در هشتگرد، سگ زرد برادر شغال نیست
نخستین «مرکز خیریه نگهداری از حیوانات بی سرپناه کشور» در سال 1383 به کوشش فاطمه معتمدی - موسس کانون دوستداران حیوانات - در اطراف شهر جدید هشتگرد احداث شد. خانم معتمدی که دوستدار حیوانات از هر اندازه و شکل است، زمینی را که از همسرش هدیه گرفته بود به این کار اختصاص داد و آن را با سرمایه خود ساخت. با توجه به فراوانی جمعیت سگ در استان البرز و آمار بالای تصادفات جاده ای این حیوان، مرکز فوق برای ساماندهی به وضعیت این حیوان تجهیز شد و در سال های اخیر «پناهگاه وفا» نام گرفت.
این مرکز در دشت های وسیع شرقی شهر جدید هشتگرد در زمینی به مساحت 3000 متر مربع بنا شده و دارای امکاناتی از قبیل اتاق نگهبانی، اتاق جراحی، اتاق ریکاوری، اتاق استراحت اعضا، موتورخانه، آشپزخانه، سرویس بهداشتی، محوطه خاکی جهت قرنطینه سگ های ورودی و محوطه سیمانی محصور و حدود چهل لانه در اطراف آن برای نگهداری سگ ها است. هدف از تشکیل پناهگاه وفا، کمک کردن و پناه دادن به حیوانات آسیب دیده و بی پناه است. این پناهگاه، زیرنظر سازمان خیریه و غیردولتی «کانون دوستداران حیوانات» فعالیت می کند و به کمک های مردمی و خدمات داوطلبانه اتکا دارد. هم اکنون این پناهگاه زیرنظر «علی ثانی» اداره می شود و گروهی از داوطلبان و دامپزشکان خدماتشان را به این مرکز هدیه کرده اند. این پناهگاه میزبان بیش از 400 سگ است. گزارش «سپیده نیری» خبرنگار هفته نامه چلچراغ (شماره 431، 4 تیر 1390) را هم در ادامه مطلب بخوانید.
* * * * *
وفا، برای خیلی از حیوانات تنها امید و سرپناه است، مثلا" برای دینگو. دینگو وقتی دو ماه داشت، دچار بیماری جرب شد. موهای دینگو ریخته بود، حیوان زبان بسته آن قدر خودش را خارانده بود که تمام تنش زخمی شده بود. خانمی در خیابان توانیر دینگو را پیدا می کند و او را به پناهگاه وفا در نزدیکی شهر جدید هشتگرد می برد. در پناهگاه او را درمان می کنند و حالا یک سگ یک ساله پشمالو و بسیار زیبا است که در شیطنت لنگه ندارد.
درست طبق کروکی که در سایت شان بود، پیدایشان کردم. دو کیلومتر آخر جاده خاکی بود. دعا می کردیم چرخ ها در این بیقوله پنچر نشود تا گرفتار بیابان مرگ نشویم. بالاخره با راهنمایی تابلوها به پناهگاه وفا رسیدیم. چند تا از سگ ها تا بیرون در پناهگاه کنار تاکسی به استقبال مان آمدند. هنوز وارد ساختمان نشده، 10- 12 سگ دورمان را گرفتند. این سگ های نه چندان کوچک؛ سگ های نگهبان هستند، یعنی کار نگهبانی از بقیه سگ ها را به عهده گرفته اند. 350 قلاده سگ دیگر در دو محوطه حفاظ کشی شده آزادند و البته هیجان زده از ورود ما همگی به نرده چسبیده و یک صدا ابراز احساسات می کنند. وقتی بیش از 350 سگ هم زمان پارس کنند، دیگر نمی توان صدایی شنید. پس برای صحبت با علی ثانی، مسئول پناهگاه، وارد اتاقی شدیم که شبیه هر چیزی بود به جز دفتر کار. چهار سگ ریز و درشت هم دنبالمان راه افتادند و وقتی نشستیم برایمان دم تکان دادند.
ثانی در حالی که سگ ها را نوازش می کرد، برایمان شرح داد: «وفا پناهگاه سگ هاست. اگرچه اینجا تا به حال از حیوانات دیگری مثل روباه یا الاغ زخمی هم مراقبت کردیم، ولی حیوانات دیگر را طولانی مدت نگه نمی داریم. به خصوص گربه ها و توله سگ ها طرفداران زیادی دارند و پرسنل خودمان یا مهمانان آنها می برند. سگ ها در سطح شهر آسیب پذیرترند و مردمی که آگاهی ندارند از آنها می ترسند، به شهرداری زنگ می زنند و شهرداری هم کاری به جز کشتن سگ ها انجام نمی دهد، پس ما کانون نگه داری از سگ های بی سرپناه شدیم. بعضی از سگ ها مریض هستند یا ثصادف کرده اند، ولی از همان اول که به اینجا می آیند، اهلی می شوند. سگ ها حیوانات حساسی هستند، به محض این که دستی بر سرشان بکشی می فهمند که دوستشان داری و رام می شوند. اوایل خودمان داوطلبانه سگ ها را از سطح شهر جمع می کردیم، ولی حالا که شناخته تر شدیم ، مردم زنگ می زنند یا خودشان برایمان می آورند. البته در حال حاضر با وجود این که تمام سگ های اینجا عقیم شده اند، ظرفیت ما تکمیل شده و نمی توانیم فعلا حیوان جدیدی را نگه داری کنیم. این وضعیت موقتی است و به محض این که چند سگ واگذار شوند، دوباره جا برای سگ های جدید پیدا می کنیم.
سال 1382 خانم معتمدی که شیفته حیوانات بود، زمینی را که همسرش به او هدیه داده بود، وقف کانون کرد. پیش از آن کانون دوستداران حیوانات تنها یک خانه برای قرنطینه حیوانات داشت و نمی توانست حیوانی را دایمی نگه دارد. ولی بعد از آن وقف سخاوتمندانه و دریافت مجوز از وزارت کشور، کارشان گسترده تر شد و نامش را به پناهگاه وفا تغییر داد و با شرکت در جشنواره های حیوانات و اطلاع رسانی در مراکز دامپزشکی، شناخته تر شد. حالا کمک های مردمی است که اینجا را زنده نگه داشته است. ثانی می گوید: «ماهی هفت تا هشت میلیون تومان هزینه داریم، ولی خوشبختانه تقریبا" همه هزینه با کمک های مردمی تامین می شود. همرهان ما به جز کمک مادی، بعضی روزها اینجا می آیند و کمک فیزیکی می کنند. مثلا آخر هفته شان را اینجا می گذرانند و به سگ ها غذا می دهند یا تعمیرات انجام می دهند، بعضی ها ملزومات می آورند. دو دام پزشک داریم که در طول هفته می آیند و یک جراح که ماهی یک بار برای عقیم سازی یا مداوای شکستگی و جراحات سگ ها می آیند. برای سگ ها اسکلت مرغ می خریم و در آشپزخانه با آرد جو و نان می پزیم. دو کارگر ثابت داریم و بقیه داوطلب هستند. هر کسی اینجا می آید، حیوانات را دوست ندارد، بلکه عاشقشان است. وقتی اینجا می آییم، تمام مشکلات و گرفتاری های زندگی فراموش می شوند. ای کاش میان این همه زمین بایر شهرداری تنها یک زمین بزرگ در اختیارمان قرار می داد.»
سگ هایی که بیماری یا مشکلی ندارند، آماده واگذاری هستند. خیلی از ساکنان قبلی وفا الان سگ هایی هستند مقیم آمریکا، کانادا یا اروپا! شرایط واگذاری سخت نیست، پرسنل وفا با متقاضی صحبت می کنند و اگر او دوستدار حیوانات باشد و جای مناسب نگه داری داشته باشد، کافی است هزینه هایی که برای سگ شده (واکسن هاری، واکسن انگل، عقیم سازی، درمان و میکروچیپی که زیر پوست حیوان گذاشته شده) را بپردازد. پنبه تنها پنج ماه دارد. وقتی خیلی کوچک بود و در پناهگاه کنار بقیه سگ ها بود، برای مراقبت به زوجی تحویلش دادند، اما آنها بعد از چند ماه به خاطر شکایت همسایه ها مجبور شدند او را بازگردانند. پنبه کوچولو از آن موقع دیگر مثل سابق نشده و همیشه یک کنج قایم می شود. پنبه شبیه اسمش است؛ کوچک و نرم. او ترسوست، ولی اگر بغلش کنید، ساکت می شود و از نوازش لذت می برد. بزرگ ترین آرزوی پنبه، پیدا کردن یک آغوش دایمی و مهربان است.
جهت آگاهی بیشتر درباره فعالیت های پناهگاه وفا نگاه کنید به: