سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

خوشنویس نظرآبادی «خیام» همچنان تنهاست! 

دلتنگی هایم پس از چاپ رباعیات خیام امیر اصغری

دوست عزیزم آقای امیر اصغری - خوشنویس جوان نظرآبادی - که رباعیات ماندگار خیام بزرگ را خوشنویسی کرده، آن را در اواخر زمستان 1388 خورشیدی به دست چاپ سپرد. به گمانم علیرغم این رویداد فرهنگی مهم، زمستان سرد فرهنگ و هنر شهرستان نظرآباد همچنان ساکن ماند. مقصود بنده از سردی، بی تفاوتی متولیان فرهنگ و هنر شهرستان به سرنوشت و تولیدات هنرمندان و فعالان فرهنگی است.

استاد اصغری منتقدانه همچنان خوشنویسی می کند و این کتاب، سومین اثر چاپ شده اوست. با شناختی که از او دارم مطمئنم که علیرغم بی مهری ها همچنان خوش و زیبا  خیام نیشابوریخواهد نوشت اما مسئله و مشکل در «وظیفه ناشناسی» ماست. در این شهرستان 120 هزار نفری چه اندازه تلاش کرده ایم که هنرمندی همانند استاد اصغری در بین نسل جوان شناخته شود؟ آیا از گذران معیشت این هنرمند نجیب و متواضع آگاهی داریم؟ چرا برای آثار چاپ شده او هیچ جلسه رونمایی و پاسداشت برگزار نمی شود؟ و چرا خبر آن در هیچ نشریه ای به چاپ نمی رسد؟ چرا مسئولان و نظرآبادی ها دیوان حافظ و خیام این هنرمند را به عنوان تحفه نوروزی به همدیگر و میهمانان هدیه نمی دهند؟ آیا باید او از شهر ما برود (بخوانید قهر کند) تا شاید جای خالی اش ما را یه خود آورد؟ چرا این قدر به هنرمندان خود ظلم می کنیم؟ اصلا" چرا این قدر به هویت فرزندان خود ظلم می کنیم؟

آرزومندم که استاد اصغری همچنان به کتابت نستعلیق قرآن کریم ادامه دهد و این بی مهری ها و غفلت های عمدی ما او را آزرده خاطر نسازد. بنده که از نزدیک با تلاش های طاقت زدای او آشنایی دارم همیشه خود را سرزنش می کنم و به خود نهیب می زنم که مگر در شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد چند هنرمند همانند استاد اصغری داریم که در این سن جوانی به این همه توفیق دسته یافته باشند؟ با چه منطقی به خود جرأت می دهیم که او را فراموش کنیم. فراموشی ما تأثیری در همت او ندارد. ما هستیم که به هنر دلنواز او نیاز داریم و با آن هویت بومی خود را تقویت می کنیم...

بیایید تا دیر نشده با حافظ و خیامی دمخور شویم که خوشنویس اش چند کوچه آن طرف تر همسایه و همشهری ماست. نمی دانم چرا این اندازه غریبه پرست شده ایم و با خودخواهی ها، تنگ نظری ها و تقسیم بندی کاذب و جاهلانه خویش چه فرصت هایی که از دست نمی دهیم؟ خدا کند که بهار بیاید...


نوشته شده در  یکشنبه 89/1/8ساعت  9:23 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

تعطیلی تنها آموزشگاه موسیقی  شهرستان ساوجبلاغ

متأسفانه چند روزی است که این خبر را شنیده ام: «از 15 آبان 1388 به دستور مدیرکل دفتر آموزش و توسعه فعالیت های هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزشگاه موسیقی باربد به مدیریت هنرمند نجیب و گرامی جناب آقای یحیی الماسی تعطیل شده است.»

این آموزشگاه در سال 1387 به همت یحیی الماسی - با کارنامه فرهنگی و هنری تحسین آمیز - با دریافت مجوز از دفتر آموزش و توسعه فعالیت های هنری وزارت فرهنگ و ار ساوجبلاغشاد اسلامی و با تأمین بیست میلیون تومان وام و قرض، در شهر هشتگرد راه اندازی شد. این مرکز آموزشی طی مدت فعالیت خود با به کارگیری 20 نفر از مدرسان متخصص و متعهد، در هر ترم آموزشی موفق به جذب 300 هنرجوی علاقه مند به موسیقی فاخر و اصیل ایرانی گردید. این در حالی است که وضعیت کمی و کیفی فعالیت های یکساله این آموزشگاه، از سوی واحد نظارت بر آموزشگاه های اداره توسعه فعالیت های هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح کشور، بی سابقه و مثبت ارزیابی گردیده است.

براساس شواهد موجود، مدیر محترم این آموزشگاه متعهدانه و مشتاقانه ضوابط و شرایط مندرج در آیین نامه نظارت بر آموزشگاه های هنری به ویژه شئون اخلاقی را به طور کام موسیقیل رعایت کرده و در مناسبت های مذهبی و ملی همکاری صمیمانه با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ داشته است و همواره با اعتقاد قلبی به آموزه های اخلاقی، خود را مقید به اشاعه فرهنگ و هنر اصیل اسلامی و ایرانی در چهارچوب های سیاست فرهنگی کشور می داند. با تأسف فراوان مدیرکل محترم دفتر آموزش و توسعه فعالیت های هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی صدور نامه ای ضمن بی اعتنایی به حق مکتسبه این آموزشگاه و قوانین موضوعه، دستور توقف فعالیت های آموزشگاه را صادر کرده است. این تصمیم نابجا و غیر فرهنگی در حالی گرفته شده که تاکنون از سوی مقام مورد اشاره هیچ دلیلی برای این اقدام ضد توسعه فرهنگی شهرستان ساوجبلاغ بیان نشده است. نویسنده این وبلاگ در کنار دیگر فعالان فرهنگی و هنری ساوجبلاغ، ضمن انتقاد از مدیریت فرهنگی شهرستان به جهت عدم حمایت از مراکز فرهنگی و هنری، خواستار ابطال تصمیم نامه مورد اشاره و بازگشایی مجدد این آموزشگاه موفق است.

جهت آشنایی با فعالیت های آموزشگاه باربد رجوع کنید به: http://barbad-music.blogfa.com

   بازتاب خبر در وبلاگ دیگران http://tehranli.mihanblog.com/post/147


نوشته شده در  پنج شنبه 88/12/13ساعت  8:18 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

ماکت مجموعه استودیوی بین المللی شهر جدید هشتگرد

استودیوی بین المللی هشتگرد فراموش شد!

هشتم تا دهم اسفند ماه سال 1387، در همایشی که به معرفی مجموعه استودیوی بین المللی شهر جدید هشتگرد به عنوان جانشینی حرفه ای تر برای شهرک سینمایی غزالی، اختصاص داشت، در کنار طرح ضرورت های احداث یک مجموعه استودیویی برای صنعت سینمای ایران، معرفی و ارایه گزارش های روند انجام کارهای مقدماتی این پروژه و ارایه اهداف و برنامه های آتی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ارتقای کیفی، اقتصادی و اجرایی فیلم های سینمایی و تلویزیونی، نمایشگاهی ازطرح ها و ماکت های مجموعه استودیوی سینمایی هشتگرد برگزار شد.
بعد از گذشت بیش از یک سال از همین همایش و نیز تغییرات حاصل در مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گویی استودیو بین المللی هشتگرد نیز اندکی به فراموشی سپرده شده است! احداث یک مجموعه استودیو بین المللی، شاید به همان اندازه که در صنعت سینمای ایران، آن هم با افق های جدید جهانی، مهم و تاثیر گذار است، فرصتی ناب و طلایی برای مهندسان مشاور و معماران ایرانی برای  تجربه عرصه ای تازه و سرشار از قابلیت های بالقوه برای خلاقیت در طراحی و معماری، فراهم کند.

- منبع: سایت روزنامه همشهری،http://www.hamshahrionline.ir


نوشته شده در  جمعه 88/12/7ساعت  10:7 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

نمایش آثار هنرمند هیوی در کشور کنیا

 آثار جمشید معدندار مینیاتوریست ساوجبلاغی با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در کنیا و اداره کل همکاری‌های فرهنگی و هنری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در موزه مل  پوستر نمایشگاه مینیاتور ایرانی در کنیای آن کشور به نمایش گذاشته شد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، علی شریفی سفیر ایران در کنیا طی سخنانی در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه گفت: «هنر نقاشی  دارای دو ویژگی مهم از جمله قدمت و ماندگاری است؛ ایران کشوری است که 5000 سال تاریخ مدون دارد و هنر مینیاتور در میان هنرهای ایرانی ویژگی خاصی دارد که توانسته در تاریخ ماندگار شود.» شریفی در ادامه اظهار امیدواری کرد که ارتباط ملت‌ها و دولت‌ها در کمال صلح و دوستی باشد و روابط روز  به روز گسترش یابد. همچنین جمشید معدندار مینیاتوریست جوان ایرانی در این مراسم طی سخنانی به سابقه هنر مینیاتور، ویژگی‌های آن و فعالیت‌های خود اشاره کرد. این نمایشگاه به مدت سه روز از تاریخ 16 آذرماه 1388 در محل village market نایروبی برگزار شد.

منبع خبر: http://nairobi.icro.ir/index.aspx?siteid=136&pageid=11626&newsview=543161


نوشته شده در  شنبه 88/10/5ساعت  6:35 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

شهرستان ساوجبلاغ استاد مرتضی ممیز  نشان استاد مرتضی ممیز

 آخرین قرار استاد ممیز در شهرستان ساوجبلاغ

بی شک گرافیک ایران ورود خود را به دنیای گرافیک مدرن مدیون فعالیت های برخی از نامداران این هنر است؛ کسانی که با ورود خود به دنیای هنرهای تجسمی ایران به ویژه گرافیک، علاوه بر اینکه خود را به دنیای هنر معرفی کردند، مدرنیته و هنر مدرن گرافیک را هم به ایران آورده، پایه گذاری کرده و به بلوغ رساندند. در این میان برخی بیش از سایرین چهره شدند و بحق نام آنها بیشتر درخشید... استاد مرتضی ممیز در سال 1344 از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و سه سال بعد گواهینامه طراحی غرفه و ویترین و معماری خود را از مدرسه عالی هنرهای تزیینی پاریس دریافت کرد. دوره اخذ لیسانس ممیز 11 سال به طول انجامید و ممیز در این دوره به کارهای مختلفی چون کار در آتلیه گرافیکی و ... مشغول بود.ادامه مطلب...

نوشته شده در  جمعه 88/8/15ساعت  7:27 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

تعزیه بهانه ای برای گریستن

این چه رویه نامبارکی است که در عرصه فرهنگ و دانش ، فقط زنده یادها احترام می بینند و تجلیل می شوند! رسمی طاقت زدا تعزیه در ساوجبلاغکه ره آوردی جز غربت اندیشه و دانش در پی ندارد. ای کاش دست کم، حرمت و احترام زنده یادها نیز قاعده ای بی استثناء بود. زنده یاد دکتر عنایت الله شهیدی (استاد فلسفه اسلامی و پژوهشگر برجسته تعزیه) را می توان از مصادیق همین غربت فرهنگی به شمار آورد. او از جمله پژوهشگران پرکاری بود که بسیار متواضع و فروتن بود. به گفته یکی از دوستان شفیق،  او علاوه بر درجه دکتری در رشته فلسفه، دارای درجه فوق دکتری در رشته تواضع و خاکساری بود. استاد شهیدی در 18 مرداد 1382خورشیدی بر اثر ابتلاء  به بیماری سرطان مغز در گوشه بیمارستانی واقع در شهر دود آلود تهران – در اوج تنهایی و رنج- زیست این دنیایی را رها کرده و به عالم دیگر شتافت. فقط در دو نشریه کثیرالانتشار آن هم در صفحه ترحیم، آگهی درگذشت او درج شد! اما دریغ از یک تجلیل متناسب از خدمات و تلاش های ماندگارش در عرصه فرهنگ و هنر ایران زمین. نگارنده این سطور در حدود یک سال با استاد شهیدی مراوده تلفنی و مکتوب داشت. پس از چاپ نخستین پژوهش روشمند و علمی استاد درباره تعزیه، تنی چند از اعضای جوان انجمن پژوهشی حکمت (نخستین تشکل مردم نهاد در شهرستان ساوجبلاغ) طرح مکتوب برگزاری همایش نکوداشتی را با هدف پاسداشت تلاش های فرهنگی استاد تدوین کردند. همایشی کم خرج و ساده که در سادگی و صفا شباهت فراوانی با شخصیت دکتر شهیدی داشت. برای انتخاب عنوان همایش، آقای اسماعیل آل احمد یکی از دوستان عضو انجمن تفالی به دیوان جناب حافظ زد:

                                                   جز فلاطون خم نشین شراب            سر حکمت به ما که گوید باز

عنوان «سر حکمت» هم چه تناسب موزونی با خلوص، نجابت و دانش استاد داشت. در نخستین مرحله از فعالیت اجرایی همایش، طرح مکتوب نکوداشت به وسیله پست راهی پایتخت شد. در 18آبان1381پاسخی محبت آمیز رسید که همچنان مملو از فروتنی دل انگیز استاد بود:« تحسین و آفرین از این همه شور و عشق و علاقه ای که به دانش و فرهنگ و حق شناسی از دانشوران و پژوهشگران جامعه خود ابراز می فرمایید». با عبارت « العذر عند کرام الناس مقبول» نامه به پایان رسیده بود. دگر بار مغلوب افتادگی و صفای باطن استاد شدیم. هم اکنون از آن مکاتبه، پنج سال می گذرد و او در میان ما نیست و ناچار به جای آن همایش نکوداشت بر گزار نشده، باید مرثیه ای برای او بسراییم . چه خوب است که محفل تعزیه ای بر پا کنیم ، چون استاد شهیدی تنها فیلسوفی بود که اگر تعزیه نبود، اصلا" نمی توانست گریه کند... در این نوشتار کوتاه به جهت تجلیل از فعالیت های محققانه استاد، گوشه ای از زوایای شخصیت علمی اش ، همراه با خاطراتی از زبان خودش را به نظاره می نشینیم. روانش شاد.

1- در سال 1304خورشیدی در روستای برغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ در میان جذبه های پرشکوه شعر و شور و عشق شبیه خوانان صادق آن روستا و در خاندان علمی آ ل شهید ثالث (از فقیهان نام آشنای قرن سیزدهم هجری قمری) زاده شد: « برای ما که بچه بودیم، تعزیه همه چیزمان بود. یادم می آید یکی از سالها، دهه اول محرم با عید نوروز مصادف شد.  عید نوروز با آن همه شادی و مراسم خاص، اهمیت زیادی برای ما داشت و حتی روزها را می شمردیم تا کی عید نوروز برسد. اما  ما در آن سال و در ایام محرم با وجود تعزیه، شیرینی خوردن و عیدی گرفتن را به دست فراموشی سپرده و به دیدن تعزیه ها می رفتیم . حتی در یک مراسم روضه خوانی من ناهار را رها کردم و رفتم به دیدن تعزیه».

2- پس از دریافت کارشناسی و کارشناسی ارشد حقوق قضایی و علوم اجتماعی موفق به اخذ درجه دکتری در رشته  فلسفه و کلام اسلامی شد. مدتی استاد فلسفه دانشگاه تهران بود. اما از دهه چهل وارد پژوهش های تعزیه و نمایش های مذهبی شد: « قبل از انقلاب در شیراز همایشی  درباره تعزیه برگزار شد که عده زیادی از فرهنگ شناسان ایرانی و غیر ایرانی در آن حاضر شدند و به ارائه مقاله و سخنرانی پرداختند . بنده نیز گر چه اهل نمایش نبودم اما اطلاعات و مشاهدات گسترده درباره تعزیه داشتم. در همان همایش علاوه بر آقای چلکوفسکی (از تعزیه شناسان بر جسته غرب) دوستانی چون دکتر جلال ستاری و دیگران پیشنهاد کردند که این مواردی که در سینه و خاطرتان ثبت شده، اگر از بین برود  حیف است. در حالی که نوشته ها و مطالب درباره  فلان مسئله  فلسفی بسیار است  و هر زمان  می توان  به  سراغ  آنها رفت».

3 - طرح تفصیلی و جامع پژوهش تعزیه خوانی در ایران با در نظر گرفتن همه موضوع ها و مباحث مربوط به تعزیه و تعزیه خوانی و ارزش و اعتبار اجتماعی و فرهنگی و پایگاه های هنری این نمایش آیینی در تاریخ هنرهای نمایش سنتی ایران ، مطالبی بودند که در کتاب« پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی » پس از 12 سال تلاش جدی و عالمانه به وسیله استاد شهیدی تألیف شد و در سال 1379 به عنوان پژوهش برگزیده فرهنگی سال انتخاب شد. این کتاب ارزشمند در سال 1380 با همکاری کمیسیون ملی یونسکو در ایران در820 صفحه به چاپ رسید. علاوه بر این کتاب مقالاتی از استاد در نشریه های مختلف به ویژه فصلنامه « پژوهش تئاتر» و فصلنامه « هنر» به چاپ رسیده است. چند مقاله او نیز به وسیله پیتر چلکوفسکی (ایران شناس برجسته و استاد فلسفه شرق در دانشگاه های آمریکا) به انگلیسی برگردانده شد که سپس به فارسی ترجمه گردید.گویا قرار است آخرین کار پژوهشی مرحوم شهیدی یعنی « مقایسه تمام نسخه های عروسی قاسم» در آینده ای نزدیک به دست چاپ سپرده شود و این یعنی تولد نوشته پس از مرگ مؤلف .

منابع---------------------------------------------------------------------

عنایت الله شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی با همکاری کمیسیون ملی یونسکو در ایران، 1380/ «12سال تلاش جدی و عالمانه» ، کتاب هفته، ش 48 ، 25 اسفند1380/ « معرفی پژوهش ها و پژوهشگران فرهنگی برگزیده سال (دوره پنجم)1379» ، روزنامه اطلاعات، ش 22114، 3بهمن 1379/ « تعزیه، عشق ، رنج وکار»، روزنامه همشهری ( ویژه نامه روز هفتم) ، ش982 ، 10خرداد 1375 / پاسخ  مرحوم دکتر شهیدی به نامه حسین عسکری (دبیر انجمن حکمت ساوجبلاغ) ، 18آبان 1381.

 


نوشته شده در  چهارشنبه 86/12/29ساعت  12:4 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10      

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]