سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 



 

گفت و گوی انتقادی درباره مواجهه شبکه البرز با تنوع فرهنگی و زبانی ایران کوچک

 فروردین 1403

 

با یادداشت هایی از:

دکتر حکمت اله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایران شناسی)، دکتر حسین عسکری (نویسنده و البرزپژوه)، حمیدرضا آقایی (معلم و پژوهشگر فرهنگ مردم)، محمد اکبرزاده (فعال فرهنگی)، زکریا مهرور (نویسنده و البرزپژوه)، مهندس علی فلاح (فعال اجتماعی)، محمود نجفی (فعال فرهنگی)، مهندس میثم اعتمادی صدر (فعال فرهنگی)، رضا فرخ‌نژاد (مدیرکل صدا و سیمای استان البرز).  

این گفت و گو همچنان ادامه دارد. وبلاگ و کانال البرزپژوهی آمادگی دارد دیدگاه های مخاطبان گرامی و مسئولان اداره کل صدا و سیمای البرز درباره این یادداشت ها را بازتاب دهد.

 

________________________________

 

 

نگاه تقلیل گرایانه «اُرُسی» شبکه البرز

حسین عسکری


یکی دو هفته است به ابتکار شبکه البرز، دو مجری آقا و خانم جداگانه از ساعت 15:45 تا 24 در 9 بخش 15 دقیقه‌ای با عنوان «اُرُسی»، آنتن زنده شبکه البرز را در اختیار می‌گیرند و با گویش کرجی (گویش غالب اهالی بخش کوهستانی البرز) با مخاطبان و میهمانان خود سخن می‌گویند. در نگاه اول، «ارسی» با این سر و شکل، جذاب و ابتکاری جلوه می‌کند اما وجه آسیب‌زای آن یعنی «نادیده گرفتن تنوع و تکثر گویش های بومیان» و «فروکاستن گویش‌های بومی و محلی به گویش بخشی از گستره جغرافیایی استان البرز» می‌تواند در کوتاه مدت به ایجاد گسست‌های فرهنگی، وقوع تکانه‌های محلی و قوم گرایانه، گریز از مرکز و عملاً حذف فرهنگ و گویش بومیان شهرستان های اشتهارد، ساوجبلاغ، نظرآباد، چهارباغ و بخش هایی از شهرستان های کرج و فردیس از قاب شبکه البرز منجر شود. آن موقع است که شبکه البرز به عنوان رسانه ملی، مرجعیت و مقبولیت خود نزد بینندگان بومی و غیر بومی‌اش را از دست خواهد داد.

بومیان استان البرز عمدتاً به چهار گویش «کرجی - طالقانی»، «تاتی اشتهاردی»، «ترکی ساوجبلاغی» و «کردی البرزی» سخن می‌گویند. اگر زبان و گویش‌های مهاجران را به این مجموعه گویش های بومی اضافه کنیم، استان البرز تحقیقاً به هر زبان و گویش موجود در حوزه سرزمینی ایران گویـِشوَر خواهد داشت. ای کاش اتاق فکر اداره کل صدا و سیمای البرز پس از مشورت با کارشناسان خبره و دلسوز فرهنگی، جامعه شناسان و البرز پژوهان و بررسی روشمند زوایای مختلف و آثار کوتاه مدت و بلند مدت این نگاه تقلیل گرایانه به فرهنگ و گویش‌های بومی البرز، مبادرت به پخش «ارسی» می‌کرد. البته الان هم خیلی دیر نشده، لطفاً در پخش این شکلی «ارسی» تجدید نظر کنید.

5 آبان 1402

________________________________

 

 

ضرورت نگاه نوین گویش شناسانه اجتماعی به زبان شهروندان کرج

حمیدرضا آقایی

معلم و پژوهشگر فرهنگ مردم

از نگرش‌‌های جدی حالِ حاکم بر زبان‌شناسیِ اجتماعی یا دقیق‌تر گویش‌شناسی اجتماعی، توجه به تنوع زبانی و الگوهای متنوع گفتار به ویژه در شهرهای مهاجر پذیر و چند فرهنگی با ریشه‌های متفاوت نژادیِ گویشوران است، و دیگر چون گذشته بر تحلیل‌های سنتیِ گویش‌شناسیِ تاریخی و توصیف زبان و گفتارِ گویشوران بومی یا محافظه‌کارترین صورت‌های گفتار متمرکز نیست. و به جامعه، طبقه، جنسیت، قومیت و مذهب گروه‌های اجتماعی گویشوران توجه دارد. به تعبیر ساده‌تر، به‌جای توجه و جست و جوی ریشه‌های تاریخی و گذشت? لغوی زبانی، به زبان و گویش‌های اجتماع و بافت جمعیتی شهر معطوف شده است و زبان را در بستر جامعه تعریف و جست و جو می‌کند، این روش‌شناسی یا متدولوژی به «گویش‌شناسیِ شهری» نیز شهرت دارد. نمون? کاربرد این گویش‌شناسی؛ در پژوهش یکی از زبان شناسان به‌کار رفته که در پژوهشی، جمعیت مهاجرِ ایتالیایی و یونانی کلان‌شهر سیدنی استرالیا را عامل برخی از تغییرات رخ داده در زبانِ انگلیسی دانست (رستم‌بیک تفرشی 1399- ص 89). چنین نگرشی در بیشتر آثار و تألیفات حوز? گویش‌شناسی کرج و فرهنگ آن کم‌رنگ یا غایب است و بیشتر پژوهش‌ها نگاهی تاریخی و فقه‌الغوی به زبان داشته‌اند. لذا، با توجه به رشد شتابان جمعیت مهاجر کرج و تغییرات اساسی گویشی در مجاورت با پایتخت و تاثیر رسانه‌ها در چند ده? اخیر ضرورت دارد در آینده ویژگی‌های زبانی امروزین و حالِ این کلان شهرِ رنگین کمانیِ اقوام مورد پژوهش و بررسی جدی‌تری قرار گیرد.

منبع: رویکردهای نظری در پژوهش‌های گویشی، آتوسا رستم‌بیک تفرشی، 1399, تهران؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

15 فروردین، 1403، کرج

________________________________


 

نقدی بر مواجهه یک سویه شبکه البرز با تنوع فرهنگی و زبانی ایران کوچک

نامه سرگشاده محمد اکبرزاده

فعال فرهنگی

برادر عزیزم جناب آقای دکتر حسین عسکری

سلام علیکم. چند وقتی است، دغدغه ای مهم ذهنم را درگیر کرده و آن هم مربوط به شبکه استانی البرز می باشد. جنابعالی از همه ما بهتر و بیشتر در حوزه پژوهش به موضوعات فرهنگی و هویتی این استان واقفید. استانی که از همه اقوام ایران عزیز از سالیان دور به آن مهاجرت کرده و در شهرها و روستاهای آن ساکن شده اند. به همین جهت، این تنوع و تکثر، بهانه ای شده تا کرج و البرز را «ایران کوچک» به شمار آورند. حال که این استان عزیز، چنین تنوع و ظرفیت زبانی و فرهنگی را در خود جای داده، آیا برازنده و شایسته اقوام و فرهنگ هایی که در آن زندگی می کنند این نیست که در رسانه تصویری استانی از این بخش میلیونی البرزیان و البرزنشینان، برنامه ای - هر چند کوتاه و گذرا - تولید و پخش شود؟ چندی پیش، این گله مندی را به اتفاق یکی از دوستان به استحضار آقای شمس آرا (قائم مقام مدیرکل صدا و سیمای استان البرز) رساندم. از کیفیت پایین و ضعیف پخش شبکه استانی شکایتی نداریم که آن هم مهم و عنصر کارآمدی در جذب مخاطب است، ولی بیشتر به محتوای برنامه های شبکه استانی انتقاد داریم. به عنوان مثال در یک نظرسنجی سرانگشتی که از سلیقه های مختلف فرهنگی البرز انجام دادم، همین برنامه زنده و پرتکرار «اُرسی» که صدر تا ذیل آن با لهجه کرجی (گویش روستاهای جاده چالوس) تولید و پخش می شود و عبارت محلی «چی مینی...» در آن تکرار می شود، محتوای جذاب، فراگیر و فرهنگ سازی در بین دیگر بومیان پرشمار البرز و خیل عظیم مهاجران ندارد. دوستان انتقاد دارند شبکه البرز به مثابه بخشی از رسانه ملی، سزاوار نیست که یادی هم از فرهنگ و گویش دیگر بومیان و اقوام مختلف استان بکند؟ مگر در استان البرز (ایران کوچک) فقط یک گویش وجود دارد و دیگر هیچ؟ مگر نه اینکه، جا انداختن «گویش رسمی برای البرز» با «شیوه تکرار هر روزه» برای استانمان البرز با این تنوع و گستردگی فرهنگی، تکاپویی خطرناک و ضد فرهنگی است؟ دقت کنید به تعداد و محل ارسال پیامک های برنامه ارسی، که گویای همین پوشش اندک گستره جغرافیایی مخاطبانش است.

چرا شما و دیگر فعالان فرهنگی، البرز پژوهان و دلسوزان فرهنگ و تاریخ البرز، از تولید محتواهای یک سویه و تک مخاطب شبکه البرز انتقاد نمی کنید؟ مگر استان ما از جهت موضوعات علمی، صنعتی، تحقیقاتی، تولیدی، دینی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... تهی و فقیر است و کارشناس و صاحب نظر در این عرصه ها کم دارد؟ نمی دانم چرا اکثر اوقات، شبکه البرز با تکرار خسته کننده سریال ها و فیلم های تکراری پر شده است؟ نقش و سهم و رسالت این «رسانه ملی – استانی» در انتقال و گسترش موضوعات و مفاهیم ارزشی همانند میراث فرهنگی، هنر، ادبیات، مشاهیر و تاریخ ملی و محلی... در پستوی کدام نهان خانه ها به فراموشی سپرده شده است؟ به غیر از همین چند برنامه ای که برخی البرزپژوهان و‌ کارشناسان در آن حضور دارند و یکی دو مورد هم برنامه های دیگر، به نظر می رسد شبکه البرز خیلی ضعیف ظاهر شده است. موجب امتنان است که این دغدغه بنده و گروهی از فعالان فرهنگی را با ادبیاتی ملایم‌تر یا محکم تر (نظر جنابتان صائب است) به گوش آن کسی که باید بشنود، برسانید. توفیق، رفیق و یارتان. 20 فروردین 1403.

- آقای اکبرزاده عزیز، سپاس از دغدغه مشفقانه شما. بنده بر حسب وظیفه فرهنگی، البرز دوستی و شناخت دقیق تنوع و تکثر فرهنگی زادگاهمان البرز در 5 آبان 1402 با انتشار یادداشت «نگاه تقلیل گرایانه اُرُسی شبکه البرز»  در این باره ابراز نظر کردم اما دریغ از واکنش موافق و مخالف مدیران فعلی شبکه البرز. پاینده باشید. حسین عسکری. 20 فروردین 1403.

 

________________________________

 

بازتاب...

واکنش استاد زکریا مهرور (نویسنده و البرز پژوه)

به یادداشت «نقدی بر مواجهه یک سویه شبکه البرز با تنوع فرهنگی و زبانی ایران کوچک»

 

درود مرا پذیرا شوید. جناب استاد دکتر عسکری گرامی، یادداشت دغدغه مندانه جناب آقای محمد اکبرزاده و یاداشت کوتاه شما را ملاحظه کردم و شایسته دیدم به چند نکته اشاره نمایم:

1. بدون شک تنوع فرهنگی و قومی و... در استان البرز سبب پویایی این استان است. اما آنچه به این استان اعتبار و ارزش بسیار بخشیده گذشته تاریخی آن است و تاثیر گذشته فرهنگی استان بیشتر از تاثیر شکل گیری استان بر اثر مهاجرت های نیم قرن اخیر است که سیل وار انجام پذیرفته.

2. آنچه جناب اکبرزاده در خصوص زبان بومی استان گفته خود به نوعی نگاهی تقلیل گرانه است و آن را تکرار یک عبارت دیده اند. گاه از لهجه گفته و گاه از گویش. باید گفت در استان البرز از دیرباز دو زبان فارسی با گویش ویژه البرز نشینان و زبان ترکی ساوجبلاغی وجود داشته است. و البته حق این است که برنامه هایی ویژه بومیان ترک زبان نیز تهیه و پخش شود و انتظار بی جایی نیست. اما نگاه ناچیز شمارانه به زبان بومی استان که نزدیک به زبان فارسی معیار است در میان تعدد گویش های مهاجران خود جای حرف داردِ.

3. گفته شده گویش جاده ی چالوس. اول آنکه این گویش (و به اعتقاد بنده با اندکی تسامح زبان) ویژه روستاهای جاده چالوس نیست بلکه در طالقان و ساوجبلاغ و کلاک و ده کرج و... همه به این گویش تکلم می کنند و قدمتی چند هزارساله دارد به علاوه ی روستاهای شمال تهران و برخی نواحی آذربایجان. و در ضمن زبان تاتی و اشتهاردی و...

4. بیشتر بزرگان استان از همین روستاها و نواحی کهن استان برخاسته اند جناب دکتر حسین عسکری شما خود واقفید که اگر فهرستی از خاندان های علمی تهیه شود جایگاه روستاهای استان البرز تا به چند است.

5. آنچه آقای اکبرزاده درباره ی ضعف برنامه های تلویزیونی و نبودن برنامه های علمی و فرهنگی و ... گفته اند عین واقع است و همان گونه که شما فرموده اید "بی توجهی برنامه ریزان صدا و سیما به یادداشت ها" نیز بی وجه نیست و برمی گردد به برنامه های کلی و ضعف عمومی رسانه ای و نیز عدم همکاری منظم اهل فرهنگ با این رسانه. آقای اکبرزاده فراموش نفرمایند ارزش های زبانی و فرهنگی و... بومیان استان بسیار فراتر از آن چیزی است که در برنامه ها به نمایش گذاشته می شود. و تفاوت از زمین تا آسمان استِ.

6. امید است دغدغه ی عزیزان فرهنگ پژوه به تخطئه دیگران و حذف گرایی منجر نشود. مهمترین وظیفه ی زبان برقراری ارتباط است اما نخست باید همدل بود که همدلی از همزبانی خوشتر است.

پایدار باشید گرامیان. 20 فروردین 1403 کرج.

 

________________________________

 

البرز برای همه البرز نشینان است...

واکنش مهندس علی فلاح (فعال اجتماعی) به یادداشت استاد زکریا مهرور

 

سلام و درود بر همه عزیزان البرزی

در جواب نوشته استاد مهرور عزیز

بی تردید هر گونه فعالیتی نیازمند پشتیبانی و تامین مالی است. صدا و سیمای استان البرز هم از این قاعده مستثنی نیست و از بیت المال که متعلق به عموم مردم است ارتزاق می کند؛ یعنی از جیب همه ساکنان استان چه مهاجر و چه بومی. پس همه، حق دیده شدن دارند نه منطقه و بخشی خاص از استان. چون این نهاد دولتی و ملی، «صدا و سیمای استان البرز» است نه «صدا و سیمای بخش خاصی از استان البرز». آنچه این روزها در شبکه البرز به ویژه برنامه ارسی می بینیم تلاش برای خلق و تحمیل هویتی خاص و یکسان برای همه استان سه میلیونی البرز است؛ آن هم با استفاده از تکنیک نخ نمای تکرار از ساعت 15 تا 24 و بازپخش آن در فردایش. مگر نه این است ساکنان استان باید خود را در سیمای استان خود ببینند؟ تا چه حد نماینده رسانه ملی در البرز در این راستا موفق، دقیق و درست عمل کرده است؟ البرز متعلق به همه ایرانیان البرزی اعم از فارس، ترک، لر، کرد و... است. آیا در این بین، صدا و سیمای البرز متعلق به یک اقلیت بومی خاص است یا همه البرزیان ایرانی؟

جناب استاد مهرور، آیا موافقید ما هم در روستاهای تات زبان البرز (کلمه ای ترکی به معنی غیر ترک)، برنامه ای به زبان شیرین «ترکی ساوجبلاغی» تهیه کنیم و تلاش بر ترک معرفی کردن آنها داشته باشیم؟ آیا این را توهین به فرهنگ بومی خود نمی دانید؟ متاسفانه همین اتفاق خطرناک فرهنگی در شبکه البرز در حال رخ دادن است. اگر کاری که توسط اتاق فکر «برنامه ارسی» شبکه البرز برای ایجاد «گویش رسمی و فراگیر به نام مادی / اشکانی البرزی» برای همه مناطق استان متنوع البرز انجام می شود توسط ما گویشوران زبان شیرین ترکی ساوجبلاغی انجام می شد چه واکنشی از خود نشان می دادید؟ باز هم عرض می کنم، البرز متعلق به همه البرزنشینان اعم از بومیان و مهاجران است یعنی سه میلیون ساکن فعلی آن نه اقلیتی از بومیان یا مهاجران.

ما ساوجبلاغی ها خود را اولآ ایرانی شیعه مسلمان می دانیم و ثانیا بر این نظریم، وحدت ملی، هویت ملی و ملیت ایرانی، مقدم بر این نگاه های قوم گرایانه و محلی است که در شبکه البرز ترویج می شود. زبان فارسی هم که بر اساس قانون اساسی، زبان معیار و رسمی ایران عزیز است؛ همانند چتری است که اقوام مختلف ایرانی با هر زبان و مذهبی را متحد کرده و به عنوان یک ملت در جهان پر آشوب امروز معرفی می کند. 21 فروردین 1403.

 

________________________________

دیگر یادداشت ها

رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2 

 


نوشته شده در  پنج شنبه 103/1/30ساعت  7:17 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]