دبیر اعلم ساوجبلاغى و کتاب «چاره ساز»
= بخش دوم =
بى تردید نخستینههاى در تاریخ نگارش و سرایش به نام او ویژه شده است که نشان از نوآورى و ژرفنگرى نویسنده دارد: نخستین نهج البلاغه منظوم؛ نخستین صحیفه سجادیه منظوم و دیگر کتابهاى فقهى و حدیثى و تاریخى. دیوان عنواننگار سرشار شکوه است از تنگدستى و درماندگى و ناصبورى. املاکى را که در روزگاران گذشته از پادشاه به تیول گرفته همراه با مزارع موروثى را حاکمان محلى تصرف کردهاند و در مصیبت پیرى و نیستى مانده است و قصیدههایى در مدح حضرت امیرالمؤمنین، مرثیههاى حضرت اباعبدالله الحسین و نکته هایى از زندگى پریشان او در بردارنده دیوان است. تخلص شعرى دبیر اعلم، دبیرالملک، عنوان نگار، رهى، تقى است هر چند استوارى و پرمایگى در شعر او نه از جوشش که از کوشش حکایت دارد.
سه غزل از دیوان او تقدیم مىشود:
خدا ترا با کس آشنا نکند
که تا کسى چو منت جان فدا نکند
به تیر غمزه چشمت بسى گرفتارم
کسى تحمل این جور و این جفا نکند
شد آزموده به عشاق ناز معشوقان
اگرچه تیغ زند هرکه را صدا نکند
به حیرتم که چرا بشکفد گل نرگس
به پیش چشم سیاهت چرا حیا نکند
به مطلع غزل از عارف اولین مصرع
ولیک دل ز سخن گفتنم صفا نکند
که پیر گشته و بى قدر و عارى از همکار
در این زمانه کسى را چنین خدا نکند
تقى به حوزه انشاء بمجلس دربار
بجز تشکر و خدمت بجز ثنا نکند
به جز وصل توام در دل نباشد
بجز هجر توام مشکل نباشد
* * *
به غیر دل مرا تقدیم نبود
اگرچه در برت قابل نباشد
بجز تیرى که از مژگانت آید
به صید دل، کسى قاتل نباشد
دل شوریده اندر هر دو عالم
به غیر کوى تو مایل نباشد
کسى که لذت دیوانگى یافت
اگر تا باشدى عاقل نباشد
ز مجنون پرس این لذت که جز او
نباشد واقف و شاغل نباشد
چو دل بردن بود شیوه نکویى
یقینم هیچ صاحب دل نباشد
* * *
خمر حق خوب است گویى نیست هست
صاف و مرغوب است گویى نیست هست
بىخمار و بى صداع و بس حلال
بذل محبوب است گویى نیست هست
یوسف صدیق عزیز مصر شد
هم ز یعقوبست گویى نیست هست
فضل حق شامل بود لیکن زما
قلب محبوب است گویى نیست هست
باز دیده مىبرد عنوان نگار
شهر آشوبست گویى نیست هست
تاریخ وفات دبیر اعلم ساوجبلاغى چنانکه علامه سید احمد حسینى اشکورى در فهرست نسخههاى خطى مرکز احیاء میراث اسلامى و تراجم الرجال نوشته است سالهاى پس از 1347 قمرى است (7). ولى فرزند مؤلف در نسخهاى از کتاب شکر العباد تاریخ وفات او را در 17 رمضان 1365 ثبت کرده است (8).
آثـار
1. نهج البلاغه منظوم: این اثر که نخستین نهج البلاغه منظوم فارسى است براى او افتخار ابد به شمار مىآید در برگ برگ دیوان او بر این سعادتمندى مىبالد و عشق مىورزد.
در ص 3:
لطف مخصوص بنده را شامل
اندرین سال آمد از مولانا
نظم نهج البلاغه ترجمهاش
بر شهنشاه شد زبنده دعا
این سعادت به افتخار ابد
بس بود بر رهى و نیک سزا
بیست و دو بعد سیصد و السنت
سال هجرى که حق نموده ادا
در ص 30:
نیز نهج البلاغه ترجمه کرد
میمنت را کتاب از مولا
در ص 63:
این بس که محضر او چون تویى فقیر
نهج البلاغه نظم نموده نست در دعا
علمش سبب شده که چنین ترجمه کند
ور نه نکرده ترجمهاش نظم، مامضى
با جستجوى بسیار نسخهاى از این اثر در فهارس و کتابشناسىها دیده نشد و امید اینکه در آینده اثری از این نسخه بدست آید و در عرصه نهج البلاغه پژوهى فروغ بگستراند.
2. اخبار صادقیه (نظم مصباح الشریعه): در این اثر، کتاب حدیث مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه منسوب به امام صادق علیهالسلام که مشتمل بر صد باب است، به نظم درآمده و روز ششم ربیع الثانى 1342 به فرجام رسیده است. در آغاز متن احادیث و سپس ترجمه منظوم به نگارش درآمده است. به علت تکرار ترجمه عبارت «قال الصادق علیهالسلام» در اول هر باب و ترجمه آن به «لغت صادق» و «حضرت صادق بفرموده» و «فرمایدت صادق امام» اخبار صادقیه نامیده است. نسخهاى از این کتاب به خظ زیباى نستعلیق در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامى به شماره 164 (فهرست، ج 1، ص 234) موجود است. نسخه دیگرى از این کتاب در کتابخانه مجلس شوراى اسلامى به شماره 14565 (فهرست مختصر نسخههاى خطى کتابخانه مجلس، ص 36) ثبت شده است.
3. شکر العباد: این کتاب شرحى است به نثر بر کتاب مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه و به ترتیب کتاب مصباح الشریعه در صد باب. در هریک باب نخست متن و سپس شرح آمده است. نظر به اینکه فرزند مؤلف ـ عزیزالله ـ که هم خوشنویس و منشى بوده، در نه سالگى قطعه قاب آینه به پادشاه تقدیم داشته، به شکرانه، این کتاب را شکرالعباد نام نهاده و به امین السلطان میرزا على اصغر اتابک اهدا نموده است. نسخهاى از شکرالعباد به خط فرزند او میرزا عزیزالله به تاریخ 17 رمضان 1365 (پس از وفات شارح) در فهرست کتابخانه دکتر حسین مفتاح (نشریه نسخههاى خطى، دفتر هفتم، ص 188) معرفى شده است.
4. نظم جامع عباسى: در این اثر، جامع عباسى از تألیفات شیخ بهائى در قالب مثنوى به نظم درآمده است. مؤلف در مقدمه آثار خود به این کتاب اشاره دارد. نظم جامع عباسى در تراجم الرجال (ج 1، ص 188 و 189) نیز به نام دبیر اعلم ثبت شده است.