از دبستان برزگران کرج تا تحصن کبیر
به دعوت معاونت دانشجویی و فرهنگی دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، با شماره چهارم فصلنامه جان جهان (پاییز 1400) به گفت و گوی البرزپژوهانه نشستم. این فصلنامه خواندنی و البته دیدنی به مدیرمسئولی آقای دکتر مصطفی اویسی و سردبیری آقای مهندس اکبر فضل الهی منتشر می شود. پیش از این استاد نوراله نریمانی (نیرن) و آقای دکتر مهراب رجبی درباره فرهنگ و تاریخ استان البرز با محوریت دانشکده کشاورزی کرج، با این فصلنامه سخن گفته اند.
حسین عسکری
_________________________________
- لطفاً با معرفی خودتان شروع بفرمایید.
- بنده فرزند پنجم کشاورزی زحمتکش هستم که همزمان با کار زراعت به کار مکتب داری (آموزش و پرورش سنتّی) میپرداخت. در اول فروردین 1353 در محله قدیمی شهر نظرآباد متولد شدم اما در شناسنامه ام محل تولد، کرج قید شده است. برخلاف مرحوم پدرم که اهل کتاب و دانش بود، مرحوم مادرم سواد اندکی داشت. در سال های کودکی همیشه فکر می کردم، زادگاهم آخر دنیاست چون در شمال آن کوه های البرز را می دیدم و در جنوب، ارتفاعات حلقه دره را. در نوجوانی، پس از آشنایی با نشریه «میقات کرج» به نوشتن و روزنامه نگاری علاقه مند شدم. تعدادی مطلب کوتاه هم از قلم نوجوانی بنده در آن نشریه چاپ شده است. پس از آن، فعالیتم را در «ماهنامه تصویر ساوجبلاغ» ادامه دادم. در آن نشریه که بیش از 70 شماره چاپ شد، به سردبیری هم رسیدم. از همان نوجوانی به شناخت فرهنگ و پیشینه زادگاهم سپس شهرستان ساوجبلاغ و در ادامه استان البرز پرداختم و چندسالی است که به صورت روشمند و متمرکز، فعالیت های مکتوب و پژوهشی ام بیشتر معطوف به «البرزپژوهی» است. هفت عنوان کتاب و تعدادی مقاله در این زمینه از بنده چاپ شده است. رشته دانشگاهی ام در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، «فقه و مبانی حقوق اسلامی» و در مقطع دکتری، «مدیریت راهبردی دانش» است اما البرزپژوهی برایم بیشتر جذابیت دارد. نام کتاب های چاپ شده ام به این شرح است: بیداری دشت کهن، دشتی به وسعت تاریخ، روستای ایستا، علمای مجاهد استان البرز، کهن دشت، کتابشناسی ساوجبلاغ، نقد دل. حدود 120 مدخل در جلدهای 11 تا 16 دایره المعارف تشیع نوشتم و چندتایی هم مقاله علمی - پژوهشی که در پیوند با مدیریت دانش است. هم اکنون کتابی با عنوان «روستازادگان دانشمند» در دست چاپ دارم و این روزها، بیشتر مشغول نگارش کتاب «تاریخ هشتگرد: از آغاز تا انقلاب اسلامی» هستم. مدیر مسئول نشر شاهدان البرز، عضو انجمن میراث فرهنگی استان البرز، عضو انجمن کتابخانه های عمومی شهرستان ساوجبلاغ، عضو هیئت موسس موسسه فرهنگی و هنری شمیم جوان البرز و موسسه رخسار قرآن و همکاری با رادیو و تلویزیون البرز از دیگر فعالیت فرهنگی و اجتماعی ام در سال های اخیر است.
- شما چگونه با دانشکده آشنا شدید و اولین باری که تشریف آوردید دانشکده چه زمانی بود؟
- در اوایل دهه هفتاد خورشیدی برای دسترسی به منابع بومی کتابخانه دانشکده کشاورزی به ویژه کتاب «کرج نامه» نوشته مرحوم دکتر پرویز نیلوفری و دیگر آثار مربوط به شهرستان کرج و حومه، وارد دانشکده شدم. پس از آن چندبار به همراه گروهی از البرزپژوهان، میهمان دانشکده بودیم. چندسال پیش هم به همراه خانواده، دیدار نوروزی از کاخ سلیمانیه و نقاشی های منحصر به فردش و موزه جانورشناسی داشتیم. محیط دانشکده بسیار زیبا، چشم نواز، خاطره انگیز و آرامبخش و به قول امروزی ها، انرژی اش مثبت است.
- چه خاطره ای از دانشکده دارید؟
- این دانشکده، سندی زنده و پویا از دیرپایی دانش و فرهنگ در شهر کرج و استان البرز است. از سال 1396 به همت آقای دکتر مهراب رجبی (البرزپژوه)، 20 مهر به عنوان «روز البرز» جهت تصویب نهایی به شورای فرهنگ عمومی استان البرز پیشنهاد شده است. در مهر ماه 1296، «دبستان برزگران» با پیگیری وزارت فلاحت و تجارت و مدیریت فنی یک مهندس آلمانی به نام «هانس شریکر» در قریه کرج تأسیس شد. سیر تاریخی «پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران» که دبستان برزگران بخشی از آن است عبارتند از:
1. تاسیس مدرسه فلاحت مظفری در سال 1279؛
2. انحلال مدرسه فلاحت مظفری در سال 1285؛
3. تاسیس دبستان برزگران کرج در سال 1296؛
4. انحلال دبستان برزگران در سال 1300؛
5. گشایش مدرسه ابتدایی و متوسطه فلاحتی در پارک امین الملک تهران در سال 1301؛
6. تاسیس مدرسه عالی فلاحت کرج در سال 1306؛
7. تاسیس بنگاههای علمی فلاحتی کرج در سال 1314؛
8. تغییر نام مدرسه عالی فلاحت کرج به دانشکده کشاورزی در سال 1319؛
9. پیوستن دانشکده کشاورزی کرج به دانشگاه تهران در سال 1325؛
10. تغییر نام دانشکده کشاورزی کرج به دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1345؛
11. تاسیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1383؛
12. نکوداشت یکصد و بیستمین سال تاسیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1399.
- درباره دبستان برزگران کرج بیشتر توضیح دهید.
- این دبستان در واقع همان «مکتب عملی فلاحتی» بود که با حضور 35 شاگرد بالای 15 سال، از طریق آزمون ورودی آغاز به کار کرد. این مدرسه، شبانه روزی و دوره تحصیل در آن یک ساله بود.بر اساس پروگرام دبستان برزگران که در سال 1297 چاپ شده، این درسها تعلیم داده میشد: فارسی، شرعیات، حساب، سیاق، هندسه، فیزیک، علم زراعت، حیوان داری، پرورش و تربیت درختان میوه، کائنات جو (هواشناسی کشاورزی)، شناسایی اراضی، دایر کردن اراضی، کوت و رشوه (کودشناسی)، دفترداری مختصر، مساحی (اندازه گیری مساحت اراضی)، گیاه شناسی، پرورش زنبور عسل، ساختن ابنیه دهاتی، تربیت جنگل به طور عموم، ثروت روستایی، قوانین جاریه روستایی، ماشینهای زراعتی به طور عموم. از دیگر سو، اقامه نمازهای واجب، ورزش، عملیات زراعتی در مزارع، در فهرست برنامههای شبانه روزی این مدرسه دیده میشود. حتی در صفحه 9 پروگرام دبستان برزگران آمده است: «در مواقع نماز، اذان هم گفته میشود.» همچنین در صفحه 11 آن ذیل «درس شرعیات» درج شده است: «اصول دین؛ فروع دین (مخصوصاً ذکر اهمیت امر به معروف و نهی از منکر)؛ تقسیمات اولیه ارث؛ مکاسب حلال و حرام.»
- دوست دارید صد یا دویست سال دیگر اینجا (دانشکده) چه شکلی باشد؟ یا خوب است به همین شکل حفظ شود؟
- زیبنده است که این مجموعه فرهنگی و تاریخی، با رعایت استانداردهای معماری و حفاظت آثار تاریخی به همین شکل امروزین حفظ شود. تا آنجا که اطلاع دارم این مجموعه به شماره 14665 در 16 اسفند 1384 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. هدف از این ثبت، حفظ هویت و اصالت آن است تا آیندگان هم این شکوه و تاریخ علم کشاورزی در ایران و علوم وابسته به آن را به تماشا بنشینند.
- نقش و جایگاه دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی در شهر کرج و استان البرز را چگونه توصیف می کنید؟
- به نظرم دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، یکی از عناصر اصلی و محوری توسعه شهر کرج و در پی آن استان البرز بوده است. علاوه بر آموزش، پژوهش و تربیت دانشجویان در رشته کشاورزی و دیگر رشته های همپیوند با آن، در رویدادهای مهم فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و... حضوری جدی و اثرگذار داشته است. همانگونه که در 20 بهمن 1399 در میزگرد تحلیلی «نقش دانشکده کشاورزی در انقلاب اسلامی» عرض کردم، بر اساس مجموعه اسناد برجای مانده از سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک)، این دانشکده در رویدادهای مربوط به انقلاب اسلامی حضور موثری داشته است.
- با توجه به مجال کوتاه این گفت و گو، می توانید به فرازهایی از مبارزات استادان، دانشجویان و کارکنان دانشکده در دوران انقلاب اسلامی اشاره کنید؟
- دانشکده کشاورزی با توجه به موقعیت مهم و قابل توجه اش در شهر کرج و نزدیکی اش به مدارس فارابی و دهخدا، مساجد جامع و اعظم و امامزاده حسن، یکی از کانون های اصلی مبارزاتی علیه حکومت پهلوی بود. در بین دانش آموختگان دانشکده کشاورزی، می توان به استادان و دانشجویان مبارز (مثل دکتر منصور عطایی از نیروهای ملی مخالف حکومت پهلوی و محمد حنیف نژاد از دانشجویان مبارز نزدیک به جبهه ملی و نهضت آزادی) و برخی کارگزاران حکومت پهلوی (مثل امیر اسدالله علم نخست وزیر حکومت پهلوی در سال های 1341 و 1342) اشاره کرد که اهمیت تقابل های سیاسی و مذهبی در آن را دو چندان می کرد. ردّ پای سه نوع جریان مبارزاتی اسلامی، ملی و اشتراکی در دانشکده قابل شناسایی است. سندی وجود دارد که نشان دهنده دیدار دانشجویان مبارز دانشکده با امام خمینی در سال 1342 پیش از وقوع قیام 15خرداد است. در 16 خرداد 1342 هم گروهی از دانشجویان علیه حکومت پهلوی تظاهرات کردند و خواستار آزادی امام خمینی شدند. براساس گزارش های ساواک، در 10 و 24 تیر 1342 هم فضای دانشکده ملتهب بوده و مخفیانه اعلامیه های اعتراضی در آن پخش میشد. همچنین دانشجویان سیاسی دانشکده کشاورزی کرج با روحانیون مبارز و آگاه آن سال ها همانند آیت الله سید محمود طالقانی، شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد و علامه محمدتقی جعفری ارتباط گرمی داشتند و از آنها برای سخنرانی در دانشکده دعوت می کردند. آنها با مهندس مهدی بازرگان هم ارتباط داشتند.
- در آن سال های مبارزه، چه تشکّلها و گروه های سیاسی در دانشکده فعال بودند؟
- برخی استادان و دانشجویان یا کارمندان دانشکده با گروهها و تشکّل هایی همچون انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، سازمان مجاهدین خلق ایران (اولیه)، جبهه ملی ایران، نهضت آزادی ایران، سازمان چریک های فدایی خلق، حزب توده ایران و سازمان ملی دانشگاهیان مرتبط بودند و به تبع آن در مبارزه با حکومت پهلوی، بینش و کنش آن گروه های سیاسی را به فضای دانشکده می کشاندند.
- «سازمان ملی دانشگاهیان» چگونه تشکلّی بود، سیاسی بود یا صنفی؟
- از شیوه های مبارزاتی استادان، دانشجویان و کارکنان دانشکده کشاورزی می توان به برپایی تظاهرات، تکبیرهای شبانه، فعالیت های هنری مثل اجرای تئاتر و نمایش فیلم، اعتصاب غذا، پخش اعلامیه و برگزاری نمایشگاه و تحصن اشاره کرد. دانشجویان این دانشکده بودند که برای نخستین بار، تکبیرهای شبانه را در کرج رواج دادند. تحصن استادان دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی را هم می توان به تحصن صغیر (یک روزه) و تحصن کبیر (25 روزه) تقسیم کرد. تحصن یک روزه در 7 آبان 1357 برگزار شد و تحصن 25 روزه از 29 آذر شروع شد و تا 23 دی 1357 ادامه پیدا کرد. در واقع، «سازمان ملی دانشگاهیان» در آن دو تحصن، فعال بود.
- درباره تحصن کبیر، اسنادی برجای مانده است؟
- در این باره علاوه بر تعدادی اسناد، کتابی 338 صفحه ای به قلم آقای مهندس سید محمدکاظم نایینی از استادان حاضر در تحصن برجای مانده که در سال 1391 به همت آقای سید جواد میرسلیمی (آل طاهر) با عنوان «از تحصن تا بازگشایی» به چاپ رسیده است. در این تحصن 25 روزه از 2200 مدرس دانشگاه تهران، 71 نفر شرکت کردند که 25 نفر از کرج بودند، 15 نفر از دانشکده کشاورزی و 10 نفر از دانشکده منابع طبیعی. از استادان حاضر در آن اعتراض سیاسی به حکومت پهلوی می توان به دکتر عباسعلی زالی، دکتر جمشید خیرابی، دکتر عزیز خرازی پاکدل، دکتر حسین حبیبی کاسب و خانم دکتر پوران سلیمانی اشاره کرد. روحانیون مبارز تهران، جمعیت حقوقدانان ایران، کمیته همبستگی اعضای وزارت امور خارجه، سازمان تحقیقات زمین شناسی و معدنی، جامعه اصناف گمرک، سندیکای مشترک کارکنان صنعت نفت و جبهه ملی ایران از حامیان این تحصن بودند. آیت الله طالقانی هم در نوزدهمین روز تحصن، با استادان انقلابی دیدار و گفت و گو کردند.
- آیا دانشجویان مبارز دانشکده با مساجد شهر کرج هم در ارتباط بودند؟
- بله، پیوند عمیقی داشتند. به طور نمونه، بر اساس اسناد ساواک گروهی از دانشجویان در 23 اردیبهشت 1357 در مسجد اعظم کرج تجمع کردند. در آن مراسم سیاسی و مذهبی، سخنران مراسم دستگیر شد. در پایان این گفت و گو، پیشنهاد می کنم که کتاب و فیلم مستندی درباره مبارزات سیاسی و اجتماعی دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی کرج در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تدوین و منتشر شود تا نسل جوان و دانشجویان با آن فعالیت ها و کارکردهای سیاسی و اجتماعی دانشکده هم آشنا شوند.
- منبع: جان جهان (فصلنامه فرهنگی - اجتماعی دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران)، سال اول، شماره 4، پاییز 1400، صفحه 6.