درست یکسال پیش بود که جامعه هنری ایران، با پر کشیدن افشین یدالهی، در شوکی بزرگ فرورفت. خبر آنچنان تلخ بود که بازتاب آن در شبکههای مجازی بلافاصله منتشر شد و از وقوع فاجعهای تلخ برای خانواده هنری کشور خبر داد . دیروز، جامعه هنری ایران یکبار دیگر در سوگ افشین یدالهی نشست تا خاطره پرکشیدن یکی از محبوبترین ترانهسراها و روانپزشکان نامآور ایرانی(به همراه همسرش) درست یکسال بعد از آن حادثه تلخ را باردیگر در یادها زنده کرده باشد. خانواده بزرگ هنری ایران در آخرین روز جمعه همین امسال، در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س)، به یاد افشین یدالهی گردهم آمده بودند و شبکههای مجازی به رسم یکسال گذشته، لحظه به لحظه این مراسم تلخ را پوشش میدادند و از بازتاب اتفاقات این مراسم تلخ در چنین روزی حکایت میکردند. دیروز شبکههای مجازی پر شده بود از روایتهایی که از بامداد تلخ 25ام اسفند ماه سال گذشته، نقل میکردند؛ همان صبح ناگواری که افشین یداللهی در مسیر بازگشت از هشتگرد (مرکز شهرستان ساوجبلاغ) به سمت تهران به دلیل برخورد شدید یک دستگاه کامیون با خودرویش، به شدت مجروح شد و در بیمارستان امام جعفر صادق (ع) شهر هشتگرد درگذشت. آرش یداللهی درباره این مراسم در صفحه شخصی خود نوشت: «در این روزهای پر از غم و اندوه نبود افشین عزیز. پس از یکسال از سفر بی بازگشت اش، در سالروز خاموشی آقای ترانه ایران بر سر قرار آخرین خداحافظی زمینی با افشین یداللهی در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران گردهم میآییم تا یادش را با صدا و کلام اش زنده نگهداریم و خاطره بازی کنیم با افشین عزیز و گرامی بداریم خاطره سازی سال های با او بودن را.» اما چندی پیش هم به همت آرش یداللهی و در آستانه سالروز درگذشت برادرش کمپین ایمن رانندگی کنیم راهاندازی شد. این کمپین به شکل متفاوتی مقوله رانندگی ایمن را مورد بحث قرار داده و در جریان آن عنوان شده بود که فقط چهرههای سرشناس سرمایه کشور نیستند. بلکه تمام مردم ایران که سالانه بارها عازم جادهها و مسافرت میشوند سرمایه هستند و میتوانند آینده زیبایی را تجربه کنند. بازتاب خبر درگذشت تلخ این هنرمند مردمی، تنها خلاصه به ایجاد کمیپین رانندگی ایمن و نقل قولهای آرش از زندگی افشین نبود. از همان صبح تلخ اسفند سال گذشته تا به امروز مرثیههای مختلفی برای این هنرمند در صفحات رسمی اصحاب رسانه و هنر نوشته شده است. تنها چند ساعت بعد از انتشار این خبر تلخ بود که پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود: «اتفاق بدی دیگر رقم خورد. امروز هم با خبر شدیم که دکتر افشین یداللهی ترانه سرای خوب کشورمون بر اثر تصادف جان خود را از دست داد، باورم نشد وبه شمارهای که از ایشان داشتم زنگ زدم متاسفانه خاموش بود. خاموش شد. درگذشت این عزیز را به خانواده محترمش وجامعه هنری بخصوص خانواده موسیقی ایران زمین، تسلیت عرض می کنم. روحش شاد و یادش گرامی.»
احسان خواجه امیری نیز در همان روزها در پیامی کوتاه و تاثیرگذار در اینستاگرامش نوشته بود: «افشین خواهش میکنم جواب بده به موبایلت و بگو شایعه است». سید علی صالحی، بازیگر، نیز در اینستاگرام خود این جمله کوتاه را نوشته بود: «اولین بار سال 83 سر سریال «کمربندها رو ببندیم» تماس گرفتم رفتم منزلشون شهرک اکباتان و ازشون خواستم برای تیتراژ ترانهای برامون بگن با خوشرویی پذیرفتن و ترانه زیبایی سرودن که آقای فتحعلی اویسی خوندن، آخرینبار هم در مجلس ترحیم مادر خانم کتایون ریاحی دیدمشون. دکتر افشین یدالهی روانپزشک و ترانهسرای خیلی خوبی بودن، باور رفتنش خیلی سخته، بعید میدونم این سال کبیسه نود و پنج دست از سر ما برداره، خدا ختم به خیرش کنه. روحش شاد و یادش گرامی.»
به طور قطع ادب و هنر ایران افشین یداللهی را فراموش نخواهد کرد. او دردانه این سال های ترانه سرایی ایران بود و این روزها جایش خیلی بزرگ خالی مانده است. ای کاش می شد در همان لحظاتی که مرگ سراغی از او گرفت ترانه ماندگارش را زمزمه می کردیم:
تردید کن
در هرچه می خواهی
تا هر وقت که می دانی
تقدیر تو تغییر نخواهد کرد
من به کاری که با قلبت کرده ام
یقین دارم!...