تازه ترین خبر از فعالیت گروه نمایش بهمن ساوجبلاغ

بار دیگر تئاتر ساوجبلاغ خوش درخشید

در 25 اردیبهشت 1391 به همت آقای مهرداد کورش نیا (نویسنده و کارگردان ساوجبلاغی) هنر نمایش شهرستان ساوجبلاغ، تجربه قابل توجه و مهمی را در کارنامه اش ثبت کرد. هنرمندان جوان ساوجبلاغی همچون حمید رضا معدنکن، رضا رباط جزی و پوریا رحیمی سام در کنار بازیگران خوب کشورمان همچون امیر جعفری، فرهاد قائمیان و ستاره اسکندری و بهناز جعفری در اجرا به خوبی از پس نقش شان برآمدند و خوش درخشیدند. از مدیران فرهنگی و هنری شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد انتظار می رود که وقایع مهم این چنینی را جدی بگیرند و از پدیدآورندگان آن، پشتیبانی و تشکر نمایند. مشخصات آخرین فعالیت هنری گروه نمایش بهمن شهرستان ساوجبلاغ: «داستان یک مرد (غلامرضا تختی)؛ نویسنده: علیرضا نادری؛ کارگردان: مهرداد کورش نیا؛ خوانش گران به ترتیب حروف الفبا: ستاره اسکندری، امیر جعفری، بهناز جعفری، رضا رباط جزی، پوریا رحیمی سام، مهدی صباغی، فرهاد قائمیان، حمیدرضا معدنکن و شبنم مقدمی.»

* * * *

مهرداد کورش نیا: دو ماه پیش دبیر جشنواره بین المللی تئاتر دانشجویی کشور و هیات علمی جشنواره تصمیم گرفتند در کنار جشنواره، رپرتواری از خوانش آثار استاد علیرضا نادری در بخشی با عنوان «نمایشنامه خوانی آثار علیرضا نادری» را تدارک ببینند. دانشجویانی هم اقدام به انتخاب آثار ایشان را کردند و در نهایت پنج گروه انتخاب شدند که یکی از این گروه ها، نمایشنامه «سپاس از طیبه جوانی محجوب و زیبا» را به کارگردانی محمد کورش نیا و با اعضای گروه نمایشی بهمن در این جشنواره اجرا کرد. ولی نکته جالب تر پیشنهاد استاد نادری بود برای اینکه سه تن از دانشجویان به نسبت جا افتاده ایشان، سه فیلم نامه ساخته نشده از ایشان را برای یک نمایشنامه خوانی تنظیم کنند و در کنار این دانشجویان اجرا کنند. یکی از این متون زندگی «شادروان غلامرضا تختی» بود که در 904 صفحه برای یک سریال بلند تنظیم شده بود و من می بایست بخشی را برای یک ساعت تنظیم می کردم. بماند از آنکه بیشتر از یک ماه زورآزمایی با متن، من در نهایت 100 صفحه از زندگی سه روز آخر زندگی تختی را انتخاب کردم که همین کار بر روی متن، چند ره آورد جالب برایم در پی داشت.

اول آنکه تختی تنها یک کشتی گیر نبود؛ انسانی شریف، اهل مطالعه و حساس در جریانات سیاسی بود. بسیار اهل تعمق و نوشتن و توصیفات ادبی غریبی که نویسندگان را هم به رشک می اندازد و در نهایت با مبارزه و استقامت در مقابل پست ها و وعده و وعیدهایی برای جدا شدن از مردم و دوستی و پیوستن به جریان حکومت وقت (پهلوی) پیشنهادهایی مانند شهردار تهران، وکیل مجلس تهران را از سوی دربار رد می کند و تا جایی که در اوج فقر و تنگ دستی در حالی که مستاجر است در دو سال پایانی عمرش در رامسر به گل کاری و پرورش گل مشغول می شود. در همین دوره به خاطر حضورش در جبهه ملی و همکاری با آیت الله طالقانی و بازرگان و... تحت فشار مستقیم ساواک حقوق ماهیانه اش قطع می شود و تا حکومت بتواند با فشار بر وی او را وادار به تغییر دادن روش و منش های زندگی اجتماعی و سیاسی اش کند. تا جایی که ممنوع الورود به سالن کشتی می شود و... البته در همین زمان پیشنهاد شرکت تیغ پرما برای فیلم برداری کردن از اصلاح صورتش برای یک آگهی تلویزیونی که صد هزار تومان در پاییز سال 1346 به او شده را رد می کند (مبلغ خرید حداقل دو خانه مسکونی). این بخش نهانی و درونی فیلم نامه است که من از شخصیت تختی به درستی نمی دانستم.

دوم آنکه با ادبیات و ساختار زیبای این فیلمنامه بلند آقای نادری آشنا شدم که نگاه اگزیستانسیالیستی و عمیقی از یک فرد و اجتماع پیرامونش را به من منتقل کرد و در نهایت انتخاب یک دهم این متن برای خواندن برای من چالشی بود که زیبایی و ارزش های آن را بتوانم در همان 100 صفحه به مخاطبان ارایه دهم. این اقدام انجام شد و در نهایت با دعوت بنده و محبت بازیگران خوب کشورمان که بیشتر به خاطر ارادتی که به استاد نادری داشتند در کنار بازیگران گروه بهمن شهرستان ساوجبلاغ، این متن مورد خوانش قرار گرفت. این اجرا توسط خوانگشران زیر در روز پنج شنبه 28 اردیبهشت 1391 در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ساعت 15 و در 70 دقیقه برای مخاطبان اجرا شد. نکته جالب برای من و خیلی از دوستان هنری شهرستان، قرار گرفتن هنرمندان جوان این شهرستان چون حمید رضا معدنکن، رضا رباط جزی و پوریا رحیمی سام در کنار بازیگران خوب کشورمان همچون امیر جعفری، فرهاد قائمیان و ستاره اسکندری و بهناز جعفری بود که در اجرا به خوبی از پس نقششان برآمدند و خوش درخشیدند.