روز سه شنبه 6 اردیبهشت 1401 ادمین صفحه اینستاگرامی «تاریخ و تمدن طالقان»، ویدئویی 7 دقیقهای از روستا ایستای طالقان (محل زندگی گروهی از تجددگریزان سنتی مقلد آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی) منتشر کرده است. ویدئویی که دارای تصاویری واضح از منازل، مزارع و حریم خصوصی ساکنان روستای ایستا با مدد از «فناوری هلی شات» است.
آیا این گونه سرک کشیدن های کنجکاوانه به حریم خصوصی افراد، اشکال شرعی و اخلاقی ندارد؟ آیا نوعی خشونت و آزار اجتماعی به شمار نمی رود؟ این در حالی است که در تابلوهای نصب شده در ورودی روستا، اهل توقف طالقان اعلام کرده اند که به ورود بدون اذن و عکس برداری از محل سکونت خود راضی نیستند.
بر اساس اخلاق پژوهش و اصول مطالعات اجتماعی، ما حق نداریم به بهانه شناخت یک پدیده و ارضای کنجکاوی مخاطبان رسانه خود، حقوق مسلم افراد و حریم خصوصی آن را نادیده بگیریم. اگر این گونه رفتارها نسبت به منزل، خانواده و حریم خصوصی ما انجام شود چه واکنشی از خود نشان خواهیم داد؟
نوشتن و سخن گفتن درباره یک روستای تجددگریز در رسانهها، فی نفسه اشکال اخلاقی و حقوقی ندارد اما سرک کشیدن به حریم خصوصی آنان، حتماً بار حقوقی و شرعی دارد و می تواند عقوبت این جهانی و آن جهانی در پی داشته باشد. لطفاً اگر باور دینی داریم، «حق الناس» و اگر عرفی می اندیشیم، «حق شهروندی» اقلیت های مذهبی و فرهنگی کشور عزیزمان ایران را نادیده نگیریم. به گمانم شادروان آیت الله طالقانی می تواند الگوی عملی خوبی برایمان باشد.
حسین عسکری
(نویسنده کتاب روستای ایستا)
7 اردیبهشت 1401
تصویری از فیلم تهیه شده با هلی شات از روستای ایستای طالقان
دو تابلوی نصب شده در ورودی روستای ایستای طالقان
نخستین و تنها کتاب منتشر شده درباره اهل توقف طالقان
___________________________________
توضیح ضروری
ادمین محترم صفحه اینستاگرامی «تاریخ و تمدن طالقان» پس از انتشار پست فوق، فیلم ضبط شده با هلی شات از روستای ایستای طالقان را از صفحه خود حذف کردند. از اقدام مسؤلانه ایشان صمیمانه سپاسگزاریم.
روز دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 میهمان «کانون وکلای دادگستری استان البرز» بودم. آقای دکتر حسین تفویضی رئیس این کانون - که خود از فرزندان خوش نام و فرهیخته البرز است - با اهدای لوح تقدیر، بنده را به جهت فعالیتهای ناچیزم در حوزه «البرزپژوهی» مورد لطف قرار دادند.
مدتی پیش خدمت آقای دکتر عرض کردم که در روند بررسی اسناد مربوط به استان البرز، تعداد قابلتوجهی سند درباره وکالت و قضاوت در محاکم شرعی و عرفی و حقوقدانان نامی البرز دیدهام که قابلیت دارد در قالب کتابی مستقل با عنوان «تاریخ قضاوت و وکالت در البرز» تالیف و منتشر شود. همچنین پیشنهاد طراحی و برگزاری «جایزه و جشنواره ملی شادروان استاد دکتر مهدی شهیدی» با محوریت البرز در زمینه «تعالی دانش و اخلاق در نهاد وکالت» ارائه کردم. ایشان مشتاقانه از این پیشنهادهای فرهنگی - پژوهشی استقبال کردند و در ادامه درباره چند نمونه از این اسناد و چهره ها، گفت و گو کردیم. بار دیگر از میزبانی گرم و مهر کانون وکلای دادگستری استان البرز، صمیمانه سپاسگزارم.
ما بدان مقصدِ عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نَهَد لطفِ شما گامی چند
حسین عسکری
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
البرزیان فیضیه تهران
دوست عزیزم آقا اسماعیل آل احمد در 10بهمن 1400از سفر زیارتی مشهد مقدس، تحفه ای 592صفحهای آورد به نام «فیضیه تهران» نوشته حمید سبحانی صدر (متولد 1362ش) که دانشنامه بیش از 154تن از طلاب، متولیان و مدرسان مدرسه علمیه مروی و سپهسالار قدیم شهر تهران است. مدرسهای شناخته شده که در روزگار فتحعلی شاه قاجار به همت وزیرش محمد حسین خان قاجار مروی (درگذشت 1197ش) ساخته شد. کتاب فیضیه تهران در تابستان 1400در شمارگان هزار نسخه به چاپ رسیده است. نام 9البرزی هم در این کتاب دیده می شود:
1. ملا نظرعلی طالقانی (درگذشت 1267ش)؛
2. شیخ مسیح طالقانی (درگذشت 1299ش)؛
3. آیت الله سید ابوالحسن گلیردی طالقانی (درگذشت 1310ش)؛
4. آیت الله حاج سید هادی طالقانی ورامینی (درگذشت 1324ش)؛
5. آیت الله سید محمدتقی آل احمد طالقانی (شهادت 1332ش)؛
6. آیت الله حاج سید احمد طالقانی (درگذشت 1340ش)؛
7. آیت الله میرزا ابوالفضل نجم آبادی (درگذشت 1344ش)؛
8. آیت الله سید محی الدین علوی طالقانی (درگذشت 1347ش)؛
9. آیت الله سید ابوالحسن رفیعی طالقانی قزوینی (درگذشت 1353ش).
باعث افتخار بنده است که نویسنده کتاب فیضیه تهران، از یکی از مقالاتم به عنوان منبع استفاده کرده است: «مجتهد ساعت ساز»، روزنامه اطلاعات، ضمیمه فرهنگی، شماره 357، چهارشنبه 9خرداد 1397.
حسین عسکری
12بهمن 1400
__________________________
قرآن پژوهان البرزی در سرزمین قزوین
پیوندهای فرهنگی و تاریخی استان های قزوین و البرز موجب شده که در تاریخ نویسی و معرفی مشاهیر این دو استان همسایه، اشتراکاتی رخ دهد که از نظر مطالعات تاریخی، فرهنگی و جغرافیای تاریخی، اشکالی بر آن وارد نیست. اخیراً آقای نعمت الله یوسفی رامندی (متولد 1342) نویسنده قزوینی، در کتاب 543 صفحه ای «قرآن پژوهان معاصر استان قزوین» با مقدمه استاد بهاءالدین خرمشاهی، به معرفی چهره های قرآنی البرزی زیر هم پرداخته است:
1. آیت الله سید محمود علایی طالقانی (درگذشت 1358) نویسنده تفسیر پرتوی از قرآن؛
2. آیت الله سید ابوالحسن رفیعی طالقانی قزوینی (درگذشت 1353) حکیم قرآن پژوه معاصر؛
3. آیتالله میرزا ابوتراب شهیدی (درگذشت 1335) نویسنده تفسیری به زبان فارسی در پنج جلد؛
4. شیخ حسن صالحی (درگذشت 1359) نویسنده تفسیر سوره واقعه؛
5. استاد عبدالحسین شهیدی صالحی (درگذشت 1393) نویسنده کتاب تفسیر و تفاسیر شیعه؛
6. دکتر حسن شهیدی صالحی (متولد 1360) نویسنده دو کتاب قرآنی به زبان های عربی و فارسی؛
7. رقیه خانم شهیدی صالحی (درگذشت 1358) نویسنده دو رساله قرآنی دست نویس؛
8. استاد علیرضا تک دهقان (متولد 1336) خوشنویس و کاتب قرآن کریم به خط نسخ هندی.
از افتخاراتم آن که آقای یوسفی رامندی در نگارش کتابش از یکی از آثار ناقابل بنده (علمای مجاهد استان البرز، کرج: نشر شاهدان البرز، 1397) در معرفی چهره های قرآنی البرزی استفاده کرده است. جا دارد در این ماه معنوی به مدیران محترم ادارات کل تبلیغات اسلامی و فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز پیشنهاد دهم که به فکر نگارش کتاب «قرآن پژوهان استان البرز» باشند. با توجه به دانسته هایم از چهره ها و آثار چاپی و دست نویس این حوزه، یقین دارم اثری خواندنی و قابل توجه خواهد شد.
حسین عسکری
18فروردین 1401 / 5 رمضان 1443
تغییر نام یا تغییر هویت؟!
روز پنج شنبه 25 فروردین 1401 در وب سایت خبرگزاری ایرنا خواندم که با موافقت استاندار البرز، نام «شهر جدید هشتگرد» به «مِهستان» تغییر یافته است. به جهت دانسته هایم از «تاریخ هشتگرد»، این را یک تغییر نام معمولی نمی دانم، بلکه آن را تصمیمی شتاب زده، تبلیغاتی، احساسی، غیر فرهنگی، غیرکارشناسی و بی حاصل میدانم که به هویت این شهر نو، آسیب های جدی خواهد زد. اما دلایلم:
1. بین شهر جدید و قدیم هشتگرد، فقط به اندازه عرض چند متری یک شاهراه (اتوبان) فاصله است و چند سال آینده به همراه چند روستای اطراف، کاملاً به یکدیگر خواهند رسید. البته الان هم رسیده اند چون فضای خالی عمده ای بین دو شهر وجود ندارد. در واقع، هشتگرد یکپارچه، کلان شهری بین شهرهای بزرگ کرج و قزوین به شمار می رود.
2. نام «هشتگرد»، گرانبار از معنا و دلالت های فرهنگی و تاریخی است. از تپه جنوبی آن به نام «چال تپه» (محل استقرار اولیه و کهن هشتگرد)، سفال های دوره اشکانی به دست آمده است. پس دست کم مدنیت در آن، قدمت 2200 ساله دارد. از دیگر سو، در مکتوبات شناخته شده 900 ساله ای همانند «نقض» نوشته عبدالجلیل رازی قزوینی، «التدوین فی اخبار قزوین» نوشته عبدالکریم رافعی قزوینی و «الفهرست» نوشته شیخ منتجب الدین رازی، نام هشتگرد (= هشتجرد) و تعدادی از نام آوران آن همانند دهخدای فخرآور هشتجردی، شهید جمال الدین عبدالصمد هشتجردی، عبدالرحیم هشتجردی و محمد قاضی هشتجردی آمده است. تشیع دوازده امامی در هشتگرد، قدمت هزار ساله دارد. پیشینه کاروانسرای ینگی امام در شهر هشتگرد، به روزگار صفویه باز میگردد که در مسیر جاده ابریشم قرار داشته و قرار است به زودی به عنوان یکی از مصادیق «کاروانسرای ایرانی» در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شود. از نام هشتگرد و آثارش (امامزادگان جعفر، هادی و علی النقی، چال تپه و تپه و کاروانسرای ینگی امام)، فراوان در متون مکتوب دوره قاجاریه (نوشته های نویسندگان، جهانگردان و فرستاده های سیاسی ایرانی و خارجی) یاد شده است. دست کم 50 سفرنامه را در این راستا دیده ام. همچنین در اسناد تاریخی مربوط به صدر قاجاریه، جنبش مشروطیت، استبداد صغیر و فتح تهران، نهضت جنگل، کودتای سوم اسفند 1299، جنگ های جهانی اول و دوم، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و... کم و بیش به نام هشتگرد و آثارش اشاره شده است.
3. به جهت کثرت استعمال و بازتاب گسترده آن در رسانه های جمعی و منابع مکتوب، نام «هشتگرد» برای «شهر جدید هشتگرد»، کاملاً جا افتاده است، انتظار میرود مجریان این تغییر نام - که بیشتر اهل سیاست و قدرت هستند - با اهل فرهنگ و البرزپژوهان مشورت و همفکری می کردند. چون «تغییر نام» شهر جدید هشتگرد منجر به «گسیختگی هویتی» و در ادامه، به «بحران هویت» در این شهر منتهی خواهد شد؛ به طوری که پیوند آن با ریشه های تاریخی و دلالت های هویتی «هشتگرد کهن» قطع خواهد شد. شهر فقط خیابان، جدول، میدان و پارک نیست؛ بلکه نیازمند هویت فرهنگی و تاریخی هم است تا بین ساکنانش، زیستی دلچسب و پیوندهای عمیق شهروندی مبتنی بر ارزش های معنوی و فرهنگی برقرار شود.
4. با توجه به تجربه ام در تغییر نام برخی شهرها و روستاهای استان البرز، هشدار می دهم که نام جدید «مِهستان» جا نخواهد افتاد و به جای آن نام آزار دهنده و نامأنوس «شهر جدید مَهستان هشتگرد» رایج خواهد شد. در همین قدم های آغازین، خبرگزاری ایرنا در خبر روز 25 فروردین 1401 از عنوان عجیب «شهر مهستان هشتگرد» استفاده کرده است! آن وقت است که خواهند گفت: «آمدند ابرویش را درست کنند، زدند چشمش را هم کور کردند!»
5. به گمانم، باید تلاش کرد تا به مرور، پیشوند «قدیم و جدید» از نام این دو شهر پیوسته به هم، حذف شده و یکپارچه به آن «هشتگرد» اطلاق شود. اگر چه کاربرد این پیشوند زمانی، اشکال چندانی هم ندارد چون نشان دهنده محله های قدیم و جدیدِ کلان شهری به نام هشتگرد در استان البرز است.
6. پیشنهاد می کنم تا دیر نشده، استاندار محترم در قدم اول، اجرای این مصوبه غیر فرهنگی را متوقف کرده و در این راستا با گروهی از کارشناسان تاریخ و باستان شناسی (البرزپژوهی)، جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی، شهرسازی، مدیریت و برنامه ریزی شهری، زبان و ادبیات فارسی و... به گفت و گو، همفکری و مشورت بنشیند. به گمانم، نام «مِهستان»، مسمایی جز مِه آلود بودن شهر جدید هشتگرد در روزهایی از سال ندارد اما نام هشتگرد دلالت های قابل توجه و ارزشمندی در زمینه های فرهنگی و تاریخی دارد که به زوایایی از آن اشاره شد. البته عدم رواج تلفظ یکسان از نام مهستان هم یکی از مشکلات آینده خواهد بود: مِهستان/ مَهستان. اگر هم منظور تغییر دهندگان نام شهر جدید هشتگرد، اشاره به معنای «بزرگ» و «بزرگترین» (مُغستان) و مجلس (پارلمان) ایرانیان در دوره اشکانیان است؛ این معنی و مقصود در نام هشتگرد نهفته است. بر همین مبنا، استاد فرزانه جناب آقای دکتر حکمت اله ملاصالحی بر این نظرند که هشتگرد در اصل، «اَشک کَرد» بوده به معنای «محلی که به وسیله اشکانیان ساخته شده» و به مرور زمان به «هشتگرد» و «هشتجرد» تغییر یافته است. همان گونه که اشاره شد، اطلاعات باستان شناختی موجود در «چال تپه هشتگرد»، از این نام شناخت و دیدگاه عالمانه استاد پشتیبانی می کند.
در پایان، بار دیگر تاکید می کنم که تصمیم روز پنج شنبه 25 فروردین 1401 یک تغییر نام معمولی نیست بلکه محروم کردن آگاهانه و ناآگاهانه اهالی شریف شهر جدید هشتگرد از تاریخ و فرهنگ دیرپا و افتخارآمیز 2200 ساله «هشتگرد» است. تغییر هویتی که در آینده ای نزدیک به «بحران هویت شهری» هم منتهی خواهد شد...
- نشر نخست این یادداشت در: حسین عسکری، «تغییر نام یا تغییر هویت؟!»، روزنامه پیام آشنا، سال هشتم، شماره 2036، شنبه 27فروردین 1401، صفحه 3
یادداشت فوق در وب سایت روزنامه پیام آشنا
خبرگزاری ایرنا، 25 فروردین 1401
شهر جدید هشتگرد/ مهستان
______________________
بازتاب...
مردم شهر جدید هشتگرد از تغییر نام شهرشان به مِهستان استقبال خواهند کرد؟
محمدتقی قیاسی
مدیر مسؤل و صاحب امتیاز ساوجبلاغ نیوز
تنها چند روز از این اتفاق مهم می گذرد و همه جا سخن از نام جدید شهر جدید هشتگرد است که به یک باره همه گفتند با دستور استاندار به مِهستان تغییر نام پیدا کرده است! موافقان و مخالفان این اقدام هرکدام نظراتی دارند برخی از اهالی فشند معتقد هستند باید آثاری از فشند در نام دیده میشد به هرحال زمینهای این شهر روزی متعلق به فشند بودند و برخی هم ایراد های ادبی و زیباشناسی می گیرند و می گویند نمی دانیم مَهستان بگوییم یا مِهستان!! از طرفی دکتر حسین عسگری البرز پژوه نامی با دلایل متقن تاریخی و فرهنگی و با اشاره به تجربیات گذشته خود از تغییر نام شهرها و روستاها این تغییر نام را به صلاح این شهر نمیداند و معتقد است با انتخاب نام مِهستان ممکن است این شهر دچار گسست هویتی و یا حتی بی هویتی شود چون ریشه های فرهنگی و تاریخی این بخش وابسته به هشتگرد کهن بوده و سالهاست در کنار این شهر هویت گرفته است که البته این موضوع را می شود از سخنان افراد پایتخت نشین و یا خبرگزاری های بیرون از این منطقه به خوبی فهمید، که برخی این شهر را «هشتگرد جدید» و یا حتی «هشتگرد!» خطاب می کنند.
آیا مردم از تغییر نام این شهر به مِهستان استقبال خواهند کرد؟ در جواب این سوال گریزی به پاراگراف اول می زنم که به نظر می رسد جواب این سوال مهم در آنجا مستتر است! چرا با دستور استاندار؟ مگر استاندار مسؤل تغییر نام یک شهر بزرگ آن هم به صورت دستوری است؟ که به این صورت و به قول دکتر حسین عسگری شتابزده اقدام به این کار کند؟! اما باید اذعان کرد که شروع این تغییر نام از سالهای دور بوده و افراد بسیاری پیگیر این اتفاق بودند و در کش و قوسهای فراوان و حتی در برهه ای از زمان تبدیل به مطالبات جدی این شهر شد، عده ای در راهروهای وزارت کشور به دنبال تثبیت آن و عده ای هم به دنبال لغو آن بودند هر چند که عده ای هم از آن به عنوان ابزار تبلیغاتی در پی اخذ آرای مردم در انتخابات شورا و مجلس بودند. به نظر می رسد خوشحالی موافقان این تغییرنام یک فریاد حاوی انتقاد و انتقام از مسؤلین محلی علی الخصوص نماینده های ادوار مجلس، فرمانداران ادوار منطقه و تمامی کسانی بود که در سی سال گذشته شهر جدید هشتگرد را نادیده گرفته بودند، اینها معتقد هستند که عدم توسعه و پیشرفت شهر مِهستان در زیر سایه شهر هشتگرد رقم خورده است و مسؤلین منطقه توجه زیادی به این شهر نداشته اند. حالا که مسؤلین منطقه نتوانسته اند پیوست فرهنگی و تاریخی شهر هشتگرد را با مِهستان رقم بزنند و اغلب مردم نام جدید خود را دوست دارند و به عنوان یک شهر جدید در پی یافتن هویت تازه و مستقل هستند مسولیت دغدغه مندان این شهر از جمله مسؤلین فرهنگی، مدیریت شهری، فعالان اجتماعی و رسانه های فعال این شهر بیش از پیش شده تا این نام جدید جایگاه واقعی خود را به عنوان یک شهر و حتی شهرستان مستقل پیدا کند و نام مِهستان در قلب و فکر ساکنین حک شود.
شنبه 27 فروردین 1401
یادداشت فوق در وب سایت ساوجبلاغ نیوز
تیغ ثمود مدرنیته بر حلقوم ناقه طبیعت
12 ماه رمضان 1443
پنج شنبه 25 فروردین 1401
ساعت 17
استان البرز، شهر نظرآباد، فرهنگسرای هنر
در محضر استادان
دکتر حکمت اله ملاصالحی
دکتر منوچهر صدوقی سها
دکتر انشاءالله رحمتی
دکتر رستم فلاح
دکتر سمیه رفیعی
دکتر مهدی اسماعیلی بیدهندی
موسسه رخسار قرآن
با همکاری موسسه مکتب القرآن و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نظرآباد
روز دوشنبه 22 فروردین 1401ساعت 10:30صبح مهمان نشست نقد و بررسی کتاب «برده سور» نوشته آقای کیانوش گلزار راغب نویسنده البرزی هستم. این آیین نقد کتاب به مناسبت «هفته هنر انقلاب اسلامی» و با برنامهریزی دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان البرز و همکاری اداره کل کتابخانه های عمومی استان البرز و انتشارات سوره مهر در سالن کنفرانس باشگاه میلاد شهر کرج برگزار میشود.«برده سور» روایتی جذاب از خاطرات معلمی رزمنده به نام «یدالله خداداد مطلق» است که اسیر «گروه کومله» می شود و در زندانی در حوالی سردشت، برای او اتفاقات شگفتی رخ می دهد...
حسین عسکری
پخش زنده برنامه در فضای مجازی در بستر اسکای روم به نشانی:
https://www.skyroom.online/ch/alborzpl/mahfelkaraj
_________________________________
گزارشی از آیین نقد کتاب «برده سور»
وعده ای که در 11 بهمن 1399داده شده و هیچ خبری از تحقق آن نیست...
_______________________
گزارش صفحه اینستاگرامی و کانال تلگرامی میراث باشی
از بیتدبیری مسئولان تا رفتار عجیب گردشگران
روی تپه ایستادهاند، از دیوارههای مرمت شده بالا رفتهاند، همه موبایل به دست تا به دیگران اثبات کنند نوروز را خجسته برگزار کردهاند، قیمتش هر چه باشد مهم نیست. اینجا تپه ازبکی نظرآباد البرز است. قدمت تپه ازبکی 9هزار سال تخمین زده شده اما به طور متقن با هفت فصل کاوش انجام شده قدمت آن را تا 7500سال به صراحت اعلام میکنند. تپه ازبکی برای نوروز با احداث نوروزگاه و چند پرتابل برای نمایشگاه صنایع دستی در حریم به استقبال بهار رفت.همه چیز خوب بود اما تعداد بازدید کننده با تعداد راهنمایان همخوانی نداشت درست مثل سایر بناهای تاریخی. از سویی گردشگران برایشان اهمیت نداشت این تپه چقدر مهم است. آنقدر که اگر راهنمایی هشدار بدهد بر روی سازه مرمت شده راه نروید! به او میگویند: به تو ربطی ندارد! قرار بود مردم از مسیر اصلی یعنی پلهها بالا بروند و راهنما برای آنها توضیح بدهد اما بالا رفتن همان و پراکنده شدن و از در و دیوار بالا رفتن همان! میدانید تپه ازبکی چقدر حائز اهمیت است؟ میدانید هر سال چقدر هزینه کاهگلهایی میشود که بر روی سازه اصلی زدهاند تا تخریب نشود؟ حالا چند روزی است مسیر اصلی بسته شده تا دست کم گردشگران از تپه بالا نروند اما گردشگران از قسمت مالرو خود را به بالا میرسانند و بر دیوارهها مانور میروند. جادهای سخت و خطرناک! عدهای هم بساط صبحانهشان را اطراف تپه پهن میکنند.
از سویی در حریم تپه نوشیجان همدان همایش اسبدوانی برگزار میشود. تپهای سه طبقه که اثار دوره مادها، هخامنشیان و اشکانیان را در بر گرفته است. برگزاری جشنواره در حریم تپه با استقبال گردشگران مواجه است. اما آنجا هم بر روی دامنه تپه وانت و خودرو کاملا مشهود است و گویی برای کسی اهمیت ندارد که این تپه تاریخی چقدر اهمیت دارد. همچنان که گردشگران از یخچال قدیمی قلعه جلالی کاشان یا از دیوارههای گنبد ثبت جهانی سلطانیه برای عکاسی بالا میروند یا لباسشان را روی مجسمه میدان مشاهیر قشم پهن میکنند یا نردبان را برای اجرای نمایش به ستون خانه تاریخی طباطباییها تکیه میدهند یا اصرار دارند از میلههای حافظیه برای رسیدن به مراسم سال تحویل بالا بروند یا هنگام تخمگذاری لاک پشت پوزه عقابی قشم نور بیاندازند یا از مجسمه کنار دروازه قران شیراز بالا بروند! یا همچون فاتحان خود را به ارامگاه یکی از پادشاهان هخامنشی فارس برسانند! یا در طبقات عالیقاپو به کرات راه بروند!
انگشت اتهام را باید به کدام سو برد مردمی که آموزش ندیدهاند یا نمیخواهند بشنوند یا مسئولان ومدیران و کارشناسانی که دوسال کرونا کامل فرصت سوزی کردند و حتی یک ظرفیتسنجی درست از میزان پذیرایی گردشگران ندارند؟ و حتی یک آمار درست از کمبودها ندارند؟
11فروردین 1401
_______________________
سرنوشت تپه میزبان این لوح شش هزار ساله در البرز
اگر گفته می شود در سال های اخیر به جهت «سوء مدیریت و نگاه ابزاری و معطوف به قدرت» مسئولان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز، آثار نفیس و کم نظیر تاریخی زادگاهمان البرز عزیز آسیب های جدی دیده است، آقایان مسئول - که بیشتر غیر بومی هستند - به جای پاسخ، طلبکارانه از فرزندان البرز و فعالان فرهنگی، دلیل و سند طلب می کنند و به جای توضیح که در ذات عنوان «مسئول» نهفته است، از فعالان فرهنگی، شکایت به محکمه (= دادگاه) می برند. شکایت آقای فریدون محمدی مدیرکل میراث فرهنگی البرز از دو تن از فعالان فرهنگی و رسانه ای در 24آذر 1400به جهت اعتراض به تخریب و واگذاری غیر قانونی «قلعه صفوی حیدرآباد ماهدشت کرج» از آن جمله است. دو عکس فوق مربوط به «مارال تپه» یکی از تپه های ده گانه محوطه باستانی ازبکی در ماه فروردین سال های 1397و 1401خورشیدی است. یافته های این تپه، قدمت شش هزار ساله دارد. یکی از آثار نفیس به دست آمده از این تپه، «لوح آغاز عیلامی» است که سند ارتباط تجاری ساکنان باستانی ازبکی در هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح با اهالی شوش باستان در خوزستان است. در واقع، این لوح گِلین یکی از کهن ترین اسناد علم حساب و حسابداری در جهان به شمار می رود. اگر باز هم آقایان مسئول، سندی بر اوضاع نابسامان میراث فرهنگی در البرز می خواهند، این دو تصویر، سندی واضح اما تاریک از حال بد مارال تپه است که اولی با نگاه تیزبین آقای علی عسکری ثبت شده و دومی هم از لنز دوربین سرکار خانم نسترن کرمانی خبرنگار خبرگزاری فارس در استان البرز قابل مشاهده است.
حسین عسکری
13فروردین 1401
(روز طبیعت)
_______________________
دغدغه بیست و چهار سال پیش درباره میراث فرهنگی
علاقه ام به شناخت و معرفی میراث فرهنگی و تاریخ زادگاهم البرز، دارد سی ساله می شود. به خاطر دارم از اوایل دهه هفتاد خورشیدی با «ماهنامه تصویر ساوجبلاغ»، این اشتیاق آغاز شده و تا کنون هم ادامه دارد. در آن سال ها، آقای علی منصورزارع خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در شهرستان ساوجبلاغ - شامل ساوجبلاغ، نظرآباد، طالقان و چهارباغ فعلی - بود. ساوجبلاغ بزرگ در آن سال ها، اداره میراث فرهنگی نداشت. در این باره مصاحبه ای با روزنامه جمهوری اسلامی انجام دادم که در شماره 5657 (دوشنبه 23آذر 1377، صفحه 10) منتشر شد. در متن مصاحبه به جای بهره مندی از مفهوم دقیق «فرهنگ و مدنیت»، از واژه «تمدن» برای محوطه های باستانی «موشه لان تپه اسماعیل آباد» و «گنج تپه و سیاه تپه خوروین و آجین دوجین» استفاده شده که پس از گذشت این سال ها، بدین وسیله تصحیح و تکمیل می گردد. با انتشار این بریده روزنامه، خواستم ارادت دیرپای خودم به فرهنگ و تاریخ البرز را با دوستان گرامی در میان بگذارم.
سَرِ ارادتِ ما و آستان حضرتِ دوست
که هر چه بر سرِ ما میرود ارادتِ اوست
حسین عسکری
16فروردین 1401
روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 5657، دوشنبه 23 آذر 1377، صفحه 10
_______________________
دریغا کهن دشت، دریغا تاریخ آن
علی اکبر صفری
کتابشناس و نویسنده البرزی
نوروز 1401 به محوطه باستانی ازبکی رفتم و آسیاب قدیمی مهدی آباد و با کوله باری از غم برگشتیم. در محوطه ازبکی نه خبری و برنامه ای و جزوه ای از تاریخ آنجا بود و نه کارشناسی و راهنمایی. مردم می آمدند بسان آمدن به پارک و باغ و کوه.می آمدند با ذهن خالی و دلی در عطش دانستن تاریخ و بازمی گشتند با دست خالی وهزار تأسف. همه چیز بود آش بود، موسیقی عاشیق لر بود و رقص کردی وهیجان مسابقه بود و سرگرمی. همه چیز بود جز تاریخ که صدایش دوهزار و پانصد سال است ناشنیده مانده برگی از آن خوانده نشده است. ما حق داریم بدانیم اکتشافات محوطه ازبکی چه اشیایی بوده است؟ چرا به تهران برده اند؟ و «چرا» برنمی گردانند؟ و اگر برگردانند باید «کجا» نگهداری کنند؟
دریغ از شهرستانی که بومیان در اداره آن نقشی ندارند و تاریخ چند هزار ساله آن جولانگاه قدرت و شهرت شده است! «و بلدة لیس لها انیس الا...» دریغ از جوانی ما که برای شناخت تاریخ در کتابخانه ها و مراکز اسناد گذشت و سطر به سطر گشتیم و نیافتیم، نورچشممان را در این راه گذاشتیم و در برابر ما تاریخ و فرهنگمان چنین پایمان جهل شد.دریغ از ما که تاریخ مان را به شخصی به نام خراسانی فروختند و او بر سر یکی از این تپه های تاریخی استخر بنا کرده است. دریغا که جاده همان جاده ساخته مرحوم حاج مهدی مقدم بود که بنای مهدی آباد را گذاشت و رفت. دریغا که خشت خشت این سرزمین کهن آغشته به خون عزیزان است تا این مرزو بوم با همه آثار آن استوار و سربلند بماند. جوان اگر سرزمین خود را نشناسد از چه پاسداری کند؟ دریغا که کودک و بزرگ این منطقه باید بداند محوطه ازبکی، شناسنامه و تاریخ شناسایی ماست و ناسزایی بالاتر از این نیست که شخصی شناسنامه اش را نخوانده باشد و در آگاهی «نمی دانم» بگوید.
در آسیاب قدیمی مهدی آباد هم نمایشگاه خوبی بود و آقایان حسینی و همکارانش در قالب یک گروه فرهنگی نمایشگاهی را سامان داده بودند ولی نه دولت حمایت می کرد و نه مسئولان فرهنگی و نه بازدید کننده ای در خور. چند هنرمند نقاش و خوشنویس و منبّت کار خسته و چشم به راه حمایت وارج نهادن مسئولان فرهنگ و ارشاد و تبلیغات اسلامی بودند و آنجا هم یک دریغای بلند گفتیم و آمدیم. هر چند آب در هاون کوبیدن است ولی صدای آب حیات بخش و آرامش دهنده استو از قدیم گفته اند «غم با بیان بکاهد و لذّت شود زیاد» محوطه ازبکی و اطراف آن شباهتی به محیط تاریخی و باستانی ندارد، با فنس کشیدن و چادر زدن نمی توان فرهنگ داری کرد و میراث فرهنگی را پاسداشت. منطقه نظرآباد به چند موزه نیاز دارد یکی از آنها موزه محوطه ازبکی است. یکی موزه صنعت پارچه و تاریخ کارخانه مقدم و شهر نظرآباد است و دیگری موزه نجم آباد برای شناخت تاریخ بزرگان و مشاهیر آن. ما باید تاریخ و بزرگان و قهرمانان خود را بشناسیم و درس بگیریم. کتاب درسی تاریخ باید همیشه کنارمان باشد و مقابل چشممان. ایدون باد.
29 فروردین 1401
_______________________
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 1
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 2
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 3
مطالبات اصلی فعالان فرهنگی در پیوند با محوطه باستانی ازبکی در پس مجادلات اخیر
بنده به همراه گروهی از فعالان فرهنگی استان البرز با نگارش یادداشتهایی دلسوزانه، درباره آثار و پیامدهای سوء برگزاری «نوروزگاه در محوطه باستانی ازبکی»، بدون تدوین و اجرای پیوستهای فرهنگی و حفظ آثار، هشدار دادم.مخاطبم در یادداشت های سه گانه منتشر شده در «صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامی البرزپژوهی»، مدیریت میراث فرهنگی در استان البرز و شهرستان نظرآباد بود اما به ناگاه آقای «مهدی جعفری» که با قراردادی مالی با شورای شهر و شهرداری نظرآباد و نظارت میراث فرهنگی، امسال عهده دار برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی شده، سلسله مطالبی را در فضای مجازی و رسانه های مربوط به خود و دوستانش منتشر کرد که هم بار اخلاقی داشت هم بار حقوقی. بنده به جهت نشان دادن عقبه فکری برگزارکنندگان نوروزگاه مورد اشاره، به نشر یکی از آن مطالب مبادرت کردم. با انتشار آن مطلب، به ناگاه با موج حمایتی فعالان فرهنگی و اجتماعی مواجه شدم. به جهت ادب و رعایت امانت، بخشی از آنها را به قدر توانایی جسمی، فنی و رسانه ای خود منتشر کردم. البته برادر بزرگترم آقای علی عسکری با لطف تمام، همه آن پیام ها را در صفحه اینستاگرامی پر مخاطب «نظرآباد را باید دید» بازتاب داد. با توجه به روزهای خوش نوروز 1401 خورشیدی و ایام منتهی به ماه مبارک رمضان، به گمانم رواست که فعلاً به این مجادلات رسانهای پایان داده شود. البته باید مراقب بود که «مطالبات اصلی فعالان فرهنگی» در میانه این «مجادلات رسانه ای» گم نشود. و اما عناوین این مطالبات مهم و به حق عبارتند از:
1. آغاز مطالعه و تدوین «طرح جامع فرهنگی - گردشگری محوطه باستانی ازبکی» با حمایت های جدی و فراگیر شهرستانی، استانی و ملی؛
2. آغاز عملیات نجات و مرمت فوری آثار محوطه باستانی ازبکی که متاسفانه در سالهای اخیر، خواسته یا ناخواسته بر اثر عوامل طبیعی و غیر طبیعی آسیب دیده است؛
3. توقف برگزاری «نوروزگاه» به این شکل و بدون لحاظ مسائل فرهنگی و حفظ آثار تاریخی در محوطه باستانی ازبکی در سالهای آتی؛
4. تغییر فوری مدیریت فعلی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان با لحاظ ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی البرز.
در پایان به جهت گسترش وفاق و تاکید بر فرهنگ مدارا، گفت و گو و اخلاق در فعالیتهای فرهنگی و رسانه ای، بنده هیچ گونه شکوه ای از نظر اخلاقی و حقوقی، از سخنان و رفتارهای اخیر مجری نوروزگاه امسال محوطه باستانی ازبکی ندارم. بار دیگر از استادان، البرزپژوهان، سمن های حوزه میراث فرهنگی، دوستان، همشهریان و هم استانی های عزیزم که با ارسال پیام های مکتوب و شفاهی و نگارش یادداشت، ضمن حمایت از «اهمیت محوطه 9 هزار ساله ازبکی» (به مثابه نماد تاریخی استان البرز)، بنده را هم مورد نوازش قرار دادند، خاکسارانه سپاسگزارم. گمان می کنم اگر این گفت و گوی انتقادی در همین مقطع زمانی به پایان برسد، دارای برکات فراوان خاص خودش خواهد بود...
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
حسین عسکری
خادم کوچک فرهنگ و تاریخ استان البرز
7 فروردین 1401
_______________________
بیانیه سازمان بسیج رسانه شهرستان نظرآباد درباره نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی
سازمان بسیج رسانه شهرستان نظرآباد در 8فروردین 1401پیرامون مباحث پیش آمده در روند برگزاری مراسم نوروزگاه امسال در محوطه باستانی ازبکی (از آثار تاریخی 9000ساله شهرستان نظرآباد استان البرز) که به رسانه ها هم کشیده شد، بیانیه ای به شرح زیر منتشر کرد:
در جهان رسانه ای شده امروز که به معنای واقعی، زیست در جامعه شبکه ای را تجربه می کنیم، آنچه قربانی نخست این مختصات است، «اخلاق» به عنوان گوهر گمشده جهان در بسیاری از ساحت هاست. اخلاق به عنوان یکی از مهمترین اصول انسانی و الهی، اگر در حوزه رسانه نادیده انگاشته شود، تبعات فراگیر و غیرقابل جبران به همراه خواهد داشت. در دایره المعارف بین المللی ارتباطات، اخلاق رسانه ای زیر مجموعه ای از اخلاق عملی یا حرفه ای دانسته شده که از ترکیب توصیف و تئوری تشکیل شده است. در این دایره المعارف آمده است: اخلاق رسانه ای شاخه ای جدید ولی مهم از اخلاق حرفه ای است. در قضاوت های معنوی سطوح تصمیم گیرنده در رسانه ها، اخلاق رسانه ای از جایگاه ویژه ای برخوردار است. البته حفظ اهمیت اصول و تئوری اخلاقی رسانه ای به طور منطقی دو روی یک سکه اند. با نگاهی تاریخی و پژوهشی به قرن ها پیش و زمانی که نه رسانه معنای امروزش را داشت و نه نظریه پردازانی وجود داشتند، اخلاق رسانه در قرآن کریم، سخنان پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) به چشم می خورند. امام علی (ع) در نهج البلاغه به موارد متعددی که ما این روزها به عنوان اخلاق رسانه ای خلأ آن را حس می کنیم، اشاره کرده اند. در حوزه های رفتارهای اخلاقی صاحبان رسانه، مخاطبان و زمامداران و… اینکه حریم خصوصی افراد دارای اهمیت است و هرگونه ورود رسانه ای به آن تحت هر عنوانی یعنی نقض آن و…. نکاتی است که در فرمایشات مولا علی (ع) در نهج البلاغه مورد توجه قرار گرفته و چه حیف که ما به عنوان مدعیان شیعه علی ابن ابیطالب بودن، اصول مورد تاکید در کلام ایشان را برای مقاصد و مصالح اقتصادی، سیاسی و… نادیده می گیریم. بایدها و نبایدهایی که این روزها در بحبوحه فضای بی انتهای مجازی و…. به کلی نادیده گرفته می شوند. به عنوان مثال رعایت اصول دینی، اخلاقی و مذهبی، نظم عمومی، سلامت و آرامش روانی جامعه، احترام به حیثیت و حریم خصوصی افراد، خودداری از ترویج شایعات و خبرهای غیرموثق، تهمت، عدم ایجاد یأس و ناامیدی در جامعه و… همگی علاوه بر بایدهای اخلاقی، بایدهای قانونی نیز هستند. در این راستا مولفه هایی همچون مسئولیتپذیری، شجاعت، صراحت و شرافت، حقگرایی، صداقت و شفافیت، رعایت حرمت، امانتداری در انتشار محتوا، ترویج اخلاق و… را نیز نباید از نظر دور داشت. اما در پاره ای موارد ممکن است باید قانونی وجود نداشته باشد اما رسانه با بایدهای اخلاقی مواجه باشد و اینجاست که معنای اخلاق رسانه ای، به طور واقعی نمایانگر می شود. امام علی (ع) در جملاتی به خصوصیات کلام مناسب و همین طور مسوولیت پذیری در قبال آن اشاره کرده اند. ایشان فرمودند: «نیکوترین کلام، کلامی است که استوار، محکم و پاکیزه باشد.» یا «تا زمانی که گفتاری را بر زبان نراندهای، آن کلام و گفتار در اختیار توست، ولی زمانی که آن را اظهار داشتی از آن پس ضامن عواقب و پیامدهای آن خواهی بود.» یا «بهترین گفتار کلامی است که عمل و رفتار فرد ثابتش کند.» این نگاه نشانگر اهمیت کلام و مواجه مسوولانه در قبال آن است. و بسیار احادیث و روایت در این مورد که قطعا اصحاب رسانه در مورد آن می توانند مطالعه داشته باشند.
و لذا با توجه به موارد ذکر شده لازم است طرفین منازعه پیش آمده ضمن حفظ حرمت پیشکسوتان و دلسوزان و پژوهشگران تاریخ مخصوصاً آثار تاریخی شهرستان ما، اقدام به ایجاد فضای دوستی، محبت و مهرورزی در این ایام نوروز که در واقع باید کدورت و ناراحتی های پیش آمده را کنار گذاشت و با کمک به همدیگر در برگزاری هر چه بهتر این مراسم البته با مراقبت و ملاحظات حفظ آثار و ابنیه تاریخی صورت گرفته و استفاده از اساتید صاحب فن و پیشکسوت، کوشید. همچنین قطعاً ضعف مدیریت نیز باعث پیش آمدن چنین موضوعاتی گشته است که باید از مدیران دلسوز و انقلابی در راس چنین اداراتی استفاده شود تا سوء مدیریت باعث به وجود آمدن مشکلات و معضلات نشود.
سازمان بسیج رسانه شهرستان نظرآباد
8 فروردین 1401
_______________________
محوطه باستانی ازبکی در کانون توجه استادان باستان شناسی
دکتر سیامک سرلک: به دو دلیل متأثر شدم...
دکتر حکمت اله ملاصالحی: دقت، مراقبت و حساسیتتان، کاملاً ستودنی، قابل درک و تقدیر است.
در پی انتشار فیلمی از آخرین وضعیت «دژ مادی» محوطه باستانی ازبکی استان البرز در رسانه ها و فضای مجازی، آقای دکتر سیامک سرلک باستان شناس شناخته شده کشورمان که در کاوش های محوطه ازبکی حضوری موثر داشت، ضمن بازنشر این فیلم در گروه واتساپی «باستان شناسی و حکمت ایرانی» در 8فروردین 1401ذیل آن، خطاب به استادان و پژوهشگران عضو آن گروه نوشتند: «با عرض سلام. این کلیپ در مورد بازدید گردشگران نوروزی از محوطه ازبکی است که در فضای مجازی منتشر شده است. به دو دلیل متأثر شدم. یکی به دلیل اینکه بازدید کنندگان دانسته یا ندانسته و به خاطر عدم حضور و برنامه ریزی و مدیریت میراث فرهنگی استان با حرکت بر روی بقایای معماری، روند تخریب را سرعت می بخشند. و دوم اینکه این حقیر این افتخار را داشت که زیر نظر مدیریت استاد گرامی آقای دکتر یوسف مجیدزاده، سال ها در این محوطه کاوش نماید و این صحنه های تلخ، یادآور خاطرات من در کاوش های این محوطه و تلاش همکارانم است. سال ها تلاش گروهی همکاران ما در فصول سرد و گرم سال و در شرایط سخت کار میدانی به این شکل رها شده و مهجور مانده است.» آقای دکتر سرلک دانشآموخته رشته باستان شناسی دانشگاه تهران در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری باستانشناسی از دانشگاه هنر اصفهان و رییس اسبق پژوهشکده باستانشناسی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است. در کارنامه ایشان بیش از 60فصل کاوش باستان شناسی در نقاط مختلف کشور، نگارش دو کتاب تخصصی و انتشار بالغ بر 30مقاله علمی در سطوح داخلی و خارجی دیده می شود. آقای دکتر حکمت اله ملاصالحی استاد فرزانه دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایران شناسی در رسانه مورد اشاره، در واکنش به یادداشت کوتاه دکتر سرلک مرقوم کردند: «یک باستان شناس کارآزموده چونان یک پزشک حاذق و با تجربه حتی ریزترین آسیب ها و اختلال ها را در سلامت بیمارش ردیابی و رصد می کند و می یابد و می بیند. دقت، مراقبت و حساسیتتان، آقای دکتر سرلک عزیز! سیامک جان کاملاً ستودنی، قابل درک و تقدیر است.» در ادامه آقای دکتر سرلک خطاب به استاد ملاصالحی نوشتند: «سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیز جناب آقای دکتر ملاصالحی، ممنونم از لطف نظر، محبت و حمایت همیشگی شما. در پناه خداوند بزرگ شاد و تندرست باشید.»
_______________________
زنگ خطر خطاهای تاریخی دیگر به گوش میرسد
تازه ترین یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
...شناخت واقعی میان «تو» و «دیگری» هنگامی ممکن و متحقق میشود که توانسته باشی وارد آوردگاه گفتوگوی گرم و دادن و ستاندنهای جدی بشوی. لازمه چنین گفتوگوی گرم و واقعی و داد و ستد جدی بهرهمندی از خودآگاهی تاریخیست. دستکم در دوره جدید حکمت و خرد و منطق مسئله چنین اقتضا میکند. این که بدانی و ببینی و بشناسی و بفهمی در کجای تاریخ ایستادهای؛ بر کدام سنت و میراث فکری و مدنی و معنوی تکیه زدهای؛ چه نسبتی با عصری که در آن زندگی میکنی داری و تا چه میزان هوشمند و هشیار توانستهای رخدادها و تحولات جامعه و جهان روزگاری که در آن بسر میبری با دقت و مراقبت ردگیری و رصد و تدبیر کنی؛ دانستن و دانش و داناییشان مستلزم بهرهمندی از خودآگاهی تاریخیست که نداریم. اگر میداشتیم چهره فرهنگ و زندگی ما این چنین نازیبا، آشوبناک و دلگیر و ملال آور نبود و این چنین جنون آمیز دست به تجاوز و تخریب و تاراج مواریث فرهنگی خویش از زبان فارسی گرفته تا بناها و بافتها و مآثر تاریخی و محوطههای باستانی نمیزدیم. چه بسا اگر هشدارهای پی به پی نهادها و سازمانهای جهانی صیانت از مواریث فرهنگی و مآثر تاریخی نبود آنچه را هم بهجای مانده تخریب میکردیم و بتاراج میدادیم و در بازار مکاره سود و سودا به دیگری میفروختیم. میخواهید بدانید جامعهها تا چه میزان روزگار زوال و بی خبری و غفلت تاریخی را از سر میگذرانند ببینید تا چه میزان با نظم با زیبایی با پاکیزگی با قانون با داد و دادگری و دادوری با آزادی با عشق با همبستگی اجتماعی و نوع دوستی بیگانهاند. سر ستیز و قهردارند. و اینها همه زنگهای خطریست که بهگوش میرسد..
_______________________
محوطه باستانی ازبکی و افسوس استاد دکتر مهرداد ملک زاده
آقای دکتر مهرداد ملک زاده عضو انجمن علمی باستانشناسی ایران و از پژوهشگران شناخته شده در حوزه باستان شناسی هزار اول پیش از میلاد مسیح و دوره ماد است. کاوش در «گورستان مادی کلاک کرج» و ارائه دیدگاه «سرزمین پریان در خاک مادستان» از فعالیت های ارزشمند البرزپژوهانه استاد به شمار می رود. استاد ملک زاده در 10فروردین 1401پس از مشاهده فیلم تخریب های «دژ مادی محوطه باستانی ازبکی» استان البرز، در گروه واتساپی «باستان شناسی و حکمت ایرانی» مرقوم کردند: «سلام. فصل هفتم کار میدانی در محوطه ازبکی را من افتخار داشتم که سرپرستی کنم. کتابش هم در دست انتشار است. و البته با کارشکنی باستان شناسان استانی و همکاران بومی، حق و حقوق مادی و معنوی من در آنجا پایمال شد. افسوس، باستانشناسی مان در بد موقعیتی قرار دارد.»
_______________________
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 1
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 2
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 4
هشدار ...
مراقب باشید آثار نه هزار ساله محوطه باستانی ازبکی تخریب نشود!
بر اساس پوسترهای منتشر شده در رسانه ها و فضای مجازی، قرار است با عنوان «نوروزگاه»، برنامه های مختلفی همانند مسابقات گروهی، اجرای موسیقی و پخت غذا و... در «محوطه باستانی ازبکی» استان البرز برگزار شود. کنشگران میراث فرهنگی ضمن استقبال از نشاط افزایی اجتماعی و بازگشایی درب بسته اماکن تاریخی به روی مردم و گردشگران، از دیگر سو به شدت نگران تخریب میراث فرهنگی در این محوطه 9هزارساله با برنامه های نامتناسب با شیوه نامه های نگهداری آثار باستانی و تاریخی هستند. امیدواریم حامیان و مجریان این نوروزگاه، «پیوست فرهنگی و حفاظت از آثار محوطه باستانی ازبکی» را با مشورت روشمند با باستان شناسان، کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و برگزارکنندگان سال های پیش، تدوین کرده و در نوروزگاه اجرا کنند. البته به فقدان زیرساخت های خدماتی موجود در محوطه همانند سرویس بهداشتی و... هم باید توجه جدی داشته باشند. حواسمان باشد که «حفظ میراث فرهنگی»، مقدم بر هر چیزی است...
حسین عسکری
اول فروردین 1401
پوستر برگزاری نوروزگاه در محوطه باستانی ازبکی، اول تا 12 فروردین 1401
_________________________________
بازتاب یادداشتم درباره «نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی»
ادمین «صفحه اینستاگرام دنگیزکی ها» با آیدی @dangizakiha پس از مطالعه یادداشتم درباره نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی در سال 1401خورشیدی، دو پرسش مطرح کرده که در ادامه متن آنها و پاسخ بنده را ملاحظه کنید.
حسین عسکری - 2 فروردین 1401
- پرسش اول) سلام جناب عسکری، شما عضو «سمن حامیان تپه ازبکی» هستید؟
- پاسخ) سلام دوست عزیزم. این سمن (= سازمان مردم نهاد)، ویژه جوانان است. بنده به جهت عبور از سن جوانی، عضو افتخاری آن هستم نه عضو اصلی. مسئولیت این انجمن علمی - فرهنگی بر عهده آقای مهندس علیرضا گروسی است که توسط شورایی از جوانان دوستدار میراث فرهنگی اداره می شود.
- پرسش دوم) جناب آقای عسکری شما خودتان مگر جزو سمن حامیان تپه ازبکی نبودید که سال های گذشته همین گونه مراسمات را در کنار تپه ازبکی برگزار می کرد؟
- پاسخ) بنده هیچ نقش و مسئولیت اجرایی در هیچ نوروزگاهی در استان البرز نداشته و ندارم؛ بلکه عضو کوچکی از «جامعه دیده بانان میراث فرهنگی» در البرز هستم. بر همین مبنا، به همراه دوستان فعال در این عرصه، با لحاظ دغدغه های فرهنگی و البته بیشتر مباحث البرزپژوهانه، نسبت به «تخریب میراث فرهنگی» در همه جای استان البرز، حساس هستیم. هیچ فرقی هم بین آثار فرهنگی و تاریخی پیش و پس از اسلام، قائل نیستیم. بنده در همه دوره های مدیریتی و دولت های پیشین درباره تخریب میراث فرهنگی هشدار دادم. مستندات مکتوب و غیر مکتوب آن را می توانید در نشریات، رسانه ها و فضای مجازی ملاحظه کنید. حفظ میراث فرهنگی فراتر از دولت ها یا جناح های سیاسی یا منافع مخفی و آشکار محافل قدرت و ثروت است. به خاطر دارم در آخرین دیدار و گفت و گوی آقای اسماعیل آل احمد و بنده با جناب استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستان شناسی ایران و سرپرست گروه کاوش در محوطه ازبکی)، ایشان با اندوه فراوان گفتند که ای کاش بقایای معماری های باستانی به ویژه دژ و شهر مادی را بیرون نمی کشیدند تا با بی تدبیری مدیران میراث فرهنگی، این گونه نابود شود. کل حرف بنده با مجریان و حامیان نوروزگاه 1401در محوطه باستانی ازبکی آن است که باید «تدابیر و پیوست های فرهنگی و شیوه نامه های حفاظت از آثار تاریخی» را با مشورت روشمند با باستان شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی تدوین و اجرا کنند. به طوری که برنامه مدون و روشنی برای جلوگیری از تخریب آثار 9هزار ساله ازبکی در دستور کار خود داشته باشند. از دیگر سو، در سال های تعطیلی نوروزگاه بر اثر فراگیری بیماری کرونا، شورای شهر و شهرداری و دفتر نمایندگی میراث فرهنگی نظرآباد، فرصت کافی داشتند که زیرساخت های لازم خدماتی همانند سرویس های بهداشتی و... را تدارک ببینند و همچنین برنامه های سرگرم کننده و مسیرهای بازدید را طوری طراحی کنند تا از تخریب های خواسته و ناخواسته بازدیدکنندگان، جلوگیری شود. چرا در استان البرز عادت کردیم همیشه چرخ را از نو اختراع کنیم و از تجربیات و آزمون و خطاهای دوره های پیشین، درس نمی گیریم. به هرحال یادداشت بنده با دغدغه فرهنگی نوشته شده است. صریحاً عرض کنم که فعالان فرهنگی و البرزپژوهان بابت تخریب میراث فرهنگی با هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی عهد اخوت نبسته اند و حفظ مواریث معنوی، فرهنگی و تاریخی البرز، «خط قرمز» آنان به شمار می رود. سپاس از پرسش های روشنگرانه شما.
_________________________________
نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی در صافی دغدغه بیست ساله استاد مجیدزاده
گمان نمی بردم «یاددداشت کوتاه هشدار دهنده ام» درباره برگزاری شتابزده و بدون برنامه نوروزگاه در محوطه باستانی ازبکی و پیامدهای احتمالی اش بر تخریب میراث 9هزار ساله، بازتاب رسانه ای داشته باشد و بعضاً واکنش غیر حرفهای و بغض آلود برخی افراد غیر مرتبط با نوروزگاه را هم برانگیزاند! اما این یادداشت مستند را در پیوند با آن یادداشتم، جهت استحضار جناب آقای دکتر حسین بغدادی فرماندار جدید شهرستان نظرآباد می نویسم که از فرهنگیان و مدیران خوش نام و هوشمند استان البرز است. آقای فرماندار، بر اساس مستنداتی که ملاحظه می کنید سابقه دغدغه بهرهمندی بهینه و درست از سرمایه عظیم و بی نظیر محوطه باستانی ازبکی برمیگردد به تابستان سال 1380که جناب استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستانشناسی ایران و سرپرست گروه کاوش در محوطه ازبکی) در گفت و گو با رسانه ها از اجرای «طرح جامع محوطه ازبکی» در 1200متر مربع شامل بخش های نمایشگاه سفال (موزه)، کارگاه های مرمت، بایگانی (کتابخانه و مرکز اسناد باستان شناسی)، فروشگاه محصولات فرهنگی، انتشارات و سالن سخنرانی و مکان هایی برای اسکان پژوهشگران و محققان خبر دادند. استاد مجیدزاده همچنین در گفت و گویی با ماهنامه تصویر ساوجبلاغ، تشکیل چنین مرکزی با عنوان «نخستین مرکز مطالعات باستانشناسی ایران» را برای آبادی و پیشرفت شهرها و شهرستانهای اقماری محوطه (کرج، ساوجبلاغ و نظرآباد)، بسیار موثر و با برکت دانستند. سه سال بعد استاد مجیدزاده در 4اسفند 1383در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفتند: «اگر قلعه مادی محوطه ازبکی، حفاظت و سازماندهی شود می توان یک پارک باستان شناسی در آنجا ایجاد کرد تا مردم استان تهران بتوانند از این فرهنگ و تمدن استفاده کنند.»
از ارائه طرح جامع دکتر مجیدزاده، بیش از بیست سال میگذرد و هنوز متولیان میراث فرهنگی و فرمانداران و استانداران پیشین در البرز، قدمی در این راستا برنداشته اند. به گمان بنده یکی از عوامل اصلی و راهبردی توسعه استان البرز، اجرای «طرح جامع فرهنگی - گردشگری با محوریت محوطه باستانی ازبکی» است که متاسفانه هیچ وقت در دستور کار دولتهای پیشین قرار نگرفته است. باز تاکید می کنم برگزاری مناسبتی نوروزگاه، فقط میتواند مسکنی برای وجدان ناآرام متولیان بی برنامه میراث فرهنگی باشد که با گذشت 20سال از وعده هوشمندانه و دوراندیشانه استاد مجیدزاده هنوز هیچ قدمی برنداشته اند. باید توجه داشته باشیم که ایران عزیز، امروز برای عقب نماندن از کاروان توسعه و پیشرفت، نیازمند طرح و برنامه های جامع، راهبردی، درازمدت و دانشبنیان است نه مراسم و برنامه های نمایشی، همایشی، رسانهای و مقطعی.
آقای فرماندار، از باب حدیث نفس، تصویر یک مورد از هشدارهایم درباره «نابودی آثار یان تپه محوطه باستانی ازبکی» به عنوان میزبان کهن ترین خشت های دست ساز بشر را که در 22اسفند 1383در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده، تقدیم می کنم و امیدوارم در دوره مدیریت جنابعالی، دست کم «مطالعه طرح جامع فرهنگی - گردشگری محوطه باستانی ازبکی» آغاز شود.
مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی
خادم فرهنگ و تاریخ استان البرز
حسین عسکری
3 فروردین 1401
روزنامه دنیای اقتصاد، شماره 633، شنبه 22 اسفند 1383
_________________________________
ماجرای «جمله طلایی» استاد دکتر یوسف مجیدزاده درباره محوطه باستانی ازبکی
چند تن از مخاطبان گرامی صفحه البرزپژوهی پس از مشاهده «عنوان یادداشت پیشین»، پرسیده اند: جمله «طلا همین خاک است» از کیست؟ یعنی چه؟ و در چه فضایی بیان شده است؟ این جمله طلایی - که پیشنهاد می کنم با سلیقه و زیبایی تمام، در ورودی استان البرز به ویژه شهرستان نظرآباد و محوطه باستانی ازبکی نصب شود - از جناب استاد دکتر یوسف مجید زاده است. آقای دکتر مجیدزاده متولد سال 1315شهر تبریز، استاد بازنشسته و مدیر اسبق گروه باستان شناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران و دانش آموخته دکتری باستان شناسی از موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو است. ایشان که از چهره های ماندگار باستان شناسی ایران به شمار می رود، چندین فصل کاوش در محوطه باستانی ازبکی استان البرز انجام داده است. محوطه ازبکی دربرگیرنده شش هزار سال بقایای فرهنگی پیش از تاریخ و اوایل دوران تاریخی ایران از نیمه اول هزاره هفتم تا نیمه نخست هزاره اول پیش از میلاد مسیح یعنی دوره ماد است.
جناب استاد در 31اردیبهشت 1383در گفت و گو با احمد جلالی فراهانی (خبرنگار روزنامه ایران) درباره چرایی و چگونگی جمله طلایی مورد اشاره گفته است: «...وقتی تصمیم گرفتم به تپه ازبکی بروم، به آقای مهندس [سید محمد] بهشتی [رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور] گفتم که ما میخواهیم مردم را در جریان کارمان بگذاریم و آقای مهندس بهشتی گفتند یکی از هدفهای سازمان نیز همین مسئله است. رفتم پیش امام جمعه [نظرآباد] گفتم حاج آقا ما اینجا را حفاری می کنیم. حفاری درباره گذشته مملکتمان است. لطفاً خودتان بیایید و در نماز جمعه به مردم بگویید بیایند از کار ما بازدید کنند. رفتم پیش فرماندار [شهرستان ساوجبلاغ] و گفتم خواهش می کنم در جلسات خود به روسای ادارات بگویید خودشان و کارمندانشان برای بازدید به تپه ازبکی بیایند. بعد به شهردار [نظرآباد] گفتم، به شورای شهر گفتم. از رئیس آموزش و پرورش [نظرآباد] خواستم با برنامه دانشآموزان را بیاورند. دو سالی ما را جدی نگرفتند. البته برای بازدید می آمدند و ما همه درها را باز گذاشته بودیم. یک روز برنامه عجیبی را طراحی کردم. به مردمی که آمده بودند گفتم باید آنقدر بمانید تا این نقطه را حفاری کنیم چون در اینجا طلا وجود دارد! هر کسی که بماند از این طلا سهم خواهد داشت. لحظه به لحظه مردم دور تپه جمع شدند و یک لحظه دیدم دور ترانشه پر از مردم است. به همکارانم گفتم تا می توانید کار را کش بدهید. من هم در این لحظات از این مراسم عکس برداری کردم. بالاخره کوزهای را از دل خاک بیرون آوردیم. کوزه را دستم گرفتم و گفتم چه کسی زودتر از همه سر تپه آمده است. دهها نفر دستشان را بلند کردند، گفتم این طوری نمی شود و نهایتاً یک نفر را انتخاب کردم و گفتم از سر تپه بیا پایین و سهمت را بگیر. نمی دانید چه حالی داشت طفلک. کف دو دستانش را به سمت کوزه گرفت و من خاک کوزه را توی دستش خالی کردم. همه مات و مبهوت مانده بودند که این دیگر چه ماجرایی است. من به آنها گفتم طلا همین خاک است. این خاک برای ما طلاست. قدر این خاک را بدانید...»
حسین عسکری
4 فروردین 1401
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
محوطه باستانی ازبکی شهرستان نظرآباد استان البرز
تصاویر از: علی عسکری
_____________________
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 2
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی- 3
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 4
قلعه صفوی حیدرآباد ماهدشت و شکایت مدیرکل میراث فرهنگی البرز
امروز آقای فریدون محمدی (مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز) در واکنش به مصاحبه انتقادی بنده با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و گزارش مستند آقای محمد باریکانی (خبرنگار حوزه میراث فرهنگی) درباره تخریب و واگذاری غیر قانونی قلعه صفوی حیدرآباد، شکایت کرده است. مستندات خود را تقدیم کردم و تسلیم اراده قانون هستم . گفتنی است، «تپه و قلعه حیدرآباد» در محدوده شهر ماهدشت از توابع بخش مرکزی شهرستان کرج، از جمله آثار باستانی و تاریخی استان البرز است که در 10دی 1381به شماره 6565در فهرست آثار ملی ایران» به ثبت رسیده است.
حسین عسکری
22آذر 1400
___________________________
بخشی از واکنش های فعالان فرهنگی و اجتماعی
- دکتر مهراب رجبی (البرزپژوه): عجب!!؟ شکایت دیگر چیست؟ فرهنگ و ادب و هنر را چه به شکایت... دفاع از تاریخ و فرهنگ نیاکان را چه به قاضی و بازپرس...
ای خدا جان را تو بنما آن مقام
کاندر او بی حرف می روید کلام
23 آذر 1400
- حسین جوادان (فعال فرهنگی): دردا که افراد غیر فرهنگی، مدیریتهای فرهنگی را اشغال کردهاند. این هزینهسازیها و اقدامات نسنجیده، نه تنها صدای حقطلبانه اهالی بیدار فرهنگ را خاموش نمی کند، بلکه اجر تلاشهای آنان را مضاعف می کند. همه ما در کنار دکتر عسکری عزیز، این سرباز دلیر فرهنگ و تاریخ البرز هستیم.
23 آذر 1400
- داود اسدی (روزنامه نگار و فعال فرهنگی): در روزهای پایانی خدمت مدیران باقی مانده از دولت روحانی، شاهد شکایت های مکرر از اهالی رسانه و دلسوزان و منتقدان به نابسامانی های موجود در بخش های مختلف به ویژه در بخش میراث فرهنگی و گردشگری در استان البرز هستیم. عمده حرف ما در خصوص مسئله اخیر این است که چرا با وجود ارسال نامه دوم مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری مبنی بر توقف عملیات عمرانی در محدوده اثر ملی فوق، از انتشار و رسانهای شدن آن نامه خودداری می شود و به جای پذیرش خطای احتمالی یا توضیح روشنگرانه که وظیفه هر مسئول و مدیر در نظام اسلامی است، به شکایت علیه منتقدین و دلسوزان اقدام می شود؟
22 آذر 1400
- علی اکبرپور (فعال اجتماعی): سلام. واقعاً جای تاسف دارد، این ها مدعی فرهنگ در کشور هستند. به جای تشکر و قدردانی از دلسوزی دکتر حسین عسکری می روند شکایت می کنند. در اوج انتقادها از این کار غیر فرهنگی این مدیر ان شالله فرهنگی استان البرز، پیشنهادی دارم. ایشان در اسرع وقت با پس گیری شکایت بیجای خود، چند ساعتی در شهر ما نظرآباد در نماد تاریخی استان البرز (محوطه ازبکی)، با مهربانی پذیرای دلسوز فرهنگی استاد دکتر عسکری عزیز باشند. ضمن دلجویی از بابت این شکایت بی جا، ضمن تبادل اطلاعات در مورد موضوع مورد اختلاف، نگرانی اصحاب فرهنگی و مردم را رفع نمایند تا مردم تشویق به مطالبه گری و انتقاد از مدیران شوند. ان شالله.
23 آذر 1400
- سید حسن حسینی (کارگردان البرزی): دکتر عسکری، در عجبیم وقتی توان نگهداری از اماکن تاریخی و فرهنگی و هویت ایرانی را ندارند و در پس پرده با تصمیمات بچه گانه و غیر کارشناسی باعث تخریب و از دست رفتن هویت تاریخی هستند برای فرار رو به جلو، شکایت ساده ترین کار ممکن است اگر بنا به شکایت است همه ما صدای حق خواهی شما هستیم و از همینجا اعلام می کنم از ما هم شکایت کنید شاید خیالتان آسوده تر شد.
23 آذر 1400
استوری مریم اطیابی (خبرنگار حوزه میراث فرهنگی) درباره شکایت مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز از دو فعال فرهنگی و رسانه ای
24 دی 1400
استوری علیرضا گروسی (دبیر سازمان مردم نهاد حامیان محوطه باستانی ازبکی) به شکایت مدیرکل میراث فرهنگی البرز از فعالان فرهنگی
25 آذر 1400
- مهندس عزتالله ضرغامی (وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی) در حاشیه بازگشایی پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری با اشاره به شکایت یکی از مدیر کلهای استانی از یک رسانه و فعال میراث فرهنگی تاکید کرد: بلافاصله دستور داده شد شکایت پس گرفته شود. ما از هیچ کس شکایت نمیکنیم. همه با هم هستیم. شکایت و گله کردن هیچ مشکلی را حل نمیکند.هر رسانه و هر فعالی باید نقد کند هم وظیفهاش است هم نیاز ماست. هر چقدر لازم باشد باید اشکالات و کمبودهایی که هست در قالب گزارش وخبر منتشر و اطلاعرسانی شود.
- به نقل از: وب سایت خبری - تحلیلی صدای میراث، 9 بهمن 1400
___________________________
شکایت پس گرفته شد...
با مطالبه گری جدی و فراگیر خبرنگاران و کنشگران حوزه میراث فرهنگی و همچنین پیگیری موشکافانه مسئولان رده بالای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، مدیر کل میراث فرهنگی استان البرز صبح روز دوشنبه 27دی 1400شکایتش را از بنده و آقای محمد باریکانی پس گرفت. گفتنی است آقای فریدون محمدی در واکنش به دو مصاحبه انتقادی بنده با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و گزارش مستند آقای محمد باریکانی (خبرنگار حوزه میراث فرهنگی) درباره تخریب و واگذاری غیر قانونی قلعه صفوی حیدرآباد، شکایت کرده بود. «تپه و قلعه حیدرآباد» در محدوده شهر ماهدشت از توابع بخش مرکزی شهرستان کرج، از جمله آثار باستانی و تاریخی استان البرز است که در 10دی 1381به شماره 6565در «فهرست آثار ملی ایران» به ثبت رسیده است.
حسین عسکری
میراث فرهنگی استان البرز شکایت از صدای میراث در پرونده «قلعهخواری در البرز» را پس گرفت
وزارت میراثفرهنگی قصد شکایت از خبرنگاران و فعالان میراثفرهنگی را ندارد
4 بهمن 1400
صدای میراث: اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان البرز با تلاش روابطع مومی وزارت میراثفرهنگی و درخواست معاونت میراثفرهنگی این وزارتخانه، شکایت خود از سردبیر سایت صدای میراث را در پرونده گزارش «قلعهخواری در البرز» پس گرفت. به گزارش صدای میراث، بخش حقوقی اداره میراثفرهنگی البرز با حضور در شعبه 17 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2 فجر کرج و پر کردن فرم مخصوص اعلام رضایت دادسرا و تحویل آن به شعبه 17 بازپرسی دادگستری استان البرز، در این پرونده اعلام رضایت کرد. پس از انتشار گزارش «قلعهخواری در البرز» که به تخریب باقیمانده قلعه تاریخی حیدرآباد در ماهدشت کرج پرداخته بود، یگان حفاظت میراثفرهنگی استان البرز و دستگاههای نظارتی و امنیتی با حساسیت ویژه موضوع را در دست بررسی قرار دادند. با این حال بخش حقوقی اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان البرز با عنوان اتهامی نشر اکاذیب اقدام به شکایت از سردبیر سایت صدای میراث و یکی از فعالان میراثفرهنگی و رسانهای استان البرز بابت بازنشر این گزارش، در «پلیس فتا» استان البرز اعلام شکایت کرد. براساس همین شکایت سردبیر صدای میراث به پلیس فتا استان البرز فراخوانده شد و توضیحات مرتبط با پرونده را به کارشناس مربوطه اعلام کرد. پس از آن و در تاریخ 23 دی 1400 شعبه 17 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2فجر کرج در ابلاغیهای خواستار حضور این روزنامهنگار تخصصی حوزه میراثفرهنگی و همچنین یکی از فعالان فرهنگی و رسانهای استان البرز در این شعبه شد. همزمان با مراجعه خواندهشدگان به شعبه 17 بازپرسی دادگستری استان البرز و ارایه توضیحات مرتبط با پرونده به بازپرس پرونده، معاون حقوقی اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان البرز نیز به این شعبه مراجعه و رضایت خود در این پرونده تقدیم بازپرس ویژه پرونده کرد. فریدون محمدی مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان البرز پس از اعلام رضایت اداره کل میراثفرهنگی البرز در این پرونده، در تماس با سردبیر صدای میراث شکایت صورت گرفته را ناشی از یک سوءتفاهم خواند و گفت: پس از انتشار گزارش قلعهخواری در البرز در سایت صدای میراث، اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان البرز بلافاصله نامه توقف تخریب را صادر و نامه نخست را که با متن بیارزش بودن باقیمانده قلعه صفوی حیدرآباد ماهدشت منتشر شده بود را کان لم یکن کرد و حتی برخی جابهجاییها در معاونت میراثفرهنگی استان البرز درباره متن نگارش شده در نامه نخست منتشر شده نیز صورت گرفت.
گفتنی است، پس از اعلام شکایت اداره کل میراثفرهنگی استان البرز از سردبیر صدای میراث در موضوع گزارش متشر شده از تخریب باقیمانده قلعه صفوی ماهدشت با استناد به نامه نخست اداره میراثفرهنگی این استان که در آن اعلام شده بود باقیمانده این اثر تاریخی بدون ارزش تشخیص داده شده است، حسن میثمی مدیرکل روابطعمومی وزارت میراثفرهنگی و سیدامین صانعی، معاون او با اطلاع از این اقدام از اداره میراثفرهنگی استان البرز خواستند از شکایت مطرح شده صرفنظر و رضایت خود را برای مختومه شدن پیگیری رسانهای قلعهخواری در البرز به دادگستری استان البرز ارایه کند. پیگیری صدای میراث همچنین مشخص کرد، علی دارابی، قائم مقام وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و معاون میراثفرهنگی کشور با اعلام نارضایتی از شکایت صورت گرفته از سردبیر سایت صدای میراث و همچنین یکی از فعالان میراث فرهنگی و رسانهای استان البرز از فریدون محمدی، رییس اداره میراث فرهنگی این استان خواست بلافاصله شکایت خود از رسانهها و فعالان میراث فرهنگی را پس بگیرد.
پیگیریهای صدای میراث از وزارت میراثفرهگی مشخص کرد که نه تنها عزتالله ضرغامی وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و علی دارابی معاون میراثفرهنگی و قائم مقام وزیر میراثفرهنگی از پیگیری رسانهای موضوعات مرتبط با فعالیتهای زیر مجموعه این وزارتخانه استقبال میکنند که مسئولان این وزارتخانه تاکید دارند که نباید هیچ شکایتی از رسانههای حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و فعالان این حوزه و دوستداران میراث فرهنگی صورت بگیرد. در دیدگاه مقامات ارشد وزارت میراث فرهنگی، رسانههای این حوزه چشمان تیزبین مسایل و مشکلات سه حوزه مرتبط با این وزارتخانه و بیانگر موضوعاتی هستند که نیازمند تصمیم گیری دقیق و کارشناسانه از سوی وزیر و معاونان این وزارتخانه است. صدای میراث با تحسین نگاه حاکم بر وزارت میراثفرهنگی در مضموم بودن شکایت از رسانههای تخصصی حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و فعالان این حوزه، بر خود لازم میداند با قدردانی از پیگیری مسئولان این وزارتخانه درخصوص پس گرفتن شکایت اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان البرز از سردبیر این سایت و همچنین یکی دیگر از فعالان رسانهای و فرهنگی آن استان که به دلیل بازنشر گزارش صدای میراث با شکایت مواجه شد، همچنان وظیفه آگاهیرسانی در حوزههای مرتبط با میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی را به نحو مطلوب انجام داده و با تداوم اطلاعرسانی و حتی نقد منصفانه، به عنوان یک پل ارتباطی با افکارعمومی، مسئولان این وزارتخانه را در تصمیمگیری و تصمیمسازی سه حوزه مرتبط با وظایف حساس و خطیر وزارت میراثفرهنگی یاری کند.
گزارش فوق در وب سایت صدای میراث
___________________________
دیگر مطالب مرتبط:
مجموعه مطالب مربوط به قلعه خواری در ماهدشت البرز - 1
مجموعه مطالب مربوط به قلعه خواری در ماهدشت البرز - 2