آقاي سيفي
منظور بنده اصلا مقاله آقاي نجفي نبود من به هيچ عنوان حرف ايشان را راجع به نژاد آريايي قبول ندارم.
خوبه که دوست داريد همه چيز در آرامش و با گفتگو حل بشود اما حرف من اين است در اين يک مورد خاص جاي گفتگو نيست گفتيد سخن مخالف را بشنويد و نقد کنيد مشکل من با همين جمله بود البته ناگفته نماند که توصيه شما نيز به جابود بنابراين من دوباره نظر شما را خواندم و با قسمت اول آن موافقم و بودم.
سر کار خانم آبيدر بالاي صفحه وبلاگتان متني از کورش کبير زده ايد.واقعا در عجبم حداقل اينگونه سخنان را از جنابعالي مي شنوم.من اصلا مخالف برخورد با هتاک و توهين کننده نيستم.فقط 2 مورد را يادآوري ميکنم که اگر کمي نکته سنج بوديد در نظراتم متوجه مي شديد:
1- در عدالت اسلامي که طلائه دار آن امام علي (ع) است براي هر فردي از اجتماع حتي متهم و مجرم حق و حقوقي قايل شده است
2- ونکته بسيار مهم ديگر اينکه قرار نيست اگر کسي سيبي را دزديده باشد به او تهمت اين را بزنيم که چون در فلان جا کسي باغ سيبي را به آتش کشيد و تاوان آن گناه را هم بايد بپردازي.اگر بيشتر در مقاله آقاي نجفي دقت مي کرديد من در يک بيت کل نظرم را اعلام ميکنم:
گنه کرد در بلخ آهنگري به شوشتر زدند گردن مسگري!
آقاي سيفي زاده سوال من از شما اينه :
کجاي اين سخن جاي نقد و انقاد داره؟ توهين که نقد نميخواد برخورد ميخواد! سخن مخالف در صورتي قابل شنيدن و نقده که به حاشيه نره فکر ميکنم عداوت با مخالفت خيلي متفاوته شما اينطور فکر نميکنيد؟
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام.
ابتدا شما و خودم را توصيه به تقواي الهي ميکنم که تنها راه نجات انسان از تاريکيهاي فکر و رسيدن به نور فهم است. همچنين شمارا به کاوش و جستجو در لغت نامه هاي مرجع توصيه ميکنم تا از اين پس هر وقت ککتان گزيد شرع به نوشتن مطالبي بي پايه و اساس در خصوص نام و اصالت شهرستان ساوجبلاغ ننماييد.درضمن اگر قرار به اظهار نظر در مورد عنواني خاص است،ديگر چرا بي نام و نشان، به قول معروف:چرا مخفيانه،چقدر بي خردانه!!!!شما حتي ابتد ائي ترين راه و روش نگارش را نميدانيد!!!! اصلا شما معنا و مفهوم واژه لائيک، را ميدانيد؟!!!بعيد مي دانم.
اما درادامه ميخوانيم : .....واژه:ساوجبلاغ(سوق بلاغ-چشمهء آب سرد)که واژهاي ترکي است....{کتاب ماه تاريخ و جغرافيا مهر 1383 - شماره 84پايگاه مجلات تخصصي نور}.
نظرات سرکار علّيه آنچنان که معلوم و مرقوم است بسيار کوتاه بينانه و کودکانه از روي عداوت و کينه اي خاص است.شايد برگرفته از آن انديشه پوشالي "مکتب ايراني" است. الله اعلم!!!خدا ميداند در اين مدت کوتاه و پس از انتشار همين دو کلمه«مکتب ايراني» چه هزينه ها که نداديم. آن پير سفر کرده،دلسوز قرآن و اسلام امام خميني(ره)عليه فرمودند : مليت ما اسلام است.پس ديگر لزومي ندارد که گفته هاي احزابِ دوران انقلاب اسلامي همچون سازمان مجاهدين خلق، نهضت آزادي و...را ديگر بار بشنويم آن هم بسيار زشت ،بد و سخيفانه...اين گفت و گو ها را زمان انقلاب انجام داده ايم...خونهاي زيادي را براي اين انقلاب داده ايم.
درپايان اظهار تاسف و ناخرسندي شديد خود را از انتشار اکاذيبي متوهمانه و توهين آميز در خصوص مردم محترم اين شهرستان،اصالت و کيان ايشان ابراز ميدارم و اميد وارم مسئولين با جديت تمام پيگيري نمايند.
حسين سهيلي نيا 21/12/1390
مدير وبلاگ: http://basij-salehin.blogfa.com