سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

چقدر بزرگ و ثروتمندی آقا رسول نوری 

خبرگزاری ایرنا: رفتگر 48 ساله شهرداری کوهسار از توابع شهرستان ساوجبلاغ استان البرز،کیف حاوی مبالغ ریالی، چک و دلار را به ارزش 10 میلیارد ریال به صاحبش بازگرداند. رسول نوری که از 10سال پیش به ‌عنوان رفتگر در شهرداری کوهسار شهرستان ساوجبلاغ کار می‌کند، این دومین بار است که کیف پول های با ارزش بالا را پس از یافتن به صاحبانشان باز می گرداند. وی چند سال پیش نیز یک کیف حاوی یکهزار دلار را پیدا کرد و بلافاصله آن را به صاحبش بازگرداند. این رفتگر زحمتکش و پاکدست روز چهارشنبه 18 فروردین 1395 در گفت وگو با خبرنگاران اظهار داشت: حدود یک ماه پیش حین نظافت خیابان چشمم به یک کیف حاوی وجه مبالغ هنگفت ریالی، ارزی و چک افتاد که پس از بررسی آن متوجه شدم ارزش محتوای این کیف دهمیلیارد ریال است.

وی درپاسخ خبرنگاری که از او سئوال کرد با دیدن این همه پول وسوسه نشدی، گفت:اگر قرار بود وسوسه بشوم، چند سال پیش که هزار دلار پیدا کردم و خیلی راحت می‌توانستم آنها را نقد کنم اما وسوسه نشدم.  نوری افزود: احساسی که موقع پیدا کردن کیف پر از چک و دلار داشتم همان احساسی بود که موقع پیدا کردن هزار دلار داشتم و با خودم گفتم که این ها مال من نیست و هر طوری شده باید صاحب این پول‌ها را پیدا کنم. این رفتگر شهرداری که مستاجر و ماهانه حدود ده میلیون ریال حقوق دریافت می کند، گفت:پس از یک ماه تلاش صاحب این کیف پول را در تهران پیدا کردیم . وی افزود: از قدیم گفته‌اند مال مردم مال مردم است، من هم به این جمله اعتقاد دارم و می‌دانم پولی که متعلق به فرد دیگری است حرام است، برای همین بود که فکر برداشتن پول‌ها به ذهنم خطور نکرد. همچننی شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر کوهسار از امانتداری رسول نوری قدر دانی کردند. رضا مساعد شهردار کوهسار گفت: برای اینکه این رسم شایسته مانده گار شود با اهداء مبلغ 10 میلیون ریال و لوح تقدیر از نوری قدردانی شد. شهر کوهسار در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ قرار دارد.


نوشته شده در  پنج شنبه 95/1/19ساعت  10:16 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

   

 قتل نوزاد هفت ماهه با چوب دستی پدر معتاد در ساوجبلاغ!بدون شرح..

قتل نوزاد هفت ماهه با چوب دستی  شوم اعتیاد در ساوجبلاغ!

روز پنج شنبه 17 آذر 1390 در صفحه حوادث روزنامه جوان چشمم به خبری گره خورد با عنوان «قتل نوزاد هفت ماهه با چوب دستی». از شما چه پنهان، خبر یاد شده بسیار متاثرم کرد و اشکم را درآورد. شما هم متن آن خبر را بخوانید:

«مرد معتادی که کودک هفت ماهه خود را با ضربات مرگبار چوب دستی به قتل رسانده است. راز جنایت را برملا کرد. به گزارش خبرنگار روزنامه جوان، کارکنان یکی از بیمارستان های شهرستان ساوجبلاغ ماموران پلیس را در جریان مرگ مشکوک کودک هفت ماهه ای قرار دادند. زمانی که کارآگاهان پلیس آگاهی در بیمارستان حاضر شدند، متوجه شدند محسن کوچولو بر اثر اصابت جسم سختی به سرش به کام مرگ رفته است. پدر بزرگ کودک هفت ماهه که در بیمارستان حاضر بود در نخستین بازجویی ها به تیم جنایی گفت: پسرم اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارد و مدت ها است که با همسرش نیز بر سر همین موضوع اختلاف شدیدی پیدا کرده است. او پسر خود را به عنوان عامل جنایت به تیم جنایی معرفی کرد. کارآگاهان بلافاصله دستگیری متهم را در دستور کار خود قرار داده و او را در مخفی گاهش دستگیر کردند. متهم در جریان تحقیقات گفت: مدتی است که همسرم به دلیل اعتیاد شدیدی که من به مواد مخدر دارم قهر کرده و به تنهایی به خانه پدرش رفته و من را با نوزاد هفت ماهه ام تنها گذاشته است. از آنجا که من قادر به مراقبت از محسن کوچولو نبودم او را به خانه پدرم بردم تا خانواده ام از او نگهداری کنند. او روز حادثه بی تابی می کرد برای همین بغلش کردم تا شاید آرام شود. بعد از آن برای لحظاتی به کوچه رفتم اما آنجا کنترل خودم را از دست دادم و بچه از بغلم افتاد و دچار مرگ مغزی شد. از آنجا که پزشکی قانونی علت مرگ نوزاد را اصابت جسم سخت به سر اعلام کرده بود. متهم بار دیگر مورد بازجویی فنی قرار گرفت و به ارتکاب قتل اعتراف کرد. مرد معتاد گفت: روز حادثه بچه بیقراری می کرد. من از گریه های او خسته شدم و برای اینکه او را آرام کنم با چوب دستی بر سرش کوبیدم که منجر به مرگش شد.»

پس از خواندن خبر بالا، جست و جویی در اینترنت کردم. تقریبا" این روزها، واژه «ساوجبلاغ» مخاطبان اینترنت را به «خبر هولناک قتل محسن کوچولو» پیوند می زند. همیشه آرزو می کردم که مبادا حوادث تلخ و تکان دهنده بر نام فرهنگی و تاریخی «ساوجبلاغ» سایه بیفکند. اما چه چاره که تراژیدی قتل نوزاد هفت ماهه ساوجبلاغی با قدرت تمام، شیشه این آرزویم را بر زمین کوبید. گویا او با زبان بی زبانی به ما فعالان فرهنگی و اجتماعی می گوید که چرا درباره مقوله خانمانسوز اعتیاد و پیامدهای شوم آن در شهرستان ساوجبلاغ، به طور جدی نمی اندیشیم و عمل نمی کنیم. اگر مسئولان محترم هم از کشمکش های بیهوده و بی اثر جناحی دست بردارند و برای این امر مهم، وقتی بگذارند؛ شاید بتوان تا حدودی از وقوع فجایع مشابه در آینده جلوگیری کرد... حس می کنم دیگر قلمم بیش از این حوصله ندارد... سکوت...


نوشته شده در  جمعه 90/9/18ساعت  1:23 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

شما چه فکر می کنید؟

vضرورت تاسیس مرکز ساوجبلاغ پژوهیv

چرا شهرستان کهن ساوجبلاغ در استان تهران و کشور ناشناخته است؟ چرا اهالی ساوجبلاغ به ویژه نسل جوان آن از فرهنگ و تاریخ کهن این شهرستان بی اطلاع هستند؟ چرا توسعه فرهنگی و اجتماعی ساوجبلاغ دچار رکود و سستی است؟ چرا پژوهش های صورت گرفته درباره این شهرستان تاریخی به طور عموم تکراری، ناکارآمد، غیر روشمند و ناقص است؟ در قدم اول پیشنهاد نویسنده این وب نوشت، تاسیس تشکّلی است به نام «ساوجبلاغ پژوهی». راستی شما چه فکر می کنید؟


نوشته شده در  چهارشنبه 87/7/3ساعت  7:56 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

نظرسنجی (2)

آسیب شناسی مطبوعات محلی ساوجبلاغ و نظرآباد

 همان گونه که می دانید مطبوعات زنده و پویا از مهم ترین شاخصه های توسعه فرهنگی جوامع توسعه یافته به شمار می روند. هم اکنون دو نشریه محلی در شهآزادی..........رستان های ساوجبلاغ و نظرآباد منتشر می شوند:1- «هیوای هیو» نخستین فصلنامه روستایی ایران به مدیر مسوولی علی معدندار که اخیرا" گستره انتشار آن از دهستان هیو به شهرستان ساوجبلاغ تغییر یافته است. 2- «پیام سپیدار» نخستین هفته نامه محلی شهرستان نظرآباد به مدیر مسوولی مجید پیشگاهی که اخیرا" به سردبیری مهدی جعفری در دو شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد منتشر می شود. لطفا" درباره محتوا، شکل، محاسن، معایب و راهبردهای توانمندسازی این دو نشریه ابراز نظر فرمایید.

---------------------------------------------------------------------

مرگ نخستین نشریه محلی ساوجبلاغ بر اثر ماده 16

ساوجبلاغ به عنوان وسیع ترین شهرستان استان تهران از 25مهر 1372 با حمایت فرماندار وقت و پیگیری های مجدانه مهندس محسن دهقان آزاد صاحب نشریه «تصویر » شد. این نشریه با پروانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با روش اطلاع رسانی و تحلیلی در زمینه های اجتماعی ، فرهنگی، اقتصادی و ورزشی به صورت ماهانه در قالب 80 شماره غالبا" 16 صفحه ای انتشار یافت و در این مدت نقش مهم و ماندگاری در معرفی ویژگی های شهرستان در سطح استان و کشور و تقویت هویت و وحدت اقوام ساکن در آن داشت. اگرچه متأسفانه در سال های اخیر قسمت عمده ای از این حسن شهرت فرهنگی و تاریخی ساوجبلاغ را دوربین بی تدبیر و سر در گم نمایندگی واحد مرکزی خبر و برخی ویژه نامه های فصلی- تجاری نشریات سراسری با بزرگنمایی و پرداخت غیر اصولی به چند حادثه و جرم ، خدشه دار کرده اند اما تلاش های ستودنی تصویر ساوجبلاغ ( صرف نظر از کاستی های طبیعی و غیر طبیعی موجود در آن) تقویت هویت نسل جوان شهرستان و باز تعریف علمی آن را در پی داشت. هویتی پویا که بر مجموعه ای از تاریخ ، فرهنگ، مدنیت و مشاهیر نام آور تکیه کرده است.                                                                   

 نخستین نشریه ساوجبلاغ به جهت مشکلاتی همانند اشتغال اداری مدیر مسوول و مشکلات مالی و ... در سال 1382 از انتشار باز ایستاد و به رغم تلاش هایی که راه اندازی دوره جدید فعالیت انجام شد، این جریده جان تازه ای به خود نگرفت و در نهایت هیأت نظارت بر مطبوعات به استناد ماده 16 قانون مطبوعات ( عدم انتشار منظم نشریه بدون غذر موجه) در 7 اسفند 1385 پروانه نخستین نشریه محلی شهرستان را باطل کرد. این مرگ دردناک در فضای فرهنگی شهرستان هیچ بازتابی نیافت. هیچ مدیر و مسوولی اظهار تأسف نکرد و مرثیه و پیام تسلیتی برای این میت کاغذی نثار نکرد. همگی با کمال خونسردی از کنار موضوع گذشتند. غافل از این که این نشریه ، تصویر گویای ساوجبلاغ در دوران رکود و فترت بود و عده ای از جوانان علاقه مند با بذل اوقات جوانی خود و بدون چشمداشت مادی با تولید تعداد پر شماری مقاله و خبر در راستای خروج واژه  ساوجبلاغ از غربت خبری، تلاش شبانه روزی کردند ( تعداد کثیر عناوین مقالات فرهنگی تصویر که در «کتابشناسی ساوجبلاغ» آمده مؤید این مدعا است).

 یادش بخیر ، در آن دوران در فضای غبار آلود فعالیت های فرهنگی و در فشار خطوط قرمز خودساخته و تنگ نظرانه موجود در مدیریت فرهنگی و سیاسی شهرستان، روزنامه نگاری چه سخت و شکننده بود. انتقاد از مسوول جزء یک اداره معمولی نیز ممنوع بود و حتی وقایع عجیبی نیز رخ داد که در تاریخ مطبوعات ایران بی نظیر است همانند توقیف شش ماهه نشریه به دست یکی از مدیران ارشد شهرستان. اما همت بلند جوانان عضو هیأت تحریریه همه این تهدید ها را به فرصت های نابی برای توسعه فرهنگی شهرستان تبدیل   کرد . سخن آخر این که اگر این جریده با پیگیری و تلاش مسوولان بار دیگر احیاء شد، بسیار مبارک و منتغم است اما اگر اینگونه نشد لااقل قدری به فکر هفته نامه «پیام سپیدار» و فصلنامه «هیوای هیو» باشید تا مبادا چتر ماده 16 بر سر پر بلای آنان نیز گشوده شود.


نوشته شده در  دوشنبه 87/3/20ساعت  1:5 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

نظرسنجی :نظرآباد یا بهاران؟!استاد دکتر یوسف مجیدزاده

استاد دکتر یوسف مجیدزاده ( ازچهره های ماندگار باستان شناسی ایران) در طول شش فصل حفاری در محوطه باستانی ازبکی نظرآباد (1377-1384) بارها ازعدم تناسب نام شهرستان نظرآباد (واقع در غرب استان تهران) ابراز نارضایتی کرده و بر این نظر بودند که این نام بیان کننده ویژگی های جغرافیایی ، طبیعی و تاریخی این شهرستان نیست.به همین جهت نام "بهاران"را زیبنده این شهرستان می دانستند. راستی شما چه فکر می کنید.لطفا ابراز نظر فرمایید.


نوشته شده در  جمعه 86/8/25ساعت  2:2 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیت الله سید رضا حسینی زابلی و تجددگریزی در شهر کرج
تطهیر ترور فاتح یزدی و چریک های فدایی خلق در خبرگزاری تسنیم
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]