نشست رونمايي از کتاب «يمن در شعر پارسي» همراه با «بررسي مناسبات ادبي ايران و يمن» روز يکشنيه 19 دي در سالن انديشگاه فرهنگي کتابخان? ملي باحضور علاقمندان برگزارگرديد
در اين نشست مؤلف کتاب محمدعلي صالحي طالقاني (وابسته فرهنگي سابق ايران در يمن) و دکتر سيدکمال حاج سيدجوادي (عضو هيات علمي دانشگاه)، دکتر محراب رجبي (رييس بنياد ايرانشناسي شعبه استان البرز) و دکتر احسان الله شکراللهي (مدير کل کتابهاي خطي و نادر کتابخان? ملي) و صحافي ريس بنيادميراث البرزمطالبي در باره کتاب ايرادنمودند
اين نشست روز يکشنبه 19 دي ماه سال جاري از ساعت 10 تا 12 در سالن انديشگاه فرهنگي ساختمان کتابخان? ملي برگزارشد
shoamro mishnasam yani didam to seid jamal
manam ahle seid ajmal hastam
be akreton edame bedin
link sit haye digeye marbot be nazar abad va hashtgerd ro to blog gharar bedin
matalebe bishtari bezarin to blog
omidvaram moaffagh bashin
-درجديد ترين مطالعات علمي به عمل آمده دانشمندان پي به اين موضوع برده اند که:اولاًاعتقاد به وجود نژاد آريايي توهمي بيش نيست که ساخته وپرداخته ذهن فردي احمق به نام هيتلر است.ثانياً:نژادي که درسرزمين ايران زندگي مي کند برگرفته از نژادها واقوام مختلف است.ثالثاًپرواضح است که زبان وگويش مردم شهرک خور ترکي مي باشد .
4- اگر نويسنده بي سواد اين متن توهين آميز مي دانست که مادر حضرت صاحب الزمان ازشهرقسطنطنيه( استانبول )وترک زبان مي باشد شايد اجازه توهين به خود نمي داد،نمي دانم شايد چنين فردي معتقد به مهدويت نباشد وگرفتار مکتب ايراني خود باشد.
باتوجه به بي احترامي صورت گرفته به زباني که سومين زبان زنده دنيا ازلحاظ گويش گر(بيش از 800ميليون گويش گر)وغناي ادبي است ،پيشنهاد اين جانب اولاً ارايه شکايت به مراجع ذي صلاح تاجلوي چنين بي احترامي هايي گرفته شود.ثانياً ارسال اين متن توهين آميز به دفتر مقام معظم رهبري .
باتشکر محمود نجفي کارشناس ارشد فلسفه اسلامي مدرس دانشگاه
بسمه تعالي
((گرامي ترين شما نزد خداوند باتقوا ترين شماست))
بردار گرامي وارجمند
به هنگام مطالعه وبلاگ جناب عالي متوجه توهين وبي ادبي به زبان مادري خود توست فردي بي هويت گشتم که فکر وذهن مرا مشغول خود ساخت از اين متن توهين آميز بوي متعفن ملي گرايي به مشام مي رسد که دنباله همان مکتب ايراني مي باشدنه مکتب اسلامي ،به نظر مي رسد نويسنده چنين متني دچار حقارت وسرخوردگي مي باشد تاواقع بيني وعقل گرايي چون :
1-علي رغم تلاش اين نويسنده براستفاده ازکلمات فارسي درچند سطر نوشته وي بيش از سي وهفت بار ازکلمات عربي استفاده شده.
2-ساوجبلاغ برگرفته ازکلمه ترکي(سويوق بولاق ياهمان ساووق بولاق)است .و ازلحاظ ساختار لغوي بر گرفته ازکلمات ساوه(شهري درجنوب اين شهرستان واقع در استان مرکزي است که نام يکي از پهلوانان باستاني فرهنگ ترکي است)جَ(به اندازه ي)بولاق(چشمه)يعني به اندازه ساوه چشمه دارد.درحالي که نويسنده کج فهم وبي سواد ما گرفتار توهمات احمقانه خود مي باشد وياخود رابه حماقت زده وازروي نفهمي اظهار نموده که ساوجبلاغ معناي بدي داردوبايد عوض شوددرحالي که درکتب کهن نام اين محل ساوجبلاغ است وحدود آن از کرخ(کرج)تاقشلاق واقع دراستان قزوين مي باشد،درواقع استان البرزهمان دشت ساوجبلاغ است.
سلام و درود بر شما .
تسليت صميمانه ما را پذيرا باشيد.
با افتخار لينک شديد