تحلیل روان شناختی درباره افرادی که ادعای ارتباط با ارواح دارند
پوران محمدی: «من روح پدربزرگ را هر شب میبینم و با او حرف میزنم»، «روح از من خواسته تا به تو درباره عواقب این تصمیم هشدار بدهم». شاید شما هم در اطرافتان با افرادی برخورد کردهاید که ادعا میکنند با دنیای ارواح، ماوراءالطبیعه و نیروهای فرازمینی در ارتباط هستند. آیا این افراد بیمارند؟ آیا باید از این افراد ترسید یا نگرانشان بود؟ افرادی که ادعای ارتباط با ارواح را دارند دارای چه خصوصیات شخصیتی هستند؟ واکنش اطرافیان در برابر آنها باید چگونه باشد؟ دکتر شهریار شهیدی، روانشناس و استاد ساوجبلاغی دانشگاه شهید بهشتی معتقد است ادعای ارتباط با ارواح به نوعی ریشه در اختلالات شخصیت دارد. وی تاکید میکند در صورتی که این موضوع روند طبیعی زندگی فرد را تحتالشعاع خود قرار دهد، برای کنترل این وضع حتماً باید از یک روانشناس و در صورت لزوم روانپزشک کمک گرفت. گفتوگوی ما با دکتر شهریار شهیدی را بخوانید.
- افرادی که ادعای ارتباط با ارواح را دارند، بیشتر چه کسانی هستند؟
- ابتدا باید تاکید کنم موضوع ارتباط با ارواح بر این اساس استوار نیست که آیا روح وجود دارد یا نه و آیا این افراد راست میگویند یا دروغ. ما روانشناسان معتقدیم از طریق نگاهکردن به سه گروه از افراد که به نحوی ادعای ارتباط با ارواح را دارند باید این موضوع را از دید روانشناسی بررسی کنیم. گروه اول افرادی که با هدف کسب درآمد و شیادی چنین ادعایی دارند که این افراد خودشان به دو دسته دیگر تقسیم میشوند؛ دسته اول، آنهایی که اصلاً ارتباطی با ارواح ندارند و خودشان هم این موضوع را میدانند و صرفاً تظاهر به این ارتباط میکنند، اما در قالب دعانویس و رمال این نقش را ایفا میکنند. دسته دوم کسانی هستند که از این راه کسب و کار و درآمد دارند، اما به نوعی خودشان هم باور دارند چنین ارتباطی وجود دارد. گروه دوم افرادی هستند که به دلیل اختلالات شناختهشده در روانشناسی مانند اختلالات اسکیزوئید، اختلالات شخصیت مختلف، توهم و حالات دیگر که به عنوان بیماری و اختلال از آن یاد میشود، فکر میکنند چنین ارتباطی دارند و در حقیقت هم میبینند و هم حس میکنند، اما دلیل تصور آنها بیمارگونه است.
برخی از این افراد از این راه برای خودشان درآمدزایی میکنند و عدهای نیز واقعا بیمار هستند، بسیاری از بیماران اسکیزوفرنی در بیمارستانهای روانی یا در مطب روانپزشکان که ادعا میکنند با ارواح یا نیروهای فرازمینی در ارتباط هستند در همین گروه جای میگیرند. گروه سوم افرادی هستند که دچار اختلالات روانی نیستند و هدفشان هم کسب و کار و شیادی نیست. این افراد معمولاً افرادی هستند که تجربیاتی دارند که ما روانشناسان به آن تجربیات معنوی میگوییم، به عبارت دیگر به این افراد احساساتی دست میدهد و افکار و تصوراتی دارند که آنها را به دنیایی فراتر از دنیای فیزیکی خودشان مرتبط میکند. منتها باز هم تاکید میکنم اینجا بحث ما این نیست که اینها واقعی است یا نه؟ مساله این که فرد تا چه اندازه آگاه است. چیزی که ما به عنوان روانشناس به آن نگاه میکنیم این است که این فرد در کدام یک از این سه دسته قرار میگیرد.
اینکه فرد بیمار است یا نه، علائم و نشانههایش این نیست که با روح در ارتباط است بلکه کیفیت ارتباط هم اهمیت بسزایی دارد. یکی از این موارد این است که آیا فردی که چنین ادعایی دارد از اینراه نفعی برای خودش کسب میکند؟ در اکثر مواقع میبینیم فردی که تجربه معنوی دارد چیزی که ما نامش را توهم میگذاریم برای او یک تجربه سازنده است پس نیازی ندارد از این تجربه و توانایی حتی برای سودرسانی به دیگران استفاده کند. در مواقعی هم میبینیم فرد ادعا میکند با فلان روح صحبت کرده و نسبت به موضوعی به او هشدار داده است که پیغام او را به کسی برساند و درباره موضوعی به وی تذکر دهد، در این شرایط فردی که مدعی ارتباط با روح است خود را آلت دست روح نمیکند، حتی به نفع خودش هم پولی از شما نمیگیرد. این فقط تجربهای است که احتمالا به دلیل تواناییهایی که فرد دارد متوجه میشود در حال اتفاق افتادن است، البته در آن مقطع عواقب و عوارضی هم برایش ندارد و اگر هم باشد مثبت است، او را شاد میکند، به خدا نزدیکتر میکند، اما در حد تجربه شخصی است و اگر از حد شخصی خارج شود، حالت اختلالات روانشناختی میگیرد.
- پس میتوان نتیجه گرفت افرادی که ادعای ارتباط با ارواح را دارند دچار یک اختلال روانی هستند؟
- این موضوع را هم باید از چند زاویه نگاه کرد، برخی اختلالات شخصیتی اختلالات سایکوتیک هستند یعنی فرد به خاطر این اختلال تماس خود را با واقعیت از دست داده و دچار توهم و هذیان میشود و ادعا میکند که با ارواح و نیروهای فرازمینی در ارتباط است. این نوعی بیماری است و ممکن است سوءظن هم به همراهش باشد اینکه ارواح خبیثه دنبال فرد هستند، او از این ارتباط و از این نبود تماس با واقعیت زجر میکشد، فرد دیگری هم نمیتواند آنچه را او میبیند به چشم ببیند، تجربه شخصی خودش است، اما او مدعی است که این ارتباط وجود دارد.
دسته دیگر به صورت اختلالات سایکوتیک نیست بلکه در قالب اختلالات شخصیتی نمود پیدا میکند، همه ما به هر حال نیاز داریم که شخصیت منسجمی داشته باشیم، یکی از این خصوصیات شخصیتی ما نیاز توجه به فراتر از خودمان است، قطعا انسان موجود کنجکاوی است که میخواهد بداند پس از مرگ چه سرنوشتی در انتظارش است؟ به کجا میرود؟ چه اتفاقی میافتد؟ افرادی که سایکوتیک نیستند، اما اختلال شخصیتی دارند در این کنکاشها زیادهروی میکنند، یعنی فرد اعتقاد به خرافات دارد، تاکید بیش از اندازه روی سرنوشت و چیزهای از پیش تعیینشده، در نتیجه هم ادعا میکند که با توجه به یکسری آداب و رسوم احتمال ارتباط با دنیای ماوراء در او وجود دارد، منتها موضوع مهم در این باره این است که این ادعا بخش عمدهای از زندگی فرد را تحتالشعاع خود قرار میدهد. در واقع افرادی که اختلال شخصیت دارند این نقش در زندگیشان قالب است. گروه سوم افرادی هستند که شخصیت سالمی دارند و تجربیات معنوی کسب کردهاند، ادعا میکنند چند بار در زندگی تجربه این ارتباط را داشتند، اما این ارتباط زندگیشان را تحت شعاع قرار نداده چون یک تجربه شخصی و خصوصی بوده و فرد آگاه است که این تجربه مال اوست و نیازی هم به مطلع کردن دیگران نیست.
- نشانههای این ارتباط در افرادی که چنین ادعایی دارند، چگونه بروز پیدا میکند؟
- افرادی که ممکن است تصور کنند واقعاً این ارتباط را دارند یعنی معتقدند دایماً با ارواح در تماس هستند باید مقداری در اینکه بیمار نباشند یا به نوعی اختلال شخصیت نداشته باشند، شک کرد، چون تجربیات معنوی چیز پایدار و دایمی نیست. میتواند در یک دوره زمانی و همراه با یک تحول جدی معنوی اتفاق بیفتد که در این شرایط شخص به نیروهای درونی و تفکرات خودش پناه میبرد. در گروه دیگر اما این اختلال ممکن است ریشه در کودکی فرد داشته باشد. بچهها به خاطر قوه تصوری که دارند و عدم سانسوری که در ذهنشان اتفاق میافتد تجربه زیادی از ماوراءالطبیعه دارند و اگر با آنها صحبت کنید پی میبرید گاهی آنها چنین تجربههایی را داشتهاند. پس یا در نتیجه تغییر و تحولی در یک مرحله از زندگی است یا گاهی اوقات از کودکی وجود داشته و معمولاً اینافراد ادعا میکنند این یک توانمندی ذاتی است که از ابتدا در آنها وجود داشته است و معمولا بجز این دو حالت چیز دیگری نیست.
- افرادی که مدعی ارتباط با ارواح هستند چه ویژگیهای شخصیتی دارند؟
- اگر بخواهم صادقانه بگویم تاکنون تحقیق منسجمی در این مورد صورت نگرفته است که به نظرم خوب است این کار انجام شود، اما براساس آنچه منطق میگوید و البته تجربه شخصی که از برخورد با چنین بیمارانی داشتهام باید بگویم که این افراد خصوصیات شخصیتی متنوعی میتوانند داشته باشند یعنی ما یک نیمرخ شخصیتی خاصی را نداریم، مگر اینکه پای اختلالات شخصیتی یا اختلالات سایکوتیک به میان بیاید که آن وقت میتوانیم نشانههای این اختلال را تشریح کنیم و بگوییم انزواطلبی، خیالپردازی بالا، نبود اطمینان به دیگران و هیجانطلبی از مهمترین ویژگیهای رفتاری افرادی هستند که به نوعی با بیماری اختلالات شخصیت دست به گریبانند و براساس تجربیات و اتفاقاتی که در زندگی فرد میافتد، میتواند شخصیت او را تحت تاثیر قرار دهد.
- با افرادی که ادعای ارتباط با ارواح را دارند، چطور باید رفتار کرد؟ آیا باید از افکار او حمایت کرد یا نگرانش شد و او را نزد روانپزشک برد؟
- بگذارید پاسختان را با مثالی بدهم؛ پدر و مادر وقتی میبینند فرزندشان سردرد دارد، ممکن است با یک قرص مسکن او را آرام کنند، اما در صورت ادامه درد و مختلشدن روند طبیعی فعالیتهای او ممکن است این حساسیت و نگرانی در آنها ایجاد شود که مبادا بیماری خطرناکی سلامت کودکشان را تهدید میکند. اینجا هم واکنش ما بستگی به رفتار خود فرد دارد، حسی که به ما دست میدهد در ارتباط با این افراد تعیینکننده است، اگر ما این را غیرطبیعی و نابهنجار میبینیم، مسلما واکنش ما هم این است که بنشینیم، با او صحبت کنیم و ببینیم موضوع از چه قرار است.
- البته برخی برای سرگرمی هم که شده همپای این افراد پیش میروند و از او میخواهند بیشتر از دنیای ارتباط با ارواح برایشان بگوید.
- موضوع مهمی که در این میان نباید آن را نادیده گرفت، این است که وجود توهم الزاماً نشاندهنده بیماری روانی نیست، بلکه نکته مهم کیفیت توهم است، اینکه فرد را به جای پیش بردن بازمیدارد و در زندگی فرد غلبه پیدا میکند و همه چیز او حتی روابط بین فردیاش را هم تحت تاثیر قرار دهد، وقتی این نشانهها در این فرد وجود داشته باشد، آن وقت است که باید احساس نگرانی کنیم و او را برای مشاوره به سوی روانشناس یا در صورت نیاز روانپزشک هدایت کنیم.
مقاله ام درباره دکتر شهریار شهیدی در روزنامه پیام آشنا