نجم آباد، همنشین تاریخ و دانش و تولید
روستای نجم آباد که مرکز دهستانی به همین نام در بخش تنکمان شهرستان نظرآباد است، قدیمیترین روستای مسکونی این شهرستان و یکی از بزرگترین دهستانهای استان تهران به شمار میرود.(1) کهنترین سند مکتوب متعلق به این روستای تاریخی در کتاب نزهتالقلوب نوشته حمدالله مستوفی قزوینی است که در سال 740 هجری قمری تألیف شده است. در این کتاب تاریخی روستای نجمآباد به عنوان یکی از بزرگترین روستاهای ساوجبلاغ توصیف شده است. براساس این سند، ساوجبلاغ در عهد سلجوقیان جزء ری بوده و به دارالخلافه آن دیار مالیات میپرداخته و در عصر حکومت مغولان از آن ملک جدا شده است.(2)
نجمآباد در طول جغرافیایی50 درجه و30دقیقه و20ثانیه و عرض جغرافیایی 35درجه و50 دقیقه و 43ثانیه و در 48 کیلومتری شهر کرج واقع است.(3) از شمال به شهر نظرآباد، از غرب به دهستان احمدآباد، از شرق به دهستانهای تنکمان، رامجین و سعیدآباد و از جنوب به دشت اشتهارد و ارتفاعات حلقهدره محدود میشود. علیاکبر دهخدا درباره این روستا مینویسد: قصبهای از دهستان افشاریه ساوجبلاغ شهرستان کرج که در جلگه معتدلی واقع است(4) و 2674 تن سکنه دارد.(5) آبش از قنات و محصولش غلات و صیفیجات و چغندر قند و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گلهداری است.(6)
نجمآباد که تا چهل سال پیش مرکز دهستان بوده و نظرآباد از توابع آن به شمار میرفته (7) در جلگه معتدل خوش آب و هوایی واقع شده به طوری که خاک آن برای کشاورزی بسیار مناسب است. برهمین مبنا از نظر تولید گندم در سطح شهرستانهای نظرآباد و ساوجبلاغ در ردیف اول قرار دارد و یکی از برترینهای استان تهران نیز هست.(8) دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی در کتاب حماسه کویر از گندم این روستا تعریف کرده و آن را معروف میداند.(9)
خاندان علمی نجمآبادی: اوایل سلطنت سلسله قاجاریه در روستای نجمآباد، استاد باقر نامی که پیشهاش آهنگری بود، روزگار را با عرق جبین و کد یمین میگذرانید. وی دارای دو فرزند پسر به نامهای ابراهیم و مهدی بود. پس از فوت استاد باقر آهنگر، دو پسر که تازه سن نوجوانی را آغاز کرده بودند به پیروی از پدر در همان دکان آهنگری تحت کفالت عموی خویش تن به زحمت پیشه آهنگری دادند. از آنجایی که هر دو برادر اشتیاق به تحصیل علوم مذهبی داشتند پس از چندی روانه شهر قزوین شدند و در اندک زمانی در درس و بحث حوزوی پیشرفت نمایانی کردند و سپس جهت ادامه تحصیل، قزوین را ترک گفته راهی اصفهان شدند.
در این سفر برادر بزرگتر که به آخوند ملا ابراهیم معروف شده بود پس از جامعیت در علوم معقول و منقول خود را از تحصیل به طریقه شاگردی بینیاز یافت و به اتفاق برادر کوچک خود به قزوین بازگشت و برادر را که مختصری از مراتب علمی را طی کرده بود جهت ادامه تحصیل منقول به عتبات عالیات روانه ساخت و او چون بعدها علاوه بر تکمیل تحصیل به زیارت بیتالله الحرام نیز توفیق یافت به نام حاجی ملا مهدی معروف شد.(10)
از نسل این دو عالم کوشا و وارسته، حدود 25عالم دینی برجسته در تاریخ علم تشیع قابل شناسایی است که با افزودن پزشکان حاذق و هنرمندان پرذوق متعلق به این خاندان، تعداد مشاهیر خاندان نجمآبادی چشمگیر و فراوان میشود. به زندگینامه، آثار و اندیشههای چهرههای ماندگار این خاندان علمی در فصل ششم کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» به طور مفصل پرداخته شده است.(11)
دیدار حکیم ملاابراهیم نجمآبادی و فتحعلی شاه قاجار: میرزا ابوالحسن خان فروغی (رئیس دارالمعلمین تهران) طی نگارش مقدمهای در سال 1312 خورشیدی بر کتاب تحریرالعقلاء جریان دیدار ملا ابراهیم نجمآبادی (متوفای 1240ق) و فتحعلی شاه قاجار (متوفای 1250ق) را اینگونه بیان میکند: آخوند ملا ابراهیم در قزوین متوقف ماند تا به تقدیر یزدانی فتحعلی شاه دوم، پادشاه قاجار را در سفری از آن شهر عبور افتاد و چنانکه عادت او بود مجلسی از علمای شهر فراهم کرده؛ گوش عنایت به گفتوگوی ایشان داشت و آخوند را ازهمه برتر شناخت. از حسن اتفاق و خواست خدای متصرف در اتفاق میرزا عبدالکریم نامی نیز از اهل نجمآباد و مالکین آن قریه به رتبه وزارت رسیده؛ همان وقت در رکاب شاه حاضر بود. شاه از او پرسید این عالم با این فضیلت کیست؟ میرزا عبدالکریم عرض کرد از رعایای من است. شاه به تندی فرمود: تو رعیت او هستی و باید افتخاراً در وطن خود مدرسه و مسجد برای او بسازی. میرزا عبدالکریم که مردی مقبل بود و فخر از عار و سعادت از شقاوت میشناخت، به جان و دل اطاعت کرد لیکن پس از زمانی که آخوند ملا ابراهیم به انوار دانش و تربیت خود اسم نجمآباد را به حقیقت دارای رسم نموده بود، امری پیش آمد که از جهل و تکبر خوانین قریه آزرده خاطر گشته دفعتاً ناپیدا شد و میرزا عبدالکریم بعد از جستوجوی بسیار او را در تهران یافت و همین پیشآمد سابقه انتقال خاندان او به تهران گردید... میرزا عبدالکریم از آخوند التماس بازگشت نمود. آخوند امتناع کرد و این اصرار و انکار دور زد تا باز واقعه به عرض شاه رسید و به میرزا عبدالکریم فرمود: این چه جد است که در بردن آخوند برخلاف میل او میکنی، اگر راست میگویی همینجا دستگاه کار او را فراهم کن. این شد که میرزا عبدالکریم در محلة سنگلج، مدرسهای را که هم اکنون به نام او باقی است بنا کرد. امامت و تدریس در آن را به حکم وقف، مخصوص خاندان آخوند ملا ابراهیم نمود و علاوه بر یک حمام که در جنب مدرسه، منضماً به موقوفات آن ساخته، خانهای نیز در همان پهلو برای سکنای حضرت آخوند و خانوادة شریف او ساخت و برایشان وقف کرد. جزاهالله من نعیم غفرانه الکریم.(12)
امروزه این مدرسه در خیابان وحدت اسلامی شهر تهران واقع شده است که به همت مرحوم میرزا عیسی وزیر(13) و برخی از مریدان شیخ هادی نجمآبادی (برادرزاده مرحوم ملا ابراهیم) بازسازی شد. عناصر کلیدی انقلاب مشروطیت ایران همانند آیتالله سیدمحمد طباطبایی، علامه علیاکبر دهخدا، علامه محمد قزوینی، ناظمالاسلام کرمانی، میرزا جهانگیر خان شیرازی (صوراسرافیل) و ملکالمتکلمین در این مدرسه تحصیل یا تدریس کردهاند. بر همین مبنا به جرأت میتوان این مدرسه را یکی از نخستین مدارس جریان روشنفکری دینی ایران به شمار آورد.
حوزه علمیه نجمآباد: آن هنگام که شهرهای کوچک مذهبی ایران حوزه علمیه نداشت، روستای نجمآباد دارای حوزه علمیهای پررونق بود که امروزه تنها دیواری مخروبه از آن باقی مانده است. برخی منابع تأسیس آن را به ملا ابراهیم نجمآبادی (متوفای1240 ق) نسبت میدهند.در یکی از اسناد اوقاف درباره موقوفات مدرسه علمیه نجمآباد آمده است: وقتی که کار به مرافعه کشیده شد، موضوع در سال 1263 قمری در محضر آقا میرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران مطرح و حکمی از آن محضر به وقفیت این املاک صادر گردید. در سال 1286 قمری، آیتالله شیخ هادی نجمآبادی وقتی به روستای نجمآباد وارد میشود، مدرسه را از سکنه خالی و رو به انهدام میبیند. او پس از تلاش رونقی به مدرسه میبخشد تا اینکه در مدت دو سال بعد بار دیگر کار مدرسه به تعطیلی میکشد و سرانجام در سال 1315 قمری، نوادگان واقفان تصمیم میگیرند با رعایت نظر واقفان سهمیه هزینه این مدرسه را در مدرسه نجمآبادی که در محله سنگلج تهران بود، به مصرف رسانند. (14)
پانوشت ها:1. آثار تاریخی و فرهنگی نجمآباد همانند تپهها، امامزاده چهل دختران، منزل تاریخی حاج رضوان، مسجد قدیمی و یخچال طبیعی در فصل پنجم کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» مورد بررسی قرار گرفته است/ 2. حمدالله مستوفی قزوینی، نزهتالقلوب، ص106/ 3. لطفالله مفخم پایان، فرهنگ آبادیهای ایران، ص471/ 4. به هنگام تألیف لغتنامه به وسیله علامه دهخدا، ساوجبلاغ یکی از بخشهای شهرستان کرج به شمار میرفته که دارای دهستانهای کوهپایه اول، کوهپایه دوم، ساوجبلاغ اول، ساوجبلاغ دوم، اکراد، برغان و افشاریه بوده (پرویز نیلوفری، پیشین، ص143)/ 5. براساس سرشماری سال 1381، جمعیت نجمآباد 4046 نفر اعلام شده است. در حال حاضر جمعیت دهستان نجمآباد با سیزده روستای تابعه 7000 نفر است/ 6. علیاکبر دهخدا، لغتنامه، ج13، ص19760/ 7. شهرام نجمآبادی، «بزرگترین دهستان استان تهران را بهتر بشناسیم»، روزنامه ایران، ش2261، ص4/ 8. روزنامه ایران، ش 2017، ویژهنامه نجمآباد، ص2/ 9. محمدابراهیم باستانی پاریزی، حماسه کویر، ص159/ 10. حسن مرسلوند، حاج شیخ هادی نجمآبادی و مشروطیت، ص3/ 11. جهت آشنایی با خاندان علمی نجمآبادی رجوع کنید به : علی دوانی، زندگینامه آیتالله حاج شیخ هادی نجمآبادی و بیست و چهار تن از مفاخر خاندان نجمآبادی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1378، 104ص/ 12. ابوالحسن فروغی، مقدمه کتاب تحریرالعقلاء نوشته شیخ هادی نجمآبادی، ص 13/ 13. میرزا عیسی وزیر در دو نوبت عهدهدار وزارت تهران و ریاست بنایی و خالصهجات در عهد ناصری بود که به شدت به شیخ هادی نجمآبادی علاقه داشت (خاطرات احتشامالسلطنه، ص 21)/ 14. عباس صبایی، «مدرسه علمیه ساوجبلاغ از گذشته تا به امروز»، تصویر ساوجبلاغ، ش 1، ص 7.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، دشتی به وسعت تاریخ، تهران: نشر شهید سعید محبی،1386، صص171- 176.
- جهت مطالعه مجموعه مطالب روزنامه ایران ( ویژه نامه ایران روستا) و روز نامه همشهری درباره روستای نجم آباد رجوع کنید به نشانی های ذیل:
http://www.iran-newspaper.com/1380/801017/html/horizon.htm
http://www.hamshahrionline.ir/newspaper-arch/vijenam/tehran/markaz/1382/820901/hammahal.htm