سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 


 

 

خسرو آواز ایران رفت اما درختانی که در هشتگرد کاشت حالا قد کشیده‌اند 

 

جمعه 18 مهر 1399 - 12:44 / دسته‌بندی: البرز / کد خبر: 99071813273 / خبرنگار: 50022

یک البرزپژوه پیشنهاد داد: باغ زیبا و خاطره انگیز استاد شجریان در استان البرز با گفت و گو و جلب نظر فرزند برومندش همایون، به عنوان یک «باغ موزه فرهنگی» به نام استاد ثبت و نگهداری شود. بی تردید این باغ بخشی مهم از حافظه فرهنگی و هنری معاصر ایران عزیز است علاوه بر آن از نظر تنوع گل‌ها و درختان هم قابل توجه است. گل‌ها و درختانی که با دست مهرآمیز خسرو آواز ایران از خاک مستعد البرز سر برآورده‌اند. دکتر حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در خصوص ارتباط استاد شجریان با البرز و شهرستان ساوجبلاغ در یادداشتی برای ایسنا نوشت:

«شادروان استاد محمدرضا شجریان از برجسته ترین چهره های موسیقی ایرانی است که در روز پنج شنبه17 مهر 1399 مصادف با اربعین حسینی درگذشت. به خاطر دارم در روزهایی از سال 1377 که شهرستان ساوجبلاغ به برکت بهار، رنگی تازه به خود گرفته بود؛ استاد شجریان در سفر به یکی از روستاهای جنوب این شهرستان به نام حاجی آباد (حاجی شاه) تصمیم گرفت که همنشینی با گلها و درختان را در این دشت سبز و تاریخی تجربه کند. باغی باصفا در ساوجبلاغ خرید و تا همین اواخر که حالش خوب بود، بیشتر اوقاتش را در این باغ می گذراند. حاجی آباد مشهور به حاجی شاه از روستاهای دهستان سعیدآباد از توابع بخش مرکزی ساوجبلاغ در استان البرز است. دو تپه باستانی کوچک و بزرگ آن میزبان بقایای معماری و سفالینه های متعلق به قرون پایانی پیش از ظهور اسلام و پس از آن تا سده های 9 و 10 هجری قمری است.

استاد شجریان میزبان گروهی از چهره های فرهنگی و هنری ایران در این باغ بود. برخی در خاطراتشان به این باغ اشاره کرده اند. از آن جمله رحیم عدنانی (خواننده آلبوم دل رسوا به آهنگسازی مجید درخشانی) است که در سال 1397 در این باره گفته: «با توجه به اینکه استاد رضوی سروستانی در بستر بیماری بودند از طرف ایشان معرفی شدم تا در محضر استاد شجریان آموخته‌هایم را تکمیل کنم. در آن دوران که اواخر سال 79 بود، استاد شجریان کمتر فعالیت موسیقایی داشتند و به دلیل مشغله سال‌های قبل بیشتر استراحت می‌کردند. حتی شخص همایون شجریان نیز مدتی با استاد آموزش نمی‌دیدند تا ایشان به امور شخصی‌شان برسند. علیرغم این شرایط و با وجودی که افراد زیادی از سراسر کشور برای شاگردی نزد استاد معرفی می‌شدند و ایشان نمی‌پذیرفتند، با اصرار بنده محبت کردند و جلسات ماهیانه برایم ترتیب دادند که خوشبختانه به جلسات 15 روزه افزایش یافت. همنشینی با استاد در محل استراحت‌شان (باغی در هشتگرد کرج) و رفت و آمد با همدیگر از آنجا تا میدان آزادی، خودروی استاد را هم برای من به کلاس درس تبدیل کرده بود. استاد شجریان معتقد بودند یک هنرجوی آواز قبل از اینکه بخواهد وارد ردیف آوازی شود باید حتما تکنیک‌ها و اصول صداسازی را یاد بگیرد. رفت و آمد من به باغ استاد حدود یک سال طول کشید...»

استاد شجریان پس از گذشت یکسال از سکونت در دشت ساوجبلاغ، در 8 مهر  1378به طور غیر منتظره، پیشنهاد سید علی حسینی فرماندار وقت برای برگزاری کنسرت موسیقی به نفع دانش آموزان مستمند ساوجبلاغی را پذیرفت. به خاطر دارم علی منصورزارع مسئول روابط عمومی فرمانداری با گروهی از فعالان فرهنگی پیگیر و زمینه ساز این اتفاق مهم فرهنگی بودند. منصورزارع که مدیر اجرایی کنسرت را عهده دار بود در این باره می گوید: «استاد شجریان دانش آموزانی را دیده بود در روستای حاجی آباد و اطراف باغش که با دمپایی پاره و کیف هایی مثل گونی به مدرسه می رفتند! خودش پیشنهاد داد درآمد کنسرتم برای دانش آموزان بی بضاعت باشد...» در این کنسرت که پنج شب متوالی در شهر هشتگرد و با استقبال کم نظیر علاقه مندان برگزار شد؛ استاد برای نخستین بار با فرزندش «همایون» خواند. البته در سال 1379 این کنسرت در کاستی به نام «آهنگ ‌وفا» منتشر شد. استاد شجریان در شب آخر، در گفت و گویی کوتاه با یک خبرنگار محلی گفت: «برگزاری این کنسرت از خاطرات به یاد ماندنی من است.»

بخش اول این کنسرت در دستگاه ماهور و بخش دوم در دستگاه افشاری اجرا شد. قطعات «ز دست محبوب»، «شب وصل»، «ز من نگارم» و «دلشدگان» از جمله تصنیف هایی بود که استاد گاه به تنهایی و گاه با هم آوازی همایون اجرا کرد. در بخش دیگری از این کنسرت نیز همایون به تنهایی برخی تصنیف های قدیمی را خواند. در این کنسرت سعید فرج پور (کمانچه)، محمد فیروزی (بربط)، بهزاد فروهری (نی)، همایون شجریان (ضرب و آواز)، بهروز همتی (تار) و پژمان طاهری با نواختن سنتور، استاد را همراهی کردند. قیمت بلیت به جهت در نظر گرفتن توانایی مالی افراد، 1500 تومانبود. با اینکه قرار بود در شب های 8، 9 و 10مهر اجرا شود به دلیل استقبال غیر قابل تصور و بی نظیر تا 12 مهر 1378 تمدید شد.

 اسماعیل آل احمد البرزپژوه و فعال فرهنگی درباره کنسرت هشتگرد نوشته است: «در کمال ناباوری شنیدم که استاد شجریان در باشگاه شهید جوینی هشتگرد به مدت سه شب برنامه اجرا خواهند کرد. از پنج شنبه هشت مهر 1378 تا شنبه دهم مهر. عزیزی وعده کرده بود تا دست اندرکاران تنها نشریه محلی آن دوران - تصویر ساوجبلاغ - را با بلیت رایگان، میهمان این برنامه کند اما دیدم دارد زمان می گذرد و خبری نیست. به چند جا مراجعه کردم. فایده ای نداشت. به لوازم التحریری آقای سالمی در خیابان اصلی هشتگرد رفتم و بلیتی را به هزار و پانصد تومان خریدم. برای روز سوم - شنبه دهم مهر - توانستم خودم را به برنامه استاد برسانم. ورزشگاه پر از زن و مرد بود و نفس کسی درنمی آمد. استاد و گروه همراهشان به اجرا پرداختند. همایون هم برای بار نخست در این برنامه خواند. برخی آوازها و تصنیف ها تکراری و برخی هم تازه بود و در پایان هم استاد به اصرار مردم، مرغ سحر را خواند. بخش های تازه این اجرا را شرکت دل آواز در کاست «آهنگ وفا » در سال 1379 منتشر کرد. از آن برنامه چنان استقبال شد که دو روز دیگر هم تمدید شد یعنی یک شنبه و دوشنبه. درآمد آن اجرا هم به دانش آموزان بی بضاعت ساوجبلاغ تقدیم شد. آقای جعفر گلباز هم وقتی خواست برای تبلیغات انتخاباتی اش برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی، کتابچه فعالیت های خود را چاپ کند «آهنگ وفا» را عنوان آن قرار داد...»

 ویدئوی فوق، بخشی از اجرای خصوصی استاد شجریان در سال 1388 در باغش در روستای حاجی آباد ساوجبلاغ است و تصویر اول، استاد شجریان را در همین باغ به هنگام رسیدگی به درختانش نشان می دهد. این عکس را فرزندش همایون شجریان در 18 اردیبهشت 1396 ثبت و همراه این یادداشت کوتاه منتشر کرده بود: «چندى پیش قولى از من گرفته بودند که همین روزها به باغ هشتگرد برویم و با آن پشتکار مخصوص به خودشان مصرانه پیگیرى مى کردند، تا سرانجام با صلاح دید پزشکان امروز در بهارین روز آفتابى هجدهم اردیبهشت ماه نود و شش پس از یک سال و چند ماه دورى از باغ دست پروردِشان این دیدار میسر شد.» تصویر دوم هم پوستر کنسرت ساوجبلاغ است و تصویر سوم بازتاب خبر برگزاری این کنسرت در روزنامه آفتاب امروز (شماره 39، سه شنبه 13 مهر 1378، صفحه 4).

در پایان پیشنهاد می کنم باغ زیبا و خاطره انگیز استاد شجریان در استان البرز با گفت و گو و جلب نظر فرزند برومندش همایون، به عنوان یک «باغ موزه فرهنگی» به نام استاد ثبت و نگهداری شود. بی تردید این باغ بخشی مهم از حافظه فرهنگی و هنری معاصر ایران عزیز است علاوه بر آن از نظر تنوع گل ها و درختان هم قابل توجه است. گلها و درختانی که با دست مهرآمیز خسرو آواز ایران از خاک مستعد البرز سر برآورده اند.»

منابع: روزنامه آفتاب امروز، ش 39، سه شنبه 13 مهر 1378، ص 4؛ ابوالقاسم حاتمی، آثار تاریخی ساوجبلاغ و نظرآباد، ص 200؛ ذکرالله زنجانی، شناسنامه تاریخی ساوجبلاغ، ص 51؛ حسین عسکری، کتابشناسی ساوجبلاغ، ص 24؛ گفت و گوی رحیم عدنانی با خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، 2/7/1397؛ گفت و گوی نگارنده با علی منصورزارع، 18/7/1399؛ دو خاطره اسماعیل آل احمد با خسروِ آواز ایران، منتشر شده در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی، 9/12/1398.  


یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری دانشچویان ایران ایسنا

 

پوستر کنسرت استاد شجریان در هشتگرد، مهر 1378

 

روزنامه آفتاب امروز، شماره 39، سه شنبه 13 مهر 1378، صفحه 4

___________________________________


بازتاب یادداشت فوق در خبرگزاری فارس 

 



نوشته شده در  جمعه 99/7/18ساعت  4:44 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

این روزها مقاله استاد اسماعیل یعقوبی (طالقان پژوه و مدرس کوشا و فرهیخته حوزه علمیه هشتگرد) در بازخوانی روایات طالقان بحث برانگیز شده است. روایاتی که در پیوند با واقعه ظهور امام موعود و منطقه ای به نام طالقان است (جهت مطالعه یکجای این احادیث و آشنایی با مکان های جغرافیایی طالقان نام، رجوع کنید به: فصل دوم کتاب روستای ایستا). هنوز و همچنان در میان پژوهندگان موعودشناسی، بر سر سند (= صدور این احادیث از سوی حضرات معصومین علیهم السلام) و دلالت (= تعیین مصداق واقعی منطقه جغرافیایی طالقان) اختلاف نظر جدی وجود دارد. ضرورت دارد که این مجموعه احادیث همانند احادیث به کار رفته در علم اصول فقه و ابواب فقه از سوی گروهی از کارشناسان مسلط به علم حدیث، رجال و جغرافیای تاریخی از جهت سند و دلالت واکاوی شده و صحیح و سقیم آن بازشناسی شود. استاد یعقوبی بخشی از این احادیث را برساخته حلاج و حلاجیان می‌داند که در سده سوم و چهارم هجری قمری در بستر جغرافیایی «طالقان خراسان» وارد منابع مکتوب شده است.

 بنده به جهت ناآشنایی با حدیث پژوهی، صلاحیت ابراز نظر در این باره را ندارم اما می‌خواهم به کتابچه ای اشاره کنم که از دهه هفتاد خورشیدی ذهنم را مشغول کرده است. در آن سال ها، همایشی با عنوان «فراخوان بزرگ طالقان: دیروز، امروز، فردا» برگزار شد. سخنران همایش حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدحسین رفیعی (درگذشت 1389ش) امام جمعه وقت طالقان بود. متن سخنرانی را در همان سال ها، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ و طالقان به ریاست آقای شیخ عبدالله رزاقی چاپ کرد. در صفحه 2آن آمده است: «طالقان مهد یاران ولایت و امامت است. از امام صادق علیه السلام روایت شده که قوی ترین فرد بعد از امام زمان (عج) فردی است به نام حسین که با دوازده نفر از طالقان به کوفه می آید و به حضرت صاحب الزمان (عج) ملحق می گردد. گویند که [حسین] منصور حلاج که در سال 309ق به دار آویخته شد مردم را به ظهور امام زمان (عج) از طالقان بشارت [می]داد.»

ابوعبدالله حسین بن منصور معروف به حلاج عارف و صوفی مشهور قرن سوم هجری قمری است. او را در ردیف مدعیان بابیت و مهدویت به شمار می آورند که در شهرهای خراسان بزرگ از جمله طالقان به ترویج ادعای خود مشغول بود. ابن بابویه، شیخ مفید، ابن نوبخت، سید مرتضی و علامه محمدباقر مجلسی از جمله عالمان مذمت کننده حلاج هستند. پرسش اساسی آن است که چرا امام جمعه وقت طالقان که در مقام علم و روشنگری بوده این سخن ناروای حلاج را پذیرفته و آن را در ردیف فضایل «طالقان البرز» بیان کرده است؟ ادعایی که در تعارض آشکار با قول پذیرفته شده و مشهور ظهور موعود از مکه مکرمه است. شگفت اینکه در آن سال ها، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ و طالقان در شمارگان بالا این سخن ناروا را نشر داده و عجیب تر اینکه چرا هیچ پژوهشگر و عالمی در آن سال‌ها، این کتابچه را مورد نقد و بررسی قرار نداده است؟ به نظر می رسد با گذشت حدود سی سال از انتشار آن کتابچه، مطالعه مقاله استاد یعقوبی می تواند ریشه های مذهبی و تاریخی ادعای ناروای حلاج و حلاجیان در "ظهور امام زمان از طالقان" را برای ما روشن و معنادار کند.

- منابع: محمدحسین رفیعی، سخنرانی در فراخوان بزرگ طالقان: دیروز، امروز، فردا، ص 2؛ عبدالحسین زرین کوب، جست وجو در تصوف ایران، ص 137؛ دایره المعارف تشیع، ج 6، ص 482؛ محمدباقر مجلسی. بحارالانوار، ج 13، ص 701.

 حسین عسکری -  6 مهر 1399

بازخوانی و رمزگشایی استاد اسماعیل یعقوبی از روایات طالقان

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 


نوشته شده در  سه شنبه 99/7/8ساعت  10:25 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

استاد اسماعیل یعقوبی (پژوهشگر، مدرس حوزه علمیه و نویسنده کتاب مشاهیر طالقان) در دوم مهر 1399 مقاله ای تحقیقی درباره مجموعه روایات طالقان را به کانال تلگرامی البرزپژوهی ارسال کرده اند. این مقاله محققانه می تواند پنجره های تازه ای در زمینه البرزپژوهی به ویژه طالقان شناسی به روی پژوهشگران و علاقه مندان بگشاید. از ایشان صمیمانه سپاسگزارم. متن کامل مقاله را در ادامه این مطلب بخوانید اما فرازهایی از این مقاله

- منظور از طالقان در روایات آرمانی و آخرالزمانی قریب به یقین و حتا قطعاً «طالقان خراسان» است که امروز در استان تخار افغانستان قرار دارد.

- این روایات برساخته های باطنیان و اسماعیلیان و پیروان حلاج است که در حوادث روزگار شکست خورده و افسرده به ساختن این گونه روایات و پدید آوردن آرمانی دوباره برای حرکت و خیزشی دیگر دست زده اند.

- خراسان سرزمینی کهن و دیرینه در میان افسانه های ایرانی است. خیزش اغلب شعوبیه (کسانی که درصدد بازگرداندن ایران به دوره پیش از تسلط عرب بودند) درین سرزمین رخ داده است...

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 

متن کامل این مقاله در وبلاگ روستای ایستای طالقان


 



نوشته شده در  چهارشنبه 99/7/2ساعت  5:38 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

دانلود وبدئوی فوق 

طبق وعده قبلی، هر ماه برگی از تاریخ استان البرز را ورق می زنم. در برگ دوم، روایتی کوتاه از زندگی و زمانه آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی (فقیه نواندیش روزگار قاجار و مربی مشروطه خواهی ایرانیان) ارائه کرده ام. امسال یکصد و هجدهمین سالگشت درگذشت این عالم نامدار البرزی است. به همین مناسبت پیشنهاد می‌ کنم:

1. آیین یادبودی برای این عالم شناخته شده و اثرگذار البرزی در دوم مهر هر سال در استان البرز برگزار شود.

2. به همت شورای اسلامی روستای نجم آباد و حمایت شورای فرهنگ عمومی شهرستان نظرآباد، در تقویم استان البرز، دوم مهر «روز فرهنگی نجم‌آباد» نامیده شود.

3. به همت اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز عنوان «مهد روستازادگان دانشمند» به نام روستای نجم‌آباد از توابع شهرستان نظرآباد در فهرست آثار ناملموس فرهنگی ایران ثبت شود.

4. در مرکز استان یا شهر نظرآباد، خیابان و میدانی به نام این عالم البرزی نامگذاری شود.

5. ساخت سریال شیخ هادی نجم آبادی در دستور کار شبکه البرز قرار گیرد.

شکر خدا که طی چند ماه آینده، کتاب «روستازادگان دانشمند» که درصدد معرفی 80 تن از مشاهیر برخاسته از روستای نجم آباد است، با حمایت گروهی از خیرین و پیگیری های آقای اکبر شماخی رئیس شورای اسلامی روستای نجم آباد چاپ خواهد شد. خوشحالم که با این کتاب به این قطعه تاریخی از البرز عزیز، ادای دین کرده ام. چون به استاد دکتر سیف الدین نجم آبادی (ایران شناسی و زبان شناس نامی) قول نگارش این کتاب را داده بودم. متاسفانه استاد نجم آبادی در سال 1395ش درگذشت اما خوشبختانه مقدمه اش زینت بخش این کتاب است؛ این یعنی تولد نوشته پس از مرگ مولف. روانش شاد.

 حسین عسکری - دوم مهر 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 


نوشته شده در  چهارشنبه 99/7/2ساعت  9:34 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

از پاییز 1398 شورای اسلامی شهر هشتگرد مجموعه فعالیت هایی را در راستای تبیین هویت تاریخی و فرهنگی این شهر آغاز کرده است. اقداماتی همچون تبدیل ینگی امام به مجموعه بزرگ فرهنگی و گردشگری، انتخاب روز و هفته فرهنگی هشتگرد، تالیف و چاپ کتاب تاریخ هشتگرد، برگزاری آیین های بزرگداشت و نکوداشت برای چهره های علمی و فرهنگی و ...

به این بهانه با آقای حسین جوادان (فعال فرهنگی و رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر هشتگرد) ذیل دو عنوان، گفت و گو خواهم کرد:

- بخش اول) تشریح چیستی، چرایی و چگونگی مجموعه فعالیت های شورا و شهرداری در راستای هویت بخشی شهر هشتگرد؛

- بخش دوم) پیش درآمدی بر تاریخ هشتگرد.

پنج شنبه 27 شهریور 1399، ساعت 22 در صفحه اینستاگرام  @hosein_askari53

 


نوشته شده در  یکشنبه 99/6/23ساعت  5:30 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

به مناسبت چهل و یکمین سالگشت رحلت آیت الله سید محمود طالقانی (عالم مجاهد و نواندیش البرزی)، آقای اسماعیل آل احمد (نویسنده و پژوهشگر) در گفت وگویی زنده با عنوان «ساواک، بازیچه یک سوژه»، گزارشی جذاب و مستند از شخصیت ستیهنده آیت الله طالقانی در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) ارائه خواهد کرد. این گفت و گو را از دست ندهید. در ضمن طراحی پوستر، سلیقه پسرم آقا محمد صدرا است.

حسین عسکری

چهارشنبه 19 شهریور 1399، ساعت 22 در صفحه اینستاگرام: @hosein_askari53



نوشته شده در  شنبه 99/6/15ساعت  8:54 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 


در ادامه سلسله گفت وگوهای زنده البرزپژوهانه، چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 22 میزبان آقای دکتر محمد رضا حدادیان هستم. ایشان باستان شناس و پژوهشگر دوره پسادکتری در دانشگاه تهران است که به تازگی دبیری پژوهش و طرح های اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی استان البرز را هم عهده دار شده است. «بررسی تحولات جوامع پیش از تاریخ دشت البرز (مطالعه موردی محوطه ازبکی)» عنوان این گفت و گو است. از برادرم علی عسگری هم سپاسگزارم که اجازه داد این گفت وگوی زنده در صفحه پرمخاطب «نظرآباد را باید دید» انجام شود

حسین عسکری - 10 شهریور 1399

- صفحه میزبان این گفت وگوی زنده #mustseenazarabad

 


نوشته شده در  دوشنبه 99/6/10ساعت  7:49 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

نگاه ژورنالیستی یک خبرگزاری به یک سوژه بحث برانگیز

 

اسماعیل آل احمد

(البرزپژوه و مدرس حوزه علمیه)

 

جناب دکتر عسکری! سلام علیکم. بر من فرض است نکاتی پیرامون مصاحبه حجت الاسلام و المسلمین حسینی امام جمعه محترم شهرستان طالقان تقدیم کنم. در روز قدس دو سه سال پیش، وقتی برای خوش و بش با ایشان به نزدشان رفتم یکی از هم ولایتی های عزیزم با شور و هیجان به ایشان اعتراض کرد که این ترک آبادی ها مثل اسراییل دارند عمل می کنند. اول کمی زمین می گیرند بعد کل طالقان را تصاحب خواهند کرد. آقای حسینی خیلی جدی به ایشان گفتند که اولاً حواست باشد که اینان مسلمانند نه صهیونیست. ثانیاً من از رئیس ثبت اسناد و املاک طالقان پرسیده ام و ایشان گفتند که اینها سند دارند که این جاها را خریده اند و هیچ کار خلافی مرتکب نشده اند. ما باید جلوی کسانی را بگیریم که بی حساب و کتاب دارند همه املاک طالقان را به تباهی می کشند. سخنان حاج آقای حسینی مثل آبی روی آتش، آن بنده خدا را آرام کرد. دیگر این که حاج آقای حسینی مردی در نهایت مهربانی و سعه صدرند و من یقین دارم که آن روحیه مدارا و رواداری که باید در یک مسوول مسلمان باشد در ایشان هست و از این بابت نباید نگران بود. مصاحبه فوق را هم باید نگاه ژورنالیستی یک خبرگزاری به یک سوژه بحث برانگیز دانست نه بیشتر. بر اساس آن نباید تمام شخصیت این سید مهربان را تحلیل کرد.

با احترام - 1399/6/6

_______________________________

 

 

تحلیل دکتر ابراهیم جعفری درباره مصاحبه امام جمعه طالقان درباره روستای ایستای طالقان 

اشاره: به درخواست بنده، آقای داوود اسدی (فعال فرهنگی و روزنامه نگار) متن مصاحبه آقای سید فضل الله حسینی (امام جمعه محترم طالقان) و مجموعه یادداشت های انتقادی گروهی از فعالان فرهنگی و اجتماعی استان البرز در واکنش به این مصاحبه را خدمت آقای دکتر ابراهیم جعفری (استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی) فرستادند تا نظر تخصصی ایشان را جویا شویم. چون با توجه به یادداشت آقای اسماعیل آل احمد (البرزپژوه و مدرس حوزه علمیه)، شائبه انعکاس جهت دار و ناقص نظرات امام جمعه محترم از سوی خبرگزاری رسمی حوزه علمیه مطرح شده است. از استاد جعفری و دیگر دوستان‌ مشارکت کننده در این گفت وگوی فرهنگی، صمیمانه سپاسگزاریم و فعلاً این بحث را در اینجا خاتمه می دهیم.

حسین عسکری - 7 شهریور 1399

 

آن را "سودار" و "جهت دار" کرده اند

 

سلام بر جناب آقای اسدی عزیز، گزارش امام جمعه محترم طالقان را در مورد اهالی روستای "ایستا" و نظرهای مطرح شده که بیشتر با انتقاد همراه بود، با دقت مطالعه نمودم. اگرچه بنده در متن آن جامعه حضور ندارم؛ اما در رابطه با این گزارش از منظر علوم ارتباطات اجتماعی، موارد زیر به ذهنم خطور یافت که یادآور می شوم.

1- امام جمعه محترم طالقان نیت و قصدی برای تفرقه، تحریک و یا ایجاد شبهه نداشته و سعی در آگاه سازی و روشنگری نسبت به بینش و نحوه مواجهه اهالی روستای "ایستا" با جهان معاصر داشته اند.

2- امام جمعه محترم بر موارد مثبتی مانند ساده زیستی، سخت کوشی، نظم و ابتکار عمل اهالی روستای "ایستا" مانند جلوگیری از طغیان رودخانه شاهرود (بدون کمک دولت) و... تاکید ورزیده و نقدهای ملایمی را در مورد تفکر و عملکردشان به ویژه در مورد آیین های مذهبی آنان بیان کرده اند.

3-اما تنظیم کنندگان گزارش، آن را "سودار" و "جهت دار" کرده اند. نشانه روشن آن این که "لید گزارش" از طریق برجسته سازی موارد منفی مانند بی عنایتی اهالی روستا به نماز جماعت، ادعیه مندرج در مفاتیح، تعطیلی برخی مناسک مذهبی مانند حج، پای بندی به اقتصاد بسته و شبه سوسیالیستی و... که در مقایسه با موارد مثبت ذکر شده کم رنگ می باشد، با پیشداوری همراه گشته است. این رویکرد در تنظیم گزارش برخاسته از اعتقاد به تئوری "گلوله جادویی" یا "نظریه تزریقی" است که در فرآیند ارتباط و اطلاع رسانی، منبع خبر را فعال و مخاطب را منفعل فرض می کند.

4- فراموش نکنیم که مخاطبان رسانه ها در دنیای کنونی از توان بالای درک و تشخیص برخوردار بوده و در مواجهه با اخبار و گزارش ها می توانند حقایق را دریابند؛ به ویژه اگر از دانش و سواد رسانه ای برخوردار باشند. بنابراین صاحبنظران بر این موضوع تاکید دارند تا آنجا که ممکن است باید گزارشگران "عینی گرایی" و "بی طرفی" را مبنای تدوین گزارش قرار دهند.

5- تهیه کنندگان گزارش، مُدل آرمانی خود از حکمرانی را "جامعه تک صدایی" می دانند که فقط یک خوانش یا یک قرائت باید بر جامعه حاکم باشد؛ در حالی که "چند صدایی بودن"و "تنوع فرهنگی" مانند "تنوع زیستی" از بالاترین سرمایه های یک کشور بوده و میزان مدارا و شکیبایی در پذیرش گروه هایی که لزوماً با اکثریت افراد جامعه هم نظر نیستند، از شاخصه های "توسعه فرهنگی" به شمار می رود.

6- بدیهی است که مطابق با قواعد دموکراسی و مردم سالاری باید نگاه اکثریت جامعه در حکمرانی لحاظ شود؛ اما این موضوع منافاتی با به رسمیت شناختن حقوق اقلیت های غیر همسو با تفکر حاکم ندارد.

7-اینجانب اعتقاد دارم تضارب افکار و اندیشه ها که مصداق عینی آن در گزارش امام جمعه محترم طالقان و منتقدان آن ظهور و بروز یافته، پدیده ای مبارک است و می توان از این طریق دموکراسی را تمرین کرد. البته جا دارد که در این راستا " گفت و گو" و آداب آن (به رسمیت شناختن طرف مقابل، قبول منطق و استدلال از سوی دوطرف مذاکره، پرهیز از نگاه آمرانه و...) که از الزامات جامعه مدنی می باشد، فراگیر شود. متاسفانه در کشور ما "گفت و گو" از اعضای خانواده گرفته تا گروه های سیاسی و اجتماعی و حتی روشنفکران به دلایل مختلف نهادینه نشده است؛ از این رو بنده چنین مبادلات فکری را به فال نیک گرفته و اطمینان دارم مردم هوشمند و با درایت آن سامان با تاسی به منش بزرگوارانه و کریمانه پیشگام بزرگ مردم ایران در رواداری و مناعت طبع زنده یاد آیت الله طالقانی با هرگونه سوء استفاده و ایجاد تفرقه مقابله خواهند نمود.

 7 شهریور 1399

 متن کامل مصاحبه امام جمعه طالقان

نگاه انتقادی به مصاحبه امام جمعه طالقان درباره روستای ایستا - 1

 

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology 



نوشته شده در  جمعه 99/6/7ساعت  5:1 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

این بار امام جمعه طالقان علیه اهل توقف طالقان

در سوم شهریور 1399 آقای سید فضل الله حسینی (امام جمعه محترم طالقان) درباره روستای ایستای طالقان با خبرگزاری رسمی حوزه به گفت و گو نشست. این مصاحبه ترکیبی از خبرها و تحلیل های روا و ناروا درباره اهل توقف است. به نظر بنده، نتیجه و خروجی کلی مصاحبه، تخریب چهره مثبت این مهاجران تجددگریز است. به ویژه در جایی که امام جمعه محترم می گوید: «آنچه بنده در این گزارش مطرح کردم سعی کردم رعایت انصاف را بکنم، اگرچه مطالب محرمانه‌ای وجود دارد که بیش از مطالب یاد شده است و گفتنش صلاح نیست ...» این موضع‌گیری ها باعث می شود که عوام الناس و چهره های رادیکال، با قانون و حجت دانستن سخنان امام جمعه محترم، نسبت به این طایفه بی‌دفاع خشونت بورزند. بنده با این طایفه، همدل و هم سخن نیستم اما پذیرش تکثر و تنوع دیدگاه ها به مدرنیته و دستاوردهای آن در سپهر فرهنگی کشور عزیزمان ایران را لازم و مفید می دانم. به ویژه در سرزمین طالقان که خاستگاه شادروان آیت الله طالقانی فقیه نواندیش معاصر است. فقیهی مبارز که بیشتر اندیشه های متفاوت مذهبی، سیاسی و فرهنگی در کنار او احساس امنیت و آرامش می کردند. نقد اهل توقف طالقان وقتی منصفانه و روشمند است که مخاطبان نقد، در فرصتی برابر در این فرآیند حضور داشته و امکان شنیدن نقدها و پاسخ گویی برای آنان فراهم باشد. امام جمعه محترم در فرازی دیگر از مصاحبه‌اش که این هم نوعی تحریک عوام الناس و افراطی های محلی علیه این جماعت بی دفاع می تواند باشد، می گوید: «از طرف دیگر بسیاری از شخصیت‌های معروف سیاسی و فرهنگی کشور برای بازدید این روستا آمده‌اند که این خود اعتبار آن را بالا برده و اگر مشکل اداری برایشان پیش آید می توانند از حمایت بزرگان ذی‌نفوذ برخوردار شوند. به عنوان مثال در حال حاضر که بی رحمانه بومی‌های طالقان از کنار رودخانه ها رانده و خانه هایشان خراب می شود، هیچ قدرتی نمی تواند آسیبی به اراضی و املاک این طایفه برساند...»

این طایفه بی دفاع از طریق شرعی و قانونی و پرداخت پول بیشتر، مالک زمین های روستای خود شده اند. زباله تولید نمی کنند. آب رودخانه طالقان را آلوده نمی کنند. جرم مرتکب نمی شوند. تبلیغ ندارند. ویلانشینی و خوش نشینی و میهمانی های فسادانگیز آخر هفته ندارند. نزاع نمی کنند. با کشاورزی و پرورش اسب، در تولید و کارآفرینی نقش مهمی دارند. سیل بستر رودخانه طالقان را کنترل کرده اند. راستگو هستند. پرخاش و بداخلاقی برخی از اهالی بومی را تحمل می کنند. صرف نظر از عقاید اهل توقف، این جمع محدود چه ضرری دارند برای اقلیم و فرهنگ طالقان؟ بحث در اصل حق حیات و آزادی انتخاب محل زندگی است. از جایگاه فقاهت و عدالت امامت جمعه انتظار می‌رفت که نقدهای دقیق تر، حساب شده تر و منصفانه تری را متوجه میهمانان تجددگریز طالقان کند. البته بنده این مصاحبه عجیب را نقد روشمند نمی دانم بلکه به احتمال فراوان آن را مقدمه مهاجرت اجباری (بخوانید اخراج) اهل توقف از طالقان می دانم. رویدادی که در سپهر فرهنگ و تاریخ طالقان به هیچ وجه قابل دفاع نخواهد بود...

حسین عسکری

نویسنده کتاب روستای ایستا

سوم شهریور 1399

 متن کامل مصاحبه امام جمعه طالقان

_______________________________


 

دعوت خاضعانه از امام جمعه محترم طالقان

شهریور، ماه آیت الله طالقانی رحمت الله علیه است. ویدئوی اول بخشی از سخنان این معلم رواداری و مدارا در آخرین خطبه نماز جمعه اش در 16 شهریور 1358 است. میزبان این‌ نماز جمعه به یاد ماندنی، شهدای 17 شهریور 1357 در بهشت زهرای تهران بودند. همان جایی که چند روز بعد در 19 شهریور 1358 آرامگاه پیکر پاک امام جمعه مردمی و مبارز شد. علاقه مندم به مناسبت موضع گیری نابردبارانه اخیر امام جمعه محترم شهرستان طالقان درباره اهالی روستای بی دفاع ایستا، خاضعانه از آقای سید فضل الله حسینی دعوت کنم که باهم پای منبر نخستین امام جمعه تهران پس از پیروزی انقلاب بنشینیم. شاید سخنان هشدار دهنده ابوذر انقلاب، در این روزهای دشوار ما را به خود آورد. در ضمن اگر حوصله داشتید ویدئوی دوم را هم ببینید: خاطره آقای غلامعلی جعفری از مهربانی، جذب و حساسیت های آیت الله طالقانی (ره).

یا علی مدد

حسین عسکری - 4 شهریور 1399

 ویدئوهای مورد اشاره در یادداشت فوق 

_______________________________


 

 

بازتاب های یادداشت «این بار امام جمعه طالقان علیه اهل توقف طالقان»

 

دکتر حکمت اله ملاصالحی

(استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایرانشناسی)

 

بذرهای مسموم و کهنه تفرقه را از انبان فقه و فقاهت سلفی مشربی و اخباری گری برنگریم و بر زمین ذهن و فکر و عقل و هوش مردمان نپاشیم که خوشه های شوم و مسموم برخواهد داد و آتش بر جان زندگی مردمان خواهد افروخت که گناهیست نابخشودنی و ستمی بزرگ بر فرهنگ و فضیلت مروت و مدارا و نیک زیستن و احترام به حقوق شهروندی شهروندان. رشته های اتصال و حلقه های پیوند فرهنگ و فضیلت کثرت در وحدت و وحدت در کثرت و رنگارنگی را از هم نگسلیم که حکم حکمت خداوند چنین است و اصل بر مودت است و مروت و مدارا و عطوفت. به ویژه با آنها که برای زندگی آسوده تر و به امید و در انتظار تحقق جامعه و جهانی دادگرانه تر و فرهنگ و زندگی دادورانه تر به آغوش ما پناه آورده اند و در آغوش ما پناه گرفته اند.

دانشگاه تهران 1399/6/4 هجری خورشیدی

 

_______________________________

دکتر مهراب رجبی

(البرزپژوه و رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه استان البرز)

دوست عزیز دانشورم، جناب آقای دکتر عسکری. سلام. اظهارات حجت الاسلام جناب آقای حسینی امام جمعه محترم طالقان، در ارتباط با اهالی محترم روستای ایستا، و به دنبال آن نقد دلسوزانه و مطالب خوب شما را، ملاحظه کرده و بهره بردم. در این ارتباط، بنده نیز به اختصار نکاتی را تقدیم می دارم؛ در مطالب مطرح شده از سوی جناب امام جمعه، تعریف و حتی تمجید از اهل توقف، بیش از تکذیب - و احتمالا تهدید - بود. مساله کشت و کار در حاشیه رودخانه (طالقان رود - شاهرود) و مقایسه تقریباً غیر علمی و به دور از منطق با ساخت و سازهای (احتمالاً عمدتاً غیر مجاز) در سایر نقاط طالقان و در نتیجه القاء و تشویق غیر ملموس، مبنی بر لزوم اعمال حرکت مشابه نسبت به ایستائیان، نکته مهم سوال برانگیز در اظهارات جناب آقای حسینی می باشد...!؟ مساله دیدار گاه و بیگاه مسولان و مقامات، از محیط پاک، آرام و الهام بخش روستا - که یکبار نیز نصیب این حقیر به دور و گریزان از مقام گردید! - اتفاقاً یک وجه مثبت و تاییدیست بر حیات ساده و سلوک عارفانه این ارجمندان؛

آنچه زر می شود از پرتو آن قلب سیاه

کیمیاییست که در صحبت درویشان است

هشدار از روی سوز و گداز شما مبنی بر سوء استفاده احتمالی از بیانات جناب آیت الله و خطر برداشت و تلقی غیر واقعی از سخنان ایشان و فتوی انگاشتن نقطه نظرات مشارالیه، البته قابل درک و بایسته ذکر و شایسته تقدیر می باشد. تصور می کنم با نگارش اینگونه مطالب و مهم تر از آن با فرهنگ ممتاز و فرهیختگی قابل تامل طالقانیان فرهنگمدار و سوابق درخشانی که اهل طالقان در تسامح و تامل و تقریب دارند، ایمان دارم که هیچ خطری این نازنینان را تهدید نکرده و ایستاییان، سرافراز و مانا و بدون نیاز به تقلید از مرجع زنده، به حیات طیبه خود ادامه خواهند داد.

دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال

بی تکلف بشنو، دولت درویشان است

انهم کانوا قبل ذلک محسنین

1399/6/4

_______________________________

د‌کتر احسان الله شکراللهی

(البرزپژوه، خوشنویس و رییس مرکز تحقیقات زبان فارسی در دهلی نو)

 

درود بر شما جناب آقای دکتر عسکری عزیز! حق همان است که شما فرمودید. زمینه‌ی رشد و حضور همه‌ی شاخه‌های اندیشگی، و زمینه‌ی بروز و تنوع ایده‌ها، و امکان دگراندیشی یکی از نشانه‌های جامعه‌ی رو به رشد، باز و متمایل به تعالی است. مفهوم آزادی نیز جز این نیست؛ و اگر امروز حضرت آیت‌الله سید محمود طالقانی حضور داشت قطعاً اجازه چنین سوگیری‌های تندروانه را نسبت به این فرقه‌ی بی‌دفاع و بی‌آزار نمی‌داد. من هم شبیه شما روش اهل توقف در اندیشه‌ی اجتماعی و ایده‌ی زیستی و منش ایستای آنان در جامعه‌ای بالنده را نمی‌پسندیم، اما آزار و اذیتِ ایشان را هم برنمی‌تابیم. به ویژه که آنان هیچ تلاشی برای حضور در دیگر مجامع و تبلیغ روش و منش خود نمی‌کنند، و هیچ رسانه‌ای را برای نشر ایده‌آل خود در استخدام ندارند، و حتی از حضور دیگران در محله خویش آزرده خاطرند، و اگر تبلیغی در مورد آنان صورت می‌گیرد، کار دیگر نحله‌هاست و خود آنان هیچ نقشی در آن ندارند. این کجای دین مبین است که به واسطه سلیقه خاص خود بخواهیم دیگر سلیقه‌ها را لگدمال کنیم؟ و با چوب تکفیرگونه ایشان را بیازاریم!؟ هزاران درود بر جان آزاده‌ی شما که صدای حق در حنجره‌ی رسانه‌های البرز هستید، و با روش و منشی آشتی‌جویانه و مسالمت‌آمیز و میانه‌رو سعی در پیوند ارکان مختلف فرهنگی این استان دیرپا و بالنده دارید. عزمتان استوار و راهتان پررهرو باد.

سوم شهریور 1399

 

_______________________________

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است!

جعفر میناوند

(نویسنده و شاعر)

 

انتخاب گوشه ی عزلت برای مردمان دلزده و به ستوه آمده از تجدد و زندگی ماشینی - همانند «ایستا»ئیان و همفکرانشان - اگرچه به زعم غالب مردم بهترین گزینه برای ادامه ی حیات و بقاء نیست اما در میان همه ی گزینه های پیش روی انسان معاصر بدترین آنها هم نمی تواند باشد. انسانِ معاصرِ سعادت جو در پاسخ به این سوال که راه گریز از حیرانی و سر در گمی فعلی او کدام است و استیلای مکروه دیجیتالیسم و همچنین یورش ضدفرهنگ های ابتذال آفرین کی پایان خواهد یافت؛ اگر به نقطه ای امیدبخش نرسد و به پاسخی روشن دست نیابد؛ گاه عجالتاً و به ناچار به حبس اختیاری خود تن می دهد، بدان امید که مفتاح الفرجی در اندرونی خود بیابد. در همین راستا از کنار ناهماهنگی و بی قرینگی های محیطی به آرامی می گذرد و انزوا بر می گزیند تا شاید به مدد کشف و شهود یا اطاعت محض از مرجع هدایت خود طریق فلاح و رستگاری را از خسران و گمراهی تمیز دهد. آری، جامعه ی انسانی در عصر حاضر به نگرانی ها و آلامی مبتلاست که در میان همه ی نسخه های مورد ادعای شفابخشی، بسیاری - همچون «ایستا»ئیان و همفکرانشان - خلوت گزیدگی (تماشاگه راز و نه تماشای نیاز) را چاره ساز مصایب خود دانسته اند. این بینش و سلوک مادام که به واسطه ی عدم تبلیغ و اکراه و ابرام، دیگر آراء و عقاید را به چالش نمی کشد و تا زمانی که موضع فکری و عملی اش اقدامی متقابل در برابر حاکمیت و افراد دیگر نیست شایسته ی احترام خواهدبود.

 6 شهریور 1399

_______________________________

داوود اسدی

(فعال فرهنگی و روزنامه نگار)

 

اولاً باید عرض کنم که مقام معظم رهبری به عنوان فقیه عادل جامع الشرایط و ولی فقها، در جامعه اسلامی مخالفتی با موضوع تکثر ندارند که اگر داشتند نباید حوزه علمیه خراسان و فرهنگستان علوم اسلامی قم یا جریان های نزدیک به دیدگاه فکری مکتب تفکیک در روستای اهل توقف در طالقان در کشور ما فعال و دارای گفتمان باشند؛ نکته دوم اینکه برای دریافت اطلاعات بیشتر و افزایش سطح آگاهی‌های عمومی مردم به نظر می‌رسد گفتمان تکمیلی امام جمعه فاضل و محترم طالقان با یکی از پژوهشگران این حوزه که می‌توان از جناب آقای دکتر حسین عسکری که درباره این روستا کتابی نیز به رشته تحریر در آورده اند دعوت کرد تا در فضای مجازی گفتمان تکمیلی در این خصوص شکل بگیرد تا انشاالله میزان شناخت و نقد منصفانه موسوی درباره عالی این روستا به معنی واقعی کلمه اتفاق بیفتد و نگرانی آقای دکتر عسکری عزیز درباره برداشت‌های سطحی و عوامانه عده ای عوام الناس از فرمایشات فقهی و قابل نقد و گفتگو امام جمعه محترم و فاضل طالقان اتفاق نیفتد.

_______________________________

علی منصور زارع

(فعال فرهنگی و رسانه ای)

به آقای امام جمعه بفرمایید اجازه بدهید مردم زندگی خودشان را بکنند. این جماعت بی آزار مومن تولید کننده، سالیان زیادی است در گوشه ای که مالکیت آن منطقه را دارند بدون آزار و اذیت زندگی می کنند. لطفاً شما آنها را آزار ندهید مردم را کلافه کردید با این کار هایتان...

_______________________________

دکتر مهدی اصل زعیم

(پژوهشگر و دکتری جامعه شناسی از هند) 

 

برادر ارجمندم جناب آقای دکتر عسکری! باسلام و تحیت. گفتگوهایی را در این روزها در صفحه اینستاگرام جنابعالی شاهد بودم که هم جای تعجب داشت و هم خرسندی. خرسندی از آن رو که جامعه ایرانی به گفتگو نیازمند است و گفتگو الزاماتی دارد که از جمله آنها؛ دانش، رواداری، ادب و روش است و اما تعجب از اینکه امام جمعه یک شهرستان موضعی در مورد عده ای قلیل گرفته و بی درنگ این قوم تجددگریز موضوعی شده تا بعضی از تکثر بگویند و الزامات آن و فراموش کنند که سیاست های رسمی سپهر مدیریتی در این سرزمین حداقل یک قرن است که سعی دارد تا همه به یک گونه بیاندیشیم، به یک گونه بپوشیم و با یک ادبیات سخن بگوییم. ایشان هم از سیاست رسمی عدول ننموده و بر همین سیاق گفته است. فراموش نباید کرد که تکثرگرایی بر نسبت ما با حقیقت استوار است. اگر ما خویش را عین حقیقت بدانیم و یا آنچه ما فراچنگ آورده ایم را حقیقت تمام بدانیم، آنگاه تکثر برایمان از معنا تهی می گردد و اما اگر آنچه نزد ماست را عین حقیقت و تمام حقیقت نشماریم می توانیم با تکثر در فهم و دانش و رفتار از سر دوستی وارد شویم که محصولی مبارک بنام "گفتگو" خواهد داشت. آنهم در سایه خرد و دانش و شرافت و انصاف پله پله پرده های ضخیم جهل را به کناری زده و ما را گام به گام به شاهد دلبرای حقیقت نزدیکتر خواهد کرد. اگر ما به پلورالیسم پایبندی داشته باشیم باید فارغ از نسبت مان با ایده ای و یا سبکی برای زندگی، از حقوق قانونی و عرفی اربابش به دفاع برخیزیم و ساختارهای هژمون را که می خواهد همه را به یک راه براند و همه را به یک شکل درآورد به نقدهای عالمانه بکشیم و سکوت پیشه نکنیم. امروز سبک زندگی جوانان، حضور مشارکت جویانه زنان با سبک و سیاق مطلوب ایشان، اقلیت های دینی و مذهبی، گروه های قومی و... از حوزه هایی است که جا دارد تا باورمندان به پلورالیسم، لب بگشایند و در خصوص گروه های عظیمی که از طرد شدگان نظام رسمی مدیریتی جامعه محسوب می شوند، دفاع کنند. امید است در سایه گفتگوهای مومنانه، پرهیز از خودبسندگی ها و پایبندی به آداب و روش گفتگوهای عالمانه بتوان مشکلات را بهتر شناخت تا در جهت رفع آن هم با همت ملی قدم برداشت.پاینده و سربلند باشید.

پنجم شهریور 1399 

نگاه انتقادی به مصاحبه امام جمعه طالقان درباره روستای ایستا - 2 

 

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology




نوشته شده در  چهارشنبه 99/6/5ساعت  7:58 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


 

 

فُرروچو گُززینی، فعال فرهنگی و صنعتی ایتالیایی مقیم ایران درگذشت


3 شهریور 1399،‏ 13:48 / کد خبر 5007125

فُرروچو گُززینی، فعال فرهنگی و صنعتی ایتالیایی که از مهندسان شرکت نساجی مقدم بود و سالیان عمرش را در نظرآباد استان البرز گذراند، روز شنبه اول شهریور 1399 در همین شهرستان درگذشت. به گزارش خبرنگار مهر، حسین عسکری، تاریخنگار و پژوهشگر و فعال فرهنگی با اعلام این خبر گفت: متأسفانه فُرروچو گُززینی، روز شنبه اول شهریور 1399 در شهر نظرآباد درگذشت. او از مهندسان ایتالیایی کارخانجات نساجی مقدّم در نظرآباد بود.وی افزود: گُززینی متولّد سال 1316 خورشیدی شهر تاریخی فلورانس ایتالیا و دانش آموخته کارشناسی حسابداری بود که در سال 1338 به همراه پدر و مادرش به شهر نظرآباد در استان البرز آمد. سال 1340 به استخدام کارخانجات نساجی مقدم درآمد و در سال 1376 بازنشسته شد. زنده یاد گُززینی مجوز نشر خاطرات و تصاویرش را به بنده واگذار کرده بود و امیدوارم به زودی این کتاب را آماده انتشار کنم.

عسکری ادامه داد: پس از مرگ پدرش مهندس آلدو گززینی، نخستین سرپرست تولید کارخانجات نساجی مقدم، یک دوره جایگزین او شد. مهندس گززینی سال‌های طولانی با همسرش سرکار خانم سوسن ربانی در شهر نظرآباد زندگی کرد. او در اوایل جوانی و برای ازدواج با همسرش به دین مبین اسلام گروید. او با توجه به سال‌های طولانی حضورش در ایران با فرهنگ ایرانی اسلامی آشنایی کامل پیدا کرده بود و زبان فارسی را بسیار عالی صحبت می‌کرد. سکونت طولانی‌اش در نظرآباد از او یک ایرانی تمام عیار ساخته بود. همچنین بسیار مهربان بود و راستگو. این تاریخنگار و پژوهشگر گفت: او دغدغه‌های جدی فرهنگی هم داشت و دلسوزانه در تألیف دو کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» و «بیداری دشت کهن» کمکم کرد و آرشیو خوبی از تصاویر قدیمی نظرآباد و مهندسان ایتالیایی را در اختیارم گذاشت. عسکری در پایان اشاره کرد: ایتالیایی‌ها حضور جدی در توسعه نظرآباد داشتند، به همین دلیل عبدالله مقدم بنیانگذار شرکت نساجی مقدم در سال 1340 ش به جهت تقدیر از مهندسان ایتالیایی، یکی از خیابان‌های نظرآباد را به نام ایتالیا نامگذاری کرد.


گفت و گوی فوق در خبرگزاری مهر


بنده و مرحوم فروچو گززینی، بهار 1397

 

 


عبدالله مقدم بنیانگذار شرکت نساجی مقدم در سال 1340ش به جهت تقدیر از مهندسان ایتالیایی، یکی از خیابان‌های نظرآباد را به نام ایتالیا نامگذاری کرد

 

مهندس علی نقی خاموشی (نفر سوم از سمت چپ) از چهره های انقلابی متمایل به جمعیت موتلفه اسلامی است که در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیرعامل کارخانجات نساجی مقدم بود. فرروچو گززینی (نفر اول از سمت چپ) همیشه از دوره مدیریت خاموشی به نیکی یاد می کرد.


یادداشت مرحوم فرروچو گززینی به زبان ایتالیایی برای بنده، سال 1391ش



نوشته شده در  سه شنبه 99/6/4ساعت  6:34 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
تطهیر ترور فاتح یزدی و چریک های فدایی خلق در خبرگزاری تسنیم
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]