سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 

مصایب داریوش اسدزاده برای یک کاندیدا در ساوجبلاغ

 

روز یک شنبه سوم شهریور 1398 داریوش اسدزاده بازیگر پیش کسوت تئاتر، سینما و تلویزیون ایران در سن 96 سالگی درگذشت. او که متولد اول آذر 1302 در کرمانشاه بود، نخستین‌ بار در بیست سالگی بازیگری را تجربه کرد. از اوایل دهه 1330ش پایش به سینما باز شد و تا آخرین روزهای زندگی در بیش از هشتاد فیلم مقابل دوربین رفت. «دو نیمه سیب» کیانوش عیاری، «روز شیطان» بهروز افخمی، «بوی کافور عطر یاس» بهمن فرمان ‌آرا، «یتیم ‌خانه ایران» ابوالقاسم طالبی و «50کیلو آلبالو» مانی حقیقی از مهم ‌ترین فیلم ‌های کارنامه او در سینما است. به مناسبت درگذشت «سروخوش ‌پوش سینمای ایران»، مشاهدات او از چند و چون برگزاری انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملّی در «حوزه انتخابیه ساوجبلاغ، شهریار و کُردان» که همزمان با نخست وزیری احمد قوام (قوام السلطنه) است را مروری تاریخی می کنیم.

1. مرحوم اسدزاده در 29 فروردین 1396 به درخواست «موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران»، مشاهدات خود از آن انتخابات پر حاشیه را این گونه قلمی کرده است: «درست به یاد دارم که در سال های نخستین دهه 20 شمسی و در زمان نخست‌وزیری قوام السلطنه بود که بنده به عنوان ریاست کارگزینی اداره کل اموال دولتی و شهرداری‌ها در وزارت دارایی انتخاب شدم، ریاست اداره کل آقای شیخ اسلامی نامی بود که توجه خاصی نیز به بنده داشت. روزی از روزها مرا احضار کرد و با کمال خلوص نیت فرمود که باید مأموریت خاصی را انجام دهی. موضوع چنین است که دوران انتخابات مجلس شورای ملّی است و نظر دستگاه و اعلیحضرت همایونی (محمد رضا شاه پهلوی) این است که از ساوجبلاغ و شهریار، سید محمدصادق طباطبایی انتخاب شود ولی به عقیده جناب نخست وزیر قوام السلطنه باید [بهاءالدین] کهبد به مجلس راه یابد. از قرار معلوم (پشت پرده) آقای کهبد مبلغی قرار است به عنوان محبت به ایشان پرداخت نماید. حال چون بنده شناخت کاملی راجع به شما دارم باید با دوستان و یا کارمندان مورد نظرتان بدان سو حرکت کرده و کمک لازم را راجع به انتخاب فرد مورد نظر (آقای سید محمدصادق طباطبایی) بفرمایید. بالاخره بعد از چند روز همراه شش نفر از کارمندان اداره و چهار تن از دوستان به طرف شهریار حرکت کردیم. از آنجا که «کبودین» مرکزیت داشت خودم در آنجا ساکن شدم و دیگران را به قصبات مختلف اعزام کردم و چون بوق و کرنا و سر و صدای تبلیغات شروع شده بود، به همراهان متذکر شده بودم که باید بیانات شما عامیانه و خداپسندانه باشد. مثلاً قرار بود برای جلب نظر مردم به سمت محمدصادق طباطبایی بگویند: «سید بزرگوار آقای سید محمدصادق طباطبایی که مردی مؤمن و خداپرست و با آل عبا هر شب محشور است و برای خدمت به مردم از درگاه خداوند متعال آرزوی سلامتی و فراوانی درخواست می‌کند را انتخاب کنید که هم دنیا را دارید و هم آخرتتان را» و در مقابل برای ریزش رأی کهبد بگویند ای مردم به کهبد کچل و شکم گنده که زمین‌هایتان را غصب و به شماها اجحاف کرده رأی ندهید. خلاصه قرار بود گفته‌ها در این حدود باشد که اگر بهشت را می‌خواهید، به این بزرگوار یعنی سید محمدصادق طباطبایی رأی دهید و اگر جهنم را می خواهید به کهبد غاصب زمین‌هایتان رأی دهید. بالاخره رأی گیری آغاز شد و بعد از چند روز صندوق‌ آرا جمع‌آوری شد. با توجه به تبلیغات احتمال انتخاب شدن سید محمدصادق طباطبایی زیاد بود به همین خاطر برای حفاظت از صندوق‌ها قرار بود که شب در فرمانداری یا بخشداری بمانند تا روز بعد خوانده شوند. طبق قانون قرار بر این بود که مأمورین دولت و متولیان صندوق از اوضاع مراقبت نمایند که یکباره اختلاف و نزاع بین ژاندارم‌ها و نمایندگان مردمی صندوق درگرفت که در این کتکاری بعضی از کارمندان اداره زخمی شدند و راه فرار به طرف فرمانداری بسته شد. من که در پشت یک درخت شاهد ماجرا بودم و راه فرار نداشتم اجباراً برای اختفا بالای درخت رفتم و تا سپیده صبح از سرما لرزیدم. نتیجه انتخابات آن شد که کهبد به مجلس راه یافت و کارمندانی که در این ماجرا به تبلیغ صادق طباطبایی پرداخته بودند همگی شناسایی و اخراج شدند ولی من که هدایت تبلیغات را برعهده داشتم چون به نام طباطبایی در این ماجرا معروف شده بودم به همین نام بازنشسته شدم و نهایتاً هم معلوم نشد شخص طباطبایی کیست؟»

2. در توضیح و رمزگشایی از خاطره شادروان داریوش اسدزاده از انتخابات جنجالی دوره پانزدهم مجلس شورای ملّی، دانستن نکات تاریخی زیر ضروری است:

الف) با به سلطنت رسیدن مظفرالدین شاه، دوره جدیدی در حیات سیاسی ایران معاصر پدید آمد که منجر به تشکیل نهاد پارلمان شد. در 16 شهریور 1285 نخستین نظامنامه انتخابات در 32 ماده به امضای شاه قاجار رسید و دو ماه پس از تصویب آن، نخستین دوره مجلس شورای ملّی افتتاح شد. در دوره های اوّل و دوّم، هیچ کدام از مناطق استان البرز فعلی، نماینده ای در مجلس نداشتند. در آخرین ماه های دوره دوّم یعنی در 22 مهر 1290 انتخاب نماینده ای برای حوزه انتخابیه «شهریار، ساوجبلاغ، اشتهارد، برغان و فشند» به تصویب نمایندگان رسید. این عنوان تقریباً بر همه گستره جغرافیایی استان البرز و بخشی از استان تهران فعلی دلالت می کرد. برغان و فشند از روستاهای آباد و قدیمی ساوجبلاغ به شمار می روند. این عنوان پس از مدّتی به حوزه انتخابیه «شهریار، ساوجبلاغ و کُردان» تغییر یافت و تا پایان دوره نوزدهم باقی بود تا اینکه در دوره بیستم به «حوزه انتخابیه کرج» تغییر نام داد.

ب) گستره فعلی استان البرز در دوره های اول و دوم، فاقد نماینده بود؛ اما نام نمایندگان دوره سوم تا نوزدهم حوزه انتخابیه شهریار، ساوجبلاغ و کردان به این شرح است: دوره سوم: میرزا قاسم خان تبریزی مشهور به صور اسرافیل (درگذشت 1327ش)؛ دوره چهارم: سید محمدصادق طباطبایی (درگذشت 1340ش)؛ دوره پنجم تا چهاردهم: میرزا یدالله خان دهستانی (درگذشت 1336ش)؛ دوره پانزدهم تا هفدهم: بهاءالدین کهبد (درگذشت 1361ش)؛ دوره هجدهم: دکتر سیّد جواد حمزوی (متولد 1300ش)؛ دوره نوزدهم: مهندس عبدالعلی دهستانی (درگذشت 1386ش).

ج) سید محمدصادق طباطبایی فرزند آیت الله سید محمد طباطبایی (از رهبران اصلی مشروطیت و شاگرد شیخ هادی نجم آبادی) است. تحصیلات خود را از شش سالگی زیر نظر پدرش و معلّمان خصوصی در سامرا آغاز کرد و در نوجوانی به کسوت روحانیت درآمد. او که سری پرشور داشت از سال 1284ش در کنار پدرش وارد مبارزه با حکومت قاجار شد و در راه استقرار مشروطه به کوشش هایی دست زد. تشکیل انجمن های سیاسی «مخفی» و «کتابخانه»، حضور در واقعه مهاجرت روحانیون به حرم حضرت عبدالعظیم و کوچیدن به قم، دیدار و گفت و گوی چندباره با دولتیان و پناهندگان سفارت انگلیس از طرف پدر، از جمله فعالیّت های سیاسی او بود. روزنامه مجلس را در سوّم آذر 1285ش پایه گذاری کرد. پس از به توپ بسته شدن مجلس در سال 1287ش، محکوم به تبعید از ایران شد و نزدیک به ده ماه در شش کشور اروپایی به سر برد. با برکناری محمّدعلی شاه ششمین پادشاه قاجار و پیروزی دگرباره مشروطه خواهان، او به اتّفاق پدر به تهران آمد و در انتخابات دوره دوّم مجلس شورای ملّی به نمایندگی مردم مشهد برگزیده شد. در آن ایام، «حزب اجتماعیون اعتدالیون» را تأسیس نمود و گروهی از مجلسیان را با روش سیاسی خود همراه کرد. همچنین در سال 1293ش در دوره سوّم مجلس از تهران به نمایندگی انتخاب شد. طباطبایی در سال 1298ش در انتخابات دوره چهارم با کسب 6756 رأی از 8098 رأی از حوزه انتخابیه شهریار، ساوجبلاغ و کردان به نمایندگی مجلس برگزیده شد اما این مجلس به علّت جنگ جهانی اول و نابسامانی اوضاع داخلی تا سال 1300ش افتتاح نشد. پس از افتتاح مجلس چهارم با همکاری سلیمان میرزا اسکندری، حزب سوسیالیست را به وجود آورد. طباطبایی در طول عمر دو ساله مجلس چهارم همچون میرزا قاسم خان تبریزی مشهور به صوراسرافیل نماینده دوره سوّم شهریار و ساوجبلاغ، از محل نمایندگی خود کمتر یاد کرد. البته در این دوره، لایحه راه شوسه تهران به شهریار را دولت به مجلس ارایه کرد. سفیر ایران در ترکیه در سال 1303ش و کنار گذاشتن لباس روحانیّت در آنجا، ریاست انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات تهران در سال 1322ش، نماینده مردم تهران در دوره چهاردهم مجلس و ریاست آن مجلس در سال 1322ش، تأسیس حزب مردم و کمک به انتشار روزنامه صدای مردم از فعالیّت های سیاسی او پس از نمایندگی مردم ساوجبلاغ و شهریار بود.

د) سید محمدصادق طباطبایی در سال 1326ش به همراه بهاءالدین کهبد در انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملّی، نامزد نمایندگی مردم ساوجبلاغ و شهریار شد. می گویند کهبد برای پیروزی در آن انتخابات به برخی چهره های اثرگذار حکومت پهلوی همانند اعضای اصلی حزب دمکرات ایران به دبیرکلّی احمد قوام معروف به قوام السلطنه پول هایی به عنوان هدیه پرداخت و با کسب 12913 رأی از 16918 رأی مأخوذه به مجلس راه یافت. طباطبایی که نتوانست به مجلس راه یابد با هدف اعتراض به سلامت انتخابات، بیانیه ای صادر کرد و چند روز هم به همراه گروهی از همفکرانش تحصّن کرد ولی راه به جایی نبرد. در بخشی از بیانیه سیاسی او که در 26 مهر 1326ش در شماره فوق العاده روزنامه ناخدا به چاپ رسیده، آمده است: «چون در این موقع جماعتی از آزادی خواهان که دوستان نزدیک اینجانب اند خواستند گوشه ای از این اوضاع عجیب یعنی شمه ای از جریان انتخابات اخیر ساوجبلاغ و شهریار را به استحضار عامه برسانم تا قاطبه مردم ایران به نمونه بارز دیگری از آزادی انتخابات که بزرگ ترین حق ملّی می باشد، متوجه شده [و] بدانند که با وجود مجلس و توجه خاص بسیاری از آقایان نمایندگان و صدور اعلامیه های مکرّر، چگونه افراد ژاندارم و مأموران وزارت کشور که وظیفه دار حفظ حقوق مردم هستند، بر ناموس ملّی و حق طبیعی یعنی آرای مردم تجاوز نموده، روز و شب به تهدید کشاورزان و تعویض صندوق های انتخابات آنان مشغول [هستند.] و عشق و علاقه به پول تا چه حد آنها را به رعایت اصول بی اعتنا ساخته است... صندوق «برغان» را که در عرض سه روز بیش از هشتصد رأی نداشت، طی یک ساعت از روی دفتر کوپن قند و شکر به نفع خود و برخلاف رضای مردم عوض نمودند... و صندوق «رامجین» را هم که مردم آن با علاقه و ایمان مخصوص رأی داده اند شب یکشنبه 26 [مهر 1326ش] به کلی تغییر دادند... این بود نمونه ای از انتخابات آزاد که در ساوجبلاغ و شهریار چند فرسخی شهر تهران، در مقابل توجه اکثر نمایندگان مجلس شورای ملّی انجام گردید.» شهربانی حکومت پهلوی در شانزدهم مهر 1326ش در گزارشی محرمانه درباره اعتراض گروهی از مردم ساوجبلاغ به نتیجه انتخابات مجلس پانزدهم نوشته است: «عده ای از رعایای ساوجبلاغ اخیراً به منظور تحصن در مجلس شورای ملّی برای آزاد گذاردن انتخابات آنجا به مرکز آمده و یکی از آنها در سالن حزب اتّحاد (حزب وحدت ایران) اظهار می نمود: اخیراً عده ای از چاقوکش های حزب دمکرات ایران به ساوجبلاغ آمده، برای کهبد رأی خریداری می نمایند. ولی در مقابل آنها تمام افرادی که امروز به تهران آمده و شکایت نموده اند، تصمیم گرفته و خود را آماده کرده اند که اگر دولت به حرف آنها گوش ندهد و انتخابات آزاد نباشد، با وسایلی که در ساوجبلاغ قبلاً فراهم ساخته اند، زد و خورد و کُشت و کشتار نمایند تا انتخابات آزاد گردد و در صورت آزاد بودن انتخابات به طور حتم سید محمدصادق طباطبایی وکیل ساوجبلاغ خواهد بود.» اعتراض گسترده طباطبایی و گروهی از مردم ساوجبلاغ موجب رد اعتبارنامه کهبد در جلسه هشتم مجلس پانزدهم (بیست و نهم امرداد 1326ش) شد اما کهبد در انتخابات میان دوره ای به مجلس راه یافت و در سیزدهم اسفند 1326ش اعتبارنامه اش به عنوان نماینده شهریار، ساوجبلاغ و کردان به تصویب نمایندگان رسید...

منابع: منوچهر نظری، رجال پارلمانی ایران، ص 696؛ معین الدین محرابی، تاریخ و فرهنگ شفاهی ملارد قدیم، ص 272؛ گزارش های محرمانه شهربانی (1326 - 1324 شمسی)، ج 1، ص 414؛ وب سایت موسسهمطالعاتتاریخ معاصر ایران، 29/1/1396؛ حسین عسکری، بیداری دشت کهن، ص 94.

 

- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «مصایب داریوش اسدزاده برای یک کاندیدا در ساوجبلاغ»، روزنامه پیام آشنا، سال ششم، شماره 1451، 5 شهریور 1398، ص 8.


 


سید محمدصادق طباطبایی

 

بهاءالدین کهبد

 

بیانیه اعتراضی سید محمدصادق طباطبایی

 


نوشته شده در  سه شنبه 98/6/5ساعت  12:4 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]