دو چهره ماندگار از شهرستان ساوجبلاغ
از چوپانی در کوه های طالقان تا حکمت و عرفان در نجف اشرف : یکی از کسانی که آیت الله محمدتقی بهجت (ازعرفای هم روزگار ما) و علامه محمدتقی جعفری ( از حکیمان معاصر ) به شاگردی اش افتخار می کنند، عارف بلند مرتبه آقا شیخ مرتضی دیزانی طالقانی (1274-1363ق) استاد صاحب نفس حوزه علمیه نجف اشرف است. علامه جعفری در حاشیه کنگره بزرگداشت شیخ هادی نجم آبادی که در سال 1376در مسجد شهر جدید هشتگرد بر گزار شد، در بین جمعی از جوانان مشتاق ساوجبلاغی این گونه از استاد ارجمندش سخن گفت: «آقا شیخ مرتضی می فرمود من مدتهای مدیدی در طالقان چوپانی می کردم تا این که روزی در کوهستان آوای قرآن را شنیدم. طنین تلاوت قرآن به یکباره بیدارم کردم ، با خدای خویش گفتم : پروردگارا تو نامه خویش بر ما فرو فرستادی و من باید تا آخر عمر آن را در نیابم. همان وقت گله را به روستا برگرداندم و گوسفندان را به صاحبانش سپردم و کارهایم را سر و سامان داده برای تحصیل به اصفهان رفته و شروع به تحصیل کردم...» برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد
عارف و حکیم طالقانی برمهری که در پایان نامه هایش می زد به زبان عربی چنین حک کرده بود: «خدایا ، مرتضی را از آتش نجات ده.» به هنگام کوچ شیخ مرتضی، حوزه علمیه نجف اشرف به طور کامل تعطیل شده و آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی (مرجع وقت شیعیان) به همراه جمعیت کثیری از مؤمنان در تشییع پیکر مطهر وی شرکت کرده و بر او نماز خواند. از مرحوم دیزانی 26عنوان اثر مکتوب با موضوعات فلسفی،کلامی، فقهی و اصول فقه به یادگار مانده است.
• منابع: از چوپانی تا حکمت و عرفان، حسین صاعدی سمیرمی، 97صفحه / رازدار خلوت نشین، عادل مولایی، 96صفحه (دو کتاب خواندنی که به ترتیب به وسیله دفتر نشر فرهنگ اسلامی و نشر جمال (قم) درباره زندگی و حالات مرحوم دیزانی به چاپ رسیده است) /معاد شناسی، سیدمحمد حسین حسینی تهرانی، ج اول ، ص 103/ تاریخ حکما و عرفای متأخر بر صدرالمتألهین ، منوچهر صدوقی سها، ص92/ دایرةالمعارف تشیع، ج10، ص450
* * * * * * * * * * * * * *
شاگرد ساوجبلاغی کمال الملک: استاد جمشید امینی (1282- 1377خورشیدی) یکی از بزرگترین طراحان فرش نوین ایران است که دوران جوانی خویش را با تعلیم و هدایت صمیمانه استاد محمد غفاری (معروف به کمال الملک) گذراند. استاد امینی عارفی پاک طینت بود که با حمایت و به توصیه کمال الملک فاصله ناممکن میان نقاشی رنگ و روغن و بافت قالی با پشم و کرک را از میان برداشت. او به پرده ها جان داد نه به یاری قلم مو و رنگ بر بوم نقاشی که به مدد نخ و تاروپود بر دار قالی و به این ترتیب بود که آن نوجوان 14ساله بعدها مبتکر شیوه نوین مکتب «نقاشی- قالی» در ایران شد. آخرین نشان کمال الملک بزرگ به هنگام خاطره گویی از استاد خویش همیشه اشک می ریخت و می گفت:«...از ته کلاس آرام و با وقار به سراغ من می آمد و زمانی که می دید طراحی صورت را غلط کشیده ام دست مهربانش را بر شانه ام می گذاشت و می گفت : بابا جان چه خوب طراحی کرده ای ، قلم طراحی را لحظه ای به من بسپار تا ببینم من هم مثل تو بلد هستم؟!». استاد امینی (عارف پای دار قالی) پس از عمری فعالیت عمیق هنری در 19دی1377(مصادف با شب 21 رمضان) به یادها سپرده شد. آرامگاه او در روستای فشند است.
• منابع :دانشنامه هنرمندان ایران و اسلام ، ص 100 / روزنامه جامعه ، ش84، ص5 / روزنامه همشهری، ش1740، ص14.