«نسیم شمال» از برغان ساوجبلاغ وزیده است!
اشرف الدین حسینی معروف به نسیم شمال (متوفای 1312 خورشیدی) روزنامه نگار و شاعری نامدار از خاندان علمی برغانی است. خاندان برغانی هم، ریشه در شهرستان ساوجبلاغ دارد. پدرش شیخ میرزا عبدالله شهیدی - امام جمعه وقت قزوین - فرزند شیخ محمدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث و مادرش سیده زهرا خانم نام داشت.
خواندن و نوشتن را نزد شیخ عبدالرحیم قزوینی فرا گرفت. مقدمات صرف و نحو و منطق و بیان تا سطوح را از محضر ملاعلی طارمی و ملا محمدعلی برغانی صالحی در مدرسه صالحیه قزوین آموخت و در حدود سال 1305ق به عتبات رفت. در کربلا از حوزه علمی میرزا علامه برغانی صالحی و میرزا علی نقی برغانی صالحی سال ها بهره گرفت. در حدود سال 1310ق به قزوین رفت و در زنجان ساکن شد. عرفان، حکمت و ریاضیات را نزد میرزا ابراهیم مسگر زنجانی آموخت بعد به تبریز رفت و در حدود سال 1313ق به قزوین مراجعت کرد و در مدرسه صالحیه مشغول تعلیم و تعلم شد.
در این مدرسه با افکار آزادی خواهان آشنا شد. در سال 1316ق برای بار دوم عازم کربلا شد و به حوزه درس استاد خود میرزا علی برغانی پیوست. با سابقه ذهنی که داشت مبارزات سیاسی خود را در کربلا فعالانه آغاز کرد. سپس به ایران بازگشت و در رشت به شغل کتابت مشغول شد و روزنامه «نسیم شمال» را از سال 1325ق تا انحلال مشروطه اول به طور غیر مرتب انتشار داد. وی در گیرودار کشاکش میان مشروطه خواهان و محمدعلی شاه قاجار و اطرافیانش در اشعاری که می سرود و در روزنامه اش چاپ می کرد از زشتکاری های شاه و اطرافیانس به شدت انتقاد می کرد.
با فتح تهران و غلبه آزادی خواهان به تهران آمد و با کمک مادی و معنوی محمد ولی خان سپهسالار در سال 1327ق انتشار «نسیم شمال» را ادامه داد. از آنجا که روزنامه جنبه فکاهی داشت بیشتر مورد توجه مردم قرار گرفت و او شهرت زیادی را کسب کرد. در شعر زبان محاوره را برگزید و ضمن فکاهی بودن، جنبه طنزآمیز و انتقادی داشت. در حقیقت اشرف الدین در نظم فارسی راهی گشود که تا قبل از او کمتر کسی به آن توجه داشتند. گویا در اواخر عمر به جنون مبتلا شد و دستاویزی شد تا او را به تیمارستان انداختند. نسیم شمال در فقر و تنگدستی درگذشت.
اشعار وی بیش از بیست هزار بیت است که خود او شماری از آنها را در دفتری که «باغ بهشت» نام دارد، جداگانه منتشر کرده است. از دیگر آثارش: «دیوان اشعار؛ کتاب مختصری در حکمت که در رشت به چاپ رسیده است؛ عزیز و غزال؛ ارفع نامه؛ نهضت بانوان؛ تاریخ سلاطین ایران، به نظم که در تهران چاپ شده است؛ بشارت ظهور.»