سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

ساوجبلاغ پژوهی، گزارش تاریخی زیر را به بحث می گذارد

واقعیت، استقرای ناقص یا غرور قجری؟

«سفرنامه‌ ناصری» تألیف میرزا نصرالله طباطبایی دیبا ملقّب به «ناصرالسلطنه» (1281- 1352ق) است. دکتر رسول جعفریان این سفرنامه را در سال 1390 تصحیح کرده و از طریق انتشارات کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی به چاپ رسانده است. نگارنده این سفرنامه از کارگزاران دولت قاجاری و وزیر خالصه ‌جات و زراعت مظفرالدین ‌شاه است که در سال 1317ـ 1318ق در 37 سالگی عزیمت حج کرد و این سفرنامه را نگاشت. سفرنامه حاضر در واقع دو سفرنامه است. یکی سفرنامه مکّه، دیگری سفرنامه فرنگ، آن هم در یک سال. وی در سفرنامه مکّه، از پیاده شدن در بندر ینبع تا سوار شدن به کشتی در جدّه را می ‌نویسد و در سفرنامه اروپایی از رفتن به بلغارستان تا بازگشت به دربند و از آن ‌جا به تبریز را شرح می ‌دهد. مقایسه این دو سفرنامه در واقع مقایسه تعریفی و توصیفی دو جامعه متفاوت است که بسیار مهم و قابل توجّه است.

دکتر جعفریان در معرفی این کتاب در مجله میقات حج (ش 73) درباره نوع نگاه ناصرالسلطنه به اهالی اطراف پایتخت نوشته است: «نگاه وى به طور معمول تحقیرآمیز است که صد البته بخشى از آن به عقب ماندگى ایران در دوره قاجار  هم برمى ‌گردد. آنچه در قزوین از بناهاى کهن مانده، نه از این دولت، بلکه «بناهاى دولتى از سلاطین صفویه و نادرشاه است». وى سپس از ضعف مسلمانى مردم اطراف تهران و قزوین یاد کرده که «اهالى ترکى و فارسى متکلّم، اما نه لهجه فارسى صحیح و نه ترکى درست، خیلى بد لهجه و مردمش سواى یک - دو خانواده معروف، اغلب بى‌ تربیت هستند؛ یعنى اطراف طهران کلّیتاً الى قزوین همین‌ طورند. اهالى دور طهران، از مسلمانى اسمى شنیده ‌اند.»، «اهل ساوجبلاغ و شهریار و ورامین و فشافویه، به جز بدذاتى و تقلّب و دزدى و تهمت گفتن و افترا بستن به همدیگر و مال مردم را به آشکار و پنهانى بردن و قسم دروغ خوردن، شغل دیگر ندارند!»

این سخنان ناصرالسلطنه، از چند جهت قابل تامّل و گفت و گو است: 1. با مشاهده چند نفر دزد، بدذات و متقلّب، نمی توان آن را به همه اهالی «اطراف طهران کلّیتاً الى قزوین» تسرّی داد. این در روش شناسی، استقرای ناقص نامیده می شود و پذیرفتنی نیست؛ 2. عقب ماندگی اقتصادی و انحطاط اخلاقی در روزگار قاجار به اندازه ای بوده که صدای آشپز را هم درآورده است. حکومت قاجار مقصر اصلی این پریشانی اخلاقی اهالی اطراف پایتخت است. اگر منش اهالی اطراف تهران این گونه بوده، شهرها و روستاهای دوردست ایران چه وضعیتی داشته اند؟ 3. این سخنان ناراست و توهین آمیز، حاصل «غرور قجری» است که در رفتار ریز و درشت قاجاریان دیده می شود؛ 4...

شما چه فکر می کنید؟


نوشته شده در  یکشنبه 94/1/23ساعت  4:42 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]