ماه شب های تار
بخش دوم
2. آیات قرآن: عنصر بعدی خطابه ها، آیات قرآن و تفسیر آنها است. تفسیر آیات از شیعه و اهل سنت آورده می شود. اسباب نزول بعضی آیات هم نقل می شود و می توان ادعا کرد که تفسیر در مجالس المتقین، تفسیر روایی است؛ هر چند مرحوم شهید ثالث آن همه بر لغت و منابع تفسیری احاطه دارد که از لغت نامه های قرآنی و عمومی عربی برای بیان مراد یک آیه بهره ببرد. قصص قرآنی در ذیل آیات به صورت مفصل یا کوتاه فراوان هست و عبارات استفاده شده، عربی و فارسی است. آنچه برای شهید مهم است فهماندن مطلب به مخاطب عام است و مخاطب خاص هم که به ترجمه نیاز ندارد . ذکر این نکته ضرورت دارد که در مجالس اعتقادی سر سلسله سخن، آیات قرآن است نه حدیث. این مطلب با نگاهی اجمالی به آغاز مجالس 6 تا 14 به سادگی روشن می شود.
اغلب مجالس با دو آیهْ «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ» (3) « وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» (4) خاتمه می یابد. گاه عبارت مورد نظر شهید، عیناً در آیه ای از قرآن آمده که بهترین اقدام را شهید، آوردن همان عبارت آیه می داند حتی اگر قبل و بعد از آیه اصلاً بحث قرآنی و تفسیری هم نباشد. در مجلس اول آمده: «آنچه مقتضای سلطنت است از حکمرانی به تو واگذاشتم و مأذونی در جمیع تصرفات ... کما فی الحدیث القدسی: «عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی» آنچه خواهی چنان شود «اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون».(5)
نکات اخلاقی و عرفانی هم از دیگر مباحثی است که ذیل آیات به میان می آید؛ مثلاً در مجلس دوم ذیل آیات خلقت انسان در سوره بقره، بحث غیبت به میان کشیده می شود. مرحوم شهید در مواردی چون ورود حضرت یوسف (ع) به مجلس زلیخا و زنان مصر با زیبایی تمام، قصه را نقل می کند و در پایان هر فراز، تأیید مطالب نقل شده را از آیات قرآن به دست می دهد. عبارات کوتاه و فارسی «خدا خلف وعده نمی کند» خواننده و شنونده را به یاد آیه «ان الله لا یخلف المیعاد» (6) می اندازد بی آن که شهید اشارتی به این آیه کرده باشد. مراحل خلقت انسان بر اساس آیه 5 سوره حج بی هیچ تصریحی بر آیه شمارش می شود. تفسیر قرآن آن چنان نزد شهید ارجمند است که یک مجلس را کاملاً به مباحث تفسیری اختصاص می دهد(مجلس ششم.(
3. احکام: در مباحث احکام، رأی نهایی در اختیار مستمع نهاده می شود اما سطح علمی مستمع که یکسان نیست و یک فقیه گاه لازم است ادله فتوای خود را هم بر شمارد تا مستمع متخصص هم حظ خویش را از این جلسه دریابد. در مجلس پنجم می خوانیم: «مضغ هر چیزی که از برای او طعمی و رایحه ای باشد که آب دهان متکیف شود به آن حرام و مفسد صوم نیست مگر آن که اجزاء صغیره از آن شیء داخل آب دهان شود پس تعمد ابتلاع آب دهان ممزوج به آن مفسد صوم است و الا مفسد نیست بنابر مشهود منصور چه مبرهن است به ادله عقلیه که احداث کیفیات یعنی لون و رایحه و طعم در مجاور به جهت مجاورت است و انتقال اعراض، ممتنع است عقلاً و اینجا است که قائل شده ایم به اباحه گلاب مأخوذ از گل غصب و اباحه آب ترش شده به مداخله پنبه که جذب آب غوره غصبی در آن نمانده....»
در احکام، واجبات، محرمات، مبطلات و مضطرات، مسائل و آداب بر شمرده می شود و بسیار مناسب خواهد بود که حکمت احکام هم تبیین شود. در مجلس چهارم آمده است: «حکمت [اسقاط عبادات عند الضرر] آن است که جناب اقدس الاه بس که مرحمت به عباد خود دارد، دفع ضرر ایشان را مقدم بدارد بر عبادات خود تا آن که بنده آزرده نگردد و اهل ایمان که سهل است بلکه بر کافران نیز مرحمت بی کران حتی خجلت بنده کافر را در میان امثال خود دفع فرمود...» . از آنجا که مناسبت سخنرانی ها ماه مبارک رمضان است طبیعتاًً محوریت احکام با صوم است و شهید به تعریف صوم و آیات الاحکام مرتبط با آن در قرآن و دیگر جزئیات مربوطه در روایات اهل بیت (ع) می پردازد. در برشمردن موارد چندگانه یک حکم هیج اشکالی ندارد که مواردی را در مجلس امشب و مواردی را در مجلس فردا شب بر شماریم و آموزش دهیم.
4. روضه ها و گریزها: شهید ثالث (ره) استاد گریز و روضه است و از هر فرصتی برای انتقال مخاطب از مطالب منبر به روضه بهره می برد و برایش فرقی نمی کند که این روضه کجای منبر باشد. درست بر عکس روال رایج امروزی که معمولاً روضه را در پایان منبر می خوانند. گریزها بسیار استادانه انتخاب و چینش می شوند. گاه گریز مثل یک رشته نخ تسبیح در تمام روضه های یک مجلس محفوظ می ماند و گاه از دل یک روضه به مناسبتی به روضه ای دیگر گریز زده می شود شاید بشود گریزها را به دو صورت رشته ای و شاخه ای تقسیم کرد. در گریز ها بسیار کوشیده اند تا حالتی مقایسه ای را اعمال کنند مثلاً در مجلس دوم پس از بیان مفصل جایگاه حضرت یوسف (ع) و دعای او به درگاه خدا بعد از ظلم قافله به او و نزول انواع و اقسام عذاب الاهی بر قافله به مقایسه حالات خاندان پیامبر در کربلا با حالات حضرت یوسف (ع (پرداخته که با وجود آن همه ظلم بی حساب و کتاب که بر اهل بیت رفت، عذاب دشمن را از خدا نخواستند.
از دیگر نکات گریزها این است که گاه شهید ثالث در اثناء منبر فقط به یک جمله روضه اکتفا می کند و دوباره به بحث علمی مورد نظر در منبر می پردازد و در صفحات دیگر دوباره گریزی مناسب می یابد و روضه مفصل سر می دهد. برای برانگیختن عواطف پا منبری ها باید مقدمه چینی کرد. این تمهیدات در پاره ای موارد در جملاتی چنین بروز می یابند: «جبرئیل خادم الحسین(ع)؛ واویلا کجا است غیرت اسد الهی...، فریاد از غریبی بی یاری؛ ای حضرات! ببینید که به غیرت هیچ مردی می گنجد که زن خود را در میان نامحرمان جهال سر برهنه ببیند...؛ شیعه تاب شنیدن ندارد... ؛ هیچ کافری با سر بریده دشمن کار ندارد امّا پیش چشمان امام و زنان و طفلان بر سر امام سنگ زدند...؛ واویلا واویلا واویلا؛ ای شیعه! هیچ می دانی...».
استفاده های ذوقی این مجتهد قزوینی از معارف دینی و خلق روضه ای عالی بسیار تحسین برانگیز است مثلاً در مجلس دوازدهم با استناد به این مطلب که پنج تن بر سر هر محتضر حاضر می شوند روضه ای جانکاه از حضور پیامبر و حضرت امیر و حضرت زهرا و امام حسن (ع) بر بدن بی سر و پاره پاره امام حسین (ع) به تصویر می کشد. از این توانایی های ذوقی فراوان در مجالس مجالس المتقین حضور دارد. در مجلس چهاردهم با تکیه بر دستور اکید پیامبر بر سلام و وجوب فوری جواب آن و اینکه امام، میت او نیز مانند حی است به خلق روضه ای تکان دهنده از حضور آن چهار نور پاک بر بدن امام و سلام کردن به امام و جواب دادن آن بدن بی سر به سلام این چهار نور پاک می پردازد. روضه های حضرت شهید تقریباً در همه موارد، مکشوف هستند و چنان تو را به تماشای عمق فاجعه می کشانند که قالب تهی می کنی.
5. شعر: آنچه از شعر در کلام شهید ثالث می توان خواند اشعار عربی است؛ با این توضیح که این اشعار، اغلب رجزهای پاکبازان معرکه کربلا است. کمیت آنها هم در همه مجالس یکسان نیست. ببینید: 1. مجلس دوم: 5 بیت عربی؛ 2. مجلس سوم: 2 بیت عربی؛ 3. مجلس چهارم: 3 بیت عربی؛ 4. مجلس پنجم: 9 بیت عربی؛ 5. مجلس نهم: 6 بیت عربی؛ البته در همین مجلس ترجمه رجزهای برادران حضرت اباالفضل (ع) بدون متن عربی آمده است؛ 6. مجلس یازدهم: 1بیت عربی؛ 7. مجلس دوازدهم: یک مجموعه 16 بیتی و یک مجموعه 4 بیتی؛ 8. مجلس سیزدهم: دو بیت عربی از برادر مروان حکم در رثای امام شهیدان.