تلصیق، اتهام زائر نظرآبادی در عربستان سعودی!!
ماموران سعودی هر روز به این بهانه عده ای از مردان زائر خانه خدا را بازداشت و در مواردی نیز دیده شده که مانع از اعمال فرد محرم شده اند. تلصیق را «چسباندن» معنی کرده اند و یکی از کاربردهای آن در ادبیات رایج در عربستان سعودی، تماس یا برخورد فیزیکی مرد نامحرم با زن نامحرم به ویژه به هنگام طواف خانه خدا و یا لمس حجرالاسود است.
به گزارش خبرنگار اعزامی پایگاه اطلاع رسانی حج به مکه مکرمه، حکم تلصیق در عربستان مستند به قوانین مشخصی نیست و متهم به نظر قاضی می تواند از 100 تا 400 ضربه شلاق و همچنین 2 تا 6 ماه زندان متحمل شود. زائران خارجی و حتی در مواردی ایرانی هایی بودند که ناخودگاه به خاطر تجمع بیش از حد زائران برای لمس حجرالاسود به این جرم متهم شده و در زندان های بدون امکانات عربستان مدتی را به سر برده اند. در دوره عمره امسال نیز چند نفری از زائران ایرانی خانه خدا به اتهام تلصیق بازداشت و راهی زندان شدند. در این آخرین روزهای عمره سال 1388 «رضا عزت پور» 32 ساله اهل روستای دنگیزک از توابع شهرستان نظرآباد و برادر شهید، بسیار خوش شانس بوده است که بعد از نزدیک به 4 ماه تحت نظر و ممنوع الخروج بودن به اتهام تلصیق، بدون اینکه دادگاه بتواند جرمی برای او اثبات کند، اجازه یافته است تا عربستان سعودی را ترک کند. رضا در روز 29 فروردین 1388 وقتی مادر پیرش را برای زیارت کعبه شریف و استلام حجرالاسود برده بود و می کوشید از مادر در برابر هجوم زائران محافظت کند، به این دلیل که به زن نامحرم !!! (=مادرش) برخورد کرده است، بازداشت شد.
بقیه ماجرا را از زبان رضا بشنوید که ساعتی قبل از خروج از عربستان در گفت وگو با پایگاه اطلاع رسانی حج این ماجرا را توضیح داده است: «من رضا عزت پور 32 ساله اهل دنگیزک نظرآباد هستم. در تاریخ 29 فروردین 1388 توسط ماموران امر به معروف عربستان سعودی به اتهام تلصیق بازدداشت شدم. آن روز من مادرم را که مادر شهید نیز هست برای زیارت کعبه شریف و استلام حجرالاسود برده بودم . جمعیت مطابق معمول خیلی زیاد بود. برای آنکه راهی باز شود و در عین حال مادر از فشارهایی که از هر سوی وارد می شد، آسیب نبیند، دستم را به دور او حایل گرفتم. به هر شکل و دشواری مادر زیارت خودش را کرد. زیارت مادر که تمام شد، خودم برای زیارت کعبه شریف رفتم و در حالی که داشتم دیوار خانه خدا را می بوسیدم دستی به شانه ام خورد و سپس محکم من را به کناری کشید. آن مامور بدون اینکه هیچ توضیحی به من بدهد من را به اتاقی در بیرون از صحن مطاف برد و در آنجا به من گفت که تلصیق کرده ای!! هر چه گفتم که آن زن مادر من است و می خواست زیارت کند و.. به علاوه هیچ انسان شریفی آنهم در شریف ترین نقطه دنیا، چنین عملی را مرتکب نمی شود و این اتهام امری نیست که با عقل جور در آید، فایده ای نداشت. حتی به من اجازه ندادند برگردم و خبر بازداشتم را به مادر پیرم اطلاع دهم. در آنجا بعد از ساعتی توقف، متن از پیش نوشته شده ای را در مقابل من قرار دادند و یکی از همان ماموران فارسی و عربی به من گفت: « لامشکله – امضا کن مرخص» و دایم هم این عبارت را تکرار می کرد. من که نگران وضعیت مادرم بودم، ورقه را امضا کردم . در همین حال یکی از ماموران که معلوم بود از سلفی ها است، از من پرسید: شیعه یا سنی! و من درجواب گفتم : شیعه و او بدون درنگ سیلی بسیار محکمی در گوش من زد. من که به این کار او اعتراض کردم گفتند باید در بازداشت بمانم تا به دادگاه بروم.
آن روز گذشت. فردا من را دست بسته به دادگاه بردند. در دادگاه قاضی به من تفهیم اتهام کرد و من هم همان جا آن را رد کردم . هر چه از قاضی خواستم که مدرکی اگر علیه من دارد ارایه کند، او فقط یک کلام می گفت که مامورین ما دیده اند و شاهد نیز هست. او حتی اجازه نداد که من مادرم را به دادگاه بیارم. شاهد او نیز حاضر نشد که به صراحت ادعای خودش را شهادت دهد. به این ترتیب من باید آزاد می شدم ولی قاضی رای به دو ماه زندان من و 100 ضربه شلاق داد. من به حکم اعتراض کردم و تا دادگاه تجدیدنظر تشکیل شود و رای نهایی صادر گردد خودش دو ماه دیگر طول کشید که در مجموع باعث شد تا بیش از 4 ماه را در زندان و هتل تحت نظر باشم و سرانجام هم چون دادگاه سندی علیه من نداشت، مرا آزاد کردند. به این اتهام الان چند زائر ایرانی نیز در بازداشت هستند که امیدوارم قبل از اتمام دوره عمره آنها نیز آزاد شوند. افرادی که به اتهام تلصیق بازداشت می شوند فقط ایرانی نیستند. من در بازداشت که بودم افرادی از ملیت های دیگر را هم دیدم . رضا عزت پور در تاریخ 12/6/88 به روستای خود بازگشت.
- به نقل از وبلاگ روستای دنگیزک شهرستان نظرآباد به نشانی:http://dangizak.parsiblog.com/