سلام .متاسفم كه واژه نقد هنوزبراي بسياري از به اصطلاح فرهنگيان ما واژه نامانوسي است. تمام متن به اصطلاح انتقاد شما را خواندم .بدون هيچ شناخت وهيچ مطالعه ازپيشينه فرد مورد نظر ايشانرازير سوال برده ايد .در حالي كه از سوابق فرهنگي ايشان هيچ خبري نداريد.كاش كمي از سوابق فرهنگي ايشان را مي دانستيد و در آنجا ثبت مي كرديد.مگر شما كه كنگره شهيد ثالث را بر گزار كرديد و آنهمه بودجه را صرف هيچ كرديد كار فرهنگي مي كنيد؟ نه شما و نه هيچكدام از طرفداران اين متن بي تحقيق هنوز معني مديريت فرهنگي را نمي دانيد.مگر نقاش و خطاط و بازيگر و نويسنده و..و مي توانند مدير فرهنگي باشند؟نگاه تك بعدي آنهارا در بسياري از صحنه ها ديده ايم هنرمند را چه به مديريت مدير بايد كسي باشد كه هنر را بفهمدو بشناسد كسي كه نويسنده را پژوهش گر را فكر را و...بشناسد شما به جاي بيان مشكلات اساسيتر با حمله به يك شخص مي خواهيد چه چيز را ثابت كنيد؟ صبر مي كرديد عملكرد ايشان ديده شود بعد انتقاد مي كرديد.بازي با واژه ها و اتهامات بي اساس و بي تحقيق از محققي چون شما بعيد بود بسيار بعيد.اينجا همراهي بهتر از ..... بود.انتقاد هايي به همه انتصابات وارد است چرا شما كه اين همه شجاعت داريد انگشت به روي آنها نمي گذاريد؟شما كه پشتتان گرم است. الان وقت بحث كردن بر سر مقام نيست وقت كار كردن است وقت كار گروهي كردن است وقت همدلي كردن است ......بخواهيد نخواهيد اين شرايط هست پس چه بهتر كه كار خود را بهتر انجام دهيم ... در گام نخست هم بنشينيد و فرهنگ وعمل فرهنگي را براي خود وديگران تعريف كنيد. بعد در مديريت فرهنگي كه از پاي بست ويران است نظر بدهيد