سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

مبارزات امام جماعت مسجد غدیریه نظرآباد

حجّت الاسلام والمسلمین سیّد محمّدعلی شهیدی محلاتی (1) امام جماعت مبارز مسجد غدیریه نظرآباد بود که حدود یک سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی و به توصیه آیت الله مرتضی مطهری (شهادت 1358ش) جهت ساماندهی امور مذهبی و اجتماعی به شهر نظرآباد آمد. شهیدی محلاتی طی دیدار با اهالی نظرآباد در 22 خرداد 1393 می گوید: «در آن دوران که طلبه جوانی بودم چند سال در مسجد غدیریه نظرآباد حضور یافته و به انجام وظیفه در راستای آگاه سازی مردم منطقه [ساوجبلاغ] پرداخته و خاطرات خوش بسیاری از نظرآباد دارم. در همان زمان نیز مردم نظرآباد انسان های شریف، مؤمن، ولایی و پیرو نهضت امام خمینی بوده و در راه مبارزه علیه رژیم طاغوت با جان و دل تلاش می کردند. جوانانی که آن زمان فعالیّت های دینی و مذهبی و سیاسی انجام می دادند یا در دوران هشت سال دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت و جانبازی نایل شده و یا همچنان در مسیر ولایت حرکت می کنند. این روحیه شهادت طلبی و ولایت مداری مهمترین ویژگی مردم نظرآباد است.»

شهیدی محلاتی درباره ارتباط خود با چهره های انقلابی در منطقه ساوجبلاغ می گوید: «در تابستان 1356ش شهید بزرگوار آیت الله مطهری به من گفتند برو به منطقه ای کارگری به نام نظرآباد در ساوجبلاغ که کارخانجات مقدّم در آنجاست، روحانی قبلی رفته است. منطقه حدود 30 هزار نفر جمعیّت دارد و محیط کارگری است و نیاز است یک روحانی به آنجا برود و کارش را شروع کند. ایشان مرا به صورت موقت و برای سه ماه به آنجا اعزام کردند. در آنجا با عده ای از افراد از جمله برخی مهندسان کارخانه [نساجی مقدّم]، فعالیّت های خود را شروع کردیم. در آن موقع رییس کارخانه مقدّم، آقای مهندس علی نقی خاموشی (2) بود که قبلاً رییس اتاق بازرگانی بودند. مهندس [منوچهر] سالور (3) هم بود که در سیمان آبیک فعالیّت می کرد. به هر حال، ما کارمان را با چند روحانی دیگر در آنجا شروع کردیم. ایجاد تغییر و تحول در محیط کارگری کار آسانی نیست. ضمن اینکه آخرالامر، محدودیت هایی هم برای من به وجود آوردند. یکی دوبار ما را دستگیر و آزاد کردند ولی کارمان را انجام دادیم و موقعیت هایی هم داشتیم. در نهایت آن محیط به گونه ای شکل یافت که منطقه ای که کارگری بود، تبدبل به یک منطقه انقلابی شد! در همان زمان در کرج حکومت نظامی برقرار شده بود و من هم دستگیر شدم.»

خسرو فلاحتداری (متولّد 1332ش) که در روزهای مبارزه از جوانان علاقه مند به شهیدی محلاتی بود می گوید: «وقتی از کارخانه سیمان آبیک بیرون آمدم، ارتباطم با آقای شهیدی بیشتر شد. ایشان سخنران هایی به مسجد غدیریه نظرآباد می آورد که خیلی زیرکانه و ظریف از حکومت پهلوی و شاه انتقاد می کردند. البته برخی مواقع، مردم عادی این پیام های دوپهلو را دریافت نمی کردند. من به منزل آقای شهیدی محلاتی هم رفت و آمد می کردم. خانه اش پشت مغازه قنادی شیرین منش بود. همان خانه ای که [میرزا عبدالله] مقدّم برای روحانی نظرآباد ساخته بود. آقای شهیدی محلاتی یک پیکان سفید رنگ داشت و اعلامیه های امام را در صندوق عقب آن می گذاشت و بخشی از آن را در اختیار من و دوستانم قرار می داد تا آنها را پخش کنیم. ما آن اعلامیه ها را می بردیم و در مغازه نانوایی بربری یکی از نظرآبادی ها قرار می دادیم تا به مرور آنها را توزیع کنیم. یادم می آید مداحی که در کارخانه مقدّم کار می کرد ایام محرّم به غدیریه می آمد و آخر روضه هایش برای شاه دعا می کرد. به همین دلیل با چند نفر از دوستان رفتیم منزل آقای شهیدی محلاتی و خواستیم تا به آن مداح تذکر دهد. آقای شهیدی محلاتی هم به آن مداح تذکر داد به طوری که از آن پس، دیگر برای شاه دعا نمی کرد  .»

علی عسگری (متولّد 1345ش) که در روزهای مبارزه، دانش آموز بود، درباره دستگیری شهید محلاتی می گوید: «وقتی در بهمن یا دی 1357 ساواک ایشان را دستگیر کرد، مدارس نظرآباد تعطیل شد. دانش آموزان دبیرستانی آمدند جلوی مدرسه ما و شعار دادند، مدرسه ما هم تعطیل شد و به آنها پیوستیم. آمدیم سمت مدرسه دخترانه که آنجا را هم تعطیل کردند. این جمعیّت آمد سمت مسجد غدیریه و رفتیم به سوی منزل آقای شهیدی محلاتی که نزدیک قنادی شیرین منش بود. آقای جعفر کریمی اصل (4) در مقابل منزل آقای شهیدی محلاتی شعارهای تندی داد و خواهان آزادی این روحانی مبارز شد. مأموران ژاندارمری نظرآباد هم آمدند و ار دور مراقب جمعیّت بودند اما کاری نمی کردند.»

_____________________

1. حجّت الاسلام والمسلمین سیّد محمّدعلی شهیدی محلاتی (متولّد 1328ش) هم اکنون معاون رییس جمهوری و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران است. نماینده سوّمین دوره مجلس شورای اسلامی، معاون کنسولی و امور مجلس وزارت امور خارجه، مشاور رییس جمهوری در امور روحانیت، معاون حقوقی و پارلمانی وزارت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دبیر شورای عالی ترویج و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت از مسئولیت­های او پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.

2. مهندس علی نقی خاموشی از چهره های انقلابی متمایل به جمعیت موتلفه اسلامی است که در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیرعامل کارخانجات نساجی مقدّم بود. ریاست اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، ریاست هیئت مدیره شرکت سرمایه گذاری ایران، رییس هیئت مدیره شرکت های ریسندگی و بافندگی مطهری و پوشاک جامعه، مدیر تولید کارخانه نساجی ممتاز و عضو شورای پول و اعتبار وابسته به بانک مرکزی ایران و ریاست بنیاد مستضعفان از مسئولیت های او است.

3. مهندس منوچهر سالور (م 1389ش) پدر صنعت سیمان ایران و بنیانگذار کارخانه سیمان آبیک در شهرستان نظرآباد است. دوره تحصیلات متوسطه را در دبیرستان صنعتی ایران و آلمان به پایان رساند سپس در هنرسرای عالی در رشته برق مشغول تحصیل شد. در سال 1317ش تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی برق و ماشین آلات در دانشکده صنعتی (علم و صنعت کنونی) به پایان رساند و کار خود را در کارخانه سیمان ری - که در سال 1312ش به وسیله یک شرکت آلمانی راه اندازی شده بود - آغاز کرد. کوشش های فراوان او برای جبران خرابی و عقب ماندگی های ناشی از پیامدهای جنگ جهانی دوّم باعث شد که حتّی شب ها را نیز در کارخانه سپری کند. ایجاد کارخانه سیمان آبیک از جمله اقدامات مهندس سالور است. واحد نخست این کارخانه در سال 1352ش با ظرفیّت 3500 تُن در روز و واحد دوّم آن در سال 1357ش با ظرفیّت 4000 تن سیمان پرتلند راه اندازی گردید. این کارخانه در روز سه شنبه هفتم آبان 1353ش با حضور محمّدرضا شاه پهلوی افتتاح شد. ریاست انجمن اسلامی مهندسین، مدیرعامل و رییس هئیت مدیره کارخانه قند مرودشت، مدیرعامل شرکت سهامی عام سیمان فارس و خوزستان، سرپرست بنیاد علوی در سال 1357ش، مهندس برجسته ایران در سال 1376ش و راه اندازی شرکت سهامی شیراز، کارخانه های سیمان شیراز، دورود و بهبهان، کارخانه های قند پارس، قهستان و فسا در استان های فارس، خراسان و کرمان، هنرستان کارآموزی نارمک تهران و معدن پنبه سوز در اطراف بیرجند از جمله فعالیّت های عمرانی و اجتماعی او به شمار می رود. «خاطرات و خدمات» در دو جلد، «ارمغان حجاز» و «مناجات فرزانگان» از آثار مکتوب او است. او با روحانیون مبارز روزگار خود از جمله آیت الله شهید سیّد عبدالحسین دستغیب شیرازی، آیت الله شهید سیّد اسدالله مدنی، آیت الله شیخ بهاالدین محلاتی و آیت الله سیّد محمود طالقانی در ارتباط بود. سالور همچنین از دوستان صمیمی مهندس مهدی بازرگان بود.

4. جعفر کریمی اصل (م 1376ش) از فرهنگیان شناخته شده شهر نظرآباد است که در برپایی تظاهرات های مردمی علیه حکومت پهلوی نقش مؤثری داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عهده دار معاونت آموزش و پرورش شهرستان ساوجبلاغ و ریاست این اداره در منطقه طالقان شد. او به هنگام مرگ، شهردار ملارد از توابع استان تهران بود که به دلیل عارضه قلبی درگذشت.

- منبع: حسین عسکری، بیداری دشت کهن: تاریخ انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ و نظرآباد، تهران: انتشارات سوره مهر، 1397، ص 272.


مسجد غدیریه نظرآباد از کانون های مبارزه علیه حکومت پهلوی



مهندس علی نقی خاموشی (نفر اوّل از سمت چپ) از چهره  های انقلابی متمایل به جمعیت موتلفه اسلامی. او در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیرعامل کارخانجات نساجی مقدّم بود.


مهندس منوچهر سالور پدر صنعت سیمان ایران و بنیانگذار کارخانه سیمان آبیک


نوشته شده در  شنبه 97/11/13ساعت  6:27 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیت الله سید رضا حسینی زابلی و تجددگریزی در شهر کرج
تطهیر ترور فاتح یزدی و چریک های فدایی خلق در خبرگزاری تسنیم
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]