آیتالله سید ابوالحسن گِلیَردی طالقانی (م1310ش) مجتهد و مبارز سیاسی دوره های قاجار و پهلوی و پدر آیتالله سید محمود طالقانی است. در سال 1278ق در روستای گلیرد از توابع شهرستان طالقان زاده شد. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در منطقه طالقان و شهرهای قزوین و تهران، راهی اصفهان شد و از شاگردی شیخ محمدحسین نجفی اصفهانی (برادرِ آقا نجفی) بهره مند گردید. او در ادامه علمآموزی راهی عراق شد و ده سال در سامرا نزد میرزا محمدحسن شیرازی (م1312ق) صاحب حکم تحریم تنباکو و هفت سال هم در کربلا در محضر آقا سید اسماعیل صدر (م1338ق) شاگردی کرد. شیخ آقا بزرگ تهرانی (م1348ش) او را در شمار سرآمدان بشریت آورده و در وصفش نوشته است: «من العلما الاجلّاء الاتقیاء».
آیت الله گلیردی طالقانی ازروحانیون طرفدارجنبش مشروطه خواهی ایرانیان بود. او پس ازبه توپ بستن مجلس شورای ملّی به وسیله محمّدعلی شاه قاجار (م1304ش)ششمین پادشاه ازسلسله قاجار وسرکوب مشروطه خواهان دردوره استبدادصغیر (1287- 1288ش) به جهت حفظ جان،همراه خانواده اش، قصد طالقان کرد. چون زمستان سختی بود و راهها ناامن، از طریق مناطق شهریار و ساوجبلاغ به روستای نظرآباد آمد. پس از مدتی به کوهستان های طالقان پناه برد و از آنجا با مشروطه خواهان ارتباط برقرار کرد.
سید ابوالحسن که در دوران تحصیل در عراق، ساعتسازی را آموخته بود، پس از بازگشت به تهران ضمن تدریس علوم اسلامی در مدرسه مروی، این شغل را پیشه خود ساخت و درآمد اصلیاش از این طریق به دست میآمد. در اوایل سلطنت رضا شاه پهلوی (م1323ش) مسیونرها و مبلغان فرقه بهاییت به تکاپو افتاده بودند و در گسترش عقیده خویش و متزلزل ساختن مسلمانان میکوشیدند. این وضع بر سید ابوالحسن گران آمد و به یاری حاج عباسقلی بازرگان تبریزی (پدر مهندس مهدی بازرگان)، حسن اسفندیاری (محتشم السلطنه) و میرزا ابوالحسن خان فروغی (م1338ش) و پشتیبانی آیتالله سیّد ابوالحسن موسوی اصفهانی (م1325ش) و آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی (م1315ش)، «موسسه بحث و مناظره دینی» را حوالی سال 1302ش برای تبلیغ اسلام و گفتگوهای انتقادی با مخالفان اسلام و تشیع سامان داد. در این موسسه شمار فراوانی از مسیحیان و یهودیان و پیروان دیگر آیینها شرکت میکردند و در حضور مردم به مناظره میپرداختند. برآیند این جلسات، گرایش جمعی از پیروان دیگر ادیان و فِرق به اسلام و تشیّع بود. فعالیت اثرگذار این محفل دینی با مخالفتهای عبدالحسین تیمورتاش (م1312ش) وزیر دربار رضاشاه، تعطیل و پنهانی شد و انتشار مجله «بلاغ» ارگان آن موسسه در همان شماره نخست (اردیبهشت 1307ش) متوقف گردید. به نظر میرسد آیتالله سید محمود طالقانی (م1358ش) با تاثیرپذیری از جلسات این موسسه، به فکر مقدمهنویسی بر انجیل برنابا افتاد.
سید ابوالحسن، دستی هم در سیاست داشت و در منزل او جلسات سیاسی با شرکت آیتالله سید حسن مدرس (شهادت 1316ش) برقرار بود. او بارها شهید مدرس را در خانه و باغ خود مخفی کرد. باغ او در طالقان و یا منزلش در تهران، پذیرای مدرس بود که با مراجعه ماموران حکومتی، او آنها را سرگرم میکرد تا مدرس فرصت فرار پیدا کند. پس از تبعید مدرس به وسیله رضا شاه، او به همراه فرزندش سید محمود، مدتی را مخفیانه در روستاهای ونک و طرشت تهران گذراند. البته در آن ایام، تماس او با مدرس قطع نشد؛ به طوری که پیام هایش را بر روی کاغذ سیگار نوشته و از طریق برخی ژاندارمها به دست مدرس میرساند.
او همچنین از معترضان جدّی اجرای سیاست کشف حجاب اجباری زنان به وسیله رضا شاه بود. مرحوم گلیردی طالقانی پس از عمری مجاهده در 6 دی 1310ش و در 72 سالگی درگذشت. در روز مرگ او بازار تهران تعطیل شد. با آن که به دستور رضا شاه، آیین تشییع در آن زمان ممنوع اعلام شده بود اما جمع فراوانی از مردم در تشییع پیکر او شرکت کردند و در نهایت، پیکرش به آرامستان وادی السلام نجف اشرف منتقل گردید. از او چهار اثر مکتوب برجای مانده است: السیاسه الحسینیه؛ کیمیای هستی؛ محاکمه حجاب (چاپ شده در کتاب رسایل حجابیه تألیف دکتر رسول جعفریان)؛ مقاله اثنی عشریه.
یکی از دختران سید ابوالحسن با شیخ مهدی حَکمی معروف به پایینشهری قمی (م1320ش) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، علیاکبر حکمیزاده نویسنده کتاب «اسرار هزار ساله» است که در دوره پهلوی بحثهای دامنهداری را برانگیخت. امام خمینی در 19 شهریور 1358 در پیام تسلیت خود به مناسبت درگذشت آیتالله طالقانی، درباره پدر او نوشته است: «رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزگاران بود.» آیتالله طالقانی درباره مبارزات پدرش میگوید: «پدرم از علمای سرشناس و مجاهد بود، هر روز صبح که از خانه بیرون میرفت ما اطفال خردسال و مادر بیچارهمان تا مراجعتش در هراس و اضطراب به سر میبردیم. آن روزهای خردسالی را با این مناظر و خوف و هراس و فشار و ناراحتی به سر بردم.»
منابع: آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 12، ص 271؛ج 18، ص 202؛ ج20، ص 137؛ ج 21، ص 394؛ همان نویسنده، طبقات اعلام الشیعه: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، طبقات اعلام الشیعه، ج 1، ص 33؛ همان نویسنده، هدیه الرّازی الی الامام المجدّد الشیرازی، ص 100؛ سید محمدتقی میرابوالقاسمی، تاریخ و جغرافیای طالقان، ص 102؛ محمّد اسفندیاری، پیک آفتاب، ص 27، 29؛ سیّد محمّدحسین میرابوالقاسمی، طالقانی فریادی در سکوت، ج 1، ص 56؛ همان نویسنده، طالقانی و دگرگونی تاریخ، ص30 ، 44؛ دایرهالمعارف تشیّع، ج 14، ص 363؛ رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی - سیاسی ایران، ص 46، 278، 411، 897؛ فصلنامه پیام بهارستان، ش 4، ص 17؛ حمید بصیرتمنش، علما و رژیم رضا شاه، ص 349؛ سیّد روحالله خمینی، صحیفه امام، ج 9، ص 486؛ سید جواد میرسلیمی، آیه رحمت، ص 17؛ حشمتالله عزیزی، زندگی و مبارزات آیتالله طالقانی، ص 20.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
- منبع نخستین این مقاله: حسین عسکری، «مجتهد ساعت ساز»، روزنامه اطلاعات، سال 92، ش 27016، ضمیمه فرهنگی، ش 357، چهارشنبه 9 خرداد 1397، ص 6.
مقاله فوق در وب سایت روزنامه اطلاعات