هشتگرد» منتشر شد
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]