شباهت ها و تفاوت های جنگ احزاب با وضعیت امروز انقلاب اسلامی
دکتر علی فلاح رفیع مسئول نهاد نمایندگی مقام معظّم رهبری در دانشگاه تربیت مدرّس و عضو هیئت علمی گروه فلسفه و حکمت آن دانشگاه، متولّد شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز است. ایشان علاوه بر نگارش چندین جلد کتاب، فصلنامه «فصل تحوّل» با موضوع تحوّل در علوم انسانی را منتشر کرده و هم اکنون دوماهنامه فرهنگی، اجتماعی و خبری «چشمه» را در دانشگاه تربیت مدرّس منتشر می کند. حجتالاسلام دکتر فلاح رفیع در یادداشت زیر به تحقّق وعده های الهی همراه با آزمون های سخت و قرار داشتن ملّت ایران در دوراهی انتخاب اشاره کرده و به بررسی شباهت ها و تفاوت های جنگ احزاب با وضعیت امروز انقلاب اسلامی پرداخته است. این یادداشت، نخستین بار در خبرگزاری فارس منتشر شده است.
____________________
* سنت الهی در یاری مؤمنان
فلسفه تاریخ از نگاه قرآنی بر مبنای سنت الهی است و سنت الهی همواره مبتنی بر اراده خدا در یاری و نصرت مؤمنان است. البته این یاری در سنت الهی همواره پس از امتحانات شدید و سخت رخ داده است. آیات متعددی ازقرآن کریم بر این معنا دلالت و بلکه تاکید دارد؛ «وَکَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ» (روم 27) نصرت الهی از آن مؤمنان است؛ «إِن تَنصُرُوا اللَّـهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» (محمّد 7) اگر خداوند را یاری کنید شما را یاری خواهد کرد و قدم هایتان را استوار می سازد.
ما در حسن نیت و عزم استوار دولتمردان برای حلّ مشکلات مردم هیچ تردیدی نداریم،ما به تیم مذاکره کننده که در این مدت نهایت تلاش خود را کردهاند و زحمتهای شبانه روزی کشیدهاند، خدا قوت میگوییم و برای آنها دعا میکنیم. ملت ایران نیز با تبعیت از مقام معظم رهبری پشتیبان آنها بوده و هست. اما چند نکته را به جد همه دولتمردان و به ویژه تیم مذاکره کننده و بلکه ملت شریف ایران میبایست مدنظر قرار بدهیم.
اوّل اینکه مؤمنان همواره و به ویژه ملت و دولت ایران هم اکنون در مرز یک انتخاب بزرگ تاریخی قرار دارند؛ انتخاب بین ایمان به یاری خداوند نسبت به اهل ایمان براساس سنت حتمی او و گشایش وضعیت مؤمنان بعد از تحمل شداید و سختیها و بین تن دادن به خواستههای دشمن و طلب گشایش ظاهری از دشمنان اسلام و مستکبران.
* تجربه تاریخ و مقاومت برابر دشمنان
دوم آنکه تاریخ باید برای ما آموزنده باشد بلکه بالاتر از این میبایست آیات الهی در قرآن کریم نصبالعین ما قرار بگیرد. ما طبق تعالیم الهی و قرآنی با دشمن خود نیز اهل مذاکره هستیم، اما نباید تن به زیاده طلبیها و خواستههای نابحق آنها بدهیم و امید به گشایش آنها داشته باشیم. مذاکره یک چیز است و ایمان و باور به نصرت الهی چیز دیگر، «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» (شرح آیه 5 و 6) خدای متعال با تاکید و تکرار در این آیه شریفه گشایش و آسانی را پس از سختی و تحمل مشکلات حتمی میداند. تجربه تاریخ نیز این حقیقت را به کرات اثبات کرده است.
شعب ابیطالب و سختی سه ساله آن از سوی یاران پیامبر اسلام (ص) و سپس فتح مکه در سال هشتم نمونه اولیه و بارز این گونه تجربههاست. همان کسانی که بر مسلمانان تا حد نابودی آنان تنگ گرفته بودند، پس از فتح مکه عدهای از آنان با دل و جان ایمان آوردند و عدهای دیگر که سران کفر بودند با ذلت و خواری تمام تن به ایمان دادند، هر چند ایمان دروغین. خداوند متعال از این پیروزی به فتح مبین یاد کرده است؛ «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا» (الفتح 1) این فتح به تصریح قرآن برای زدودن تصورات و خیالهای باطلی بود که بعضی نسبت به پیامبر بزرگ اسلام داشتند؛ «لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّـهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ مَا تَأَخَّرَ»(الفتح 2).
خداوند متعال میفرماید به دنبال این فتح ما گناه و ذنب تو را محو خواهیم کرد. منظور محو همان خیالهای باطل درباره حق بودن و نبودن حضرت است که از سوی مشرکان و کافران و حتی قلیلی از مؤمنان وجود داشت. عدهای که تعداد آنها اندک هم نبود و نسبت به حقانیت صد در صد حضرت در حال تردید بودند، تصورات و گمانه زنیهای باطل آنها نسبت به حضرت با فتح مکه محو شد و حقانیت پیامبر و تاکید و اصرار آن حضرت بر سر اصول و آرمانها ثابت شد.
نمونه دیگر در صدر اسلام به تصریح قرآن کریم جنگ احزاب بود. در این جنگ همه دشمنان دست به دست هم دادند و در مقابل پیامبر اسلام و مسلمانان صف آرایی کردند. این جنگ یکی از مهمترین و سرنوشتساز ترین مراحل بقاء و استمرار دین مقدس اسلام بود. در همین جنگ بود که امام علی (ع) در مقابل عمروبن عبدود ایستاد و با یک ضربه خود آن نصرت عظیم را برای اسلام به ارمغان آورد. در این جنگ بود که حضرت رسول (ص) فرمودند تمام اسلام در مقابل تمام شرک ایستاده است، در این جنگ بود که حضرت فرمود یک ضربه حضرت علی به عمروبن عبدود (مظهر جبهه کفر)، کمر شرک و کفر را شکست و حیات اسلام را استمرار بخشید.
* انقلاب اسلامی و جنگ احزاب؛ شباهت ها و تفاوتها
جنگ احزاب از چند نظر شبیه به جریان امروز انقلاب اسلامی است و ما به عنوان مسلمان معتقد به قرآن میبایست از آن درس بگیریم، اگر در این برهه درس نگیریم چه بسا فردا دیر باشد، قرآن اگر نور است و هدایت، امروز مصداقی از هدایت قرآن و نور بودن آن در بیان این حادثه تاریخی جلوه کرده است. اگر پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود هنگامی که فتنهها بر شما هجوم میآورد به قرآن پناه ببرید. امروز یکی از مصادیق هجوم آن فتنهها و پناه بردن به قرآن در مبارزه استکبار جهانی با انقلاب اسلامی نمایان شده است.
آن روز همه کفر در مقابل همه اسلام ایستاد و امروز استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و اسرائیل در یک طرف و ملت مسلمان و مومن به قرآن در ایران اسلامی در طرف دیگر قرار گرفته است. آن روز آتش جنگ احزاب با فتنه انگیزی و صحنه گردانی گروهی از یهودیان روشن شد. امروز صهیونیسم جهانی و اسرائیل صحنه سازان این مبارزه علیه انقلاب اسلامی و ملت شریف و نجیب ایران است.
آن روز مسلمانان وقتی گروه عظیمی از دشمنان را در مقابل خود دیدند، هراسیده و لرزیدند، تعبیر قرآن کریم درباره این لرزه این است که؛ «هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا» (احزاب 11) در اینجا بود که مؤمنان امتحان شدید و سخت شدند به گونهای که به خود لرزیدند. امروز نیز تحریم ها و سخت گیریهای دشمنان عرصه را بر ملت مومن ایران تنگ کرده است.
آن روز در جنگ احزاب منافقان آتش بیار معرکه شدند و از یک سو دشمنان را ترغیب میکردند و از سوی دیگر ته دل مومنان را خالی میکردند که اگر شما تن به خواستههای دشمن ندهید چه و چه خواهد شد، پس وعده خدا و پیامبر چه شد؟ قرآن با صراحت می فرماید: «وَإِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّـهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا» (احزاب 12).
گروه دیگری از منافقان به مردم مدینه میگفتند از این به بعد در مدینه جای شما نیست و همین موجب شد که دستهای از آنان خدمت پیامبر گرامی اسلام (ص(میآمدند اجازه میخواستند که از جنگ برگردند. بهانه آنان این بود که خانههای آنها حفاظ ندارد. درحالی که خانهها بیحفاظ نبود و قصد آنها فرار از جنگ بود. در آیه سیزده همین سوره میفرماید: «وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ یَا أَهْلَ یَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَیَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِّنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَهٌ وَمَا هِیَ بِعَوْرَهٍ إِن یُرِیدُونَ إِلَّا فِرَارًا» (احزاب13 )
* تجربه همراهی منافقان با دشمن برای ضربه زدن به اسلام
امروز نیز منافقان داخل و خارج از کشور از یک سو سر و سری با دشمنان دارند و آنان را تشویق به تنگ گیریها به ملت ایران و افزایش تحریمها میکنند و از سوی دیگر از طریق رادیوها و رسانه های تصویری و ماهوارهای به حال این ملت دلسوزی میکنند و آنان را میهراسانند.
آن روز مسلمانان با خدا پیمان بسته بودند که پشت به دشمن نکنند. امروز نیز ملت ایران این پیمان را در انقلاب اسلامی با خداوند بسته و بارها در مواقع و مناسبت های مختلف بر آن تاکید کرده اند. «وَلَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّـهَ مِن قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَوَکَانَ عَهْدُ اللَّـهِ مَسْئُولًا» (احزاب 15) آن روز خدای متعال به کسانی که قصد فرار داشتند فرمود فرار شما نفعی به حال شما ندارد و شما را از مرگ و سختی نجات نمی دهد «قُل لَّن یَنفَعَکُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَّا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِیلًا» (احزاب 16)
امروز هم تن به خواسته های دشمن دادن و اتکا به کمکهای آنان در نهایت امر به تعبیر این آیه شریفه سودی برای ملت ایران نخواهد داشت، مگر تمتع و بهرهای اندک و ناچیز. آن روز خدای متعال به پیامبر خود در برابر آن همه دشمنیها و سختیها فرمود به اینها بگو چه کسی میتواند در برابر خدا از شما حمایت کند؟ آنکه شما را حفظ میکند و حمایت خواهد کرد تنها خداست، چه دشمن اراده کند تا بر شما سخت بگیرد و دایره تحریمها را تنگتر کند و چه بخواهد لغو تحریم کند تا برای شما به زعم بعضی رحمت و گشایش بیاورد. ایمان شما باید به خدا باشد، در غیر این صورت منتظر نکبتهای بعدی باشید.
آن روز دشمن حزب خود را جمع کرد و از بالا و پایین به سختی بر مومنان حملهور شد، به گونهای که چشمها خیره شده بود و جانها به گلوگاه رسید و حتی به خدا هم بدگمان شدند. «إِذْ جَاءُوکُم مِّن فَوْقِکُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنکُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّـهِ الظُّنُونَا» (احزاب10) امروز نیز چنین وضعیتی را دشمنان بوجود آورده و درصدد تشدید آن هستند. آن روز مسلمانان در شرایط سخت با پیشنهاد سلمان فارسی به کندن خندق در اطراف مدینه پرداختند، خندقی که در آن شرایط و با آن سنگهای محکم و سخرههای عظیم بسیار سخت و طاقت فرسا بود. در تاریخ آمده است که هنگام زدن کلنگ به سنگها توسط پیامبر خدا جرقه ها برمی خواست.
پیامبر خدا (ص) هنگام جهیدن جرقه اول فرمود این نشانه و بشارتی از فتح کاخ کسری و امپراتوری ایران است. در برق دوم فرمود این بشارتی برای فتح شام و امپراتوری روم است و در برق سوم فرمود من صنعا و یمن را دیدم که بشارت پیروزی بر آنها را به من دادند، منافقان در آن روز با شنیدن این سخنان به یکدیگر با تمسخر مینگریستند و میگفتند این چه سخنانی است در حالی که او نمیتواند از مردم خود رفع تنگی و عسرت کند.
* اقتصاد مقاومتی و غلبه بر مشکلات داخلی
امروز نیز برخی نسبت به فرمایش رهبر معظم انقلاب درباره اقتصاد مقاومتی وعده غلبه بر مشکلات و عبور از گردنهها و پیچ تاریخی چنان گمان هایی دارند. خداوند پیامبر را تنها الگو و اسوه قابل پیروی و تبعیت معرفی میکند و میفرماید شما مؤمنان با دیدن آن حضرت، ایستادگی را از او بیاموزید و استقامت بورزید و در این گیر و دار و سختی و مشکلات رو به این سو و آن سو نکنید «لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّـهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّـهَ کَثِیرًا» (احزاب 21) امروز نیز همان الگو باید نصبالعین همه ما باشد.
پس از این مراحل و الگو قرار دادن پیامبر از سوی خداوند مومنان هنگامی که احزاب را با آن صف آرایی عظیم در برابر مومنان دیدند نه تنها نترسیدند، بلکه گفتند این همان وعدهای است که خدا به آنان داده است. «وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَـذَا مَا وَعَدَنَا اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَانًا وَتَسْلِیمًا.»و چون مؤمنان دستههاى دشمن را دیدند، گفتند:«این همان است که خدا و فرستادهاش به ما وعده دادند و خدا و فرستادهاش راست گفتند»، و جز بر ایمان و فرمانبردارى آنان نیفزود. (احزاب 22) امروز نیز میبایست صف آرایی دشمن و تنگگیری های آنان، بر ایمان و باور مومنان بیافزاید و نه اینکه در آنان تزلزل ایجاد کند.
همه اینها برای آن بود تا خداوند به وعده خود به مومنان عمل کند و برای آنها گشایش ایجاد کند البته پس از امتحان سخت و تزلزل آمیز «مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّـهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا». از میان مؤمنان مردانىاند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند. برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند. (احزاب 23)
* تحقق وعده الهی همراه با امتحانات سخت و تزلزلآمیز
پس از تحمل همه این سختیها، زخم زبانها، توطئهها و کار شکنیها، هنگامی که خدای متعال مقاومت و ایستادگی مؤمنان را در عهد با پیامبر دید، پیروزی و فتح را شامل حال آنها کرد و کافران و منافقان را به ذلت و خواری رسانید و عذاب سختی را شامل حال آنان کرد «لِّیَجْزِیَ اللَّـهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِن شَاءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا» (احزاب 24) تا خدا راستگویان را به [پاداش] راستىشان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد، عذاب کند یا بر ایشان ببخشاید که خدا همواره آمرزنده مهربان است.
عذاب الهی بر کافران و منافقان سخت بود و پیروزی حق بر آنان غافلگیرانه؛ به گونهای که غلبه بر کافران آسان شد و مؤمنان به راحتی بر آنها چیره شدند «وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن صَیَاصِیهِمْ وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا» (احزاب 25) و کسانى از اهل کتاب را که با [مشرکان] همپُشتى کرده بودند، از دژهایشان به زیر آورد و در دلهایشان هراس افکند: گروهى را مىکشتید و گروهى را اسیر مىکردید.
سرانجام نیز فرمود «وَأَوْرَثَکُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَئُوهَا وَکَانَ اللَّـهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرًا» (آیه 27) و زمینشان و خانهها و اموالشان و سرزمینى را که در آن پا ننهاده بودید به شما میراث داد، و خدا بر هر چیزى تواناست. از کتاب الهی و کلام معصوم (علیه الاسلام) و تجربه تاریخی باید سنت الهی را آموخت و در عمل به کار گرفت و نه اینکه صرفا خواند و مرور کرد. امروز نیز اگر ایمان مومنان راستین و خالصانه باشد، خدای متعال همان خداوند است و سنت او نیز همان سنت. مهم در «إِن تَنصُرُوا اللَّـهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» تحقق شرط اول یعنی ایمان و باور استوار و پایداری از سوی مومنان است.