حسینیه اعظم برغان؛ میزبان ششصد ساله عاشقان حسین علیه السلام
کبری راسخی ماسوله
این روزها روستای کوچک برغان به رغم برودت هوا میزبان خیل علاقمندانی است که از گوشه و کنار ایران و جهان خود را به آنجا می رسانند تا با دیدن تعزیه های معروف تکیه اعظم برغان اشکی بر گونه روان سازند و دلی صیقل دهند و تجدید پیمان کنند. حسینیه اعظم برغان بیش از 600 سال است که شاهد عزاداری عاشقان حسین (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت و ناله های آنان است .اینجا گویی قطعه ای از بهشت که بر روی زمین جا مانده، فضای حسینیه معطر است و احساسی معنوی در مخاطب ایجاد می کند، حجره هایی که گرداگرد حسینیه اعظم بنا شده اند هر کدام جایگاهی دارند. در تعدادی از آنها ابزار و ادواتی است که تعزیه خوانان با آنها در شمایل ائمه و یارانشان یا اشقیا ظاهر می شوند. وقتی شمشیر بالا می رود که با ضرب بر فرق فرود آید ناله است که به آسمان می رود، یا آنجا که طفلان مسلم را کنار آب می برند تا قربانی کنند شیون زنان به اوج می رسد، اما اشکبارتر از همه زمانی است که تعزیه حضرت عباس (ع) اجرا می شود. آنجا که تیر دو سر بر چشمان دلربای ابوالفضل می نشیند یا آنجا که دستان قطع شده او در حفظ مشک تلاش می کند و آنرا به دندان می کشد همه بی تاب می شوند و صدا به صدا نمی رسد. گویی سقف حسینیه هر آن پایین خواهد آمد از این همه سوز و ناله.
تعزیه روز عاشورا که در روز عاشورا اجرا می شود شور و حال عجیبی دارد، هنوز تعزیه شروع نشده مردم اشک می ریزند، تعزیه که شروع شد فغان به اوج می رسد و آنقدر پیش می رود که اشقیای سرخ پوش هم سینه زن حسین می شوند. این بخشی از حال و هوای این روزهای حسینیه اعظم برغان با قدمتی بیش از 600 سال است که در روستای برغان شهرستان ساوجبلاغ قرار دارد. این حسینیه با قدمت چند صدساله هنوز هم حال و هوای عزاداریهای ساده و خالصانه قدیم را در دل زنده می کند. حدود سه هزار عاشق در فضای حسینیه جا می شوند. حسینیه ای که عامل کشاندن مهاجران از این روستا به دامان آن حتی در هوای سرد زمستانی است. مانند اغلب روستاهای ایران شمار زیادی از سکنه برغان که روستای هدف گردشگری و توریسمی است به شهرها مهاجرت کرده اند، اما اغلب در ایام محرم به عشق حسین و عزاداری در تکیه و اشک ریختن به پای تعزیه های معروف آن به روستا بازمی گردند.
در سده های گذشته در همین مکان که اکنون حسینیه واقع شده با چادرهای سیاه و تیرهای چوبی تکیه برپا می کردند و در وسط تکیه مانند امروز تعزیه اجرا می شد و البته زنها مانند اکنون از طبقه بالا نظاره گر و اشک ریز تعزیه بودند. حسینیه اعظم برغان به دلیل فرسودگی و احتمال تخریب در سالهای اول انقلاب غیرفعال بود اما بعدها با سوله و شیشه و کاهگل به سبک سنتی ترمیم و بازسازی شد و فضایی حاصل آمد که امروز در آن تعزیه های پرشور و عزادارهای با شعور برگزار می شود. در گذشته کمتر غریبه ای در میان جمعیت دیده می شد اما امروزه به لطف فناوری اطلاعات و راه های دسترسی علاوه بر برغانی های مهاجر، سایر ایرانیان نیز در میان خیل عزاداران دیده می شود. البته امروز خیل علاقه مندان آنقدر زیاد است که دیگر خانمها قادر به استفاده از پشت بام و طبقات بالا نیستند و فقط از پشت در حسینیه شنونده نواهای عزاداری یا صداهای تعزیه خوانان هستند.
در گذشته های دور از اسب در تعزیه های حسینیه اعظم برغان بهره گیری می شد اما امروزه به دلیل سنگفرش شدن کف حسینیه و ایجاد صدای نامناسب از برخورد سم اسب به سنگفرش دیگر از اسب استفاده نمی شود از سویی از تعزیه خوانان قدیمی و عاشق که بومی محل بودند، خبری نیست و مسئولان باید برای محرم گروهی را به مدت معین برای اجرای تعزیه فراخوان کنند و با آنان قرارداد مالی ببندند. یکی از تعزیه خوانان حسینیه اعظم برغان اظهار داشت: «تغییراتی که تکنولوژی ایجاد کرده از معنویت کار اندکی کاسته است اما ما تمام تلاش خود را می کنیم و مردم نیز آنقدر عاشقند که همین را از ما می پذیرند. وی افزود: به عنوان نمونه کم شدن اسب از تعزیه ها از معنویت کم کرده است و نیز در گذشته که بلندگو و اکو و این قبیل چیزها نبود و تعزیه خوانان صداهای رسایی داشتند معنویت بیشتری بر فضا حاکم شد.»
مسئول امور مالی و عضو هیئت امنای حسینیه اعظم اظهار داشت :«تعزیه از 80 سال قبل در این مکان اجرا می شود و همواره مشتاقان زیادی داشته است.» داود کیا افزود: «ملا محمد بکایی، ملا غلامحسین کیا، ملا یدالله کیا که امام خوان بود، علی رحیمی شهادت خوان، میرزا ابوالقاسم بکایی هم معمم بود و تعزیه خوان و البته از آن نسل قدیمی و بومی رحیم حق پرست که روزهای کهولت را می گذراند هنوز زنده است. وی ادامه داد: تعزیه از اول محرم آغاز می شد و تا روز عاشورا ادامه داشت و اکنون نیز این روند هست و در این مدت تعزیه علی اکبر، علی اصغر، مسلم، حضرت عباس، حجه الوداع، قاسم، ابوالفضل و غیره اجرا می شود و یک بار نیز مختار اجرا شد.» کیا یادآور شد: «امسال اولین تعزیه مربوط به موسی بن جعفر یا شاهچراغ بود بعد تعزیه های فتاح، مسلم بن عقیل، علی اکبر و حر ریاحی اجرا شدند، تعزیه حضرت عباس روز تاسوعا اجرا می شود، روز عاشورا تعزیه امام حسین (ع) و در شب شام غریبان نیز تغزیه بازار شام اجرا می شود.» وی تاکید کرد: «از قزوین، تهران و اغلب روستاهای اطراف برای دیدن تعزیه تکیه بزرگ برغان می آیند. گاهی نیز مسئولان بیننده این تعزیه هستند و اغلب برغانی ها سعی می کنند در ایام محرم در اینجا حضور داشته باشند.» کیا ادامه داد: «همه وسایل تعزیه را در قدیم داشتیم و میزرا ابوالقاسم خان که صدای رسایی داشت از تعزیه خوانان بود که صدای او بیرون حسینیه هم بدون بلندگو شنیده می شد. همچنین سکوی بزرگی وسط تکیه بود و مانند استادیوم خانمها دست راست و آقایان دست چپ می نشستند.» کیا تصریح کرد: «حال و هوای این روزها عوض شده و ما تعزیه خوانان بومی نداریم و برای ایام خاص با گروه های اجرا قرار داد می بندیم و البته تمام هزینه های آنها توسط نذورات مردمی و کمک های عزاداران تامین می شود.» وی تاکید کرد: «امروز جوانان زیادی راغب هستند آموزش ببینند تا این کار زنده بماند و باید به گونه ای عمل کنیم که مانند گذشته در همین برغان تعزیه خوان داشته باشیم.»
حاج حسین فروزنده که از قدیمی های برغان است نیز گفت: «حال و هوای قدیم چیز دیگری بود. سنگ به گریه درمی آمد از بس که تعزیه و عزاداری ها روح معنوی داشتند.» وی افزود: «از 10 روز قبل محرم حال و هوای ده عوض می شد و همه جا و همه چیز رخت عزا برتن می کرد. اتاق های اطراف حسینیه نیز هر کدام مال یک خانواده بود که خودشان می آمدند آنرا سیاهپوش می کردند و در آن می نشستند.» فروزنده ادامه داد: «آن حال و هوا چیز دیگری بود. امروز هم بر صندلی می نشینند و از سقف پارچه ای و تیرچه ها خبری نیست.» حسینیه اعظم برغان از 20 سال پیش به شکل کنونی دارای سوله شده زیرا در اثر بارش برف چادر پایین آمده و سقف شکسته بود. همچنین از 12 سال قبل حسینیه صندلی هایی دارد که خیرین و عاشقان حسینی آن را تهیه کرده اند.
تکیه اعظم برغان در منطقه مزار قدیمی واقع است و دو طبقه دارد. طبقه همکف یا اول، دارای 10 حجره است مخصوص عزاداران، شاهنشین (ضلع شمالی بنا نقطه مقابل در) فضای ورودی مردانه و زنانه، اتاق تعزیهخوانها، رخت کن، انبار، راهپلهها، تخت تعزیهخوانها و کف بنا. این طبقه ویژه مردان است. طبقه دوم معجرها و راهروهایی دارد ویژه زنان. ساختمان حسینیه تیروچوبی است و دیوارها همه از خشت خام و کاهگل. سقف حسینیه از سال 1374 شمسی دارای یک پوشش دایمی با ستونها و خرپاهای سنگین آهنی و پیبتنی شده است اما سابقاً در ایام برگزاری تعزیه، سقف را با چادری چند تکه و بزرگ از جنس کرباس و بر روی سه تیرک، هر یک به ارتفاع 15 متر میپوشاندند و با طنابهای بسیار آن را به سر تیرهای بیرون زده از سقف میبستند. چادر را پس از دهه تعزیهخوانی جمع میکردند و در انبار میگذاشتند. درب قدیمی حسینیه در ضلع جنوبی بنا قرار دارد که عرض آن 5/2 متر و ارتفاعش به 45/2 متر می رسد و شامل دو لته است که هر لته از سه قسمت تشکیل شده است و توسط شاخی از چوب که بالای چارچوب در قرار دارد به دیوار تکیه داده شده است. در بین دو لته، دماغه قرار دارد که به وسیله پنج گلمیخ که روی پولک قرار دارند به یک لته وصل شده است. روی هر لته 14 گلمیخ قرار دارد. پاشنه، در پاشنه گردی که در زمین قرار دارد تعبیه شده در از پشت، دارای کلونی است بر یک لنگهی در کوبهای حلقهای دیده میشود که حاجتمندان بر آن چنگ میزنند و نیاز خویش میطلبند.
سر در حسینیه سال 1367 شمسی بازسازی شده است و در کاشی آن عمر بنا تا همان تاریخ 540 سال بیان شده است یعنی ساخت حسینیه به حدود سالهای 860ق (زمان فرمانروایی آخرین شاه رستمدار) نسبت داده شده و محتمل است پایهگذاری این بنا به عنوان تکیه مربوط به همان سالها باشد؛ زیرا ایجاد هر بنایی در یک مکان آن هم با این وسعت و دقت اغلب بدون سابقه و علت نیست. در سر ستون شرقی بخش شاهنشین سال ساخت بنا 931ق ذکر شده است و در سر ستون غربی شاهنشین نام معمار یا بنای تکیه استاد باقر قزوینی آمده است. اما طبقه دوم حسینیه دیرتر و در زمان قاجاریه بنا شد و معمار آن استاد اسماعیل بنا بوده است. برغانیها هر سال در این حسینیه تعزیهخوانی را برپا میکنند و در دهه اول ماه محرم، حداقل 10 مجلس تعزیه می گیرند. ناگفته نماند غیر از حسینیه اعظم در محله پایین برغان، تکیه دیگری با قدمتی بسیار وجود داشت که در سال 1376 جدید بنا شد. اکنون در آن تکیه نیز تعزیهخوانی میشود. در سالهای گذشته تعزیهخوانها، اغلب محلی بودند و شهرتی بسیار در این هنر آیینی داشتند چنان که در تهران نیز شناخته شده بودند. پیران و بزرگانی محلی میگویند در عهد قاجاریه برخی تعزیهخوانهای برغانی دهه اول را در تهران (تکیه دولت) تعزیه میخواندند و دهه دوم را در برغان. نسخههای موجود محلی نیز با نسخ تهران یکی و مطابق است. در کنار هر دو حسینیه مسجدی نیز هست. در کنار مسجدها در قرن سیزدهم قمری حوزه دینی و مکتبخانه وجود داشت حتی دکانهای ورّاقی و نسخهنویسی از کتابها دایر بود.