سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

شیخ هادی نجم آبادی (1250- 1320ق) روحانی نواندیش، آزادی خواه و قرآن پژوه عقلگرای دوره قاجار

 

به نام تشیع، به کام بابیت و بهاییت!

حدود پنج سال است که به طرز عجیبی یکی از نویسندگان بهایی به نام «تورج امینی» و یکی از نویسندگان داخل کشور به نام سید مقداد نبوی رضوی (با نام مستعار مقداد روحانی) هجمه سنگین و پیچیده ای را در رسانه های مکتوب و مجازی علیه شیخ هادی نجم آبادی (1250- 1320ق) روحانی نواندیش، آزادی خواه و قرآن پژوه عقلگرای دوره قاجار آغاز کرده اند. این دو با ادبیات تقریبا" مشترک و همسان درصدد اثبات بابی بودن شیخ هادی هستند! بنده پیش از این در تاریخ 12 شهریور 1390 طی یادداشتی در وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» به این موضوع پرداخته ام.  http://128askari.parsiblog.com/Posts/483  /

با انتشار مقاله سید مقداد نبوی رضوی در ویژه نامه 106 سالگی جنبش مشروطه (روزنامه شرق، ضمیمه ش 1594، 14 مرداد 1391، ص13) درباره «آیت الله سید اسدالله خرقانی» و اشاره دگرباره نویسنده به شیخ هادی، احساس می کنم که یک سازماندهی مشکوک و پیچیده در راستای تخریب یکی از علمای نامدار و اثرگذار شیعه در جریان است. سخنانی که در ظاهر به نام دفاع از تشیع و در واقع به کام بابیت و بهاییت است.

1. سید مقداد نبوی رضوی چهره ناشناسی است که روزنامه شرق در معرفی اش نوشته است: «سید مقداد نبوی رضوی متولد تهران است. او ابتدا" تحصیلات دانشگاهی خود را تا پایان مقطع کارشناسی ارشد مهندسی عمران در دانشکده فنی دانشگاه تهران انجام داده است. نبوی پس از مدتی، با تغییر کامل حوزه مطالعات و تکاپوهای حرفه ای خود، به تحصیل در رشته تاریخ روی آورد و آن رشته را در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه شهید بهشتی پی گرفت. حوزه مطالعاتی او بیشتر درباره تاریخ اندیشه های دینی در ایران معاصر است.»

2. درباره گرایش سیاسی و اعتقادی ایشان اطلاع چندانی در دست نیست. اما با مقایسه پرداخت ایشان به زندگی و اندیشه سید اسدالله خرقانی - از شاگردان شیخ هادی نجم آبادی - در روزنامه شرق (ارگان جریان روشنفکری) و ماهنامه زمانه (ارگان جریان مذهبی ضد روشنفکری) و فصلنامه امامت پژوهی (از نشریات حوزه علمیه قم) می توان دریافت که ایشان از نظر مشی سیاسی، اپورتونیست است. نبوی رضوی در فصلنامه امامت پژوهی (ش4، زمستان 1390، ص 268) سید اسدالله خرقانی را با استناد به چند شنیده، به بابی بودن متهم می کند و می نویسد: «...بنابراین اتهام بابیگری سید اسدالله خرقانی نیز بی دلیل نبوده است.» ایشان به فاصله کمی از آن، طی مقاله ای در روزنامه شرق نه تنها درباره بابی بودن خرقانی سخنی نمی گوید بلکه او را یکی از تکاپوگران تاثیرگذار در حرکت مشروطه خواهی می پندارد و می نویسد: «اهمیت او، در جایگاهی است که در حوزه نجف و در حوزه سیاسی آخوند خراسانی داشت.» ایشان در ادامه با لحنی روشنفکرانه، سید اسدالله خرقانی را «تکیه گاه مشروطه طلبان در نجف» توصیف می کند. این در حالی است که وی در مقاله ماهنامه زمانه (ش 35، مرداد 1384، ص 54) با نام مستعار «مقداد روحانی»، خرقانی را مامور انجمن سری در نجف دانسته که با گرایش ماسونی در بیت علمای آن سامان به ویژه مرحوم آخوند خراسانی نفوذ کرده بود. البته ایشان با تاثیرپذیری از فضای روشنفکری روزنامه شرق، ادعای خود مبنی بر بابی بودن شیخ هادی نجم آبادی را نیز در ویژه نامه آن روزنامه کتمان کرده و شیخ را «استاد اکثر روشنفکران دوره ناصری» و بسیاری از مشروطه خواهان را پیرو او دانسته است!؟

3. تورج امینی که بهایی است در سال 1385 خورشیدی در «وب سایت گفتمان» مقاله ای با عنوان «آیا حاج شیخ هادی نجم آبادی بابی است؟» منتشر کرد و طی آن با گزینش غیر روشمند از مطالب کتاب تحریرالعقلا (تنها اثر مکتوب شیخ هادی) و با استفاده از منابع بابی و بهایی تلاش کرد که با «منطق توجیهی»، شیخ هادی را بابی معرفی کند. این ادعای واهی در حالی است که شیخ هادی نجم آبادی - از روحانیان پیشگام جریان نواندیشی دینی در ایران - به شدت با فرقه سازی و فرقه گرایی مخالف بود به طوری که در کتاب تحریرالعقلا، حدود پنجاه صفحه را به نقد و رد فرق جدیده (بابیه و بهاییه) اختصاص داده است. امینی تلاش می کند که با مصادره ناشیانه شیخ هادی به نفع فرقه بابیت، نشان دهد که مربی مشروطه و شاگردانش همگی از پیروان «باب» و «بها» بودند و در نهایت نتیجه بگیرد که جنبش مشروطه خواهی ایرانیان هم نتیجه تلاش های پیروان این دو فرقه است. تکلیف تورج امینی و دیگر نویسندگان بهایی روشن است. سخن آنها نیز ارزش علمی ندارد چون تعصب فراگیرشان، اجازه آزاداندیشی را به آنها نمی دهد. به طور طبیعی یک بهایی، بسیار علاقه مند است که برای رهایی از اقلیت بودن، به میراث اکثریت (تشیع) دست اندازی نماید و مشاهیر آن را به نفع علایق مذهبی خود مصادره کند. البته شنیده ام که ایشان هم تا چند سال پیش، مخفیانه و با عنوان مسلمان و شیعه، کار خود را در داخل کشور پیش می برد تا اینکه بهایی بودنش آشکار گردید.

4. در این نوشتار، سخن در نگاه مذهبی آقای سید مقداد نبوی رضوی است و پافشاری مشکوک او به بابی بودن شیخ هادی که ادامه همان مدعیات امینی بهایی است. اگر درنگ کوتاهی در اینترنت داشته باشید و نام اصلی و مستعار آقای نبوی رضوی را جست و جو کنید، فقط پنج مقاله زیر بالا می آید که بدون استثنا در همگی آنها به طور مستقیم و غیر مستقیم، ایمان شیعی شیخ هادی نجم آبادی مورد هجمه قرار گرفته است: 

- مقداد روحانی، «مشروطه چی عهد ناصری!»، ماهنامه زمانه، سال 3، ش 23، مرداد 1383، ص 39.

- مقداد روحانی، «مامور انجمن سری در نجف»، ماهنامه زمانه، سال 4، ش 35، مرداد 1384، ص 54.

- مقداد نبوی رضوی، «رویکرد اعتقادی حاج شیخ هادی نجم آبادی در پاسخ به بهاییان»، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، سال 14، ش 53 و 54، بهار و تابستان 1389، ص 43.

- سید مقداد نبوی رضوی، «نگاهی تحلیلی به تکاپوهای فکری شریعت سنگلجی»، فصلنامه امامت پژوهی، سال اول، ش 4، زمستان 1390، ص 249.

- سید مقداد نبوی رضوی، «تکیه گاه مشروطه طلبان در نجف»، ضمیمه روزنامه شرق، سال 9، ش 1594، 14 مرداد 1391، ص13.

در بررسی منابع پیش گفته، نکاتی قابل تامل و توجه است: الف) پافشاری آقای نبوی رضوی در استفاده از نام مستعار؛ ب) استناد به منابع ضعیف تاریخی، شنیده ها و منابع مکتوب بهاییت در اثبات ادعای بابی بودن شیخ هادی؛ ج) تکرار مدعیات به جای ارایه دلیل مستند که در علم منطق از مغالطات آشکار است. تقریبا" در همه منابع فوق، سخنان یکسان و شبیه به هم درباره شیخ وجود دارد؛ د) ماهنامه امامت پژوهی در پاورقی خود، نبوی رضوی را «پژوهشگر حوزه تاریخ اندیشه های دینی در ایران معاصر» معرفی کرده است. آیا فقط شیخ هادی و بحث درباره رویکرد اعتقادی اش موضوغ پژوهشی تاریخ معاصر ایران است؟ ه) مقاله مندرج در فصلنامه امامت پژوهی درباره شریعت سنگلجی است اما به طرز عجیبی 9 صفحه از آن مقاله 22 صفحه ای، به شیخ هادی اختصاص یافته است. نویسنده در آن مقاله، با استناد به منابع ضعیف، بهایی و متهم همانند «تاریخ ظهورالحق» نوشته اسدالله فاضل مازندرانی، «رسایل و رقایم میرزا ابوالفضل گلپایگانی» و «خاطرات سر آرتور هاردینگ» سفیر انگلیس در ایران، کوشش می کند تا ثابت کند که شیخ از اعضای سری فرقه بابیه است!؟ ایشان همچنین در مقاله خود در فصلنامه تاریخ مغاصر ایران به کتاب «وقایع راستین تاکر نور» نوشته خانم بدیعه مرآتی نوری (نوه پسری یکی از برادران صبح ازل و بها) استناد می کند تا عالم نامدار شیعی را به فرقه بابیت منتسب کند. بسیار شگفت است که آقای نبوی رضوی، نقد صریح 50 صفحه ای شیخ هادی به فرق جدیده (بابیه و بهاییه) در کتاب تحریرالعقلا را نادیده می گیرد و همچنان بر مدعیات معیوب خود و نویسندگان بهایی پافشاری می کند. http://128askari.parsiblog.com/Posts/498/

5. چرا آقای نبوی رضوی درباره دیدگاه های صریح سید محسن الامین عاملی در کتاب اعیان الشیعه (ج10، ص 51)، علامه محمدتقی جعفری در مقدمه کتاب تحریرالعقلا (چاپ سال 1378 خورشیدی)، شیخ آقابزرگ تهرانی در کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه (ج3، ص 387) و طبقات اعلام الشیعه یا الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره (ج1، ص 304)، شیخ مهدی شمس العلمای عبد رب آبادی در کتاب المآثر وآلاثار (ص 149)، ملاعلی خیابانی در کتاب علما معاصرین (ص 337)، شیخ علی دوانی در کتاب زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی و... مبنی بر شیعه بودن شیخ هادی، سکوت می کند و با استناد به سخنان سست چند نویسنده بهایی و یا سفیر انگلیس درصدد خدشه به مذهب شیخ است. آیا این موضع گیری، حرکت در راستای علایق فرقه های بابیت و بهاییت نیست؟

6. از جمله شواهد شیعه بودن شیخ هادی، وجود شخصی به نام مرحوم «عبدالعلی موبد بیدگلی کاشانی» است. براساس پژوهش های مرحوم حسن مرسلوند، او از موبدان زرتشتی بود که با تعالیم معنوی شیخ، به مذهب شیعه گروید و پس از آن عارف صاحب نفس روزگار خود شد؛ به طوری که از مشکل مشکل گشای خود یعنی شادروان نجم آبادی هم گره می گشود. ای کاش آقای نبوی رضوی به دیوان شعر موبد بیدگلی رجوع می کرد و اشعار وی در ستایش حضرت امیرالمومنین امام علی (ع)، امام رضا (ع) و سایر امامان شیعه را می خواند. http://128askari.parsiblog.com/Posts/489/

7. از جناب آقای دکتر موسی فقیه حقانی (معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران)، جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای علی اکبر رشاد (ریاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای سیدعلی حسینی میلانی (مدیر بنیاد فرهنگی امامت اهل بیت علیهم السلام) انتظار می رود که بار دیگر در مطالب چاپ شده آقای نبوی رضوی در نشریات مراکز متبوعشان درنگ و مطالعه نمایند؛ شاید به نتایج قابل تاملی برسند. البته شنیده ام که آقای دکتر فقیه حقانی برای نخستین بار هویت بهایی تورج امینی را کشف کرد. این بار هم بصیرتی لازم است تا از پروژه تخریب هویت شیعی آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی جلوگیری شود. باور کنیم که بدخواهان اسلام و ایران، در جنگ فرهنگی، با روش های پیچیده به قلمرو اعتقادی و فرهنگی مکتب ما وارد می شوند. یا علی مدد. 

-------------------------------------------

 

مطالب مرتبط

مثلث هجمه علیه ایمان شیعی شیخ هادی نجم آبادی 

پیوند بهاییت و انجمن حجّتیه علیه ایمان شیعی شیخ هادی نجم آبادی 

دیدگاه آیت الله شبیری زنجانی درباره تکفیر شیخ هادی نجم آبادی 

مذهب موبد بیدگلی کاشانی پیش از آشنایی با شیخ هادی نجم آبادی 

تصحیح روایت دیدار آیت الله صافی گلپایگانی با شیخ فضل الله نوری 

شیخ هادی نجم آبادی و «تاریخ مکتوم» 


نوشته شده در  جمعه 91/6/3ساعت  12:6 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]