چرا تعصّب و نگاه ناسیونالیستی؟!
• پیام آقای محمدعلی صالحی: با سلام، این هنرمندان شاعر و خوشنویس طالقانی هستند با فرهنگ و جغرافیای متفاوت با ساوجبلاغ (یکشنبه 29 دی 1387).
1- جمله فوق نظر متعصّبانه و غیر فرهنگی یک همشهری طالقانی به مطلب «برگی از افتخارات فرهنگی شهرستان ساوجبلاغ» در وب نوشت «ساوجبلاغ پژوهی» است که بهانه نگارش این یادداشت کوتاه شد. ماجرا از این قرار است که این وب نوشت از حدود یک سال و نیم پیش با هدف آشنایی علاقه مندان به فرهنگ و هنر «ولایت ساوجبلاغ» شامل دو شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد راه اندازی شد. به این دلیل در پیشانی این وب نوشت عنوان «ساوجبلاغ پژوهی» حک شده که منطقه ساوجبلاغ تا سال 1368 از توابع شهرستان کرج بود تا اینکه در 21 تیر 1368 هیات وزیران جمهوری اسلامی ایران طی مصوبه شماره 49140 با تشکیل شهرستان ساوجبلاغ به مرکزیت هشتگرد موافقت کرد. در 11تیر 1374 وزارت کشور، ایجاد بخشی با عنوان نظرآباد را با چهار دهستان به مرکزیت شهر نظرآباد به هیات وزیران پیشنهاد داد که دولت با تشکیل این بخش به عنوان سومین بخش شهرستان ساوجبلاغ در کنار دو بخش مرکزی و طالقان موافقت کرد. از دیگر سو در سال 1380 با تصویب هیات دولت، بخش های چندار و چهارباغ در شهرستان ساوجبلاغ ایجاد گردید.
2- هرگاه در این وب نوشت از ساوجبلاغ سخن گفته می شود، منظور نویسنده همان محدوده فعلی جغرافیایی شهرستان ساوجبلاغ شامل طالقان و سه بخش دیگر است. هیچ کس تردیدی در این ندارد که طالقان یکی از بخش های فرهنگی و تاریخی شهرستان ساوجبلاغ است که افتخارات بسیاری را برای همه این شهرستان 2253 کیلومتر مربعی به ارمغان آورده است.
3- نگارنده این سطور در مطبوعات و نشریات فرهنگی به ویژه دوره 77 شماره ای تصویر ساوجبلاغ (نخستین نشریه شهرستان ساوجبلاغ) و دیگر آثار مکتوب شامل سه کتاب و مقالاتی در دایره المعارف تشیع جلدهای 11و 13 مشتاقانه به معرفی بسیاری از مشاهیر و ویژگی های مذهبی و تاریخی منطقه طالقان پرداخته است. این مداومت به اندازه ای بوده است که برخی گمان می کنند که بنده هم طالقانی ام. به طور نمونه مقاله ای بدون ذکر منبع در وبلاگ شما به نشانی http://taleghan1.blogfa.com درباره مرحوم جلال الدین عنقای طالقانی (احیاگر سلسله عرفانی اویسیه) درج شده است. آن مقاله کوتاه که در جلد یازدهم دایره المعارف تشیع، صفحه 505 به چاپ رسیده، یکی از نوشته های بنده درباره فرهنگ طالقان است. ای کاش به جای این همه تعصّب عاری از منطق، مقداری به مساله مهم حقوق معنوی آثار دیگران (کپی رایت) توجه می کردید.
4- بنده در فعالیت های ناچیز پژوهشی خود سعی کرده ام که همه ابعاد شهرستان ساوجبلاغ را مورد دقت قرار دهم. به شدت از نگاه ناسیونالیستی به مسائل فرهنگی بیزارم. چرا که این نگاه را اندیشه سوز و ضد تعالی می دانم. جان کلام این که بر اساس تعالیم آسمانی مکتب اهل بیت علیهم السلام، یکی از مقیمان آتش، متعصبان هستند (حدیثی از حضرت امام علی علیه السلام، کتاب خصال شیخ صدوق، ج1، ص325).
5- دوست نادیده ام چرا شما سعی می کنید که افتخارات ماندگار منطقه طالقان را فدای اندیشه زودگذر تقسیمات معیوب و غیر فرهنگی فعلی نمایید. چرا علاقه مند نیستید که جوان ساوجبلاغی در بخش های چندار، چهارباغ و مرکزی و یا شهرستان نظرآباد هویت فرهنگی خود را در سایه چهره های ماندگار خطه طالقان همانند جلال احمد، درویش عبدالمجید طالقانی، آیت الله سیدمحمود علایی طالقانی، شیخ مرتضی دیزانی و ملا نعیمای طالقانی تعبیر و تفسیر نمایند. آیا شما می دانید که در سراسر دو شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد، استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی (پایه گذار دانش فلسفه باستان شناسی در ایران) در بین نسل جوان محبوبیت فراوانی دارد. برگزاری شکوهمند مراسم نکوداشت استاد در 27 تیر 1381 در شهر هشتگرد (مرکز شهرستان ساوجبلاغ) دلیلی بر میزان این محبوبیت است. آیا مگر آنها نمی دانند که استاد ملا صالحی زاده روستای گوران طالقان است. باعث تعجب نویسنده این وبلاگ است که چرا شما اصرار دارید که این چهره های ملی و فرا ملی را در قالب تنگ نگاه متعصبانه خود و در جغرافیای محدود منطقه طالقان اسیر نمایید.
6- در حلقه دوستان فرهنگی و اهل قلم بنده، طالقانی ها بهترین ها هستند: استاد فرهیخته جناب آقای دکتر ملاصالحی که حق استادی بر بنده دارد، آقای اسماعیل آل احمد (از فضلای اهل قلم مقیم قم)، آقای اسماعیل یعقوبی (نویسنده کتاب آشنایی با مشاهیر طالقان)، آقای بهروز محمدبیگی (مؤلف و رئیس پژوهشکده طالقان شناسی)، آقای سید محمدحسین میرابوالقاسمی (نویسنده کتاب طالقانی فریادی در سکوت). سخن پایانی این که رابطه فرهنگی اهل قلم ساکن در منطقه دشت شهرستان ساوجبلاغ با اهالی فرهیخته طالقان همیشه نیکو و صمیمانه بوده است. امیدوارم که جنابعالی هم با دست کشیدن از این نگاه ناسیونالیستی، افتخار دوستی خود را نصیب ما هم فرمایید.