در میان شمار موضوعات متعدد و مهم و حساس و کثیرالاضلاع و کثیرالافعال و پیچیده و پرچین و شکن مورد بحث و مناقشه متفکران و عالمان و متخصصان رشتههای انسانی و اجتماعی و روان و رفتار و همچنین عالمان و پژوهشگران برخی رشتههای طبیعی روزگار ما، موضوع فرهنگ و کیفیت زندگی و معنا و مقصد و غایت حضور انسان در جهان چونان هستندهای فرهنگی و فرهنگپذیر و تاریخمند از همه بحث انگیز و سؤال و مناقشه افکن و سرگیجه آورتر بوده است. به لحاظ نظری و علمی نیز فرهنگ در اندیشه تاریخی و نظام دانایی دوره جدید جایگاه ویژهای را اشغال کرده است. اصحاب فکر و فلسفه و فیلسوفان تاریخ و عالمان انسان و اجتماع هم با رویکردهای متفاوت هم با مقوله بندیها و تعابیر متمایز درباره فرهنگ سخن گفتهاند. رویکرد ارگانیک و زیستواراسوالد اشپنگلر به فرهنگها در طرح فلسفه تاریخش مقولهبندی عقلانی و احساسی یا آپولونی و دیونیزوسی نیچه در اندیشههای فلسفیاش تقسیمبندی فرهنگ به ابتدایی و عقب مانده و مدرن و پیشرفته لوسین لوی ـ برول و سرد و گرم لوی استروس و ساده و پیچیده انسانشناسان و باستانشناسان روزگار ما و مانند آن همه مویّد اهمیت ویژه فرهنگ به لحاظ نظری و علمی و موضوع و ابزار شناخت به انگیزههای مختلف در خدمت اهداف و اغراض متفاوت است.
مادههای فرهنگی ملموس و محسوس همه جا در دسترس ما قرار دارند. هرجا که هستیم به انحاء مختلف و با اشکال و ابعاد و اندازهها و صورت و سیمای متفاوت در درون زندگی ما برصحنه نقش دارند و بیواسطه دیده و زیسته میشوند و در خدمت مقاصد و در پاسخ گفتن به نیازمندیها و خواستها و نیات و غایات ما نیز عمل میکنند. با این همه فرهنگ خود چونان این یا آن شیی یا کمیت مادّی مشخّص و ملموس یا ابژه بیرون از ما و نهاده و ایستاده پیشاروی ما نیست. از جنس اشیاء و کمیتهای مادی هم نیست که به سهولت تسلیم ذهن و اندیشه و خرد و دانش و دانایی و فهم و وهم ما بشود. مادّههای فرهنگی نیز کمیّتهای مادی از نوع مادههای خام طبیعی نیستند. آنها جلوههای ملموس از کیفیت ناملموس فرهنگ و زندگی و نحوه بودن ما در جهان هستند...
متن کامل مقاله در وب سایت روزنامه اطلاعات