از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
در بهار 1384 از غرفه مشترک انجمن شاعران ایران و دفتر شعر جوان در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، کتابچه ای در قطع خشتی با عنوان «اندوهیاد شاعر سحرزاد» هدیه گرفتم. کتابچه ای که دارای اشعار و یادداشت های سوگناک گروهی از دوستان و آشنایان شاعر و نویسنده نامی روزگار ما یعنی استاد دکتر سید حسن حسینی (1335 - 1383ش) است.
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته این ایل و تبارم چه کنم
این سومین بیت از غزلی از شادروان دکتر حسینی با عنوان «تبار عاشقان» است که در پشت جلد کتابچه مورد اشاره، منتشر شده است. این بیت پر احساس و چهره جذاب این شاعر شوریده، در آن سال ها مرا به یاد شادروان جلال آل احمد میانداخت. چندی پیش کتاب «گنجشک و جبرئیل» این سید فرزانه را میخواندم؛ کتابی لاغر اما والا که میزبان عاشورایی های دکتر سید حسن حسینی بین سالهای 1363تا 1364شاست. نمیدانم چرا تصوری بدون دلیل در ذهنم نشسته بود که این سید حتماً نسبتی با سید جلال الدین سادات آل احمد مشهور به جلال آل احمد (شهادت 1348ش) دارد.برای اینکه این فرضیه البرزپژوهانه شب و روزم را یکی نکند و بیش از این آزارم ندهد با رجوع به فضاهای حقیقی و مجازی، زندگی نامه و کتاب های شادروان حسینی را زیر و رو کردم. با یافتن نیم صفحه ای از روزنامه جمهوری اسلامی (شماره 7167،شنبه 22فروردین 1383)و ستونی نسبتاً بلند در روزنامه همشهری (شماره 3341، یک شنبه 16 فروردین 1383) خیلی ذوق زده شدم چون در هر دو بریده روزنامه، واژه «طالقان» و «اورازان» از زبان دکتر حسینی جاری شده بود. روزنامه جمهوری اسلامی سیزده روز پس از مرگ خالق گنجشک و جبرئیل، یکی از آخرین گفت و گوهای سید را منتشر کرده و از زبان او نوشته است: «در محلههای سلسبیل و هزار دستگاه نازی آباد و 21 متری کوکاکولا و در زندگی سخت و ساده پدری که از کودکی از اورازان طالقان بریده بود و به کارگری و کارمندی در کرج و تهران دلبسته بود، جایی برای نازپرورد تنعم شدن و با شاهنامه، مثنوی و دیوان خواجه پرورش یافتن و در نهایت فرهیخته شدن و فرنگ دیدن وجود نداشت.» محسن مومنی شریف هم هفت روز پس از مرگ دکتر حسینی در روزنامه همشهری نوشته است: «همه کسانی که جلسات بیدل شناسی او را دیدند تصدیق می کنند سید حسن حسینی خیلی عمیق بود. گاهی در شرح واژه ای علاوه بر ادبیات فارسی از ادبیات عرب، انگلیسی و حتی ترکی شاهد مثال میآورد. روزی پرسیدم: استاد شما مگر ترک هستید که به این خوبی ترکی حرف میزنید؟ گفت: نه من متولد تهرانم و اصالتاً طالقانی! و بعد تعریف کرد در نوجوانی و جوانی در هیئت عزاداری ترک ها شرکت می کرده و ترکی را از آنان یاد گرفته و درست مانند خودشان حرف می زند!» با مطالعه این دو منبع مکتوب، حس آدم هایی را داشتم که کشف بزرگی کرده اند. بلافاصله شیرینی این کشف البرزپژوهانه یعنی انتساب دکتر سید حسن حسینی به روستای اورازان طالقان و به قول سادات، پسرعمو بودنِ ایشان با مرحوم جلال آل احمد را با چند تن از دوستان اهل قلم از جمله اسماعیل آل احمد و خسرو عباسی در میان گذاشتم. هردو شگفت زده شده و از سند این انتساب پرسیدند.
روستای اورازان از توابع شهرستان طالقان واقع در استان البرز بیشتر به دو دلیلِ وجود جلال آل احمد و تکنگاری او از خاستگاهش با عنوان «اورازان»، در ردیف شناخته شده ترین روستاهای ایران است. البته این روستا از این پس در پژوهش های البرزشناسانه، خاستگاه دکتر سید حسن حسینی هم است. روستایی در 19 کیلومتری شهر طالقان که کهنترین سفالینه های به دست آمده از آن متعلق به هزاره های اول و دوم پیش از میلاد مسیح است. این روستای هدفِ گردشگری، میزبان بقعه امامزادگان سید علاءالدین و سید شرف الدین (اجداد سادات اورازان) است. همان دو سید شریف که نسبشان به امام پنجم شیعیان حضرت محمد باقر علیه السلام می رسد. روستایی که وقف اولاد ذکور و از این جهت به «روستای سادات» مشهور است؛ چون زمین ها، باغات و خانه های آن در بین فرزندان پسر دست به دست میشود و هیچ غیر سیدی در آنجا مالک نیست. دکتر سید حسن حسینی خیلی عمر نکرد 48 سال که چیزی نیست اما با انتشار مجموعه اشعار فاخر و پژوهشهای ادبی عمیق و دقیق، مشارکت در تأسیس حوزه اندیشه و هنر اسلامی (حوزه هنری فعلی) و دفتر شعر جوان، تدریس و شاگردپروری در دانشگاه های الزهرا و آزاد اسلامی و برگزاری جلسات بیدل شناسی، او را به یکی از استوانه های ادبیات آیینی و انقلاب اسلامی تبدیل کرد. رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در پیام تسلیت خود به مناسبت کوچ دردناک دکتر سید حسن حسینی در 9 فروردین 1383، از او به عنوان «انسان فرزانه و آزاداندیش و یکی از نمونه های برجسته امروز و از امیدان آینده شعر و ادب فارسی» یاد کردند. با توجه به خاستگاه البرزی این شاعر نامی، بر حوزه هنری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل کتابخانه های عمومی، شورای فرهنگ عمومی و صدا و سیمای استان البرز واجب است که با برگزاری محافل و نشست های ادبی و فرهنگی، نامگذاری یکی از معابر عمومی استان و سرایت زندگی نامه او به فیلم ها، نشریات و کتاب های حوزه البرزشناسی به ویژه «کتاب درسی استان شناسی»، با افتخار از این سید فرزانه و عدالتخواه تجلیل به عمل آورده و اندیشه و شعر ایشان را به البرزنشینان به ویژه جوانان معرفی کنند.
شاهد مرگ غمانگیز بهارم، چه کنم؟
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟
نیست از هیچ طرف راه برونشد ز شبم
زلفافشان تو گردیده حصارم چه کنم؟
از ازل، ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته این ایل و تبارم چه کنم؟
من کزین فاصله غارتشدهی چشم توام
چون به دیدار تو افتد سروکارم چه کنم؟
یکبهیک با مژههایت دل من مشغول است
میلههای قفسم را نشمارم چه کنم؟
منابع: اندوهیاد شاعر سحرزاد، کاری از انجمن شاعران ایران و دفتر شعر جوان، صفحات مختلف؛ روزنامه همشهری، ش 3341، ص 10؛ روزنامه جمهوری اسلامی، ش 7167، ص 11؛ ناصر پازوکی طرودی، آثار تاریخی طالقان، ص 400؛ تحقیقات میدانی نگارنده.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند: جستاری درباره نسب البرزی استاد دکتر سید حسن حسینی»، ماهنامه قاف البرز، سال اول، ش 3، مهر 1398، ص 6.
استاد دکتر سید حسن حسینی (شاعر نامی معاصر) ریشه در روستای اورازان از توابع شهرستان طالقان دارد
_____________________________________
بازتاب مقاله فوق
آقای دکتر احسان الله شکراللهی مدیر مرکز تحقیقات زبان فارسی دهلی نو که از فرزندان فرهیخته استان البرز و شهرستان طالقان است، در دوم آبان 1398 پس از مطالعه یادداشتم درباره نسب البرزی استاد سید حسن حسینی (شاعر نامی) با لطف فراوان این گونه ابراز نظر کرده اند: «سلام بر آقای دکتر عسکری عزیز سرباز سرفراز پاسبانی از مرزهای البرزِ باشکوه، آرشی که داشتههای ما را به ما برمیگرداند. در این باره چیزکی شنیده بودم. خیلی خوشحالم که تحقیق شما مهر تائید زد بر این شنیدهها. اتفاقاً چندی پیش از استاد امیرخانی شنیدم که گفته بودند طالقانیها در بسیاری زمینههای هنری سرآمدند، اما در هنر شعر که هنر اصلی ایران است، چندان حرفی برای گفتن ندارند. حالا این کشف شما البرز را در این زمینه نیز سرفرازتر از گذشته نشان خواهد داد. به نوبه خود از شما بسیار ممنونم که سرمایههای فرهنگی، اجتماعی و نمادین ما را به ما مینمایانید و این بزرگترین خدمتی است که برای تقویت حس وطندوستی و هویتیابی میشود برای جوانان این مرز و بوم انجام داد. کارتان بسامان و جانتان سلامت باد!»
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology