به یاد آن سرو سهی
بسمک اللهم یا رفیق
یاد ده ما را سخن های دقیق
همیشه در زندگی ات غرق در نعمت های بی شمار آسمانی و الاهی هستی اما به اهمیت برخی نعمت ها اشراف و توجه داری و برخی بلکه بسیاری را هم اصلاً نمی بینی و درنمی یابی. یکی از این نعمت های لذیذ بی مانند، حضور در نمایشگاه بین المللی کتاب است. آن سال ها نمایشگاه در بزرگراه شهید چمران - خیابان سئول در انبوهی از دار و درخت، غرق بود. اردیبهشت و درخت و کتاب. حال و هوای نمایشگاه با آن چه اکنون در فضای مصلی رخ می دهد تفاوتی اساسی داشت. این نعمت را اکنون که سالیانی است از آن محرومی بهتر و بیشتر، درک می کنی. این نعمت، زمانی آسمانی تر و بی بدیل تر می شود که با دیدار دانشمندی از دانشمندان یکی یک دانه این مرز و بوم، همراه باشد. سال 1381که با دکتر حسین عسکری و آقای محمد فلاح نژاد، کوچه باغ های بهشتی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را مست از عطر شکوفه های رنگارنگ کتاب، می چمیدیم با سرو سهی استاد دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن، روبه رو شدیم. ذوق زده از این دیدار ناب، گرم صحبت با استاد شدیم. آن چه اکنون از آن دیدار در خاطر دارم یکی این پرسش است که چرا با آن سابقه دراز شاعری، شعر را کنار گذاشتید و به سراغ نثر رفتید؟ استاد فرمودند که دیدم دیگر نمی توان با زبان شعر، جهانی حرف زد. دیگری هم پرسش درباره شاعر یک بیت معروف بود. آن بیت معروف را حضرت امام در کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه» استفاده کرده بودند. حضرت امام با آن که کتاب را به عربی نبشته بودند اما این بیت فارسی را در مقدمه آن کتاب، آورده بودند. استخراج کننده منابع آن کتاب در پانوشت، شاعر آن بیت را حضرت سعدی دانسته بود و به امثال و حکم مرحوم دهخدا استناد جسته بود اما انس ناچیزم با کلیات حضرت شیخ اجلّ، نمی گذاشت این استناد را بپذیرم. جست وجویم در کلیات شیخ هم به جایی نرسید. در کتابخانه امام صادق - علیه الصلاه و السلام - مقدم شهر نظرآباد، امثال و حکم استاد دهخدا را یافتم و با کمال تعجب دیدم که آن مرحوم آن بیت را بی نام شاعر، آورده اما چون بیت بعدی از شیخ اجلّ است استخراج کننده منابع کتاب حضرت امام (ره) به سهو، پنداشته این هردو بیت از فرمانروای ملک سخن است. آن بیت را برای استاد اسلامی نُدوشن، خواندم:
«من، گنگ خواب دیده و عالم تمام، کر
من، عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش»
استاد اسلامی نُدوشن، کمی تامل کردند و گفتند: این شعر باید برای اواخر زندیه و اوایل قاجاریه باشد. در سررسیدی که بعدها پدرخانم ارجمندم آقای سید محمد سادات رسول به من هدیه کردند این بیت به موبد هندی نسبت داده شده بود اما تا کنون، نام و نشانی از این شاعر در زندگی نامه های شاعران، نیافته ام. عکس فوق و یادداشت پشت آن، گزارش ماندگار و یادگار آن روز و آن لحظه است. مدتی بعد برای نوشتن مقدمه ای بر کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» دکتر حسین عسکری، سه جلد از کتاب «روزها» (زندگی خودنوشت استاد محمدعلی اسلامی نُدوشن) را زیر و رو کردم. می خواستم از نثر ایشان و زاویه دید ایشان، الهام بگیرم. مقدمه مفصلی آماده کردم اما دکتر عسکری از چاپ آن در کتاب، پشیمان شد و گفت که به پیشنهاد استاد دکتر ناصر تکمیل همایون، چنین کرده است. استاد تکمیل همایون و دکتر یوسف مجیدزاده بر کتاب دکتر عسکری، مقدمه نوشته اند. آن مقدمه مفصلم را البته آقای عسکری در نشریه «پیام زمان» ویژه شهرستان ساوجبلاغ، چاپ کردند. سرکار خانم معصومه توحیدلو آن نشریه را اداره می کردند. روح استاد اسلامی نُدوشن، قرین رضوان حضرت راضی.
موسسه رخسار قرآن
17اردیبهشت 1401
اسماعیل آل احمد
شادروان استاد دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
_________________________________
نام شریف حمیدرضا نادری
یکی از خوشی های زندگی ام، آشنایی با استاد حمید رضا نادری (فرهنگی پیش کسوت و خوشنویس شناخته شده البرزی) است. شکر خدا، این آشنایی و رفاقت با برکت دارد به «دهه سوم» خود نزدیک می شود. انسی دیرپا که با خاطرات شیرین از «امورتربیتی آموزش و پرورش منطقه ساوجبلاغ» در نوجوانی آغاز شده و در «فرهنگسرای امام علی علیه السلام شهر هشتگرد» و «موسسه فرهنگی هنری شمیم جوان البرز»، در جوانی و میان سالی ادامه پیدا کرده است. نام استاد نادری با فرهنگ و هنر شهرستان های ساوجبلاغ، نظرآباد، چهارباغ و طالقان گره خورده است. معلمی دلسوز که بیش از سی سال از زندگیاش را وقف فرهنگ و هنر و تعلیم و تربیت چند نسل از دانشآموزان و هنرآموزان استان البرز کرده است. بی تردید نام شریف استاد نادری دلالت می کند بر نجابت، بردباری، خیرخواهی، سخت کوشی، آزادگی و آزاداندیشی در عین پایبندی به ارزش های معنوی و اخلاقی. با افتخار و اشتیاق در «آیین اردیبهشت سپاس» شرکت خواهم کرد جهت عرض ادب به این فرزند اردیبهشتی البرز عزیز.
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
حسین عسکری
19 اردیبهشت 1401
_________________________________
آیین اردیبهشت سپاس به روایت اسماعیل آل احمد
بسمک اللهم یا رفیق
یاد ده ما را سخن های دقیق
برای کنده شدن از زمین، هیچ نیازی به زمینه سازی های دور و دراز نیست. کافی است با لب قلمی دزفولی که از نوشت افزار سرکوچه به هزار ذوق و شوق و امید و آرزو خریده ای از گونه خیس مرکبی که در پرنیان مهربان لیقه، غنوده است بوسه بگیری. یا با رقص همان قلم دزفولی، آواز پر جبرئیل را در حرای ملکوتی گوش جانت به سردادن آواز، واداری. یا حتی اگر به هر دلیلی نتوانستی پای در این کهکشان بگذاری می توانی غزال عطشان چشمانت را به تفرج در باغستان آثار رسولان خوشنویس سرزمین هنر و فرهنگ و قلم و کتاب - ایرانِ جان - ببری و به پرواز درآیی. پنج شنبه (22اردیبهشت 1401) در فرهنگسرای امام علی - علیه السلام - هشتگرد، غرقه در سکر آیین "اردیبهشت سپاس" از عمق جان به برگزارکنندگان آیین، دست مریزاد گفتم. مدتی دراز بود که فضاهایی مثل فرهنگسرا را لبریز از شرکت کنندگان مشتاق ندیده بودم. زن و مرد و کوچک و بزرگ و نزدیک و دور آمده بودند تا سپاسگزار باشند . "حمیدرضا نادری" استاد نام آشنای خوشنویسی ساوجبلاغ فرهنگی، همان نازنین فرهیخته ای است که همه آمده بودند تا بیش از چهاردهه تکاپوهای جهادی و علمی و آموزشی و فرهنگی و ورزشی و هنری اش را ارج و اجر بنهند . هنرمندان کرج و ساوجبلاغ فرهنگی و قزوین و دوستان و شاگردان و همکاران استاد حمیدرضا نادری، نگین درخشان و درافشان اردیبهشت سپاس را در رکاب و حلقه تشویق ها و توجهات بی پایان و ممتد خویش در طواف گرفته بودند. قرار است این آیین، هرسال از کوشش های درازدامن فرزندان فرهیخته دیارمان، خالصانه و صمیمانه و بی هیچ امید و چشم داشتی به این مدیر و آن مسوول، سپاس بگذارد.
- به نقل از کانال تلگرامی البرزپژوهی https://t.me/alborzology
اطلاعیه نکوداشت استاد حمید رضا نادری در شهر هشتگرد، 22 اردیبهشت 1401
حمید رضا نادری در کنار استاد غلامحسین امیرخانی
سه نمونه از آثار خوشنویسی استاد حمید رضا نادری
از راست: حسین عسکری، استاد حمید رضا نادری، فرهنگسرای امام علی علیه السلام هشنگرد، سال 1386