استاد صورت و معنا
حسین عسکری: چهارمین نشان زنده یاد دکتر عزت الله نگهبان (تقدیر از باستان شناسان پیشکسوت) چهارشنبه 12 اسفند 1394 در بنیاد نخبگان به استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی اعطا شد. در این آیین نکوداشت که با حضور باستان شناسان، فیلسوفان و ایران شناسان و به همت انجمن علمی باستان شناسی ایران برگزار شد، از مجله مارلیک (ش 7 و 8) ویژه نامه استاد ملاصالحی رونمایی شد. یادداشت زیر، عرض ارادت بنده به محضر حضرت استاد است که در صفحه 47 آن مجله به چاپ رسیده است.
* * *
از خوشبختی های من و دوستانم در استان البرز، آشنایی و انس با حضرت استاد حکمت الله ملاصالحی است که از سال 1378 آغاز شده و تاکنون ادامه دارد. درک محضر ایشان، آموزه هایی همانند زیست اخلاقی، نگاه معنوی به عالَم و آدم، آزاداندیشی، نقدپذیری، توجّه توأمان به آزادی و مسئولیت را برایمان به ارمغان آورده است.
در تابستان 1381 خیلی ذوق زده بودیم که استاد از شهر دودزده تهران دل بریده و قصد سکونت در شهری کوچک در استان البرز را دارد. این شهر کوهپایه ای، از توابع شهرستان ساوجبلاغ و در همسایگی زادگاه استاد یعنی شهرستان کهن طالقان واقع است. دوستان جوان عضو تشکّل مردم نهاد «انجمن مطالعات و تحقیقات جوان حکمت» آستین بالا زدند و آیین نکوداشت استاد را با عنوان «استاد صورت و معنا» برگزار کردند. این عنوان با تفأل آقای اسماعیل آل احمد (مدرس حوزه علمیه هشتگرد) به دیوان حضرت لسان الغیب حافظ انتخاب شد:
ای پادشاه صورت و معنی که مثل تو
نادیده هیچ دیده و نشنیده هیچ گوش
سالن فرهنگسرای امام علی علیه السلام شهر هشتگرد پر بود. همه آمده بودند از حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد حسینی یزدی امام جمعه وقت ساوجبلاغ تا قرآن پژوه معاصر مهندس مصطفی بازرگان (برادر مهندس مهدی بازرگان). از آن پس استاد، پناهگاه معنوی و فکری فعالان فرهنگی و هنری استان البرز شد به طوری که در سال 1386 کریمانه دعوت جمعی از جوانان دانشگاهی و حوزوی را پذیرفت و در ترکیب هئیت موسس «موسسه رخسار قرآن» قرار گرفت. ایشان با مهر و شکیبایی در برنامه های آن موسسه، به بسیاری از شبهات فکری جوانان پاسخ دادند و از لغزیدن آنان به ورطه های تحجّر و الحاد جلوگیری کردند. البته همچنان اعتبار نام ایشان، هر ساله در ماه مبارک رمضان و روزهای پایانی سال، گروهی از فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی را به استان البرز می کشاند و ما مشتاقانه خوشه چین دانش و فرزانگی آنان می شویم.
جوانان البرزی استاد ملاصالحی را یک باستان شناس به معنای متعارف کلمه نمی دانند بلکه ایشان را معلّم قرآن و اخلاق، دین پژوه، هنرمند و هنرشناس معنوی ایران معاصر می دانند که دقیقاً مصداق همان چیزهایی است که منادی اش است. حضرت استاد حتّی مستمندان محل سکونت خود را در حقوق استادی اش شریک می داند. اجازه دهید در این باره در وقتی دیگر بنویسم و سخن بگویم. چون یقین دارم همین قدر که نوشتم مورد رضایت استاد نیست.