ماه شب های تار
اسماعیل آل احمد
بخش اول
اشاره: مقاله زیر یکی از سه مقاله برگزیده کنگره برزگداشت آیت الله ملا محمدتقی برغانی مشهور به «شهید ثالث» است که با حضور عالمان دینی و پژوهشگران در 6 شهریور 1387 در شهر هشتگرد (مرکز شهرستان ساوجبلاغ) برگزار شد. نویسنده این مقاله، دوست فرهیخته ام آقای اسماعیل آل احمد - قرآن پژوه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن حوزه علمیه قم- است.
* * * * * *
سخن آغازین: شروع هر کاری با رعایت اصولی همراه است و یکی از اصول توفیق در خطابه، تمرین براساس تجارب خطبای موفق است. کتاب مجالس المتقین مرحوم شهید ثالث محمدتقی برغانی، از برترین نمونه ها در این مهم بوده است. این مقاله بر آن است تا به اجمال برخی اصول خطابه های پنجاه گانه این کتاب را با خواننده ارجمند در میان نهد تا شاید گَرد غفلت از روی این دایره المعارف کوچک علوم اسلامی برداشته شود.
زندگی نامه شهید ثالث آیت الله محمدتقی برغانی: محمد تقی برغانی (شهید ثالث) در سال 1180ق در روستای برغان شهرستان ساوجبلاغ به دنیا آمد. تحصیل را همان جا آغاز کرد و با حفظ قرآن و نهج البلاغه، آن را ادامه داد و از محضر علمای طراز اول شهرهای قزوین، قم، اصفهان، خراسان، کربلا و نجف، بهره های بی شمار برد. وی در جهاد علیه حمله وهابیان به کربلا، فعالانه شرکت کرد. این فقیه مبارز پس از انعقاد عهدنامه گلستان به شدت به فتحعلی شاه قاجار اعتراض کرد و به ضرورت اخذ مجوز شاه از فقها برای مخاصمات و معاهدات بین المللی فتوا داد. در نتیجه شاه، او و برادرانش را به عراق تبعید کرد.
وساطت شیخ جعفر کاشف العظاء، زمینه برگشت او را به ایران فراهم آورد. شهید ثالث در قزوین مستقر شد و همراه عالم مبارز سیدمحمد مجاهد در جنگ دوم روس علیه ایران شرکت کرد تا از کیان مسلمین دفاع کند. شهید در قزوین، مدرسه و مسجد بزرگی بنا کرد و با برجستگی های علمی خود آرام آرام آن را به یکی از شهرهای اصلی علمی ایران تبدیل کرد. رساله عملیه را به فارسی چاپ کرد و املاک را از درباریان گرفت و با سند مالکیت به مردم سپرد. در اوج فعالیت های شیخ احمد احسایی و پس از بی نتیجه ماندن جلسه مناظره با او در حضور دانشمندان شیعه و سنی به کفر او فتوا داد. شهید پس از کشتار مردم به دست بابیه ـ خلف شوم شیخیه ـ به کفر و نجاست آنان، فتوا صادر کرد و رساله ای هم در رد فعالیت های شبهه افکنانه مبلغان انگلیسی نوشت.
او اولین موسوعه موضوعی فقهی را در تاریخ شیعه تألیف کرد. احیای تمام شب های سال تا سحر از ویژگی های بزرگ او به تصریح مرحوم آقا بزرگ تهرانی است. مثلث شوم توطئه (قاجاریان، شیخیه و بابیه) این فقیه زمان شناس را در سحر روز 15 ذیقعده1263ق بر سر سجاده نافله صبح با ضربات شمشیر و نیزه و خنجر، مضروب کردند و او هم ندای فزت و ربّ الکعبه سر داد و دو روز بعد در 17 ذیقعده به دیدار یار شتافت تا به تصریح آیت الله العظمی مظاهری، اولین شهید محراب پس از حضرت امیر (ع) در شیعه باشد. بزرگانی چون شیخ محمد ملائکه (پدر شهید ثالث)، ملا آقا بیدآبادی، آخوند ملا علی نوری، آقا باقر وحید بهبهانی، سیدعلی طباطبایی حائری (صاحب ریاض)، شیخ جعفر کاشف الغطاء و سید محمد مجاهد از استادان شهید ثالث بوده اند.
مجالس المتقین، مجموعه پنجاه سخنرانی شهید به مناسبت ماه مبارک رمضان است که ابتدا سخنان او در مجلس سخنرانی تقریر می شده و بعد هم خود با تصرفاتی آن را به صورت کتاب حاضر آماده کرده است. اصرار مستمعان در کمال مبالغه او را واداشته تا سخنرانی را به کتاب تبدیل کند. با توجه به بحث احکام زکات فطر در مجلس سی ام می توان استظهار کرد که هر سخنرانی در یک روز انجام می شده است؛ بنابراین از اول ماه رمضان تا پایان دهه دوم شوال ادامه داشته است. شاهد ما در شروع مجالس از اول ماه مبارک، اقدام شهید ثالث در تعریف صوم در مجلس اول است.
1. حدیث: مطالب متنوع و صحیح بسیاری در مجالس شهید می یابیم و صد البته عنصر محوری روایات و احادیث است. تفسیر آیات، عنصر محوری بعدی خطابه ها است. در تمام خطابه ها آنچه معیار سنجش مطالب دیگر قرار می گیرد اول روایات و احادیث و سپس آیات است. در نقد اقوال و دیدگاه های علمی دانشمندان هم همین روال حفظ می شود و فرقی نمی کند که آن دانشمند، استاد کدام رشته و کدامین علم باشد و این محوریت حدیث و آیه بی هیچ بحثی در سند یا دلالت حدیث و آیه انجام می شود. شاید عدم ورود به مباحث رجالی به سبب حضور مخاطب عوام در جلسه باشد و شاید هم شهید در فرصتی دیگر و عالمانه تر این مقدمات را گذرانده باشند. به هر حال اگر ما باشیم و «مجالس المتقین» این خلأ به عمد یا به سهو در سخنرانی دیده می شود. در نقل احادیث، توجهی به سلسله اسناد نیست. گاه فقط به ذکر یک راوی قبل از معصوم بسنده می شود و بسیاری موارد فقط نام معصوم، زینت حدیث است.
گاه چند حدیث مرتبط با موضوع سخنی پشت سر هم ردیف می شوند و هیچ بیمی از طولانی بودن حدیث نیست. آنچه مهم است ارائه کامل مطالب متناسب است. فراوان بودن احادیث، شهید ثالث را نگران ترجمه آنها نکرده است؛ چرا که در مواردی اصلاًً احادیث ترجمه نمی شوند و در مواردی فقط بخش مربوط به بحث ترجمه می شود و در مواردی هم چنان در ترجمه حدیث به سراغ ترجمه لفظ به لفظ رفته که ترجمه کمی مبهم می شود، هیچ اشاره ای به اینکه این مطلب، روایت است به زبان فارسی آورده شده سپس متن عربی روایت می آید و پس از آن برای مردم ترجمه می شود. روایات یک مطلب یا یک واقعه هر چند با هم اختلاف داشته باشند آوردنی هستند و باید مستمع را در جریان احتمالات متعدد مطرح شده ذیل کلمات یک حدیث گذاشت. در مجلسی مطالبی تبیین می شود؛ اما چند حدیث به ظاهر ضد مطالب تقریر شده می آید و چاره ای جز تأویل هم نیست.