پروژه مطالعاتی تغییر نام شهرستان نظرآباد شکست خورد
در اواسط سال 1387با تلاش و پیگیری های شورای اسلامی شهر نظرآباد، کمیته ای تخصصی و مطالعاتی مرکب از 12نفر از کارشناسان ارشد و دکتری رشته های مرتبط با پروژه تغییر نام شکل گرفت تا درباره تغییر نام شهرستان نظرآباد چاره اندیشی کند. همانند دیگر فعالیت های فرهنگی و پژوهشی کار تشکیل کمیته و تنظیم آیین نامه اجرایی آن با شوق و شور فراوان آغاز شد. مسوولیت این کمیته بر عهده نگارنده این وبلاگ قرار گرفت. با رایزنی و گفتگوهای فراوان گروه کارآمدی از جوانان خلاق و خوش فکر شهرستان گرد هم آمدند. آنها هیچ سخنی از حمایت مادی به میان نکشیدند و فقط با عشق و امید بر سربلندی و نامداری زادگاه و زیستگاه خویش تاکید می کردند. به سرعت برق و باد، آیین نامه اجرایی کمیته به تصویب همه اعضای شورای شهر رسید. پس از آن با هم اندیشی اعضا، نظرسنجی تغییر نام با عنوان «گلبانگ تغییر» به صورت علمی تنظیم گردید.
کمیته داشت میوه می داد که مخالف های سیاسی و ناسیونالیستی از پس حسارت های کور محلی سر برآوردند. البته برای ما این واکنش ها عجیب نیست چون همه چیز حتی فرهنگ و هنر نیز در این شهرستان مظلوم به شدت در چنبره و محاصره سیاست، آن هم از نوع بسیار سطحی اش قرار دارد. گوش خود را آماده کردیم که دلایل مخالفان را بشنویم. مخالفان تغییر نام دو گروه هستند که متأسفانه به طور شفاف سخن نمی گویند و از روش های متدیک همانند نگارش مقاله و گفتگوی روشمند و رودررو استفاده نمی کنند. این دو جریان عبارتند از: 1- برخی از بومیان متعصب که هیچ دلیلی جز حس نوستالوژیک به نام فعلی شهرستان ندارند. آنها متاسفانه همچنان بر تقسیم بندی غیر عادلانه و ضد فرهنگی «بومی» و «مهاجر» تأکید می کنند و بر این نظرند که هیچ فعالیتی بدون نظارت استصوابی آنها در شهرستان نظرآباد امکان ظهور و بروز ندارد. 2- برخی سیاسیون جناح زده!! که خیلی علاقه مندند موضوع تغییر نام را به یک منازعه جناحی تبدیل کنند. (مطالب مندرج در روزنامه کارگزاران ویژه شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد گویای این امر است.)
کمیته تغییر نام با دعوت فرماندار و موافقت رییس وقت شورای شهر نظرآباد به جهت رفع پاره ای شبهات حقوقی به ساختمان فرمانداری نقل مکان کرد. کوچی یأس انگیز که انحلال کمیته را در پی داشت. با فشار دو گروه پیش گفته و بی میلی فرماندار پروژه تغییر نام به فراموشی سپرده شد و پوسترها و برگه های نظرسنجی چاپ شده نیز به شکل معیوب، محدود و نامناسب در شهرستان توزیع و نصب گردید که در عمل نتیجه ای دربر نداشت. بار دیگر امید جمع کثیری از جوانان و شهروندان خواستار تغییر به ناامیدی تبدیل شد. «نظرآباد» هم همچنان نامی متروک، ناشناخته و نامتناسب با ویژگی های تاریخی و جغرافیایی اش باقی ماند.
به گمان مسوول کمیته نام شهرستان نظرآباد، مشکل فعالیت هایی از این دست که با شوق و امید آغاز می شود و به سختی شکست می خورد را باید در عدم «توسعه فرهنگی» مدیریت فعلی شهرستان جستجو کرد. بی تردید موانعی به شرح ذیل حاصل این نوع مدیریت ناکارآمد در شهرستان نظرآباد است: 1- سیاست زدگی و نگاه جناحی و گروهی به مقوله فرهنگ، هنر و پژوهش؛ 2- سیطره تعصب ها و نگاه های ناسیونالیستی بی پایه که مانع از تولد شهروند نظرآبادی می شود؛ 3- فقدان گوش شنوا در بدنه اجرایی شهرستان؛ 4- تقدم تصمیم های محفلی، باندی و پشت پرده بر تصمیم های روشمند و کارشناسی شده.