سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درنگی در زندگی،زمانه، اندیشه ها و آرمان های سه روشنفکر دینی

طالقانی --------  نجم آبادی --------  آل احمد

   طالقانی نجم آبادی آل احمد

 جنبش بیدارگری و اصلاح طلبانه به مفهوم ایجاد تحول و حرکت در میان ملل به خواب رفته مسلمان، از نیمه دوم قرن سیزدهم هجری در ایران ، هندوستان ، بین النهرین، مصر و سودان آشکار شد. از علل آغاز این جنبش اصلاح و احیا در جهان اسلام می توان به آشنایی با تمدن غرب، شکست ایران قاجاری از روسیه تزاری، توسعه چاپ و انتشار و... اشاره کرد. شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد  (واقع در غرب استان تهران ) در صدو پنجاه سال اخیر سه شخصیت نامور در سپهر فرهنگی خویش پرورانده است که هر سه از مبارزان ، مصلحان و احیاگران اندیشه دینی و مردم سالاری بوده اند. آیت الله سیدمحمود طالقانی و جلال آل احمد از منطقه کوهستانی طالقان واقع در شمال شهرستان ساوجبلاغ و آیت الله شیخ هادی نجم آبادی از  منطقه دشت نظرآباد واقع در جنوب ساوجبلاغ برخاسته اند. با این توضیح  که طالقانی و نجم آبادی از روشن فکران دینی حوزه علمیه و آل احمد از روشن فکران دانشگاهی است. در این نوشتار کوشیده شده است نگاهی گذرا به زندگی ، زمانه ، اندیشه ها و آرمان های این سه نواندیش دینی انداخته شود. بدون شک پرداخت کامل به مشرب و اندیشه های این بزرگان، نیازمند مجال های مکتوب دیگری است:

• آیت الله طالقانی (1289-1358 خورشیدی) : مبدع اندیشه حکومت مردم سالارانه دینی

طالقانی را به جرأت می توان یکی از مبدعان و مبتکران اندیشه حکومت دمکراتیک دینی به شمار آورد. درخشش کم نظیر او در دو میدان «جهاد» و «روشنگری» بر کسی پوشیده نیست. او در جبهه دینی تا حصول به اجتهاد از کوشش بازنایستاد تا به راز و رمز مسائل دینی پی ببرد و غوامض را بر خود آسان نماید و در دنیای سیاست درس اولی را که آموخت، مبارزه با طاغوت ، استبداد و خودکامگی بود. او در قسمتی از پاورقی کتاب  «تنبیه الامه» آیت الله نایینی می نوسید:«چاره،کندن ریشه ناپاک شاه پرستی است». طالقانی پس از برچیده شدن سفره استبداد و تمامیت خواهی رژیم پهلوی وارد فاز دیگری شد و آن هم پرداختن به اندیشه حکومت مردم سالاری دینی بود.او «تحجر» و «التقاط» را به خوبی می شناخت و نخستین دغدغه اش در تاسیس نظام  جمهوری اسلامی ایران این بود که مبادا این نظام به سآزادیمت «تحجر» و «التقاط» بلغزد که در آن صورت «جمهوریت» و همچنین «اسلامیت» نظام مورد خدشه قرار خواهد گرفت. مرحوم طالقانی از همان آغاز با تکاپو در قلمرو اندیشه دینی ، مطالعات قرآن پژوهی را محور اصلی فعالیت خویش قرار داد. او در تفسیر قرآن از سبک و روش خاصی استفاده می کرد که در کتاب «پرتوی از قرآن» تجلی یافته است. این تفسیر نوین که مبتنی بر قرائت و تفسیر انسان مدار و رحمانی از قرآن است ، در خوانننده بینش و بصیرت اسلامی عمیقی ایجاد می کند که حرکت آفرین است و از این جهت با تفاسیر کلاسیک دیگر تفاوت دارد. به همین دلیل «پرتوی از قرآن» در دوران پیش از انقلاب اسلامی یکی از منابع اصلی مورد استفاده در آموزش دینی جریانات و سازمان های اسلامی مبارز در داخل و خارج از کشور بود. طالقانی در بیان اندیشه دینی ، تنگ نظر و متعصب نبود. او اهمیت پیرایش ، بازسازی و بازنگری در معرفت دینی را کاملا" درک کرده بود و در موارد مختلف آن را با صراحت تمام بیان می کرد. به طور نمونه ، او موارد نه گانه «زکات» را که در فقه سنتی ذکر شده است را مورد بازخوانی قرار داده و بر این نظر بود که قرآن کریم موارد مصرف زکات را بیان نکرده بلکه فقط وجوب اصل زکات را مورد تأکید قرار داده است. بر همین مبنا او  بر این عقیده بود که در جوامع صنعتی و نیمه صنعتی عصر حاضر این موارد می تواند تغییر کند. مشارکت فراگیر مردم با تشکیل «شوراها» نیز از ابتکارات و اصول مورد تأکید طالقانی در قانون اساسی است. او بر این نظر بود که اصل شورا مهم تر از نتیجه شورا است یعنی اگر به صورت شورایی کار کردیم و شکست خوردیم بهتر است تا با سیستم فردی و به صورت استبدادی عمل کنیم و پیروز شویم. از دیگر ویژگیهای طالقانی می توان به «آزادی،مدارا،نگاه فرامکانی و فرازمانی به مسایل ، استقلال رأی و نظر و روشن بینی در اندیشه دینی و سیاسی،ارتباط صمیمی با جریان نوگرای دانشگاهی، آزادی بیان برای مخالف در جامعه اسلامی» اشاره کرد.

• آیت الله شیخ هادی نجم آبادی (1250-1320قمری):مدافع عقلانیت دینی

نجم آبادی یکی از فراهم کنندگان زمینه های بیداری ایرانیان در آستانه جنبش مشروطیت به شمار می رود. حلقه شاگردان نجم آبادی همچون «آیت الله طباطبایی، دهخدا،علامه قزوینی،میرزا جهانگیر خان شیرازی و...» که از رهبران جنبش مشروطیت ایران به شمار می روند ، خوی آزادیخواهی و استبداد ستیزی را از تعالیم دینی- سیاسی  نجم آبادی فرا گرفته بودند. مفهوم «عقل» ، یکی از اصلی ترین و کلیدی ترین مفاهیم در نظام اندیشه این احیاگر دینی است، بطوری که تنها اثر مکتوب موجود ایشان به نام «تحریر العقلا» در سال 1312خورشیدی به چاپ رسیده است. دوره حیات «نجم آبادی» مقارن است با عصر تاریکی ،بی خبری، فساد،اختناق، استثمار فکری، اقتصادی و سیاسی ملت ایران به دست مظاهر قدرت داخلی و عوامل دخالت خارجی. این دوره تاریخی را می توان عصر اوج جهالت و عقب ماندگی فکری مسلمانان نیز نام نهاد، بطوری که نجم آبادی می نویسد:«حال ما ایرانیان بدتر از یهود شده است و در نزد دول و اهل ملل کمال ذلت را داریم. هیچ اعتباری باقی نمانده و نیست». در آن عصر سیاه، نجم آبادی همچون شهابی سهمگین با حمله همزمان به متولیان رسمی دین بیگانه از حقیقت و مردان عرصه سیاست غافل از پیشرفت های زمانه ، جنبش احیا و اصلاح اندیشه دینی را با شجاعت تمام مطرح کرد. نجم آبادی ، بازگشت به عقلانیت در فهم دین ، گفتگوی ادیان ، مبارزه با ترویج خرافات و غلوگرایی در دین ، اصلاح اخلاق، نفی نقش منفی متولیان دین، آگاهی بخشیدن به مردم، تلاش برای ترویج آسایش، عدالت و رفاه مردم را از مبانی اساسی برای بیداری ایرانیان و رهایی از استبداد بر می شمارد و البته در یک نکته با دیگر مجتهدان شیعی دوره خود همصدا بود:«سقوط حکومت استبدادی قاجار». 

• جلال آل احمد (1302- 1348 خورشیدی): منادی بازگشت به خویشتن

دکتر علی شریعتی می گوید:«جلال که از آن قطب (تفکر سوسیالیستی) به سوی مردم، به سوی ایمان ما و به سوی مذهب ما آمد ، هنوز سه قدم بیشتر بر نداشته بود اما قدم هایی بود بسیار تکان دهنده . طلیعه چیز تازه ای، طلیعه عنوان طرح تازه ای بود . این چیز تازه ، برگشتن روشنفکر بود به میان مردم ... جلال انفجار بمب عصیان علیه غربزدگی است و اعلام بازگشت به فرهنگ اسلام و تکیه بر خویش.»شاید  تعریف دکتر شریعتی ، کامل ترین تعریف و توصیفی است که درباره جلال شنیده ایم. جلالی که چهار دوره در زندگی داشت: 1- زمانی که تحت تأثیر تربیت خانوادگی و پدری یک جوان مسلمان بسیار معتقد به مبادی دینی بود. 2- زمانی که برای فرار از فضای بسته منزل پدری، خانواده را ترک می گوید. 3- دوره ای که به اندیشه مکتب «سوسیالیسم» گرایش پیدا می کند. 4- دوره ای که کاملا" از اندیشه سوسیالیسم می برد و به باورهای دینی رجعت می کند. جلال روشنفکری عاشق و معترض بود که برای رسیدن به عشق و آرامش به همه جا سر کشید و سرانجام به منزلگاه اولیه خود بازگشت. آل احمد نمود عینی قصه عطار در منطق الطیر است که به انتهای جستجو در ساحت اندیشه رسید (هو الاول و الاخر ). درد جلال ، درد «خود فراموشی» و «الیناسیون مردم» و بیگانه باوری گروه تحصیل کردگان ایرانی بود. او بر آن باور بود که هر گاه مردم «خود»شان را پیدا کنند و نسبت به آن باورمندانه عمل کنند و گروه نخبگان اجتماعی هم سفره خویش را جدای از مردم نیندازند، تنگناها و پیچش ها و از مسیر درست خارج شدنها به درستی منتهی می شود و در این سفر جدید،«خود آگاهی» به فرجامی جز«خدا آگاهی» پیوند نخواهد خورد. یک ویژگی بزرگ برای آل احمد – آن غیرتمند بیگانه ستیز- این است که او همیشه در حال «شدن» بود و هیچگاه «بودن» را بر نمی تافت.

• منابع: جلال آل احمد : غربزدگی ، تهران :انتشارات رواق، بی تا/  جمعی از نویسندگان : یادنامه ابوذر زمان، تهران: شرکت سهامی انتشار ،1362/ جعفر  گلشن روغنی،از خسی در میقات تا کسی در میعاد، روزنامه ایران، سال دوم، شماره 464، 17شهریور 1375/ شعبانعلی لامعی،حکایتهایی از زندگی آیت الله طالقانی،تهران: انتشارات قلم ،1376/ فرناز ناظر زاده کرمانی، نقش عقل در معرفت دین از دیدگاه آیت الله نجم آبادی، روزنامه اطلاعات ، شماره 21179،26مهر 1376/ شیخ هادی نجم آبادی،تحریر العقلاء، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،1378.


نوشته شده در  پنج شنبه 87/2/12ساعت  12:22 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
در کنار مزار شیخ محمدصالح و شیخ محمدعلی (علی) برغانی در کربلا
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]