يك سوال
علت گرايش بسيار و فراوان برخي از مدعيان مديريت برتر در شهرستانين به نشريه وزين ! پر محتوي! روشنگر! مردمي ! منتقد منصف! علمي ! تاثير گذار! تريبون بي تريبون ها ! پيام سپيدار چيست
براي نقد نشريه« پيام سپيدار» و «مهدي جعفري» سردبير آن آگهي نامه رجوع کنيد به وبلاگ (خوب- بد - زشت) به آدرس http://savoj1.blogfa.com
به نظر من آقاي جعفري در چاپ دوره جديد هفته نامه پيام سپيدار اولين لطمه را به آقاي مجيد پيشگاهي زده است چون آن نشريه در دوره آقاي پيشگاهي هويت و آبرويي داشت و از نقاط ضعف مسئولان هم انتقاد مي کرد. اي کاش خود آقا مجيد چاپ نشريه را ادامه مي داد. با اين وضعيت ديگر هويتي براي سپيدار نمانده است.
دوست عزيز که نمي دانم اسمت چيست ولي اين را مي دانم که نمي داني براي چاپ و انتشار يک نشريه چه سختي هايي را بايد تحمل کرد . چون اگر مي دانستي اينگونه نمي نوشتي . چون خود را به عنوان يک دوست معرفي کردي من هم به عنوان يک دوست برايتان احترام مي گذارم و مي گويم که حق با شماست ، من در حدي نيستم که در مورد آگهي نامه پيام سپيدار نظر بدهم چون پيام سپيدار جايي براي انتقاد و يا پيشنهاد را براي خود جاي نگذاشته است که من و يا امثال من بخواهند نظر بدهند .
دوم : باز مي گويم که چون از واژهي دوست استفاده کردي مي گويم که اي دوست عزيز کمي واقع بين باش چون جناب آقاي داود مقدم و حسين عسگري از افراد انگشت شماري هستند که توانستند با سختي فراوان در سن نوجواني وارد عرصه مطبوعات شوند که اين جاي بسي تعجب است که شما اين گونه مي خنديد آن هم به شيوه ي زشت .
سوم : من بي سرو صدا نيامدم که بي سرو صدا بروم . يادت باشد که من روزي باز خواهم گشت و خواهي ديد که اشتباه مي کردي .
چهارم : اسم نيما صبور سالهاست که با من است چون اگر اهل مطبوعات بودي اين را مي دانستي .
کمي فکر کن و بعد تصميم بگير که بجاي حرف زدن به فکر نجات نظرآباد از فقر مطبوعاتي باشي .
يا حق - جمال ترابي کچوسنگي ( نيما صبور )