سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

این تذهبون؟

حسین زودبین

نماینده و خبرنگار روزنامه جوان در ساوجبلاغ و نظرآباد

اشاره: یادداشت زیر به قلم آقای حسین زودبین مسوول پیشین انجمن نمایش شهرستان ساوجبلاغ است که در ویژه نامه شهرستانی روزنامه سراسری جوان (یک شنبه 23 خرداد 1389، شماره 3148) به چاپ رسیده است. ایشان در این مقاله، عملکرد آقای امیر شمس مسوول اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ و آقای کریم اصل روستا مدیر فرهنگسرای امام علی علیه السلام شهر هشتگرد را بدون ذکر نام، به نقد کشیده است. این نوشته واکنش شدید شمس را برانگیخت و ایشان طی جوابیه 10 بندی خطاب به سید نظام الدین موسوی مدیر مسوول روزنامه جوان به انتقادهای زودبین پاسخ داد و با استناد به ماده 23 قانون مطبوعات خواستار چاپ مطلب خود شد. آن نوشته تاکنون منتشر نشده است. این وبلاگ آمادگی درج جوابیه آقای شمس را نیز دارد.

---------------------------------

در شماره قبل همین ویژه نامه و در همین صفحه مطلبی نوشته شد در آن مرقومه مختصرا" به آسیب شناسی وضعیت فرهنگ و هنر در شهرستان پرداختیم و سعی شد که به دور از سیاه نمایی و همچنین شیوه مرسوم اداری (بیلان سازی) وضعیت فرهنگ و هنر شهرستان را با واقعیت های موجودش بنگریم و امید آن داشتیم که متولیان فرهنگ در شهرستان (اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی) به خود آمده و چاره اندیشی نمایند ولی متاسفانه با گذشت 8 ماه نه تنها شاهد اقدامی جدی نبودیم بلکه شاهد اقداماتی هستیم که تعجب هنرمندان و اصحاب فرهنگ را برانگیخته! که چه بود و چه شد؟!

لازم می دانیم جهت اطلاع بعضی از دوستان البته در صورتی که طاقت شنیدن نقد دلسوزانه را داشته باشند، یادآور شویم که عمده ترین چالش های فراروی فرهنگ و هنر در شهرستان عزیزمان، کمبود فضاهای فرهنگی و هنری است و از آن مهمتر معضل همیشگی و نخ نما شده عدم برنامه ریزی فرهنگی که بارها در بیانات مقام معظم رهبری بر آن تاکید شده است، که هر انسان فرهنگ دوست را به فکر وامی دارد، به راستی مشکل کجاست!؟ کجای کار می لنگد؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که مدیران فرهنگی جاذبه را جایگزین دافعه نمایند! آیا وقت آن نرسیده این پرسش را مطرح کنیم که چرا برخی از هنرمندان راه را در مهاجرت هنری دیده اند و در شهرستان های مجاور به فعالیت می پردازند و تعداد زیادی از این عزیزان به فرهنگسرای وابسته به شهرداری ها پناه برده اند و عده ای هم که اصلا" قید هنر و فرهنگ را زده اند و عطای هنرمند بودن را به لقایش بخشیده اند. چه کسی پاسخگوی این مسئله خواهد بود؟

آیا بهتر نیست به جای غرق شدن در ظواهر کمی هم در سخنان رهبر عظیم شان انقلاب تاملی کنیم. مگر ایشان نفر موده اند:«ما باید جذب حداکثری و دفع حداقلی داشته باشیم .» آیا بهتر نبود در حالی که شهرستان از کمبود فضاهای هنری رنج می برد اداره محترم فرهنگ و ارشاد به صدور اخطاریه جهت تعطیلی خانه های فرهنگ شهرداری، سیاست تشویقی در پیش می گرفت؟ آیا این اقدام شهرداری ها را از پرداختن به امور فرهنگی دلسرد نمی نماید؟ چرا در فضایی که مقام معظم رهبری به همه دستگاه های اجرایی توصیه می کنند که علیرغم پرداختن به وظایف ذاتی و سازمانی خود به امور فرهنگی نیز بی توجه نباشند و همه را به یک بسیج فرهنگی دعوت می نمایند شاهد هیچ تغییر عملکرد نیستم.

حال این پرسش مطرح است که پس از بیانات معظم له چه اقداماتی از سوی متولی فرهنگ (اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی) برای تشویق و تحریک سایر نهادها و ادارات شهرستان جهت توجه به امور فرهنگی در برنامه ریزی ها و فعالیت هایشان صورت گرفته است؟چرا علیرغم تاکیدات مسئولین ارشد شهرستان امام جمعه، نماینده و فرماندار محترم به تبیین بیانات معظم له در خصوص امور فرهنگی و اجرای آنها در شهرستان، شاهد هیچ اقدام جدی و موثر نیستیم؟ چرا در حالی که همه دلسوزان اسلام و نظام و حتی مراجع عالیقدر احساس وظیفه کرده و وارد میدان نبرد با این شبیخون فرهنگی (بی حجایی و بی عفتی) شده اند، شاهد هیچ اقدامی از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی!!! شهرستان نیستم؟ چرا سالن انتظار فرهنگسرایی که باید محل ترویج شعائر و معارف اسلامی و انقلابی باشد، تبدیل شده است به پاتوق مانکن های بی حجاب!!؟؟ آیا واقعا" با روند موجود می توان مشکلات و معضلات فرهنگی شهرستان را حل نمود؟

رهبری عزیز در فرازی دیگر از بیاناتشان می فرمایند:«دشمن، هنرمندانه به ما حمله می کند.» آیا حمله هنرمندانه دفاع هنرمندانه نمی طلبد؟ و دفاع هنرمندانه نگاهی عمیق تر و کارشناسانه نمی خواهد؟ تا کی می خواهیم کاستی های حوزه فرهنگ را با بهانه نبود بودجه کافی توجیه نماییم در حالی که همه صاحب نظران و دلسوزان فرهنگ معتقدند مشکل فرهنگ کسری بودجه نیست بلکه عمده ترین مشکل این حوزه نبود مدیران فرهنگی و متخصص است یا بهتر است بگوییم مدیریت سلیقه ای آفت و بلای جان فرهنگ می باشد. که این پدیده معلول علت هایی همچون نبود تخصص، عدم شناخت و بی برنامه گی است و این نوع مدیریت ضرب المثل معروف را در ذهن تداعی می کند «که هرچه پیش آید خوش آید» یاد و نام سردار عارفان شهید چمران بخیر که می گفت:«دوستان می گویند تعهد بر تخصص مقدم است، می پذیرم ولی می گویم هر کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد بی تقواست.»


نوشته شده در  دوشنبه 89/4/21ساعت  6:44 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]