در آیین رونمایی از کتاب «مهندس مسلمان» که با همکاری اداره کل کتابخانه های عمومی استان البرز و شرکت سیمان آبیک برگزار می شود، دقایقی درباره زندگی، زمانه و اندیشه شادروان مهندس منوچهر سالور (1293 - 1389ش) پدر صنعت سیمان ایران و بنیانگذار کارخانه سیمان آبیک سخن خواهم گفت.
شاهزاده ای قجری که شخصیت پیچیده و در عین حال ساده و صادقی دارد. از نگاه سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک)، متعصب مذهبی و بیش از حد خشک و مقرراتی است. با آیت الله طالقانی و مهندس بازرگان، دوست صمیمی است و بنیانگذار انجمن اسلامی مهندسین و عضو انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. در آن سال ها، مسجد، مدرسه، گرمابه و جاده می سازد. کتاب می نویسد و کتاب های مهم النقض و الغارات را چاپ و منتشر می کند. نمازش ترک نمی شود و در سربازی به سختی روزه می گیرد. در شرایط انقلابی، از حقوق شهروندی همدم السلطنه و کارنامه فرهنگی مهندس محسن فروغی دفاع می کند. در تبعیدگاه به دیدار آیت الله شهید مدنی می رود و از هویدا پیشرفت و توسعه صنعت سیمان ایران را مطالبه می کند. شراب فروشی شهر دورود را برمی چیند. کراوات می زند و با مدرنیته و ارزش هایش به خوبی آشناست. در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بازرس نهاد نخست وزیری و در نخستین دولت جمهوری اسلامی، رئیس بنیاد علوی می شود. با حزب توده بر سر مهر نیست و با مراجع تقلید شیعه نامه نگاری صمیمانه دارد. از حقوق کارگران و حتی حیوانات در کارخانه های تحت مدیریتش دفاع می کند و از ریا و رانت خواری و فساد نفرت دارد و....
حسین عسکری
دوشنبه 23 آبان 1401، ساعت 10
استان البرز، شهرستان نظرآباد، کیلومتر 80 اتوبان تهران - قزوین، شرکت سیمان آبیک
پخش همزمان از طریق فضای مجازی:
https://www.skyroom.online/ch/nahaad/alborzpl
کارخانه سیمان آبیک در شهرستان نظرآباد استان البرز
شادروان مهندس منوچهر سالور (1293 - 1389ش)
پدر صنعت سیمان ایران و بنیانگذار کارخانه سیمان آبیک
به کوشش شرکت فارس و خوزستان (سهامی عام)، قم: انشارات شهید کاظمی، 1399، 818 صفحه
آیین رونمایی کتاب مهندس مسلمان برگزار شد
گزارش شبکه البرز از آیین رونمایی از کتاب مهندس مسلمان
یک شنبه 24 مهر 1401 به دعوت آقای اسماعیل خاکباز کارگردان برنامه تلویزیونی ماه نشین - که روزهای فرد ساعت 21 از شبکه البرز پخش می شود - رفتم بوستان ایران کوچک. آقای دکتر حمید حشمدار (البرزپژوه) هم حضور داشتند. سه قسمت از دکتر حشمدار و دوازده قسمت برنامه کوتاه از بنده درباره فرهنگ، تاریخ و مشاهیر استان البرز برای پخش در ماه های آبان و آذر ضبط شد.
عناوین مباحث بنده: «شهاب سنگ قاجاری اشتهارد؛ مادر البرزی شعر نو عرب؛ نسبت های البرزی سریال هزار دستان؛ دبستان برزگران کرج؛ البرز و پایتختی تهران؛ آثار اشکانی در البرز؛ شاگردان البرزی کمال الملک؛ چهره البرزی ماموریت آپولو 11؛ نام و نسب البرزی نسیم شمال؛ پیشینه کارخانه سیمان آبیک؛ نام آوران جاده البرز؛ صلح نادر در کردان البرز»
پیش از این، 24 قسمت از این مجموعه از شبکه البرز منتشر شده است. امیدوارم این تکاپوهای البرزشناسانه، در شناخت و معرفی فرهنگ و تاریخ زادگاهمان البرز عزیز موثر باشد. خداوند کریم و حکیم را شاکرم:
که یزدان پاک از میان گروه
برانگیخت ما را ز البرز کوه
حسین عسکری
برنامه های پخش شده را در آپارات ببینید
بخش بیست و پنجم
1 آبان 1401
بخش بیست و ششم
3 آبان 1401
بخش بیست و هفتم
5 آبان 1401
بخش بیست و هشتم
8 آبان 1401
بخش بیست و نهم
10 آبان 1401
بخش سی ام
12 آبان 1401
بخش سی و یکم
15 آبان 1401
بخش سی و دوم
17 آبان 1401
بخش سی و سوم
19 آبان 1401
بخش سی و چهارم
22 آبان 1401
بخش سی و پنجم
24 آبان 1401
بخش سی و ششم
26 آبان 1401
شنبه، دوشنبه و چهارشنبه 16، 18 و 20 مهر 1401
ساعت 21 از شبکه البرز
_______________________________
قلعه حاکم آذری گیلان در البرز
به روایت حسین عسکری
بخشی از مجموعه مستند خجیر محله
کارگردان: محمدرضا رمزی
اجرا: عرفان خانلر
تهیهکننده: علی اصغر نائیجی
شبکه البرز
شنبه 16 مهر 1401
10 دقیقه
مقاله ام درباره میرزا احمد آذری در روزنامه اطلاعات
[حسین عسکری، «مذاکره میرزا با آذری»، روزنامه اطلاعات، سال 92، شماره 26894، ضمیمه فرهنگی، شماره 337، چهارشنبه 29 آذر 1396، صفحه 4]
پاسداشت پاسدار فرهنگ البرز
روز پنج شنبه 10 شهریور 1401 با حضور گرم البرزیان گوهرشناس، «آیین بزرگداشت شادروان ذبیح الله زرندی» در سالن اجتماعات میلاد شهر کرج برگزار شد . در آغاز، آقای محسن کشاورز (مدیر جمعیت همیار کرج) درباره اهداف این بزرگداشت سخن گفت با چاشنی خاطره ای از محبوبیت مردمی دایی ذبیح. در ادامه دکتر رشید کاکاوند دو نکته درباره راز محبوبیت شادروان زرندی گفت و تاکید کرد که توجه توأمان به «پاسداشت» و «نقد روشمند»، ما را به شناخت دقیق و عمیق نام آوران فرهنگی خواهد رساند.
با اجرای آقای بهروز رحیمی، دو نشست جداگانه با موضوع «گویش کرجی» و «هویت البرزی» برگزار شد. اول، آقایان زکریا مهرور و اباذر خدابین مخاطبان را با ویژگی های زبان شناسی گویش کرجی آشنا کردند و نمونه هایی از اشعار محلی متعلق به این گویش را خواندند که مورد توجه حاضران قرار گرفت. در نشست دوم با حضور دکتر مهراب رجبی، دکتر عمار ایزدیار و بنده به مقدمات مباحث مربوط به هویت البرزی دامن زده شد. دکتر ایزدیار از نامگذاری خیابانی در شهر کرج به نام «دکتر ابراهیم حشمت طالقانی» شهید البرزی نهضت جنگل و از یاران اصلی میرزا کوچک خان خبر داد. دکتر رجبی با بهره مندی هنرمندانه از ادبیات غنی فارسی، درباره زیبایی های بی پایان فرهنگ و تاریخ البرز در پیوند با ایران عزیز، نکات قابل تامل و هشدار دهنده ای بیان کرد.
بنده هم درباره روستا و فرهنگ روستایی البرز، شواهد باستان شناسی و تاریخی از پیش و پس از اسلام ارائه کردم. به گمانم، شادروان زرندی با تلاشی ماندگار و طاقت زدا، توجه به روستا و ذخایر فرهنگی اش را در البرز احیا کرد. او در پی بازگشت به روستا و فرهنگش به عنوان ریشه های فرهنگی و تاریخی البرز بود. کاری کرد که دیگر کمتر کسی از لهجه و دهاتی بودن خود و اجدادش شرمسار باشد. این بازگشت ارزشمند به همراه توجه به گویش های محلی البرز به ویژه گویش کرجی، از «باقیات الصالحات» مرحوم زرندی است که موجب «عمر ثانی» و زنده بودن آن «مرد نکونام» شده است.
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
یا:
نام نیکو را بزرگان، عمر ثانی گفتهاند
این ذخیره مر تو را الباقیات الصالحات
در پایان عرایضم از باب ادب و قدرشناسی، از «پیران عرصه البرز شناسی» استاد نوراله نریمانی (نیرن)، دکتر مهراب رجبی، استاد زکریا مهرور و آقای حسن شاه محمدی که در آیین بزرگداشت آن عزیز سفر کرده، حضور داشتند خاضعانه تشکر کردم.
ادب پیر خرابات نگه داشتنی است.
حسین عسکری
10 شهریور 1401
یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری شبستان
به مناسبت چهلمین روز درگذشت استاد ذبیح الله زرندی
در حاشیه آیین بزرگداشت شادروان استاد ذبیح الله زرندی
خانه هنرمندان کرج
10 شهریور 1401
از راست: استاد فرهنگ جولایی، استاد علی مهری، دکتر رشید کاکاوند، بهروز رحیمی، دکتر حمید حشمدار، حسین عسکری
شناسه خبر: 1207915
تاریخ مخابره : 1401/5/31 - 10:17
به مناسبت روز جهانی مساجد
آیت الله طالقانی و قصد ساخت مسجد در هشتگرد
نویسنده و البرزپژوه با اشاره به اینکه آیت الله طالقانی از مجتهدان مبارز و نواندیش البرزی و عضو برجسته شورای انقلاب اسلامی ایران است گفت: تصمیم آیت الله طالقانی برای ساخت مسجد در هشتگرد به دلیل دستگیری و دخالت ساواک به سرانجام نرسیده است.
«دکتر حسین عسکری» با تبریک سالروز گرامیداشت روز جهانی مساجد به خبرنگار خبرگزاری شبستان از البرز گفت: آیت الله سید محمود علایی طالقانی (درگذشت 1358) مشهور به آیت الله طالقانی از مجتهدان مبارز و نواندیش البرزی و عضو برجسته شورای انقلاب اسلامی ایران است که در روستای گِلیَرد شهرستان طالقان زاده شد. نویسنده و البرزپژوه افزود: امام جماعت «مسجد هدایت» در شهر تهران بود و آن را از سال 1327 تا پیروزی انقلاب اسلامی، به یکی از کانون های مبارزاتی علیه حکومت پهلوی تبدیل کرده بود. دکتر علی شریعتی (درگذشت 1356) از این مسجد با عنوان «مناره ای در کویر» یاد کرده است.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: مأموران سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) از سال 1340 از فعالیت های مذهبی، سیاسی و اجتماعی این مسجد، اخبار و گزارش هایی را تهیه کرده اند که در دو جلد کتاب در سال 1389 به کوشش مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات منتشر شده است. وی ادامه داد: یکی از آن اسناد متعلق به 20 اَمرداد 1348 است که طی آن مأمور ساواک از جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت تهیه کرده است. عسکری توضیح داد: در آن مراسم پس از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء به وسیله آیت الله طالقانی، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد باهنر (شهادت 1360) به منبر رفته و درباره شخصیت ذاتی و ایمانی افراد سخنرانی کرد.
به گفته این پژوهشگر البرزی، بر اساس گزارش ساواک، صد نفر در آن جلسه حضور داشتند از جمله «حاج عبدالله خزایی» که در خیابان اکباتان تهران آهن فروشی داشت و قرار بود زیر نظر آیت الله طالقانی، مسجدی را برای طالقانی های مقیم هشتگرد (مرکز شهرستان ساوجبلاغ) بسازد. نویسنده و پژوهشگر البرزی در پایان خاطرنشان کرد: طالقانی ها از نخستین مهاجران به منطقه ساوجبلاغ بودند. با توجه به شواهد موجود، به نظر می رسد این تصمیم به دلایلی همانند دستگیری آیت الله طالقانی یا دخالت ساواک به سرانجام نرسیده است.
گفت و گوی فوق در وب سایت خبرگزاری شبستان
_________________________________________
حسین عسکری، «آیت الله طالقانی و قصد ساخت مسجد در هشتگرد»، روزنامه پیام آشنا، شماره 2120، سه شنبه اول شهریور 1401، صفحه 5
این مطلب در وب سایت روزنامه پیام آشنا
_________________________________________
گفت و گو با شبکه البرز درباره استاد زرندی
______________________________
دو میراث عزیز استاد ذبیح الله زرندی
چهل روز است که روح استاد ذبیح الله زرندی میهمان رضوان الهی است. متاسفانه عصر سه شنبه 21 تیر 1401 خبر درگذشت این معلم گرامی و فرزند فاضل البرز را شنیدم. در همان ساعات اولیه پس از کوچ سوگناکش، آقای اسماعیل خاکباز (کارگردان برنامه زنده ماه نشین در شبکه البرز) تماس گرفت و خواست دقایقی درباره «صاحب شعر بلند آبجی زهرا» سخن بگویم. وجود نازنین شادروان زرندی در سپهر فرهنگی البرز، از دو جهت مهم است: 1. پرداخت هنرمندانه به فرهنگ و هویت روستایی (به قول خودش دهاتی)؛ 2. احیا و ترویج فرهنگ و گویش های محلی استان البرز به ویژه کرجی.
متاسفانه از دهه 40 خورشیدی با توسعه نامتوازن حکومت پهلوی، عنوان «دهاتی» برای تحقیر بخش فراوانی از ایرانیان به کار گرفته شد و شوربختانه این کج اندیشی تا سال های اولیه پس از پیروزی انقلاب هم ادامه پیدا کرد. در این نگاه ضد فرهنگی، روستایی بودن معادل «بی فرهنگی» و «بی سوادی» پنداشته شد! این در حالی است که ریشه های تاریخی و هویتی بیشتر ایرانیان را باید در همین روستاها و «فرهنگ کهن و غنی روستایی» جست و جو کرد. در آن سال ها، تکلم به گویش های محلی، از ویژگی دهاتی ها برشمرده شد و متاسفانه این گویش ها، در حال فراموشی بود.
شادروان زرندی این دو مقوله را با بردباری و تلاش طاقت زدا، به کانون فعالیتهای فرهنگی و تولیدات رادیو و تلویزیونی کشاند و ارزش فرهنگی و هویتی آن را به البرزیان به ویژه جوانان یادآور شد. درود می فرستیم به روان پاک او و پاس می داریم این دو میراث گرانبها را. به مناسبت چهل روزه شدن سوگش، شعری از شادروان دکتر افشین یداللهی را تقدیم می کنم به روح مهربان استاد زرندی که قلبش به عشق ایران و ایرانی می تپید.
حسین عسکری
26 امرداد 1401
ایران به آتش میکشد، خاموشی تاریخ را
هوشیار پایان میدهد، مدهوشی تاریخ را
ایران به شوق زندگی در مرگ، رویین تن شده
مرد و زنش تلفیقی از ابریشم و آهن شده
ایران پر است از عاشقان، این گنجهای بیشمار
مرزیست پر گوهر ولی، با رنجهای بیشمار
در بند بنشانم ولی، از بندها آزاد شو
قلب مرا ویران کن، با خون من آباد شو
ما قرنها پای وطن، پیدا و پنهان ماندهایم
ما پای فرهنگی کهن، با نام ایران ماندهایم
- آیین چهلم درگذشت شادروان استاد ذبیح الله زرندی، پنج شنبه 27 امرداد 1401، ساعت 18 تا 19، آرامستان روستای بیلقان کرج
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
آیین بزرگداشت استاد ذبیح الله زرندی برگزار شد
صبح یک شنبه 22 امرداد 1401 به دعوت آقای اسماعیل خاکباز کارگردان برنامه زنده تلویزیونی ماه نشین - که روزهای فرد ساعت 21ا ز شبکه البرز پخش می شود - رفتم پارک ملی ایران کوچک .12قسمت برنامه درباره فرهنگ و تاریخ استان البرز برای پخش در شهریور ماه ضبط شد: «کمتر شنیده شده هایی از آیت الله طالقانی؛ محوطه باستانی خوروین و آجین دوجین؛ سویه های البرزی فیلم گاو؛ خاندان علمی و فرهنگی میرخانی؛ سبک البرزی کمال شکسته نستعلیق؛ پزشکان نامدار البرزی؛ البرز در دفاع مقدس؛ البرز در جنگ جهانی دوم؛ سه روحانی البرزی به روایت ساواک؛ استاد شهریار و البرز؛ قیام یحیی بن عبدالله در طالقان؛ البرزیان در جنبش تحریم تنباکو.» امیدوارم این تکاپوهای البرزشناسانه، در شناخت و معرفی فرهنگ و تاریخ زادگاهمان البرز عزیز موثر باشد.
در پایان، خداوند کریم و حکیم را شاکرم:
که یزدان پاک از میان گروه
برانگیخت ما را ز البرز کوه
حسین عسکری
28 امرداد 1401
30 امرداد 1401
اول شهریور 1401
3 شهریور 1401
6 شهریور 1401
8 شهریور 1401
توضیح ضروری:
در این برنامه با استناد به صفحه 37 کتاب «فرهنگ اعلام شهدا: استان البرز» چاپ مرکز مطالعات و پژوهش های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تعداد شهدای البرزی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (1359 - 1367ش) 4250 تن ثبت شده است. با احتساب شهدای مبارزات انقلاب اسلامی، امنیت، مدافع حرم، سلامت و جانبازان شهید و... این عدد به 5250 می رسد. همچنین به هنگام ذکر نام «سردار شهید حاج یدالله کلهر»، سهواً تصویر «سردار شهید مهدی شرع پسند» نشان داده شده است.
10 شهریور1401
13 شهریور 1401
15 شهریور 1401
17 شهریور 1401
20 شهریور 1401
22 شهریور 1401
از کجا می آید این آوای دوست؟
از دو سال پیش برای نگارش «کتاب تاریخ هشتگرد» جست و جوی گسترده ای را در منابع مکتوب آغاز کرده ام. در صفحه 369جلد دوم کتاب «مردان موسیقی سنّتی و نوین ایران» نوشته حبیب الله نصیری فرد، به سرگذشت و آثار «استاد ابراهیم قنبری مهر» مبتکر و سازنده سرشناس سازهای ایرانی و غیر ایرانی برخوردم که در آن به سکونتش در شهر هشتگرد اشاره شده است.
استاد نصیری فرد (متولد 1314) نویسنده و پژوهشگر تاریخ موسیقی ایران، در این باره نوشته است: «ساعت 7بامداد یکى از روزهاى گرم تابستان 1370 نگارنده به اتفاق آقایان عباس شاپورى، حشمتالله جودکى، یحیى سپنجى، على خادم، محمود محرمخانى، هشترودى از تهران براى دیدار استاد ابراهیم قنبرى عازم هشتگرد شدیم، پس از طى مسافت بین تهران - کرج، به منزل مهیار فیروزبخت هنرمند خوب و آهنگساز با استعداد رسیدیم و ایشان هم به جمع ما پیوست و همگى ساعت 3 بعد از ظهر به منزل استاد قنبرى در هشتگرد رسیدیم. استاد قنبرى با رویى خوش و دوست داشتنى ما را پذیرا شدند و با توجه به این که در ساعت استراحت ایشان به آنجا رفته بودیم ولى اثرى از ناخرسندى در چهره مردانه و رفتار مهربانش دیده نمىشد. به هر حال به منزل استاد قنبرى و در محضرش رسیده بودیم، منزلى که از همه زرق و برقها، دور و پر از صفا و صمیمیت بود، بلى! استادى که از اول جوانى اسیر کششها و فریبندگى و ظواهر دنیا نگشته و همیشه به آن پشت نهاده و به آن بىاعتنا بوده و اگر مىخواست یا اکنون هم بخواهد، هیچگاه از دسترسش دور نمىباشد، ولى وى انسانى است شریف، هنرمند، صنعتکار که هر سازى بخصوص ویولن که از زیر پنجههاى هنرآفرین او بیرون آید نه در ایران بلکه در سراسر جهان بخصوص ممالک اروپایى که خود سازنده این ساز و مربوط به خود آنان مىباشند معروفیت خاص دارد و در اغلب ممالک جهان از وى دعوت به همکارى شده ولى وى ثانیه اى زندگى در ایران را به صدها سال زندگى در آن کشورها ترجیح مىدهد...»
به نظر می رسد استاد قنبری مهر پس از بازنشستگی و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به مدت ده سال در شهر هشتگرد در انزوا و سکوت زندگی کرده است.در دو سال اخیر، تلاش کردم که از طریق فعالان فرهنگی و هنری، ارتباطی با جناب استاد بگیرم تا خاطرات سکونتش در مرکز شهرستان ساوجبلاغ را ثبت کنم. عجیب آنکه از چند تن از فعالان فرهنگی و هنری استان البرز و شهر هشتگرد نام و نشانی استاد را جویا شدم؛ تقریباً همگی اظهار بی اطلاعی میکردند.
متأسفانه صبح روز جمعه 21امرداد 1401با مطالعه خبر سوگناک خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مطلع شدم استاد در شامگاه پنج شنبه 20 امرداد 1401در 94سالگی درگذشته است. کامم به شدت تلخ شد اولاً از کوچ این سرمایه قیمتی هنر موسیقی ایران بزرگ؛ ثانیاً از عدم ثبت خاطرات ارزشمند استاد از زندگی اش در شهر هشتگرد. به قول قیصر امین پور، «ناگهان چقدر زود، دیر می شود...»
شادروان استاد ابراهیم قنبری مهر متولد 1307در شهر تهران است. نوازندگی ویولن و نت نویسی را نزد شادروان استاد ابوالحسن صبا (درگذشت 1336) فراگرفت. با پیشنهاد استادش به ساخت ویولون پرداخت و در سال 1334کارگاه سازسازی اش را با دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و هنر تأسیس کرد. می گویند پیش از فراگیری موسیقی، به نجاری و مبل سازی مشغول بود. تغییرات نوآورانه و اصلاحی در سازهای سه تار، تار، گیتار، سنتور، قانون، کمانچه و بربط به نام او در تاریخ موسیقی ایران ثبت شده است. شیوه هنری تزیین سازها با بهرهگیری از تلفیق ورق برنج و چوب های زینتی هم با عنوان «مِهرکاری» به نام استاد قنبری «مِهر» ثبت شده است.
درود می فرستیم به روان این استاد گرامی و افتخار می کنیم که حدود ده سال هوای هشتگرد در البرز، عطر نفس های او را درک کرده است.
خشک سیمی، خشک چوبی، خشک پوست
از کجا می آید این آوای دوست؟
- نشر نخست این یادداشت در: حسین عسکری، «جست و جوی شادروان استاد ابراهیم قنبری مهر در هشتگرد»، روزنامه پیام آشنا، شماره 2118، یک شنبه 30 امرداد 1401، صفحه 5.
یادداشت فوق در وب سایت روزنامه پیام آشنا
شباهت کره شمالی با اهل توقف طالقان
گاهی با شنیدن نام کره شمالی، آبادی «ایستا»ی طالقان برایم تداعی معانی می شود. هنوز نتوانسته ام به درون این روستا بروم، ولی از فاصله نزدیک چشم اندازش را دیده ام. شنیده ام که مردم روستای توقف یا ایستای شهرستان طالقان، تقریبا در انزوای سخت زندگی می کنند. از غیر خودی دوری گزیده و کمتر کسی را به خانه راه میدهند. ایستایی ها از همه جلوه های مدرنیته و تکنولوژی به کلی دوری جسته و با همانسبک قدیم می زیند. در ایستا اثری از رد پای خودرو نیست. تلویزیون، ماهواره، موبایل، لپتاپ و...وجود ندارد. شب نشینی و عروسی و عزا و جشن تولد، سالگرد ازدواج و… بی معنا است. شناسنامه ندارند و جزو جمعیت ایران به حساب نمیآیند. از دریافت هر گونه خدمات دولتی از لوله کشی آب، گاز و برق، تلفن، بهداشت، درمان و... خودداری می کنند. آنان درست یا نادرست شیعیان 12امامی پیرو مجتهدی هستند که در انتظار ظهور بود و عصر از مشروطه بدین سو را آغاز دوران ظهور موعود (عج) می پنداشت. بنابراین هر حکومتی در این عصر را غاصب می دانست. تاجایی که خبر دارم ایستایی ها در این سبک زندگی آزاد بوده و کسی کاری به کارشان ندارد.
به گمانم در مقیاس کره زمین، زندگی در جمهوری دمکراتیک کره بی شباهت به روستای توقف نیست. منزوی ترین ملت جهان. با این تفاوت که رهبران کره، برخلاف ایستایی های بی آزار، به دلیل داشتن چند بمب اتمی، هر از گاهی دنیا را تهدید به جنگ آخرالزمانی کرده و بدین وسیله توجه جهانیان را به خود جلب می کنند. کره ای ها با وجود چنین ساختار حکومتی و با استمرار رهبری خاندان کیم ایل سونگ تا قیام قیامت می توانند با همین سبک معیشتی بزیند و اگر آن ها مانند ایستایی های نجیب مزاحم دیگران نشوند، کسی آن ها را مجبور به تغییر نخواهد کرد. این هم برای خودش سبکی از زندگی است. کم نیستند رهبران دولت هایی که همین رویکرد انزوا جویانه را برای مردمشان آرزو دارند.
دکتر یدالله کریمی پور
استاد گروه آموزشی جغرافیای سیاسی دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی
18 امرداد 1401
بازتاب یادداشت دکتر یدالله کریمی پور درباره اهل توقف طالقان
اشاره
شادروان سید مصطفی میرخانی (1318 - 1381ش) فرزند سید ولی الله، از مداحان صاحب سبک هیئت های مذهبی تهران به شمار می رود که ریشه در روستای تالیان شهرستان ساوجبلاغ استان البرز دارد. سرگذشت مرحوم میرخانی از چند جهت مهم است: 1. خاستگاه البرزی؛ 2. نقش او در ایجاد سبک جدید و مسلط مداحی فارسی در محافل و هیئت های مذهبی شهر تهران و کشور که حاصل سلیقه و مداومت او و گروهی از مداحان همچون مرحوم سید علی میرهادی (درگذشت 1367ش) استاد اصلی حاج منصور ارضی است. اتفاقاً مرحوم میرخانی و مرحوم میرهادی نسبت خویشاوندی سببی هم دارند؛ 3. وجوه سیاسی - اجتماعی مرحوم میرخانی در رویدادهای پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛ 4. سیر جایگاه اجتماعی مداحان پیش و پس از پیروزی انقلاب با مطالعه موردی مرحوم سید مصطفی میرخانی.
در روزنامه پیام آشنا (سال نهم، شماره 2109، شنبه 15 امرداد 1401، صفحه 2) مقاله ای نوشته ام با عنوان «مداح البرزی هیئت انصارالحسین تهران؛ از شکنجه ساواک تا جدایی از فرقان» که گمان کنم در این باره مفید باشد.
حسین عسکری
15 امرداد 1401
_____________________
مداح البرزی هیئت انصارالحسین تهران؛ از شکنجه ساواک تا جدایی از فرقان
نام «سید مصطفی میرخانی» فرزند سید ولی الله، از مداحان صاحب سبک هیئت های مذهبی تهران، چندین بار در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) آمده است. او - که ریشه در روستای تالیان شهرستان ساوجبلاغ استان البرز دارد - در سال 1318 در محله بازار قدیم تهران زاده شد. به همراه برادرش آقابزرگ میرخانی در هیئت انصارالحسین تهران به طور ثابت مداحی می کرد. در اسناد ساواک، او متصدی اصلی این هیئت مذهبی معرفی شده است.
در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، سید مصطفی میرخانی در بازار تهران به «گالش فروشی» اشتغال داشت و بعدها «کارخانه کفش دهقان» را تأسیس کرد. حضور او در هیئت های مذهبی از قبیل «انصارالحسین» و «مکتب قرآن» مورد حساسیت ساواک قرار گرفت و در 5 دی 1343 به علت اظهار مطالب تحریک آمیز، دستگیر و به قید تعهد آزاد شد. اما بار دیگر، در 11 آبان 1346به اتهام چاپ اعلامیه امام خمینی به همراه دو تن از دوستانش، بازداشت و به 75 روز حبس تأدیبی محکوم شد. میرخانی به جهت شرکت در هیئت انصارالحسین تا سال 1354 زیر نظر قرار داشت و در سال 1353 در گزارش ساواک، «از افراد متعصب مذهبی و طرفدار امام خمینی» معرفی شد. پس از پیروزی انقلاب، در سال 1372 بازرس «صندوق قرض الحسنه پیوند» بود. میرخانی در ماه رمضان سال 1381 خورشیدی در تهران درگذشت و پیکرش در شهرری به خاک سپرده شد.
آیت الله سید علی خامنه ای، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت الله شهید دکتر محمدجواد باهنر، حجت الاسلام شهید فضل الله محلاتی، آیت الله علی اصغر مروارید، حجت الاسلام عبدالمجید معادیخواه از سخنرانان هیئت انصارالحسین به شمار می روند.در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، اعضای هیئت های مؤتلفه اسلامی و حزب ملل اسلامی از فعالان هیئت انصارالحسین بودند. آیت الله هاشمی رفسنجانی این هیئت انقلابی را به شکل کلاس آموزشی بزرگی درآورده بود. وقتی در سال های 50 - 1349 نام او در لیست سیاه ساواک جای گرفت، حجت الاسلام معادیخواه کار او را ادامه داد.
«نواب» رییس ساواک تهران در 13 آبان 1346 در گزارشی به رییس کل ساواک از انتشار اعلامیه ای با عنوان «عزایی به نام جشن» خبر داده و نوشته است: «در ساعت 23 روز 11/8/1346 عباس بهشتی [از اعضای اصلی هیئت انصارالحسین] که یکی از متهمین چاپ اعلامیه [امام] خمینی و مدتی متواری بوده است در منزل مسکونی خود دستگیر [شده] و بر مبنای اعترافات وی دو نفر به اسامی [سید] مصطفی میرخانی و علی اصغر مرتضوی معروف به عبدالله جعفری بازداشت و به زندان قزل قلعه تحویل گردید.»
از شواهد چنین برمی آید که ساواک، افراد دستگیر شده را در زندان مورد شکنجه شدید قرار داده است. در گزارش اول آذر 1346 ساواک در این باره آمده است: «یکی از افراد هیئت انصارالحسین که نامش هنوز مشخص نشده است، ضمن صحبت خصوصی اظهار داشت: بعد از آنکه تهیه کننده اعلامیه (عزایی به نام جشن) را دستگیر نموده اند او را شکنجه بسیار داده و کتف وی را شکسته اند به طوری که دیگر قادر نیست [دست] خود را تکان بدهد. ضمناً [سید] مصطفی میرخانی و [عباس] بهشتی را هم در بازجویی شکنجه زیاد داده اند و وضع آنها نیز خیلی ناراحت[کننده] است ولی پس از اظهار مطالب فوق اضافه نمود: آقای خمینی در نجف سخنرانی شدیدی علیه دستگاه حاکمه ایران نموده، اعلامیه مهمی نیز از طرف ایشان تهیه و به چاپ رسیده که به زودی پخش خواهد شد.»
از دیگر فعالیت های سیاسی میرخانی که در اسناد ساواک آمده، حضور او در آیین ترحیم دکتر علی شریعتی در مسجد ارگ تهران بود. مأمور مخفی ساواک در این باره نوشته است: «از ساعت 16 روز مزبور [2 تیر 1356] حدود ده نفر از افراد متعصب مذهبی و سابقه دار من جمله سید محسن امیرحسینی، حاج مصطفی میرخانی، مهدی عراقی، علی حاتمی آموزگار که به مسجد ارگ آمده و دیدند درِ مسجد بسته است در چهارراه گلوبندک اجتماع [کرده] و تصمیم داشتند از چهارراه گلوبندک به طرف میدان اعدام [محمدیه فعلی] تظاهراتی را شروع [کرده] و به نفع دکتر شریعتی شعار بدهند که بلافاصله داریوش فروهر به وسیله حاج محمد خلیل نیا به یکی از دوستانش پیغام داده که به بچه ها بگویید این کار را نکنند و از تظاهرات خیابانی بپرهیزند زیرا این عمل نتیجه معکوس دارد. حامل پیغام هم این موضوع را به اطلاع نامبردگان فوق رسانیده و آنها هم به دوستان و آشنایانی که به حوالی چهارراه گلوبندک آمده بودند موضوع را بازگو کرده و نتیجتاً تظاهراتی انجام نشده است.»
سید مصطفی میرخانی در سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی به گروه فرقان گرایش پیدا کرد اما پس از مدتی از آن جدا شد. فرقان در سال 1356 به وسیله طلبه جوانی به نام اکبر گودرزی تشکیل شد. او و مریدانش از شعار «اسلام منهای روحانیت» حمایت میکردند. آنها با پیروزی انقلاب اسلامی وارد فاز نظامی شدند و گروهی از چهرههای انقلابی همانند آیتالله مرتضی مطهری را ترور کردند. اعضای اصلی این گروه در زمستان 1358ش دستگیر شده و در 3 خرداد 1359 اعدام شدند.
محسن رفیق دوست (متولد 1319) که منزلش در سال های پیش از انقلاب میزبان هیئت انصارالحسین بود در این باره می گوید: «اوایل پیروزی انقلاب یکی از دوستان نزدیک من به نام سید مصطفی میرخانی - که مداح بود - جذب این گروه شده بود. او چندین جلسه آمد و برای جذب من به گروه فرقان کار کرد. من از آنجا بیشتر با گروه فرقان آشنا شدم. بعد، با تماس با شهید [دکتر سید محمد حسینی] بهشتی و آقای هاشمی رفسنجانی تلاش کردیم و آقای میرخانی را از آنها جدا کردیم.»
در سال 1385 مجموعه لوح فشرده ای با نام «پرده عشاق» منتشر شد که روضه خوانی سید مصطفی میرخانی هم در آن آمده است. همچنین در پاییز 1396 ده سخنرانی آیت الله خامنه ای در هیئت انصارالحسین، در کتابی با عنوان «همرزمان حسین» منتشر شده است.
منابع: رسول جعفریان، جریان ها و سازمان های مذهبی - سیاسی ایران، ص 407؛ سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج 16، ص 462، 476؛ شریعتی به روایت اسناد ساواک، ج 3، ص 184؛ مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ج 3، ص 572؛ سعید علامیان، برای تاریخ می گویم: خاطرات محسن رفیق دوست (1368 - 1357)، ص 98؛ شهید محمدصادق اسلامی به روایت اسناد ساواک ص 145؛ حسین عسکری، بیداری دشت کهن، ص 252؛ «معرفی هیئت های مذهبی تأثیرگذار در انقلاب اسلامی»، بخش دوم، پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1 آبان 1394.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «مداح البرزی هیئت انصارالحسین تهران؛ از شکنجه ساواک تا جدایی از فرقان»، روزنامه پیام آشنا، سال نهم، شماره 2109، شنبه 15 امرداد 1401، صفحه 2.
روزنامه پیام آشنا، سال نهم، شماره 2109، شنبه 15امرداد 1401، صفحه 2.
مقاله فوق در وب سایت روزنامه پیام آشنا
یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری مهر