سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاستی های فرهنگی در جغرافیای ساوجبلاغ

به قول هایدگر (حکیم آلمانی ) وقتی اندیشه به مرحله شرافت رسید و شریف شد ، قلم به اراده اندیشه به حرکت در می آید و انسان نوشتن را می آغازد . صرف نظر از میزان وعمق دانش اهل علم،چرا فقط برخی از آنان جرأت نوشتن پیدا می کنند؟ در پاسخی مختصر می توان گفت چون مکتوب کردن یک ایده و دیدگاه هزینه نقادی بعضا" بی رحمانه و تلخی را در پی دارد،به همین جهت است که بسیاری از اهل علم،شفاهی باقی می مانند و از روی عمد رنج نقد را به جان نمی خرند. مطلق نوشتن، شجاعت و دل می خواهد و به طریق اولی نوشتن عالمانه و ماندگار،شجاعتی مضاعف طلب می کند . چند ماهی است  که کتابی با عنوان ،" جغرافیای ساوجبلاغ"  به قلم دوست عزیزم علیرضا عزیزی وبا حمایت مالی فرمانداری ساوجبلاغ به وسیله نشر رهام اندیشه منتشر شده است . همیشه تولد  یک  کتاب  شیرینی و شعف زایش نوزادی زیبا را برایم تداعی می کند . تولد مکتوب یک اثر نیز به همان اندازه شورانگیز و فرحبخش است. متأسفانه اگر عیب و نقصانی در جسم و روح طفل دیده شود،همه آن شیرینی و شادی اطرافیانش یکجا به تلخی می گراید. کتاب هم همین گونه است. اگر از سلامت و استواری متن و نگارش روشمند برخوردار نباشد،شیرینی  تولدش دیری نمی پاید. در واقع نقد مثل همان واکسن درد آوری است که شیرینی سلامت ،تحمل رنج آن را امکان پذیر می سازد . صاحب این قلم  نیز بر همین مبنا پس از چاپ هزار نسخه ای این کتاب،مطالبی درباره کاستی های فرهنگی و تاریخی آن را به طور شفاهی و دوستانه به مؤلف محترم انتقال داد اما پس ازچاپ و نشر هزار نسخه دیگر از این کتاب و عدم اعتنا به موارد مورد مناقشه،به نظر رسید که این بار باید دست به دامان نقد مکتوب شد . مقصود نگارنده از ذکر نکته های ذیل فقط  کمک به بازشناسی دقیق فرهنگ و تاریخ دیرپای گوشه ای از ایران عزیز می باشد. وظیفه خود می دانم که پیش از بیان نقدهایم، صمیمانه از تلاش های طاقت زدای مؤلف جوان این کتاب سپاسگزاری کنم که در این دنیای سود محور مغلوب عقل معاش ،وقت گرانبار خود را صرف پژوهش می کند. بدون تردید نقد ذیل به هیچ وجه در صدد نفی کلیت این کتاب نیست:

1- یکی از مهمترین شاخصه های ارزیابی آثار پژوهشی،کمیت و کیفیت منابع مورد استفاده است. بیان مشخصات تفصیلی منابع مورد استفاده نه تنها به اهمیت اثر آسیب وارد نمی کند بلکه به قوام و قوت علمی نوشته نیزمدد   می رساند. در متن کتاب جغرافیای ساوجبلاغ تعداد قابل توجهی ازنکات تاریخی  و فرهنگی مهم ،بدون ذکر منبع آمده است.  به طور حتم این نوع نگارش  به اعتبار علمی کتاب لطمه فراوان زده است. برخی از این موارد عبارتند از : تأثیر اقوام باستانی همانند گیل ها ،تیپورها ،آماردها و کاسی ها به موقعیت تاریخی ساوجبلاغ /  هم عصری محوطه های باستانی ساوجبلاغ با فرهنگ تپه های سیلک کاشان،حصار دامغان،ری و حسنلو آذربایجان/ قدمت ده هزار ساله ساوجبلاغ / ذوق و سلیقه هنری سا کنان باستانی ساوجبلاغ در هزاره های پنجم و ششم پیش از میلاد/ زیست قومی با تمدن دو هزار ساله در دوران قبل از اسلام در ساوجبلاغ / وقایعی همانند مرگ شاه طهماسب و انتقا ل پایتخت از قزوین به اصفهان و اثر آنها بر توقف طرح های عمرانی در ساوجبلاغ/ وجه تسمیه ساوجبلاغ از نظر دکتر معین/ ساوجه بلاغ یعنی منطقه ای که به اندازه ساوه چشمه دارد/ طالقان به معنای مرتفع و کوهستانی بودن / معنای کلمه طالقان در فرهنگ فارسی معین / نظر کسروی درباره معنای طالقان / طالقان به معنای کان طلا یا معدن طلا / حدیث امام جعفر صادق (ع) درباره طالقان/ معنای طالقان در زبان طبری / قدمت و تاریخ دویست ساله هشتگرد و ساکنان اولیه آن / مشخصات 63 اثرملی موجود در منطقه طالقان.

2- عدم بهره مندی از منابع اصیل و دست اول و به اصطلاح آب را از سرچشمه بر نگرفتن برخی از قسمت های کتاب را بسیار شبیه پژوهش های دانش آموزی و یا دانشجویان بی حوصله کرده است. به طور مثال رویدادهای مهم تاریخی همچون حضور یحیی دیلمی از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) در طالقان ،در گیری پیروان حسن صباح و مفتی ری و حاکمیت سلسله کیا ئیه در طالقان به سال 831 ق، مستند به جزوه ای غیر علمی با عنوان « سیمای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ساوجبلاغ » شده که در سال 1384بدون رعایت روش تحقیق به وسیله فرمانداری تدوین شده است.

3- طالقان در هیچ مقطعی از تاریخ ،دهستانی از دهستان های بخش ساوجبلاغ نبوده است و از سال 1368با عنوان بخش از شهرستان کرج جدا شده و در محدوده جغرافیایی ساوجبلاغ قرار گرفته است.

4- به تصریح همه کارشناسان تاریخ و باستان شناسی اطلاق واژه « تمدن» درباره آثار باستانی همانند گنج تپه ، سیاه تپه و موشه لان غلط است و با تسامح می توان در اینگونه موارد از واژه « فرهنگ» استفاده کرد.       

5- آثار یافته شده درمحوطه های باستانی خوروین ،موشه لان ( اسماعیل آباد ) و ازبکی به ترتیب دارای قدمت چهار هزارساله، هفت هزار ساله و نه هزار ساله است . گاهنگاری علمی تپه های مورد اشاره به اشتباه در کتاب ، دو هزار سال،چهارهزارسال وهشت هزارسال قید شده است . این گاهنگاری با اطلاعات موجود در جدول صفحه 94 همین کتاب نیز در تعارض است

6- انتساب قطعی گورهای باستانی خوروین به آ یین میترائیسم ( مهرپرستی ) با استناد به گزارش های باستان شناختی مهندس حاکمی از فرازهای غیر علمی و متزلزل کتاب است. این نکته از دید مؤلف به دور مانده است که در سال های پس از انقلاب، باستان شناسان ایرانی وغیر ایرانی نظریه مهندس حاکمی را با چالش جدی مواجه کرده اند . از جمله آنان دکتر یوسف مجید زاده ( از چهره های ماندگار باستان شناسی ایران ) است که در آبان 1378طی گفت وگویی با نگارنده این سطور ضمن رد نظریه مهندس حاکمی گفت : « باید بگویم که اصلا" چنین چیزی نیست چون تپه حسنلو را بعد از آنها هئیت های آمریکایی بیست سال کاوش کردند وبه نتیجه نرسیدند .... جهت دفن مردگان رو به خورشید،یک فرضیه ساختگی است» .

7- مرحوم سید محمد علی گلریز نویسنده کتاب « مینودر» که آن را درسال  1337به چاپ رسانده از حفاری ( بخوانید غارت ) سرهنگ اسمیت آمریکایی در محوطه باستانی خوروین به شدت انتقاد کرده است . مؤلف کتاب جغرافیای ساوجبلاغ ضمن عدم اشاره به غارتگری های این نظامی آمریکایی ،سال حفاری (1335) را به اشتباه 1355 ذکر کرده است .   

8- کهن ترین یافته های باستانی در محدوده جغرافیایی ساوجبلاغ متعلق به هزاره پنجم و چهارم پیش از میلاد است وبا این اوصاف این سرزمین قدمت هفت هزار ساله دارد نه ده هزارساله .

9- آثار باستانی خوروین فقط  در موزه ملی ایران نگهداری نمی شود بلکه در موزه های مرکزی بلژیک، پنسیلوانیا ،لندن،کاشان،تبریز و قزوین نیز موجود است .

10- یحیی دیلمی که در سال 176 قمری ( دوره حکومت هارون الرشید عباسی ) درمنطقه طالقان قیام کرد به اشتباه نوه امام حسن مجتبی (ع) معرفی شده است ،درحالی که  او نوه  حسن مثنی  ( فرزند  بلافصل امام حسن مجتبی علیه السلام ) است. نام کامل این مبارز علوی،«یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی علیه السلام » است.     

11- استناد به منبع «یادداشت های شخصی مؤلف» در پانوشت صفحه 93 برای معرفی قراردادهای شاه طهماسب صفوی در منطقه کردان  و ساوجبلاغ، از نظر پژوهشی مبهم و غیر استاندارد است.

 12- در صفحه 97 مطلبی از کتاب « نظری بر تاریخ آذربایجان »  تألیف دکترمشکور آمده است اما در پاورقی به اشتباه نام کتاب «تاریخ ایران زمین» درج شده است. همچنین درصفحه 99 مطلبی از کتاب «آثار البلاد و اخبار   العباد » ذکرشده اما منبع آن در پانوشت به اشتباه کتاب «نزهت القلوب» قید شده است.

13- در نقل قول مستقیم از نوشته حمد الله مستوفی ( مؤلف کتاب نزهت القلوب متعلق به قرن هشتم قمری) که در باره ساوجبلاغ است، امانتداری رعایت نشده و دخل و تصرف بی جهت و غیر علمی در کلمات وجملات آن رخ داده است. این موارد عبارتند از : اوان- دوران / می داده – می داد / سوی – جدا / بسیار می باشد – بسیاردارد / درغایت – به غایت / نیکویی – نیکو / دوازده هزاردینار- دوهزاردینار / خراو – خروار/ حذف کلمه بغایت قبل از واژه خوب/ حذف یک جمله کامل در میانه متن بدون اینکه از نقطه چین استفاده شود. 

14- عدم اشاره به طالقان های موجود در خراسان قدیم،شام و اصفهان در مطلب معرفی مناطق مشهور به طالقان در ایران و خارج از آن و عدم توضیح در باره مناطقی همچون «کوزکانان» ،«ختلان» و«طخارستان» در صفحه 98 کتاب که به شدت خواننده را دچار سردرگمی و بد فهمی می کند.

15- اشتباه در ذکر عنوان منابع تاریخی کهن و نویسندگانشان ،عدم تسلط نویسنده کتاب را به اینگونه مباحث تداعی می کند. به طور مثال: یعقوبی – سعقوبی/ صورة الارض – صورالارض/ احسن التقاسیم – حسن التقاسیم / صنیع الدوله – صنع الدوله / ابواسحاق ابراهیم بن محمد- ابن اسحاق ابراهیم .

16- در صفحه 99 حدیثی از حضرت امام جعفر صادق (ع) بیان شده است که در آن به اشتباه تعداد سه نفراز313 یار خاص حضرت مهدی (عج) طالقانی پنداشته شده است. این در حالی است که در منابع روایی شیعه صرف نظر ازمحل دقیق طالقان ،تعداد یاوران طالقانی حضرت موعود، سیزده یا بیست وچهار نفر ذکر شده است. عجیب اینکه مؤلف برای چنین مطلب مهم  و حساسی هیچ گونه منبع و ماخذی درپاورقی بیان نکرده است.

17- سند تاریخی مهمی درباره وجه تسمیه هشتگرد متعلق به قرن ششم هجری قمری مورد غفلت مؤلف قرار گرفته است که به نظر نگارنده این سطور یکی از نواقص اساسی کتاب به شمار می رود. این در حالی است که در این کتاب به  طورتفصیلی سند متأخری از دوره حکومت پهلوی اول (رضا شاه) مورد توجه قرار گرفته است. عبدالجلیل بن ابی الحسین قزوینی از مورخان وعلمای شیعی قرن ششم  قمری در کتاب «النقض » که در سال 1331 خورشیدی به چاپ رسیده به زندگی جمعی از شیعیان خالص اثنا عشری پیرو دهخدای فخرآور هشتوردی در نزدیکی قزوین اشاره کرده است که با پیروان فرقه اسماعیلیه در منطقه قزوین در گیر بوده اند. استاد میر جلال الدین محدث ارموی (احیاگر بزرگ میراث مکتوب شیعی و مترجم کتاب النقض ) ،دکتر عبدالحسین زرین کوب (استاد فقید  دانشگاه تهران) و رسول جعفریان ( پژوهشگر تاریخ دوره ایران اسلامی) براین نظرند که «هشتورد» یا «هشتجرد» مورد اشاره در کتاب النقض همان هشتگرد (مرکز فعلی شهرستان ساوجبلاغ) است.


نوشته شده در  جمعه 86/10/14ساعت  7:45 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]