دیروز خبرنگاران «کانال تلگرامی گروه فیلم همشهری» گزارش تصویری کوتاه زیر را با وجود مخالفت شدید اهالی روستای ایستای طالقان - که در فیلم هم آشکار است - تهیه و منتشر کرده اند. به نظر می رسد انصاف، اخلاق و حرمت حریم خصوصی، درباره این طایفه تجددگریز سنتی رعایت نشده است. تهیه کنندگان این فیلم کوتاه عبارتند از: مهلا داریان، ساتیار امامی و مهدی کشوریان. این خبرنگاران جوان و جویای نام باید از جملات صریح اهالی روستای ایستا درمی یافتند که آنان تمایلی برای رسانه ای شدن ندارند. البته باید همه بدانیم که اخلاق، مقدم بر پژوهش و خبرنگاری است و به بهانه پروپاگاندای خبری و شهرت نمی توان آرامش دیگران را نادیده گرفت.
حسین عسکری - 6 شهریور 1398
___________________________________
اخلاق رسانهایتان کجاست؟
امیر هاشمی مقدم
(انسانشناس روزنامهنگار)
دو روز پیش (5 شهریور 1398)، چند خبرنگار و تصویربردار گروه رسانهای «همشهری»، برای تهیه یک گزارش داغ و مشتریپسند، به سراغ اهالی روستا/ محله «ایستا» در نزدیکی طالقان رفتند؛ آن هم با آگاهی از این نکته که ساکنان این روستا، هیچ علاقهای به حضور و سرک کشیدن غریبهها در زندگیشان ندارند. با این همه، دوربین به دست به سوی آنان راه افتادند و حتی با آنکه یکی از اهالی میگوید: «آنجا نوشتهایم که فیلم نگیرید... مردمآزاری دیگر چگونه است؟»، اما تصویربردار، به دروغ میگوید: «مال آدم عادی است نه خبرنگار»! و باز هم به فیلم گرفتن ادامه میدهند. حتی یک جا هم دوربین را جوری در دستشان پنهان میکنند تا اهالی را فریب دهند؛ در حالیکه زاویه فیلم نشان میدهد که دارند مخفیانه تصویربرداری میکنند. اسفبار آنکه فریبکاری این اهالی رسانه تا آنجا پیش میرود که یکی از فیلمبرداران [گویا در پاسخ به درخواست اهالی برای فیلم نگرفتن]میگوید: «چشم. چشم. دیگر [اینجا]حریم خودتان است و باید هرچه شما میگویید ما بپذیریم» و در ادامه و گویا در توجیه فیلمبرداریشان میگوید: «نا آگاهانه بود». اهالی هم در لابلای صحبتهایشان، بارها گلایه میکنند از اینکه دیگران با دوربین به سراغشان میآیند و زندگیشان را مختل میکنند. یکیشان میگوید: «پدرمان را در آوردهاند مثل شماها. بابا بروید دیگر. از زندگی افتادهایم [به خاطر این تجسسهای دیگران]». اما حتی این دست از سخنان که نشانه درماندگی اهالی است هم، مانع از تهیه گزارش و فیلم گرفتن از ایشان توسط خبرنگاران و تصویربرداران همشهری نمیشود.
اهالی روستای ایستا، گروهی از پیروان میرزا مجتهد تبریزی هستند که در سالهای پایانی دوره قاجار، گفته بود کاربرد فناوری حرام است و باید از آن پرهیز کرد. اما با همهگیر شدن فناوری، پیروان او که در تبریز کم کم داشتند در محاصره فناوری قرار میگرفتند، راه هجرت در پیش میگیرند. زمینی بزرگ در نزدیکی طالقان خریداری کرده، دور آن را با درختان تبریزی حصار گرفته و خانههایی درون آن میسازند. فعالیتشان هم کشاورزی و دامداری در زمینهای نزدیک خانهشان است و درآمدشان به جز از کشاورزی، از اجاره بهای زمینهایی است که برخیشان در تبریز داشتهاند و به اجاره دادهاند. از برق و لولهکشی آب و گاز و تلفن، خبری نیست در این روستا. شناسنامه هم ندارند. برای همین هم دیگران نام روستا را «ایستا» گذاشتند؛ یعنی جایی که زمان ایستاده است؛ و البته حکومتها و دولتها، چه پیش و چه پس از انقلاب، با اینان کنار آمده و به درستی، آنها که سرشان به کار خودشان است را به حال خود گذاشتهاند. اما دریغ از رسانههایی که برای جذب مخاطب بیشتر، همه مرزهای اخلاقی را زیر پا میگذارند و برخی مردمانی که گمان میکنند حس کنجکاویشان درباره زندگی خصوصی دیگران را به هر شیوهای باید ارضا کنند؛ و همین است که آسایش و آرامش اهالی این روستا را بر هم زدهاند. همشهری، تنها یکی از این رسانههاست. پیش از همشهری هم رسانهها و افراد بسیار دیگری تلاش کردند با در نوردیدن مرزهای اخلاق، آسایش اینان را بر هم بزنند. شوربختانه رسانه و خبرنگاری/روزنامهنگاری، چاقویی دو لبه است که یک لبه آن دفاع از حقوق مردم، آگاهیرسانی، برملا کردن فساد، دفاع از آزادی و...، و دیگر لبه آن، تهیه گزارشهای زرد و غیرحرفهای برای جذب مخاطب بیشتر، تمجید از اشخاص حقیقی و حقوقی که اهالی رسانه را تطمیع کردهاند، و یا تهیه گزارش علیه افراد یا شرکتهایی است که حاضر به پرداخت پول برای تبلیغات در یک رسانه نشدهاند.
اینجاست که مرز روزنامهنگاری با دانش انسانشناسی (که تولیداتش گاه به نوشتههای ژورنالیستی تشبیه شده) آشکار میشود. در انسانشناسی، بحث اخلاق پژوهشی و دفاع از فرهنگ و مردم موضوع پژوهش و احترام به تکثرگرایی فرهنگی (تا آنجا که فرهنگ مورد بررسی، به دیگران آسیب نرساند) بسیار برجسته است. حتی در انسانشناسی معاصر، با «موضوع بودن» افراد در یک پژوهش نیز مخالفت شده و انسانشناس تلاش میکند رابطهاش با آنان نه یکسویه، بلکه دوسویه باشد و در واقع به جای بررسی کردن ایشان، از آنها درباره موضوع پژوهشش بیاموزد. اما جای چنین بحثهایی به نظر میآید در اخلاق رسانهای ما چندان برجسته نباشد؛ و اینجاست که انسانشناس روزنامهنگار (Journalist Anthropologist) پا به میدان میگذارد تا روشهای پژوهش، دیدگاهها و اخلاق حرفهای انسانشناسی را در تولید محتویات رسانهای به کار بگیرد؛ گرایشی که در ایران ناشناخته است؛ بنابراین شاید وظیفه انسانشناسان و دیگر اصحاب علوم اجتماعی در ایران، فعلاً انتقاد از و مبارزه با رسانههای بیاخلاق باشد که در راستای اهداف غیر حرفهایشان، حریم فرهنگها و انسانهای بیآزار را آماج اهداف غیر حرفهایشان میکنند.
متن یادداشت فوق در وب سایت فرارو
پذیرش مدرنیته از جهت اضطرار
در اسفند 1394 آیت الله سید محمّدمهدی میرباقری با کسب 348431 رای در پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده مردم استان البرز انتخاب شد. در البرز 800 هزار و 275 رای به صندوق ها ریخته شده بود. غالب ایرانیان به ویژه البرزنشینان، آیت الله میرباقری را با برنامه های مذهبی تلویزیون و سخنرانی در هیئت های مذهبی می شناسند و کمتر کسی می داند که وی هدایت جریانی به نام «فرهنگستان علوم اسلامی قم» را عهده دار است و به تبع آن از آرایجالب و متفاوتی در حوزه فکری و فرهنگی برخوردار است. در این نوشتار، نگاهی می اندازیم به وجه کمتر دیده شده منتخب نخست مجلس خبرگان از استان البرز در نسبت با جریان تجددگریز «اهل توقف طالقان».
1. اهل توقف طالقان، ساکنان روستایی کوچک مشهور به «منتظران» یا «ایستا» در شهرستان طالقان واقع در استان البرز هستند. آنان بر تقلید از آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (از عالمان دوره مشروطیت) باقی مانده اند و با الهام از آرای فقهی او، روستایی سنّتی و ایستا در طالقان سامان داده اند. آنان شیعه اثنی عشری هستند که بر زندگی دویست سال پیش ایرانیان توقف کرده اند. همچنین شناسنامه ندارند و از امکانات رفاهی جدید مانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، رادیو و تلویزیون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و یارانه استفاده نمی کنند. آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (درگذشت 1311ش) از آن دسته فقیهانی است که در هر دو حیطه نظر و عمل بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاوردهایش فراوان تأکید می کرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می داد و از مخالفان سرسخت مشروطیت بود.
2.آیت الله سیّد محمّدمهدی میرباقری رییس فرهنگستان علوم اسلامی قم در 31 خرداد 1394 در «همایش اقتصاد سیاسی، انفعال یا اقتدار» ضمن تشریح نظام سرمایه داری و رویه آن، به کارکرد و عدم همخوانی اقتصاد مقاومتی با این نظام پرداخت و گفت: «انقلاب ما به هیج وجه با توسعه سرمایه داری سازگار نیست و این ایدئولوژی انتخابی ما است، امکان ندارد براساس این ایدئولوژی به این اقتصاد روی آوریم.» وی با نقل قولی از آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (مرجع اهل توقّف طالقان) تصریح کرد: «اسلامی کردن مشروطه مانند این است که یک فرزند حرام زاده و ناپاک را با عمامه سبز سیّد کرده و وارد نسل پیامبر (ص) شود، اسلامی کردن نظام سرمایهداری دموکراتیک نیز مانند اسلامی کردن فرزند ناپاک است و نمیتوان با رنگ و لعاب اسلامی آن را اسلام گونه کرد مانند کشور ژاپن که به هیچ وجه اسلامی نخواهد شد، این نوعی تضاد است که برخیها بیان می کنند و اشکال اصلی همین جا است» (خبرگزاری رسا، 4/1/ 1394).
3. یکی از مهم ترین فصول ویراست دوّم کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقّف در طالقان» - که در دست انجام است - مقایسه جریان تجددگریز سنّتی به ویژه اهل توقّف طالقان با جریان های همسان در ایران معاصر است. فرهنگستان علوم اسلامی قم از جمله جریان های فکری - سیاسی حوزه علمیه قم است که در سال 1358 خورشیدی به کوشش مرحوم سیّد منیرالدین حسینی هاشمی (درگذشت 1379ش) تأسیس شد. مسئولیت فرهنگستان، پس از درگذشت بنیانگذار آن، به سیّد محمدمهدی میرباقری (متولد 1340ش) سپرده شد که تاکنون ادامه دارد. این جریان فکری علاوه بر نفی کلیّت مدرنیته می کوشد بدیلی برای آن طراحی نماید. مدرنیته از نظر فرهنگستان همانند آفرینش شجره ممنوعه، وجود ابلیس و سایر پدیده های شر، نوعی امتحان الهی است که بر مدار ولایت خداوند نمی چرخد و بزرگ ترین ارتداد عصر غیبت کبری به حساب می آید. مدرنیته چون بر بنیان های حسّی و غیر الهی سامان یافته، همواره به اقامه کفر و الحاد می پردازد و جریان ابلیس در تاریخ را سرپرستی می نماید. از آنجا که اقامه دین ذیل مدرنیته امکان ندارد، می بایست از مدار آن خارج شد و با انحلالش در الگویی دیگر به اقامه دین پرداخت.
4. جریان فرهنگستان، نظریه های توسعه در نظام جمهوری اسلامی ایران را به چهار دسته تقسیم می کند و خود را ذیل عنوان «تمدن گرایان» معرفی می کند. نخستین دسته «تجددگرایان» هستند که گستره دین را حداقلی و محدود به امور عبادی و معنوی می دانند و دخالت دین در عرصه های اجتماعی و سیاسی را غیر منطقی و ناصواب تلقّی می کنند. آنها تمدّن و تکنولوژی غربی را به عنوان دستاورد عقلانیت به طور کامل می پذیرند. گروه دوّم «تعامل گرایان» هستند که تمدن غرب را مجموعه ای منسجم نمی دانند و تجزیه آن به عناصر خوب و بد را امکان پذیر می دانند. هم اکنون این نگاه در اکثریت قرار دارد. سوّمین گروه «تمدن گرایان» یا همان جریان فرهنگستان علوم اسلامی قم هستند که در پی طراحی و تبیین ابزارهای لازم برای تحقّق تمدّن اسلامی می باشند. این نگرش علی رغم تأکید بر پیگیری دیدگاه فوق، استفاده ضروری از نرم افزارها و سخت افزارهای موجود در تمدّن غرب به عنوان ابزارهای عاریتی - که برای عبور از شرایط فعلی گریزی از آن نیست - را جایز و گاه لازم می شمارند. آنها بر این نظر نیستند که باید صنعت، تعطیل شود و بشر به ماقبل تجدّد برگردد. بلکه سخن بر سر شیب تغییرات آینده به سمت گسترش خداپرستی است و نه بازگشت به گذشته.
5. فرهنگستانی ها می گویند: جامعه اسلامی تا هنگامی که به تکنولوژی و تمدن اسلامی دست نیافته، لازم است به تفکیک فراورده های غرب روی آورد و اضطراراً از آنها بهره گیرد که قابلیّت انطباق بیشتری داشته باشد و کمتر زیان به بار آورد. اگر جامعه اسلامی بتواند یک دستگاه و یک هاضمه جدید ایجاد کند و بتواند تک تک اجزای وارداتی نظام تکنولوژی غرب را در خود هضم کند، خواهد توانست آثار منفی چنین وارداتی را به حداقل برساند. اگر قدرت تجزبه سیستم وجود داشته باشد، می توان در ضمن یک برنامه ریزی درازمدت، مراحلی را بر گذار از وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب ترسیم کرد. فرهنگستانی ها، نگرش چهارم را «توقیف گرایان» می نامند.
6. تقریباً همه ویژگی های مورد اشاره آنان را می توان به جریان تجددگریز سنّتی و اهل توقّف طالقان حمل کرد. از نگاه فرهنگستان علوم اسلامی قم، توقیف گرایان، کسانی هستند که دخالت بشر در امر تمدّن سازی را علت اصلی پیدایش مشکلات و نابسامانی های بشر پنداشته و معتقدند عقلانیت بشر، جز با دستور یا اقدام مستقیم انبیا و اولیای الهی و هدایت مستقیم و مخصوص آنان، راه به جایی نمی برد و در زمانی که دسترسی به معصومین (ع) ممکن نیست، به کارگیری عقلانیت بشر برای رفع مشکلات، به گشودن بن بست ها منتهی نخواهد شد. از این رو بشر نیز نه راهی برای وصول به تمدّن دینی دارد و نه از این جهت وظیفه ای بر عهده دارد! براساس نظریه این گروه، بشر در زمان غیبت و عدم دسترسی مستقیم به معصوم (ع) نه وظیفه ای برای اجرای دین و لوازم کار برعهده دارد و نه با استفاده از عقل خود می تواند چنین بستری را فراهم سازد و به این ترتیب، زمینه سازی و تولید نرم افزارها و سخت افزارهای تحقّق حکومت اسلامی با تلاش عقلی مرتفع و عملاً پیگیری تحقّق حکومت اسلامی در زمان غیبت منتفی می گردد.
7. درباره تفاوت نگاه «توقیف گرایان» و «فرهنگستانی ها» به تجدّد و تمدّن، می توان می گفت که توقیف گرایانی همانند مهدی نصیری - نویسنده کتاب اسلام و تجدّد - و اهالی روستای ایستای طالقان به نفی کلیّت مدرنیته می پردازند و برخلاف فرهنگستانی ها، فهمی ایستا از دین و مدرنیته دارند. آنان بدون اینکه دست به کاری در قبال مدرنیته بزنند، همان کلیّت نفی شده را از باب «اکل میته» و «اضطرار» می پذیرند و جهت اقامه دین به انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) می نشینند. این در حالی است که فرهنگستانی ها، اقامه دین را پیش از ظهور می جویند و با پی گیری نظامی غیر سکولار، درصدد تغییر دادن جهت تمدن جدید هستند.
منابع: کتابچه معرفی فرهنگستان علوم اسلامی قم، ص 30؛ عبدالوهاب فراتی، روحانیت و تجدّد با تأکید بر جریان های فکری - سیاسی حوزه علمیه قم، ص 332؛ عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی فکری ایران معاصر، ص 187؛ رمضان شعبانی سارویی، جریان شناسی سیاسی فرهنگی ایران، ص 115؛ حسین عسکری، روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان، ص 2؛ خبرگزاری رسا، 4/1/ 94.
- نشر نخست این مقاله در: ماهنامه قاف البرز، سال اول، ش 1، مرداد 1398، ص 7.
اشاره: در 20 امرداد 1395 مقاله ای با عنوان کشکول انتقاد درباره «خاطره دیدار با آیت الله موسوی دهسرخی؛ فقیه تجددگریز» به قلم حسین عسکری در روزنامه اطلاعات (ش 26508، ضمیمه فرهنگی، ش 275، ص 1) منتشر شد. در پی آن، طلبه ای به نام «سید» با رایانامه maxx_110@yahoo.com در روز 8 شهریور 1394 نسبت به مطلب پیش گفته، ابرازنظر کرد. پس از گذشت چهار سال، در 10 تیر 1398 استاد اسماعیل یعقوبی نویسنده کتاب «آشنایی با مشاهیر طالقان» و مدرس حوزه علمیه امام جعفر صادق (ع) هشتگرد درباره مقاله منتشر شده در روزنامه اطلاعات و همچنین دیدگاه طلبه سید، به شرح زیر ابراز نظر کردند. البته باب نقد درباره سه یادداشت مورد اشاره، همچنان باز است.
شگفت از ایشان که اگر سکوت می کرد چه می شد؟!
آقای دکتر عسکری با عرض سلام. شما در مورد آقای دهسرخی با عنوان «عالم تجددگریز اخباری مسلک» یاد کرده اید و آن «طلبه سید» در نقد و اعتراض یادداشت شما، یک بار ملاقات کردن و سخنی کوتاه از ایشان شنیدن را در انتخاب این عنوان از جانب شما تقبیح کرده؛ تعجب از این که خود ایشان تنها بر شنیده های خود از یک شخص مجهول در این نقد اکتفا و با مخاطب خود با روشی دور از ادب و با عبارتی اهانت آمیز سخن گفته. بنده آقای دهسرخی را ندیده ام و دوست می داشتم آن روز که حقیر نیز همراه رفقای برگزارکننده کنگره شهید ثالث به قم مشرف شده بودم ایشان را از نزدیک زیارت می کردم، از طرفی با رفاقتی که سالهاست با دوست محققم جناب آقای دکتر حسین عسکری دارم به احتمال قوی می دانم که انتخاب این عنوان برای آقای دهسرخی کاملاً صحیح و درست است زیرا:
اولاً آقای عسکری با دوست عزیز و محقق نسخه شناس معاصر جناب آقای علی اکبر صفری که خود در قم ساکن بوده و از نزدیک با صورت و سیرت و زبان علمای دیار آشناست به دیدار ایشان رفته؛ ثانیاً سیرت و روش اخباریان چه در گذشته و چه هم اکنون خود مقتضی این عنوان می باشد. ثالثاً: سید بزرگوار منتقد اگر از آقازاده ای مجهول که به امور بین الملل اشتغال دارد از فضایل آقای دهسرخی شنیده؛ آقای عسکری (عن حس) او را ملاقات کرده. رابعاً: صرف نوشتن چند کتاب و خبرگی در طب سنّتی و علوم متعددی که نامی از آنها برده نشده و کثرت اولاد!!! و در سختی و فاقه عمر گذراندن و در نجف سکونت گزیدن، جناب سید! در کدامین زمین و زمان و طبق کدام معیار شناخت رجال، از فضایل بوده؟! سید منتقد سکوت خود را خیانت به علما دانسته!!! شگفت از ایشان که اگر سکوت می کرد چه می شد؟! حتماً و یقیناً به ساحت علما خیانت می شد و این نقد ارزشمند به دست ما بیچارگان بی سواد نمی رسید و روح آقای دهسرخی در قبر می لرزید!!! خامساً: یک منتقد وارسته با زبانی آراسته سخن می گوید و از هرگونه جانبداری و گریز از انصاف می پرهیزد. سادساً: یادداشت آقای سید هادی طباطبایی خود گواه روشنی است از درست بودن این عنوان. سابعاً: سید بزرگوار منتقد حتماً می دانند که در این عنوان نشانی از خیانت و بی احترامی و کژاندیشی نیست؛ در مطالعاتی که داشتم فراموش نمی کنم که بزرگانی از نافیان علم رجال به این دلیل واهی که که شخصیت محدثان و راویان مورد خدشه قرار می گرد این علم را رد می کردند. ثامناً: درافتادن با آلات و اسباب تکنولوژی بدون هیچ گونه اطلاع و تخصص در آنها چه مشکلی از ملت اسلام حل کرده و چه گره کوری را گشوده؟!!! تاسعاً: گویا اخباریان به یک باره از گذر و گذشت زمان بازمانده اند و اگر آنها بین ابتدای تاریخ که خط و نوشتار و آهن پدید آمد و ماقبل آن قرار می گرفتند حتماً از خط و نوشتار و آهن پرهیز می کردند!!!
نامه محرمانه شیخ احمد کافی (واعظ معروف) به آیت الله سید محمود موسوی دهسرخی در سال 1394 قمری. مرحوم کافی در این نامه رازآلود از خواب معنوی خود درباره آیت الله دهسرخی خبر داده است.
عبدالوهاب فراتی در صفحه 172 کتاب «گونه شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم» به خاطره دیدار حسین عسکری با آیت الله سید محمود موسوی دهسرخی فقیه اخباری و تجددگریز پرداخته است. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی این کتاب را در سال 1395 منتشر کرده است.
خشونت گرایان کازرون نسبتی با اهل توقف طالقان ندارند
در 9 خرداد 1398 حجت الاسلام علی سهراب پور استاد حوزه علمیه شهرستان کازرون در گفت و گو با خبرگزاری فارس ضمن اشاره به قتل حجت الاسلام محمد خرسند امام جمعه کازرون توسط فردی به نام حمید درخشنده گفت: «این شخص در یک سالی که در کازرون نبود با گروه های ضاله در طالقان ارتباط داشته است...» ایشان در ادامه گفته اند که قاتل چند روزی با لباس عربی، شال سبز روی سر، نقاب و سوار بر اسب در سطح شهر کازرون رفت و آمد داشته است. باشگاه خبرنگاران جوان سازمان صدا و سیما هم در همان روز، طی خبری نوشت: «قاتلِ امام جمعه کازرون، تحت تأثیر یکی از گروه های انحرافی مدعی ارتباط با امام زمان دست به این قتل زده است این فرقه انحرافی که در شهر طالقان فعال هستند، ادعا دارند امام زمان از غیبت کبری خارج شده و روحانیون مانع ظهور کامل هستند.» متأسفانه انعکاس گسترده این دو خبر، همچنین انتشار فیلم و خبر درج شده در کانال تلگرامی یازده هزار نفری «شمارش معکوس ظهور» باعث شده که ذهن برخی مخاطبان آن رسانه ها، متوجه «اهل توقف طالقان» شود.
بر همین مبنا، نکاتی در این باره قابل توجه است: 1. اهل توقف طالقان یا اهالی روستای ایستا، از مقلدان امروزین آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی فقیه تجددگریز اواخر دوره قاجار هستند. آنان از اواخر دهه شصت خورشیدی، با تفسیری خاص از آرای مرحوم میرزا صادق درباره جنبش مشروطیت، چنین زندگی انزواگرایانه ای را در شهرستان طالقان واقع در استان البرز بنا کرده اند. 2. اهالی روستای ایستا، نظراً و عملاً اهل خشونت نیستند و از آن به شدت دوری می کنند. 3. سنّت اسب گردانی و پوشیدن لباس عربی در بین آنان وجود ندارد. 4. دال مرکزی اعتقاد اهل توقف طالقان، پرهیز از عالم مدرن و دستاوردهایش به عنوان فتنه آخرالزمان است. 5. این طایفه تجددگریز فقط در حومه شهر طالقان و حومه شهر سردرود از توابع استان آذربایجان شرقی ساکن هستند. کازرونی ها هیچ ربطی به آنها ندارند. 6. روحانیت را مانع ظهور نمی دانند چه رسد به آنکه قایل بر حذف فیزیکی آنان باشند. اهل توقف طالقان، مدرنیته را مانع اصلی ظهور می دانند. 7. اهل توقف طالقان کسی از «اهل بیرون» را برای زندگی در روستایشان نمی پذیرند و عقاید خود را تبلیغ نمی کنند. 8. بی تردید انتشار مبهم این اخبار در اینترنت و کانال های پرشمار در تلگرام و دیگر شبکه های اجتماعی، از مصادیق ظلم و تهمت به این طایفه تجددگریز است که دسترسی به این گونه رسانه های جدید ندارند تا از خود رفع اتهام نمایند. 9. جهت آشنایی صحیح و بیشتر با اهل توقف طالقان رجوع کنید به: کتاب روستای ایستا نوشته حسین عسکری یا وبلاگی به همین نام در نشانی زیر:
http://www.savojbolaghi.blogfa.com/
روستای ایستا و آخرالزمان / منتظران ظهور در روستای بدون تکنولوژی
سهیل کریمی، پژوهشگر و مستندساز، در صفحه شخصی خود گزارشی از سفر به روستای ایستا در طالقان منتشر کرده است. به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر گزارش بازدید سهیل کریمی و چند نفر از دوستان وی از روستای ایستا است که اعتقادات خاصی در مورد آخرالزمان و انتظار ظهور دارند.
20 -30 خانهوارند. کسی از اتفاقات داخل قلعهشان خبر ندارد. اهالی میگویند اسماعیلیهاند. شاید چیزی مثل قلاع حسن صباح و حشاشین. بعضی هم میگویند شیعهی دوازده امامیاند. با تفکراتی خاص. عابدند و پرهیزگار. خود میکارند و خود میخورند. با دیگران هم کاری ندارند. کسی را به جمع خود راه نمیدهند و با بیرون از قلعه هم ارتباط نگرفتهاند. کسی ندیده عضوی از آنان بیرون بیاید یا در جایی دیگر دیده شود. تفکرات صوفیمآبانه دارند و رهبانیت پیشه کردهاند. حدود 40 سال پیش پس از سالها مطالعه احادیث و روایات و اینکه اتفاقات مهمی در طالقان میافتد به این منطقه آمدم. اول به اورازان رفتم که میدانستم همه از سادات هستند. در بین آنها دنبال کسی گشتم که نشانههای روایات را داشته باشد. کسی را نیافتم. ما همه مسلمانیم و شیعه. اعتقاداتمان مثل شماست. مرجع تقلید هم داریم. مثل همه امامیه. فقط معتقدتر از دیگرانیم. نگران ظهوریم و اینجا جمع شدهایم که خودمان را از بلایای آخرالزمان نجات دهیم...
متن کامل گزارش فوق را در «وبلاگ روستای ایستای طالقان» بخوانید
کتابی در این باره
کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان» نوشته حسین عسکری در 144 صفحه و شمارگان 2100 نسخه در بهار 1389 به همت «نشر شهید سعید محبی» منتشر شده است. این کتاب نخستین پژوهش درباره طایفه تجددگریز ساکن در منطقه طالقان است که بر تقلید از میرزا صادق مجتهد تبریزی (از عالمان دوره مشروطیت) باقی مانده اند و با الهام از آرای فقهی او روستایی سنتی و ایستا در طالقان سامان داده اند. آنان شیعه اثنی عشری هستند که بر زندگی دویست سال پیش ایرانیان توقف کرده اند. همچنین شناسنامه ندارند و از امکانات رفاهی جدید مانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، رادیو و تلویزیون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و یارانه استفاده نمی کنند. یادآوری می شود میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفای 1311 خورشیدی) از آن فقیهانی است که در هر دو حیطه نظر و عمل بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاوردهایش فراوان تأکید می کرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می داد و از مخالفان سرسخت مشروطیت بود.
شهرستان طالقان، روستای ایستا، عکس از: امیرحسین ابن الرضا
___________________
ده مطب اخیر وبلاگ روستای ایستا
روستای ایستا به روایت فرماندار شهرستان طالقان
نگاه توریستی به «روستای منتظران» در یک مقاله دانشجویی
روستای ایستای طالقان به روایت علیرضا کمری
ابراز نظر آیت الله میرباقری درباره اهل توقف طالقان
درباره روستایی تجددگریز در کشور موریتانی
یادداشت دکتر فرشید گلزاده کرمانی درباره روستای ایستای طالقان
گزارش روزنامه ولایت قزوین درباره روستای ایستای طالقان
میرزا صادق مجتهد تبریزی از منظر تراجم نگاران
گزارش روزنامه نسل فردا درباره روستای ایستای طالقان
روستای ایستای طالقان به روایت مدیر پژوهشکده حج و زیارت
___________________
مرموزترین جای ایران!
سهشنبه 9 بهمن 1397 / 11:41 کد خبر: 97110904849
تاکنون روایات زیادی از مکانی به نام ایستا در شهرستان طالقان به گوش رسیده است؛ از زندگی به سبک دوران قاجار و استفاده نکردن از مظاهر مدرنیته تا پرورش اسبهای اصیل و میلیاردی، اما این روایات چقدر صحت دارد و آیا این نقطه مرموزترین منطقه ایران است؟ جواد صادقلو، فرماندار طالقان در گفت و گو با خبرنگار ایسنا اظهار کرده، برخلاف آنکه گفته میشود ایستا یک روستاست آنجا روستا نیست و یک مجموعه جمعیتی آن هم با جمعیت خیلی اندک به شمار میرود. وی افزود: ساکنین ایستا اصالتاً ترکزبان و از مقلدین آیتالله تبریزی هستند که 80 سال پیش فوت کرده و معتقدند در زمان غیبت امام زمان (ع) باید در مسائل فقهی توقف کرد؛ مثلاً ماشین سوار نمیشوند یا شناسنامه نمیگیرند.
فرماندار طالقان تصریح کرد: بر همین اساس از آب، برق، تلفن و گاز هم استفاده نمیکنند. وی در خصوص اینکه گفته میشود ساکنین این منطقه جزء جمعیت کشور به حساب نمیآیند، ادامه داد: تعداد ساکنین ایستا زیاد نیست در این مورد قابل اغماض است. فرماندار طالقان ادامه داد: ساکنین ایستا در پرورش اسب بسیار حرفهای هستند و تخصص خوبی در این زمینه دارند به همین دلیل بازار خوبی برای اسبهای خود دارند و آنها را با قیمتهای میلیاردی حتی به مشتریان خارجی میفروشند. وی خاطرنشان کرد: این افراد از بازار بیرون چیزی خریداری نمیکنند و اغلب نیازهای خود را خودشان تأمین میکنند و برای کشاورزی و کشت برنج و دیگر مایحتاج هم در زمینهای خود مشغول به کار هستند. فرماندار طالقان در پاسخ به اینکه آیا ساکنین ایستا با بیرون هیچ ارتباطی ندارند، گفت: این افراد با مجموعه فرمانداری ارتباط دارند و به تازگی مردان را مجاب به گرفتن شناسنامه کردهایم. به طور کلی و در حال حاضر 12 نفر در این منطقه ساکن هستند.
به گزارش ایسنا، در کوچههای این روستا اثری از رد پای خودروها دیده نمیشود. مردم روستا، زندگی و آداب و رسوم گذشته را همچنان حفظ کردهاند. نه تنها شبها پای تلویزیون نمینشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و… برای آنان معنا و مفهومی ندارد. مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. آنها شناسنامه ندارند و جزء آمار جمعیت ایران به حساب نمیآیند و هیچگونه خدمات دولتی دریافت نمیکنند. آنها بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و… زندگی میکنند. مردم روستا بر طبق نظر مجتهد شأن عمل میکنند؛ او تا پایان عمرش بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا میداد.
خبر فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا
فهرست مطالب وبلاگ روستای ایستای طالقان
روزنامه مردم سالاری، چهارشنبه 10 بهمن 1397، سال 17، شماره 4805، صفحه 12
روزنامه شاپرک، جهارشنبه 10 بهمن 1397، سال 12، شماره 4390، صفحه 5
طرح دکتر سید بهشید حسینی دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر، روستای ایستای طالقان، 14 خرداد 1395
جمعی از مردان نیک نهاد در منطقه طالقان
به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، نشست معرفی و بررسی کتاب «سنّت شفاهی به مثابه تاریخ» با حضور فرهاد نامبرادرشاد، مترجم کتاب، علیرضا کمری و حشمتالله عزیزی، صبح دوشنبه بیستویکم آبان 1397 در سالن دکتر پرهام در مرکز اسناد و آرشیو کتابخانه ملی ایران برگزار شد. در این نشست، یادداشتی با عنوان «چند نکته درباره سنّت شفاهی و رابطهی آن با تاریخ» از علیرضا کمری منتشر شد. در بخشی از آن یادداشت درباره کتاب «روستای ایستا» نوشته حسین عسکری و اهل توقف طالقان آمده است: «نحوه و رویهی سوم، برخورد منفی با همهی مظاهر نو و تعلق متعصبانه و متصلِّب به گذشته و با گذشتههاست که هر چیز نوپدید و مدرن را مدعیان این رویه ـ البته در لفظ و ادعا ـ نفی و منکوب میکنند و هر چیز سپری شده از عالم سنت و گذشته را میستایند. کار میرسد به آنجا که رسماً و علناً استبداد را به مشروطه ترجیح میدهند. در ماجرای مشروطه و اختلافات بعد از آن تا یومنا هذا، محل نزاع مواجهه و مقابله با تجدد و سنت و مظاهر است. برخی از شاگردان دست سوم استاد مشهور نانویسای فلسفه مبلغ یا متأثر از این دیدگاه هستند. محض اطلاع عرض میشود سالهاست جمعی از مردان نیکنهاد ـ پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی ـ در منطقهی طالقان در روستایی ساکنند ـ که نام آن روستا را دیگران «ایستا» نهادهاند ـ و از همهی مظاهر تمدن دوری گزیدهاند؛ شناسنامه ندارند، از آب و برق و گاز و تلفن استفاده نمیکنند. کتابی هم در بیان دورادورِ حال ایشان نوشته شده است به نام روستای ایستا.»
اینجا ورودی روستای ایستا یا منتظران ظهور
مدتی است که «اهل توقف طالقان» از انزوا خارج شده و به اصطلاح با «اهل بیرون» هم ارتباط می گیرند. دکتر فرشید گلزاده کرمانی عضو هییت مدیره و مدیرعامل شرکت فروشگاه های زنجیره ای رفاه و دانش آموخته دکترای مدیریت از دانشگاه شفیلد انگلستان اخیراً با انتشار عکس فوق، در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «خارج از جلسات کلیشه ای، امروز جلسه شورای مدیران شرکت را در دلِ طبیعت بکر و سبزِ طالقان برگزار کردیم. هم کار بود، هم فال و هم بسیار تماشا. اینجا ورودی روستای ایستا یا منتظران ظهور بود. روستایی که مردمانش از تکنولوژی و جوامع دوری می گزینند. با هماهنگی مسئولین امکان بازدید از داخل روستا فراهم شد. ابزارآلات تمیزِ دستی، خانه هایِ مرتب، کوچه باغهایِ تمیز، اسبان و قاطران به غایت زیبا، دامهای اصلاح نژاد شده و دیدنی...» دکتر گلزاده کرمانی در ادامه یادداشت خود نوشته است: «در این روستای خاص، اجازه ورود خانم ها داده نمی شود متاسفانه و به همین دلیل در عکس حضور ندارند.»
همه مطالب وبلاگ روستای ایستای طالقان