شیخ هادی نجم آبادی (1250- 1320ق) روحانی نواندیش، آزادی خواه و قرآن پژوه عقلگرای دوره قاجار

خودمان را به خواب زده ایم!

وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: آقای مهدی اصل زعیم از فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد است که هم اکنون جهت تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی در کشور هند به سر می برد. ایشان با ارسال یادداشت زیر، دلسوزانه نسبت به یادداشت انتقادی «به نام تشیع، به کام بهاییت!» به نشانیhttp://128askari.parsiblog.com/Posts/637 :/ واکنش نشان داده است. این وبلاگ با هدف دامن زدن به گفت و گوهای فرهنگی، متن کامل یادداشت ایشان را منتشر می کند و از دیدگاه های دیگر خوانندگان گرامی در این باره استقبال می کند.

   

* * * *

حسین آقای عسگری عزیز.

ممنون از دقت نظر و دلسوزی مومنانه شما برادر گرامی .ما - منظورم جامعه تحصیل کرده ایران چه دانشگاهی و چه حوزوی - متاسفانه دارای ویژگی هایی هستیم که موجب آن می شود تا اخلاق حرفه ای و شرافت عالمانه را در بسیاری اوقات نادیده بگیریم. من مهندس ناظر با چشم پوشی از نکات فنی، من پزشک با اخذ مبالغ در مطب، من معلم با تدریس های خصوصی آنچنانی، من وکیل با آغشته شدن به فساد در دستگاه قضا، من جامعه شناس با کتمان ساختارهای سلطه و نهادینه کردن آن و... و من مورخ با تحریف تاریخ و... و در این میان آنچه چوب حراج به آن زده می شود سرمایه های مادی، معنوی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین است. حسین عزیز سالهاست که  بر میراث ما چوب حراج زده اند و ما یا در خوابیم یا با کاسبان و حرامیان همراه یا  از ترس جان و مال و ناموسمان، خودمان را به خواب زده ایم. حسین عزیز، از ایرانیت ما چه مانده امروز؟ آیا دیگران هم با میراث و شخصیت های خود آن می کنند که ما می کنیم؟ با تخت جمشید و نقش رستم و پاسارگاد چه می کنیم؟ با کورش و داریوش و بابک مان چه با گوهره های تمدن پارسی چه می کنیم؟ ایرادی نیست می گویند اینها نماد طاغوت است و ظلم و جنایت و...

با اسلام چه می کنیم؟ آری دکان پررونقی به پا کردیم و اشربه و اطعمه فراوان برایمان دارد اما آیا آزادی و رحمت و انسان خداگونه هم دارد؟ با تشیع چه کردیم؟ آیا علی را شناختیم؟ شرممان باد اگر نامه ایشان به مالک یا به امام حسن مجتبی را روبرویمان بگشاییم و آنها میزانی باشند برای ما و از خجلت نام اعظم علی در زمین فرو نرویم. آری دیرسالی است بر هر آنچه داشتیم چوب حراج زده ایم و هیچ اراده ای در داخل و خارج هرچند پیچیده و قدرتمند نمی تواند بدون خریدن من متخصص - که دانش دارم و از بینش و ایمان به مسئولیتی که علم رهایی بخش بر گرده ام گذارده یا بویی نبرده ام یا آن را بسیار ارزان فروخته ام -  نمی تواند به سرمایه های ما لطمه بزند.

حسین عزیز، ما متاسفانه یا خوشبختانه ملت ثروتمندی هستیم اما دست به حراجمان هم شکر خدا بسیار خوب است. شیخ هادی روشن ضمیر یک نمونه از خیل این بزرگان است. کجاست علامه نائینی، کجاست آیت الله زنجانی، کجاست آیت الله طالقانی؟ آیا خبری از مصدق این آزادمرد تاریخ معاصر داریم، از بازرگان و چمران و سحابی چه خبر داریم. تفکر پویای شریعتی و مطهری کجایند و از دردمندی بهشتی آیا خبری هست؟ شاید آنها به زمان سپرده شده اند باید فراموش شوند از همت و باکری ها و کاوه چه؟ آیا از آرمان هایشان خبری داریم؟ آیا آنها برای چنین وضعیتی برای ایرانیان جان برکف گرفتند و رفتند تا لقای یار؟ راستی با حسین فهمیده چه کردیم؟ آیا قهرمان ملی ساختیم تا نوجوانان مان از او ایثار و فداکاری بیاموزند یا او را هم خرج دکور حجره دین به دنیا فروختن کردیم و فقط شده یک برند برای محصول دکانمان؟ حسین عزیز، افسوس که ما متخصصین خیلی زود خود را واگذار می کنیم و صد افسوس که... اطاله کلام شد؛ اما بی اختیار بود. خوش باشید و با نشاط.. خدا قوت. 3 شهریور 1391.


نوشته شده در  جمعه 91/6/3ساعت  7:12 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]