سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فروش نماد هویت شهر نظرآباد!!

سالی که نکوست از بهارش پیداست. خوشبختانه شورای سوم  شهر نظرآباد ماه های آغازین دوره چهار ساله فعالیت خود را با توجه ویژه به مقوله پراهمیت پژوهش و تکاپوی روشمند فرهنگی و اجتماعی آغاز کرد.  عصر روز هجدهمین روز تابستان امسال پنج نفر از اعضای این شورا که کمیسیون فرهنگی شورا را شکل می دهند، مشتاقانه پای سخنان حکیمانه استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی ( از اساتید بر جسته دانشگاه تهران) نشستند تا با راهبردهای امیدبخش و عمیق استاد، تأسیس کمیته پژوهشی شورا را کلید بزنند. استاد ملاصالحی در این نشست صمیمانه درباره اهمیت شوراها ، هویت شهری و آسیب شناسی آن ، تنوع قومی و معماری های ترس آور و اظطراب زای شهری و... سخن گفت. در پایان این جلسه دغدغه مهم استاد درباره نماد هویت و تاریخ شهر نظرآباد یعنی مکان قدیمی کارخانه نساجی مقدم مطرح شد: « لطفا" این محل را به موزه – فرهنگسرایی بزرگ و باشکوه تبدیل کنید تا هویت نظرآباد همچنان زنده و پویا باقی بماند.» براساس مصوبه شورا قرار است به زودی همه این کارخانه به علت آلایندگی محیط زیست به خارج ازبافت شهر نظرآباد انتقال یابد. (1) با انتقال بخشی از کارخانه به منطقه صنعتی جنوب شهر ، این پرسش در اذهان شهروندان و مسئولان محلی شکل گرفت که تکلیف ساختمان این مجموعه پنجاه  ساله چه خواهد شد . در اواخر سال گذشته با نصب تابلویی در جنوب شرقی کارخانه ،تمایل مالکان فعلی آشکار شد :« تغییر کاربری صنعتی به مسکونی و تجاری با فروش آن به تعاونی های مسکن ». میرزا عبدالله مقدم (1281-1361خورشیدی) عمر پرثمر خود را وقف توسعه و آبادانی نظرآباد کرد تا این که آن از یک روستای معمولی در دهه 30 به گستره جغرافیایی شهرستانی در غرب استان تهران تبدیل شد.(2) آیا اگر مرحوم مقدم می خواست هم اکنون درباره تغییر کاربری محل کارخانه تصمیم بگیرد،چه می کرد؟ برای پاسخ به این پرسش مناسب است کمی به عقب بازگردیم . توسعه روستای نظرآباد از سال 1332 خورشیدی پس از خریداری به وسیله مرحوم مقدم آغاز می شود . با تلاش های او و همکاری اهالی  ،کارخانجات نساجی ،دفتر پست و تلگراف، باشگاه ورزشی، سینما  ،خانه انصاف  ،شرکت فلاحتی ،فروشگاه ،مدرسه ،انجمن رفاه و عمران ،بانک ،درمانگاه ،کارخانه های رب سازی و پوشند تأسیس و راه اندازی شد. از دیگر اقدام های عمرانی و اجتماعی مقدم ،بازسازی مسجد جامع ، واگذاری اراضی به کشاورزان ، راه اندازی آسیاب ، ساماندهی وضعیت باغ ها و زراعت ،احیای قناعت ها و حفر چاه های عمیق ،احیای اراضی شوره زار جنوب نظرآباد ،ساخت خانه معلم و چهل دستگاه ساختمان ،برق و آب رسانی ،تغییر راه ورودی نظرآباد و کمک به دامپروران ساکن در شهر است. (3) در 27تیر1337 با تلاش طاقت زدای مقدم ،محور اصلی توسعه نظرآباد (کارخانجات نساجی مقدم ) تأسیس شد. این کارخانه با مساحتی ده هکتاره ،نخستین تولید کننده فاستونی به روش جدید در ایران است که تولید خود را در سال 1339 با کمک کارشناسان ایتالیایی و متخصصان ایرانی آغار کرد. پس از نصب سیستم نکمیل پروتس انگلستان، محصولات کارخانه به کشورهای اروپایی از قبیل انگلستان وشوروی سابق و ممالک دیگر صادر شد. این کارخانه نساجی دارای واحدها ی رنگرزی ،ریسندگی ،بافندگی،تکمیل منسوجات پشمی ، چاپ و رنگرزی منسوجات پنبه ای و الیاف مصنوعی است.(4) هادی دیالمه (مدیر دبستان دولتی روستای نظرآباد در 1336 ) در پایان نامه دوره لیسانس خود درباره محصولات تولیدی کارخانه نوشته است : « در سال 1342 کارخانه مقدم ،فروشگاه مخصوصی در خیابان شاه مقابل انجمن روابط فرهنگی ایران و آمریکا افتتاح کرده است. همچنین ارتش مقداری از پارچه های ویژه لباس فرم افسران خود را به این کارخانه سفارش داده است. تا آنجا که من تحقیق کرده ام ،این پارچه ها صددرصد رضایت خریداران را جلب کرده است. مهمتر از همه این که مقدم به میزان قابل توجهی ،پارچه های بافته شده را به شوروی صادر می کند و گویا در مقابل، ماشین های مختلف روسی وارد می کند. به زودی این کارخانه ،گوی سبقت را از کلیه کارخانه های پارچه بافی ایران ربوده و تا حد قابل ملاحظه ای از فروش پارچه خارجی خواهد کاست ».(5) مقدم طی گفت و گویی در سال 1350 خورشیدی با «عیمانوئل عافار » (دانشجوی ارمنی دانشگاه ملی ایران) که برای نخستین بار به چاپ می رسد، درباره علل تأسیس کارخانه و فعالیت ها ی جانبی آن گفته است: «با اجازه کارخانه ریس باف اصفهان و ممتاز ایران تجربیات کافی در امور پارچه بافی و کارخانه داری کسب کردم تا جایی که دریافتم می توانم به طور مستقل یک کارخانه پارچه بافی را اداره کنم . در سال 1339 بهره برداری از کارخانه با کمک 14 مهندس ایتالیایی شروع شد.(6) در سال ها ی اولیه با مشکلات زیادی روبرو شدیم. نخست کارخانه فقط روز کار می کرد یعنی از ساعت 7 صبح تا 6 بعد از ظهر ولی به تدریج با تکمیل آن و اضافه کردن قسمت ریسندگی در سال 1340 دو نوبته شد و در همین سال قسمت تکمیل و چاپ بر روی پارچه نیز به دیگر قسمت ها افزوده شد. در ابتدا برای کار در کار خانه از کارگران باسواد استفاده می شد اما چون در سال ها ی گذشته وضع سواد در روستای نظرآباد و روستاها ی اطراف بسیار پایین بود بنا بر این مجبور شدیم افراد بی سواد را نیز استخدام کرده و برای آنها کلاس اکابر (سوادآموزی) دایر کنیم. در سال 1341 پایه کلاس های اکابر گذاشته شد و درسال 1344به کمک یکی از مددکاران اجتماعی،تعداد این کلاس ها به 10 کلاس رسید. فارغ التحصیلان این کلاس ها پس از طی کلاس دوم اکابر به کلاس پنجم می آمدند و یکساله کلاس پنجم و ششم را به پایان رسانده و دوره دبیرستان را در اکابر دبیرستان آغاز می کردند. در زمینه بهداشت و درمان ، در سال 1345 یک پزشک نیمه وقت استخدام شد که ایشان صبح ها به درمان کارگران بیمار می پرداخت  ودرآبان همان سال استخدام یک پزشک تمام وقت، سروسامانی به وضع کارگران بیمار داده شد وداروخانه مجهزی در همان محل دایر شد. شیر خوارگاه کارخانه در سال1341 با پنج بچه شروع به کار کرد. هدف از تأسیس این شیرخوارگاه استفاده هر چه بیشتر از نیروی انسانی زنان مخصوصا" در قسمت نخ ریسی و رفوگری بود. البته غذا و شیرخشک این مرکز را انجمن حمایت از کودکان و نوزادان تأمین می کرد. سن کودکانی که در این مرکز نگهداری می شوند ، از چند ماه تا 2سال است. در سال 1348 مهد کودک برای کودکان 2 تا6  سال راه اندازی شد که تعداد آنها در امسال (1350) 25 نفر است. در مورد ازدواج کارگران نیز کارخانه تسهیلاتی فراهم آورده به این ترتیب که اگر کارگری قصد ازدواج داشته اجازه داشته باشد اجازه یک هفته مرخصی را دارد و سالن غذا خوری کارخانه نیز در اختیار او گذارده خواهدشد. در ضمن دو قواره پارچه به عنوان پاداش به او داده می شود. برای سکونت عده ای از کارگران که در روستای نظرآباد سکونت ندارند ،کارخانه دست به ایجاد خانه های کارگری و مهندسی زده است که این ساختمان ها را به آنها به مبلغ اتاقی 300 یا400 ریال در ماه اجاره می دهد. کارمندان وکارگرانی که قصد خرید این خانه ها را داشته باشند با شرایط سهل به آنها فروخته می شود. کارمندان و کارگران ما نسبت به دیگر کارخانه ها در سطح بالاتری قرار گرفته اند. حقوق یک  کارگر از 80 ریال شروع شده و به 250 ریال در روز می رسد وحقوق کارمندان کارمندان از 4000ریال شروع شده و به 10000 ختم می شود. در ضمن روزانه بین 200 تا250 نفر درناهار خوری کارخانه ، ناهار صرف می کنند که بهای ناهار نسبت به حقوق هر کارگر معین شده و از 7 ریال شروع شده و به 25 ریال ختم می شود . کارگری که 7 ریال پول می دهد،همان غذایی را می خورد که  کارگر 25 ریال می پردازد. برق مورد نیاز روستا و کارخانه را چهار موتور بزرگ و یک موتور کوچک در تمام 24 ساعت شبانه روز تأمین می کنند. قدرت هر کدام از این موتورها 750 کیلو وات ساعت است . البته تا چند سال دیگر با آمدن برق سد سفید رود ، دیگر احتیاجی به این موتورها نخواهد بود. یکی دیگر از تسهیلات کارخانه برای کارگرانی که در روزهای تعطیل کار می کنند،استفاده از سینما و حمام رایگان است...(7) پس از مطالعه سخنان عامل آبادانی نظرآباد می توان حدس زد که اگر مرحوم مقدم در قید حیات بود چه تصمیمی جهت تغییر کاربری محل قدیمی کارخانه اتخاذ می کرد. بدون تردید او با پیشنهاد دوراندیشانه استاد ملا صالحی با جان و دل موافقت می کرد و دستور می داد که یک مجموعه علمی، فرهنگی و تفریحی در خور شأن شهروندان نظرآبادی در این محل ایجاد شود. بازماندگان مرحوم مقدم که سهامداران اصلی کارخانه هستند، آگاه باشند که واگذاری کارخانه به تعاونی های مسکن ناسنجیده ترین اقدامی است که به هیچ انگاشتن نمادهای فرهنگی و هویتی شهر نظرآباد را تداعی می کند. با این اوصاف بر نوادگان مرحوم مقدم فرض است که با دستان خود تندیس تلاش و رنج بزرگ خاندان خود را از تاریخ شهر نظرآباد محو ننمایند . هویت مقوله ای است که در فرایند زمانی، ذره ذره به دست می آید و همچون رشته ای ستبر اقوام مختلف مستقر در یک گستره جغرافیایی را به هم پیوند می دهد. به دیگر سخن هر نماد هویتی و تاریخی عنصری است که همچون چشمه ای جوشان ، نیاز و حس «هویت خواهی» نسل جوان را پاسخ شایسته می دهد و ضمن تقویت پیوند تاریخی ، محیطی شاداب و شور آفرین برای همکاری و همیاری شهروندان در مسیر توسعه و آبادانی سرزمین شان را فراهم می آورد. منتظر می مانیم که ببینیم شورای شهر و شهرداری و مالکان فعلی کارخانه نساجی مقدم چه نگاهی به هویت تاریخی شهر نظرآباد  دارند. انشاءالله که خوش است ...یاعلی مدد.                                                                                                                     

پانوشت ها--------------------------------------------------------

1- روزنامه جام جم، ویژه استان تهران، ش1387، ص1. / 2- جهت آگاهی بیشتر از روند توسعه نظرآباد ر.ک: مصطفی بازرگان ، مختصر تاریخ معاصر نظرآباد ، سال 1381 و معرفی و توقع ، سال1382. / 3 - نگارنده این سطور ، دشتی به وسعت تاریخ، ص257./ 4- به نقل از مقدمه سررسید کارخانه مقدم ، سال1382./ 5- هادی دیالمه ، مونوگرافی دهکده نظرآباد، ص26./ 6- « الدوگزینی » مهندس ایتالیایی و نخستین سرپرست تولید کارخانه از جمله آن مهندسان است که اکنون ساکن شهر نظرآباد است. / 7 – عیمانوئل عافار ، اوضاع اقتصادی و اجتماعی روستای نظرآباد ، ص 112 .


نوشته شده در  دوشنبه 86/11/1ساعت  8:43 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]