راسیسم، آزمایش ژنتیک و تغییر نام مغولی ساوجبلاغ !
بخش اول
مردم دشمن چیزی هستند که به آن جاهلند. (امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، حکمت13).
نام شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز، به معنای «چشمه سرد» است. علامه علی اکبر دهخدا و دکتر محمد معین، ساوجبلاغ را یک واژه ترکی می دانند. مرحوم جلال آل احمد در کتاب اورازان، املای این کلمه را «ساوجبلاق» نوشته است. دکتر محمدجواد مشکور در کتاب نظری به تاریخ آذربایجان می نویسد: «ساوج در اصل همان سویوق ترکی به معنی سرد بوده است».
حدود سه ماه است که یکی از مخالفان نام «ساوجبلاغ» که اتفاقا" ادعای پژوهش و دانش هم دارد، طی سلسله پیام های ژورنالیستی نژادپرستانه در لوای «ترک ستیزی» و «دفاع از فرهنگ و تاریخ ایران باستان»، همدلی فرهنگی و قومیتی موجود در شهرستان ساوجبلاغ را نشانه رفته است. به قدری این پیام ها آلوده به «راسیسم» است که بنده بابت همه آنها از محضر خوانندگان گرامی عذرخواهی می کنم.
ماجرا بر می گردد به پاییز 1384 خورشیدی و جلسه «کمیته کارشناسی تغییر نام شهرستان ساوجبلاغ» که بنده هم یکی از اعضای آن کمیته بودم. پنج سال از آن جلسه می گذرد و نتیجه اش مخالفت مطلق و مشروط اکثریت غالب آن اعضا با تغییر نام ساوجبلاغ بود الا یک نفر به نام آقای «م» که علت تشکیل آن جلسه هم، نامه انتقادی او به فرماندار وقت ساوجبلاغ بود. بگذارید ماجرا را از اول براساس یادداشت هایم و فایل صوتی باقی مانده از آن جلسه، خدمت خوانندگان گرامی روایت کنم. بی شک قضاوت نهایی در این باره با خوانندگان است. این وبلاگ هم آماده انعکاس دیدگاه های مختلف مخاطبان است.
در روزهای پایانی تابستان 1384 آقای «م» از فرهنگیان ساکن در روستای آردهه شهرستان ساوجبلاغ که خود را کارشناس نامگذاری و ریشه شناسی واژگان باستانی معرفی می کند، نامه ای به آقای موسوی - فرماندار وقت ساوجبلاغ - نوشت و در آن پس از برشمردن دلایل زشتی نام «ساوجبلاغ»، خواستار تغییر نام شهرستان شد. فرماندار نامه را جهت پیگیری به معاونش آقای بیگی ارجاع داد.
در روز 4 مهر 1384 جلسه ای با حضور تعدادی از کارشناسان و فعالان فرهنگی در محل سالن جلسات فرمانداری تشکیل شد. در آن جلسه آقای دکتر حکمت الله ملاصالحی - استاد فرهیخته دانشگاه تهران - صدرنشین بود. آقایان ابوالقاسم حاتمی نویسنده کتاب «آثار تاریخی ساوجبلاغ و نظرآباد»، پوریان از فرهنگیان پیشکسوت منطقه، مهدی اصل زعیم کارشناس ارشد جامعه شناسی، بیگی معاون فرماندار ساوجبلاغ، بهمن پور بخشدار مرکزی ساوجبلاغ، مجتبی عسگری مسئول اداره اجتماعی فرمانداری و آقای «م» از دیگر افراد دعوت شده به جلسه بودند.
در آغاز جلسه استاد ملاصالحی ضمن تاکید بر مناسبات نیکوی اهالی ترک زبان دشت و فارس زبان کوهپایه شهرستان ساوجبلاغ گفت: «واژه ساوجبلاغ از نظر تلفظ سنگین به نظر می رسد و گرنه نام با مسمایی است.» ایشان دو پیشنهاد ارایه کردند: «سایش واژه ساوجبلاغ یا جایگزینی آن با نام مناسب دیگری.»
بنده که افتخارم شاگردی استاد ملاصالحی است در ادامه جلسه با نهایت ادب به ایشان عرض کردم که برخی فعالان فرهنگی دغدغه این را دارند که با تغییر نام ساوجبلاغ، گسست هویتی و تاریخی پیش آید چون در منابع تاریخی متعددی از جمله کتاب «نزهت القلوب» این نام منعکس شده است. در آن صورت نیز همچنان نیازمند آوردن نام ساوجبلاغ داخل پرانتز و در کنار نام جدید شهرستان هستیم و این یعنی تغییر نام، بی فایده است. استاد هم کریمانه این دغدغه را موجه دانستند.
پس از طرح این پرسش، آقای «م» پیشنهاد دهنده تغییر نام ساوجبلاغ، منکر هر گونه سابقه تاریخی برای واژه ساوجبلاغ شد و حتی واژه ساوجبلاغ موجود در کتاب «نزهت القلوب» تالیف حمدالله مستوفی قزوینی در سال 740 هجری قمری را هم «ساوجبلاغ آذربایجان» دانست. این در حالی است که دلالت ساوجبلاغ مورد اشاره در آن کتاب بر شهرستان ما، اظهر من الشمس است چون حمدالله مستوفی، روستاهای این ساوجبلاغ را برشمرده و آن را از مناطق «ری» دانسته است. (1) به آقای «م» گفتم «انکار سند تاریخی به این روشنی، فقط شائبه ناآگاهی تاریخی و جغرافیایی و یا لجاجت گوینده اش را تداعی می کند!» همچنان انکار از آقای «م» و اصرار اعضای جلسه که در نهایت با کوتاه آمدن غیر صریح وی، ماجرا ختم به خیر شد!
آقای «م» در ادامه گفت: «ما آثار 3 هزار ساله خوروین داریم. زمانی که فوق لیسانس می خواندم؛ در کلاس می گفتم ما مردم متمدنی هستیم. دوستانم و اساتید می گفتند شما هر چه بگویید تاریخ داریم، فایده ای ندارد چون ساوجبلاغ یک واژه ترکی است و قدمت ندارد. این نام، تاریخ و تمدن شما را بازتاب نمی دهد. این لغت نامانوس است و نوشتنش سخت است. ساوجبلاغ که می گویند یاد دشت و جلگه می افتیم. این در حالی است که وسعت کوهپایه و کوهستان در ساوجبلاغ بیشتر از مناطق دشتی است و مناطق دشتی ساوجبلاغ به شهرستان نظرآباد ملحق شده است.» آقای بهمن پور که در اصل فشندی و اهل کوهپایه ساوجبلاغ است به او اعتراض کرد و گفت: «هم اکنون هم مناطق دشتی شهرستان ساوجبلاغ بیشتر از شهرستان نظرآباد است.»