درباره دکترعلی اکبر صالحی: ادب و نسب دانشمند
بخش دوم
نبیره مقتول مدینه
دکتر صالحی نبیره (فرزندِ نتیجه و پشت چهارم) آیتالله حاج شیخ محمّدحسن برغانی صالحی (محدود 1280ق) از مجتهدان و شاگردان نامدار شیخ مرتضی انصاری در حوزه علمیه نجف اشرف است. او در سال 1242ق به همراه پدرش علامه برغانی و دیگر فقیهان در جنگ دوّم ایران و روس شرکت کرد. در حدود سال 1278ق رهسپار بیتالله الحرام شد و در مدّت اقامت خود در مکّه علاوه بر تدریس مسایل فقهی شیعه به گونهای موافق با یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنّت در مدرسه بازسازی شده پدرش علامه برغانی، با عالمان آن سامان در مباحث اعتقادی به گفتوگو پرداخت. سرانجام در حدود سال 1280ق بر اثر مضروب شدن با چوبدستی چند نفر ناشناس در مدینه به شهادت رسید و در آرامستان تاریخی بقیع نزدیک آرامگاه امام حسن مجتبی علیهالسلام به خاک سپرده شد. برخی بر این نظرند که شیخ محمّدحسن برغانی صالحی از نامزدان مرجعیّت شیعه پس از شیخ انصاری بود اما اجل او را مهلت نداد و چند ماه پیش از استادش درگذشت.
نتیجه مدرسالطّف
دکتر صالحی نتیجه (فرزندِ نوه و پشت سوّم) آیتالله میرزا علی نقی برغانی صالحی ملقّب به مدرس الطّف (م1320ق) از مجتهدان و مدرّسان حوزه علمیه کربلا است. او در سال 1253ق در کربلا زاده شد. مقدّمات علوم اسلامی و ادبیات عرب را نزد عالمان زادگاهش و فقه و اصول را از پدرش شیخ محمّدحسن برغانی صالحی فراگرفت. جهت تکمیل تحصیلات، به حوزه علمیه قزوین آمد و نزد آخوند ملاآقا حکمی قزوینی، ملا یوسف حکمی قزوینی و عمویش میرزا عبدالوهاب برغانی صالحی شاگردی کرد. سپس به عراق بازگشت و در نجف اشرف از حوزه درس شیخ مرتضی انصاری، میرزا حبیبالله رشتی و شیخ محمّدحسین فاضل اردکانی بهرهمند شد تا به درجه اجتهاد رسید. او سالها در حوزه علمیه کربلا به تدریس علوم اسلامی پرداخت و به «مدرسالطّف» معروف شد. مدرسالطّف با برادرش آیتالله حاج میرزا علامه برغانی صالحی در تشویق هجرت شیعیان به کربلا و احداث باغات در حومه آن، همکاری مؤثّری داشت. میرزا علینقی همچنین اقدام ناتمام برادرش در بازساری ایوان صلا مقابل درب قبله آستانه حسینی(کربلا) را به پایان رساند. شیخ محمّد احسایی، شیخ محمّدحسن حویزی حایری مشهور به ابیالحَبّ، سیّداحمد ابرقویی یزدی، سیّد عطاءالدین ارومی، شیخ محمّدحسن مشهور به ابیالمحاسن حایری و سیّد محمّدباقر مجتهدزاده مرجع دینی شیعیان گنجه آذربایجان از شاگردان مشهور مدرسالطّف به شمار میروند. پیکر او طبق وصیّتش در ایوان وسط آستانه حسینی به خاک سپرده شده است.
نوه روحانی ضد انگلیس
دکتر صالحی نوه شیخ حسن صالحی (م1359ش) از روحانیون مبارز حوزه علمیه کربلا است. در سال 1310ق در کربلازاده شد و در آن شهر، مقدّمات علوم اسلامی و ادبیّات عرب را فراگرفت. در کودکی، پدرش مدرس الطّف را از دست داد. چند سال بعد به همراه حاج شیخ عیسی شهیدی فرزند شهید ثالث، به قزوین آمد و در مدرسه صالحیّه، فقه و اصول را از وی آموخت. یک سال نیز نزد عالمان حوزه علمیه زنجان شاگردی کرد. در حدود سال 1336ق به کربلا بازگشت و به حوزه درس آیتالله میرزا محمّدتقی شیرازی پیوست و در جنبش استقلالطلبانه مردم عراق به رهبری استادش، با انگلیسها جنگید. او از بنیانگذاران مجلس انقلاب عراق در کربلا بود و وقتی که انگلیسیها خواستند او را دستگیر کنند، به ایران پناهنده شد و پس از تشکیل دولت عراق، در حدود سال 1340ق به زادگاهش بازگشت. او به هنگام تشکیل رژیم اسرائیل در سرزمین اسلامی فلسطین، سخنرانیهای افشاگرانه ایراد کرد. در پایان عمر خود، به اعتکاف و زهد اشتغال یافت. گاه در کربلا و مدّتی در مکّه و مدینه و زمانی در سامرا رحل اقامت افکند تا اینکه در واقعه برخورد حزب بعث عراق علیه شیعیان که در سال 1350ش به اوج خود رسید، از عراق به ایران آمد و در تهران ساکن شد. آرامگاه او در شهر قزوین است.
فرزندِ خواهرزاده عمادالکُتاب
دکتر صالحی فرزند حاج احمد صالحی (م1381ش) خواهرزاده میرزا محمّدحسین سیفی مشهور به عمادالکتاب خوشنویس مشهور است. وی از بازرگانان خوشنام و پرهیزگار تهران و بیروت در دهه پنجاه شمسی به شمار میرود. احداث حسینیه کربلاییها در تهران، تأمین هزینه چاپ کتاب «موسوعه البرغانی فی فقهالشیعه» نوشته علامه برغانی، کمک به بازسازی بخشی از بقعه امامزاده حسین و مسجد محمّدخان بک قزوین از جمله اقدامات او است. دکتر صالحی برادرِ دکتر محمود صالحی(متولّد 1333ش) استاد دانشگاه صنعتی شریف و از دانشمندان هستهای ایران و همچنین برادرِ دکتر جواد صالحی(متولّد 1335ش) مخترع و چهره ماندگار مهندسی برق و مخابرات ایران است. دکتر جواد صالحی درباره پدرش حاج احمد صالحی میگوید: «پدرم که در قید حیات بود به صلهرحم خیلی اهمیّت میداد و اصرار داشت که هر ماه و یا هر دو ماه یکبار خانواده را در مسجد، باغ، منزل یا… جمع کند و مسأله ملامحمّدتقی برغانی معروف به شهید ثالث را مطرح کند.»
و اما درباره خود دکتر صالحی
دکتر علیاکبر صالحی، دانشمند هستهای و وزیر امور خارجه دولت دهم جمهوری اسلامی ایران است. در چهارم فروردین 1328ش در خاندان برغانی مقیم کربلازاده شد. دو سال نخستین دوره ابتدایی را در مدرسه اخوّت (مدرسه ایرانیها) در شهر کاظمین گذراند سپس در سال 1337ش به همراه پدر و مادرش به ایران آمد. برای اینکه زبان عربی را فراموش نکند، او را در مدرسه عراقیهای مقیم ایران ثبت نام کردند. تا دوّم دبیرستان در همین مدرسه در تهران درس خواند. گواهینامه کلاس سوّم دوره متوسطه را از دبیرستان ایران فردا دریافت کرد و همانند برادرش دکتر جواد صالحی از کالج بینالمللی بیروت دیپلم گرفت. برای تحصیلات دانشگاهی در کشور لبنان ماند و در سال 1349ش از دانشگاه آمریکاییها در بیروت، لیسانس فیزیک دریافت کرد. پس از آن برای ادامه تحصیل، به آمریکا رفت و در سال 1356ش از موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) موفّق به دریافت درجه دکتری در رشته مهندسی هستهای شد. «بررسی واکنشهای هستهای در فاصله انرژی تشدیدی در میلههای سوخت در راکتورهای سریع و حرارتی» عنوان رساله دکتری او است که با راهنمایی پروفسور مایکل دریشکل نوشته شده است. دکتر صالحی پس از بازگشت به ایران، در دانشگاه صنعتی شریف استخدام شد. پس از حدود چهار سال تدریس در دانشکده مکانیک، از سال 1361 تا 1363ش به ریاست آن دانشگاه منصوب شد. در همان سالها بود که به همراه گروهی از کارشناسان به آمریکا رفت تا از میان ایرانیهای مقیم آن کشور، برای دانشگاههای ایران، هئیت علمی جذب کند.
در سال 1363ش معاون آموزشی وزیر علوم وقت (دکتر ایرج فاضل) شد. دو سال بعد استعفا کرد و به بخش مهندسی هستهای دانشگاه صنعتی شریف بازگشت. در سال 1367ش به عنوان نخستین رئیس دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین انتخاب شد اما به علّت بیماری رئیس وقت دانشگاه شریف نتوانست در این سِمت بماند و برای ریاست مجدد آن دانشگاه به تهران بازگشت. از سال 1369 تا 1373ش عهدهدار آن مسئولیت بود و توانست در آن سالها، رونق را به دانشگاه صنعتی شریف که از مهمترین دانشگاههای فنّی و مهندسی ایران و خاورمیانه است، برگرداند. وی هم اکنون با درجه علمی استاد، عضو هیأت علمی دانشکده انرژی دانشگاه صنعتی شریف است. دیگر مسئولیتها و فعالیّتهای علمی و اجتماعی دکتر صالحی بدین قرار است: مشاور علمی وزیر امور خارجه در سال 1386ش؛ نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین از سال 1375 تا 1384ش؛ عضو وابسته فرهنگستان علوم ایران از سال 1392ش؛ عضو مرکز بینالمللی فیزیک نظری در ایتالیا؛ معاون دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی در دوره ریاست اکملالدین احسان اوغلو بین سالهای 1386 تا 1388ش؛ معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران از 1388 تا 1389ش؛ نماینده ایران در امضای پروتکل الحاقی معاهده(NPT) در 27 آذر 1382ش. دکتر علیاکبر صالحی در آذر 1389ش از سوی رئیسجمهوری وقت با حفظ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران به عنوان سرپرست وزارت امور خارجه دولت دهم جمهوری اسلامی ایران منصوب شد. او در سوّم بهمن 1389ش با عنوان وزیر امور خارجه، از مجلس رأی اعتماد گرفت. دکتر صالحی در دولت یازدهم به ریاست دکتر حسن روحانی، معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران است.
به نظرم حالا میتوان به خوبی دریافت که واکنشهای اخلاقی دانشمند هستهای کشورمان دکتر علیاکبر صالحی در برابر نامهربانیهای سیاسی و بداخلاقیهای مطبوعاتی، ریشه در کدامین میراث علمی، فرهنگی و اخلاقی دارد.
منابع: آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه یا نقبا البشر فی القرن الرابع عشر، ج 4، ص 1631؛ همان نویسنده، طبقات اعلام الشیعه یا الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، ج 1، ص 327، ج 2، ص 660؛ همان نویسنده، سیره آل البرغانی (خطّی)؛ پژوهشهای فلسفی شهید ثالث، مقدّمه و تحقیق عبدالحسین شهیدی صالحی، ص 73؛ سیّدحسن امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ج 2، ص 304، ج 3، ص 64، 145؛ موسوعه طبقات الفقها، ج 12، ص 323، ج13، ص 712، ج 14، ص 980؛ دایرهالمعارف تشیّع، ج 1، ص 151، ج 3، ص 184، 575 ؛ دانشنامه جهان اسلام، ج 3، ص 116؛ محمّدعلی مدرّس تبریزی، ریحانهالادب، ج 1، ص 247؛ محمّدصالح برغانی قزوینی حایری، موسوعه البرغانی فی فقه الشیعه، ج 1، ص 18، 30، 49، 54، 56؛ یحیی شهیدی، شجره خانوادههای شهیدی، صالحی و علوی شهیدی، ج 2، ص 1046، 1202، 1288، 1296؛ مرتضی انصاری، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، ص 229؛ سلمان آلطعمه، مشاهیر المدفونین فی کربلا، ص 39، 55؛ موسوعه مولّفی الامامیه، ج 3، ص 15؛ سیّدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج 9، ص 369؛ سیّد محمّدعلی گلریز، مینودر یا بابالجنه قزوین، ج 1، ص 330، ج 2، ص 184، 223، 748؛ محمّد تنکابنی، قصصالعلما، ص 91؛ کنت دوگوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، ص 82؛ درخشش خورشید ولایت در قزوین، ص 16، 19.
منبع: حسین عسکری، «درباره دکتر علی اکبر صالحی: ادب و نسب دانشمند»، روزنامه اطلاعات، سال نودم، ش 26313، ضمیمه فرهنگی، ش 246، چهارشنبه 4 آذر 1394، ص 4 و 5.