برادر عزيز و گرانمايه، جناب آقاي حسين عسکري
باسلام و ادب
درود بر شما که کلامتان بوي ناب فرهنگ و ادب و تاريخ ميدهد، و صراحت کلامتان خواب را از چشم سياستمداران بي سليقه مي ربايد.
نظرآباد و ساوجبلاغ و طالقان، و در يک کلام حوزه تمدني ساوجبلاغ بزرگ که در گذشته هاي نه خيلي دور به شهادت اسنادي نظير "نزهت القلوب"حتي کرج و کن و سولقان را نيز در بر مي گرفت، همه از يک جان واحدند و از يک آبشخور فرهنگي و تمدني آب ميخورند و سيراب مي شوند.
ما نه تنها از همجواري با نظرآباد و طالقان و کرج، احساس رنج نمي کنيم و آن را مسأله ي خود نمي دانيم، بلکه به آن افتخار مي کنيم و پاره هاي تن خود را چون جان شيرين، عزيز مي داريم.
بي ترديد، هر گامي که براي توسعه نظرآباد عزيز برداشته شود، و هر خشتي که بر عمارت پيشرفت آن نهاده شود، به زودي اثر و نتيجه و سودش به ساوجبلاغ و طالقان و کرج هم خواهد رسيد و لبخند رضايتي بر لب هاي ما خواهد نشاند.
زادگاه و موطن ما از ديرباز يک جان واحد و يک کالبد تاريخي مشترک داشته است، گيرم که به جبر تقسيمات کشوري، خطي بين ما کشيده باشند.
به قول حضرت مولانا:
اين وطن، مصر و عراق و شام نيست
اين وطن جايي ست کآن را نام نيست...

پاينده باشيد و گام هايتان در راه خدمت به فرهنگ و انديشه و تاريخ ساوجبلاغ بزرگ باستاني استوار باد.