از «تصویر ساوجبلاغ» تا «پیام سپیدار»
در اوایل دهه هفتاد با ماهنامه «تصویر ساوجبلاغ» آشنا شدم. در آن سال های سادگی و صداقت، آقای مهندس محسن دهقان آزاد کارمند جوان و پرکار فرمانداری شهرستان تازه تأسیس ساوجبلاغ به اشاره و پشتیبانی فرماندار «داوود صفا» درخواست مجوز آن نشریه را تسلیم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کرده بود. صاحب امتیاز و مدیر مسوول جوان، نام «تصویر» را برای نخستین نشریه محلی ساوجبلاغ پیشنهاد داد. شاید او امیدوار بود که نشریه اش همانند آیینه، مسایل فرهنگی و اجتماعی وسیع ترین شهرستان استان تهران را به نیکوترین وجه در خود بازتاب دهد.
در آن سال ها کمتر کسی در داخل شهرستان تجربه و سابقه مطبوعاتی حرفه ای داشت. پس از حدود دو سال سردرگمی، هیات تحریریه متوسطی با حضور علی منصورزارع (مدیر اجرایی)، صادق بابکان (دبیر سرویس اجتماعی)، اسفندیار عقبایی (دبیر سرویس ورزشی) و بعدها حسنعلی وادیزاده (دبیر سرویس خبری) و بنده به عنوان دبیر سرویس فرهنگی شکل گرفت. اغلب نشریه در شانزده صفحه و تیراژ محدود به صورت دو رنگ چاپ می شد. ماهنامه تصویر ساوجبلاغ با توجه به جهت گیری های بومی نسبت به مسایل کلان و بازتاب مطالبات اهالی از مسوولان، تقریبا" خیلی ها را تا سر ماه در انتظار نگه می داشت. امور فنی نشریه اعم از صفحه آرایی و لیتوگرافی به صورت ابتدایی و به اصطلاح دستی انجام می شد و مشقت ها ی خاص خودش را داشت.
آقای دهقان آزاد که گرایشات مذهبی اش بر دغدغه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اش می چربید، برخی مواقع در قامت یک ممیزی تمام عیار ظاهر می شد و حتی برخی انتقادهای ملایم از مسوولان را نیز از صفحات نشریه حذف می کرد. البته در بیشتر مواقع با رایزنی و گفتگو های صریح، مشکلات برطرف می شد. به خاطر دارم در یکی از شماره های نشریه به اندازه ای گرفتار این ممیزی های بی ضابطه و فراقانونی مدیر مسوول شدیم که ناچار به اتفاق آقای اسماعیل آل احمد (مسوول صفحه پرطرفدار شعر) دست به قلم بردیم و حاصل آن شد نامه مشترک بیست صفحه ای تند و صریح که تاکنون خصوصی باقیمانده و امیدوارم که در فرصت مناسبی آن را علنی سازم. متأسفانه با اشتغالات دولتی آقای دهقان آزاد و مشکلات مالی پیش آمده، نشریه تصویر ساوجبلاغ در سال 1382 پس از هشتاد شماره از انتشار باز ایستاد و در سال 1385 با استناد به ماده 16 قانون مطبوعات (عدم انتشار منظم بدون عذر موجه) لغو مجوز گردید. بی تردید «تصویر ساوجبلاغ» با همه نقاط ضعف و قوتش از خاطره ساوجبلاغی ها و نظرآبادی ها قابل حذف نیست.
هم اکنون «پیام سپیدار» آخرین و تنها نشریه محلی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد است. نشریه ای که بدون اعتنا و اتکا به پیشینه و تجربه های به دست آمده مطبوعاتی، به سبک دلخواه خود منتشر می شود. این نشریه در دوره دوم انتشار خود به شدت از کاستی ها و معایبی رنج می برد که در این زمان کمتر نشریه محلی به آن مبتلا است: 1- عدم تشکیل هیات تحریریه قوی و کارآمد؛ 2- غلبه وجه خبری بر جنبه های تحلیلی؛ 3- استفاده از کاغذ و چاپ نامرغوب؛ 4- نزدیکی بیش از حد و مزمن به ارباب قدرت و ثروت و دور افتادگی از مطالبات واقعی مردم؛ 5- عدم نگاه جامع به معضلات اجتماعی و فرهنگی؛ 6- بی اعتنایی به مقوله مهم هویت بومی و عدم ترویج فرهنگ و تاریخ کهن شهرستان و چهره های ماندگار آن؛ 7- عدم حضور جدی و اثرگذار فرهنگ نقد و نقادی در مطالب چاپ شده؛ 8- بی طرفی سودمحورانه در مناقشات سیاسی و اختلافات فکری موجود در عرصه های فرهنگی و اجتماعی؛ 9- انتشار نامرتب؛ 10- انعکاس اخبار رسمی ادارات و مسوولان محلی که آگاهی و غفلت خوانندگان از آنها هیچ ثمره ای دربر ندارد.
بنده برحسب وظیفه چندین بار موارد فوق را به روش های مختلف از جمله گفتگوی چهره به چهره با آقایان مجید پیشگاهی و مهدی جعفری (مدیر مسوول و سردبیر پیام سپیدار) در میان نهاده ام اما گمان کنم اراده جدی در اصلاح موارد پیش گفته وجود ندارد و همچنان پیام سپیدار فقط «چاپ» می شود و به همین جهت از طرف اهالی فرهنگ و مردم هم خیلی جدی گرفته نمی شود! اگر مجال دیگری رخ دهد به صورت تفصیلی در این باره خواهم نوشت. اکنون قلم دیگر حوصله بیش از این ندارد.
- جهت مطالعه نقد متفاوت نشریه پیام سپیدار به وسیله دیگران رجوع کنید به: http://savoj1.blogfa.com/